بسم الله الرّحمن الرّحیم
جناب آقاى دکتر ولایتى
وزیر محترم امور خارجه (دامت تأییداته)
اکنون که جنابعالى پس از توفیق در تلاشهاى فشرده و مجاهدتآمیز در مورد پیشرفت روند صلح با کشور عراق و حفظ حقوق حقّهى ملّت ایران، عازم آن کشور میباشید،(۱) لازم میدانم حقشناسى و قدردانى خود را نسبت به یکایک برادران ارجمندى که در وزارت خارجه با تلاش و ابتکار و اخلاص هوشمندانهى خود، در یکى از مقاطع حسّاس و خطیر تاریخ ایران، به ملّت و کشور خود خدمتى ماندگار و بزرگ کردند و دِین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند، ابراز نمایم و از همهى آنان و از جنابعالى که با مدیریّتى توانفرسا، آن تلاشها را هدایت نمودهاید، تشکّر کنم. امید است این ادای وظیفه، مقبول درگاه حضرت احدیّت و موجب پاداش الهى باشد.
در پایان، از نقش عالى و تعیینکنندهى جناب رئیسجمهور(۲) محترم و مدبّر کشورمان که بىشک به تأییدات الهى مستظهر(۳) بودهاند، صمیمانه تشکّر و تقدیر مینمایم و امیدوارم وجود بابرکت ایشان، مشمول لطف حق و دعاى حضرت ولىّعصر (عجّل الله فرجه الشّریف) بوده باشد.
وزیر محترم امور خارجه (دامت تأییداته)
اکنون که جنابعالى پس از توفیق در تلاشهاى فشرده و مجاهدتآمیز در مورد پیشرفت روند صلح با کشور عراق و حفظ حقوق حقّهى ملّت ایران، عازم آن کشور میباشید،(۱) لازم میدانم حقشناسى و قدردانى خود را نسبت به یکایک برادران ارجمندى که در وزارت خارجه با تلاش و ابتکار و اخلاص هوشمندانهى خود، در یکى از مقاطع حسّاس و خطیر تاریخ ایران، به ملّت و کشور خود خدمتى ماندگار و بزرگ کردند و دِین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند، ابراز نمایم و از همهى آنان و از جنابعالى که با مدیریّتى توانفرسا، آن تلاشها را هدایت نمودهاید، تشکّر کنم. امید است این ادای وظیفه، مقبول درگاه حضرت احدیّت و موجب پاداش الهى باشد.
در پایان، از نقش عالى و تعیینکنندهى جناب رئیسجمهور(۲) محترم و مدبّر کشورمان که بىشک به تأییدات الهى مستظهر(۳) بودهاند، صمیمانه تشکّر و تقدیر مینمایم و امیدوارم وجود بابرکت ایشان، مشمول لطف حق و دعاى حضرت ولىّعصر (عجّل الله فرجه الشّریف) بوده باشد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سیّدعلى خامنهاى
۶۹/۸/۹
سیّدعلى خامنهاى
۶۹/۸/۹
(۱ جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، قطعنامهی ۵۹۸ شورای امنیّت سازمان ملل را پذیرفت و مذاکرات ایران و عراق پس از پذیرش آتشبس، از تابستان ۱۳۶۷ آغاز گردید امّا با سرسختی و کارشکنی دولت بعثی عراق و صدّامحسین روبهرو بود. در بهار ۱۳۶۹، تغییری غیر قابل پیشبینی در رفتار این رژیم ظهور کرد؛ نخستین ظهور این رفتار، ارسال نامهای از طرف صدّام خطاب به رهبر انقلاب و رئیسجمهور در اوایل اردیبهشتماه ۱۳۶۹ بود. این نامه، سرمنشأ مبادلهی دوازده نامهی مهم و تاریخی میان دولتهای ایران و عراق بود که نهایتاً صدّام مجبور شد با قبول شرایط قطعنامهی ۱۹۷۵ الجزایر در ۲۴ مرداد ۱۳۶۹ به خواستههای بهحقّ ایران تن دهد؛ از جمله اینکه از اراضی ایران عقبنشینی کرد و اقدام به آزادی اسرای ایرانی نمود.
(۲ حجّتالاسلام والمسلمین اکبر هاشمىرفسنجانى