بیانات در دیدار میهمانان و شرکت‌کنندگان کنفرانس جهانی اهل‌‌بیت(ع)

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فى الارضین.

اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوضِعَ الرِّسالَةِ وَ مُختَلَفَ المَلائِکَةِ وَ مَهبِطَ الوَحىِ وَ مَعدِنَ الرَّحمَةِ وَ خُزّانَ العِلمِ وَ مُنتَهَى الحِلمِ وَ اُصولَ الکَرَمِ وَ قادَةَ الاُمَمِ وَ اَولیاءَ النِّعَمِ وَ عَناصِرَ الاَبرارِ وَ دَعائِمَ الاَخیارِ وَ ساسَةَ العِبادِ وَ اَرکانَ البِلادِ وَ اَبوابَ الایمانِ وَ اُمَناءَ الرَّحمٰنِ وَ سُلالَةَ النَّبیّینَ وَ صَفوَةَ المُرسَلینَ وَ عِترَةَ خِیرَةِ رَبِّ العالَمینَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه ... بِاَبى اَنتُم وَ اُمّى وَ نَفسى کَیفَ اَصِفُ حُسنَ ثَنائِکُم وَ اُحصى جَمیلَ بَلائِکُم وَ بِکُم اَخرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الکُروبِ وَ اَنقَذَنا مِن شَفا جُرُفِ الهَلَکاتِ وَ مِنَ النّارِ ... وَ بِمُوالاتِکم تَمَّتِ الکلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعمَةُ وَ ائتَلَفَتِ الفُرقَة.(۲)

اوّلاً از همهى میهمانان عزیز ــ چه کسانى که از خارج از ایران اسلامى تشریف آوردهاند و چه کسانى که از اکناف میهن اسلامى مجتمع شدهاند ــ و از همهى برادران تشکّر میکنم که این همّت را کردند و این قدم را برداشتند و به همهى شما عزیزان خوشامد عرض میکنم.

و امّا مسئلهى اهلبیت (علیهم الصّلاة و السّلام) یکى از مهمترین و بزرگترین مسائل اسلام و در ردیف مسائل درجهى اوّل دین مقدّس است. محبّت اهلبیت فریضهاى است که مسلمانان عالم از هر فرقهاى و وابسته به هر جریان و گروهى آن را پذیرفتهاند و به آن مباهات میکنند. ما که مفتخر به پیروى از فقه اهلبیت مکرّم هستیم و دین را اصولاً و فروعاً از آنها آموختهایم، نباید گمان کنیم که محبّت اهلبیت مخصوص ما است و نباید اشتباه کنیم و فکر کنیم اهلبیت متعلّق به ما هستند؛ اهلبیت متعلّق به اسلامند، همچنان که جدّشان نبىّ اکرم متعلّق به اسلام بود؛ بلکه اهلبیت متعلّق به جهان و تاریخند؛ همچنان که جدّشان نبىّ اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) متعلّق به بشریّت و به تاریخ بود.

مهم این است که دنیاى اسلام میتواند بر محور دو نقطهى مربوط به اهلبیت اتّفاق و اتّحاد داشته باشد: یکى محبّت، که یک امر عاطفى و عقیدتى است و مسلمین امر شدهاند به محبّت اهلبیت (علیهم السّلام) و همه آن را قبول کردهاند و این نقطه میتواند نقطهى تمرکز عواطف و احساسات همهى مسلمین باشد؛ و نقطهى دوّم، آموزش دین و تعلّم معارف و احکام الهى بهمثابهى عِدل قرآن و به موجب حدیث ثقلین، که باز این حدیث را شیعه و سنّى و فِرَق مختلف اسلامى همه روایت کردهاند.(۳)

این چیز مهمّى است که حقیقتاً در دنیاى اسلام برافراشتن پرچم اهلبیت (علیهم السّلام) میتواند از این دو نقطهنظر، دنیاى اسلام را و مسلمین را گِرد هم مجتمع کند. این یک فرصت عظیمى است که امروز در اختیار همهى مسلمین، مخصوصاً آنها که مکتب اهلبیت را در عمل تحقّق بخشیدند و به آن ایماناً و عملاً متّصل شدند [است]. امروز در ایران اسلامى ــ که حاکمیّت اسلام و حاکمیّت قرآن در آن، امیدى به همهى مسلمین عالم داده است ــ بحمدالله پرچم اهلبیت در اهتزاز است و ما مىبینیم که همهى مسلمین گوشه و کنار عالم به این نظام، به این جمهورى، به این پرچم و به پرچم متعالى اسلام که در اینجا در اهتزاز است، احترام میگذارند و از آن احساس عزت میکنند؛ بِمُوالاتِکُم تَمَّتِ الکَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعمَةُ وَ ائتَلَفَتِ الفُرقَة.

پیروان مکتب اهلبیت امروز لازم است دو کار اساسى را وجههى همّت قرار بدهند: در مرتبهى اوّل اینکه عائلهى پیروان اهلبیت و مکتب اهلبیت با هم آشنا بشوند، با هم همکارى بکنند، به هم کمک بکنند، با هم معضلات را حل کنند و گرهها را باز کنند، با هم همفکرى کنند، احساس خویشاوندى کنند؛ در هر نقطهاى از دنیا که هستند، بدانند که تعارف(۴) آنها با هم و تشکّل آنها به شکل صحیح، قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه و عجّل الله تعالى فرجه) را شاد میکند. این بزرگواران از تفرقه، تشتّت، جدایى، بَغضاء(۵) متنفّر بودند؛ اهل وحدت و عامل جمع، و شمع انجمن بودند. امروز هم باید پیروان آنها و علاقهمندان آنها این را تأمین کنند.

دوّم اینکه این مجموعهى پیروان مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) در هر جاى دنیا که هستند، با همهى وجود باور کنند که جزئى از عائلهى بزرگ مسلمینند؛ نه به زبان، [بلکه] با همهى احساس؛ اگر غیر از این باشد، دشمنان اسلام و دشمنان اهلبیت حدّاکثر خشنودى و خوشحالى را پیدا خواهند کرد. از مدّتها پیش، دشمنان اسلام علاج کار خود و منویّات خبیث خودشان را در منطقهی اسلامی در این دیدند که مسلمین را متفرّق کنند، آنها را شعبهشعبه کنند، مشترکات آنها را تضعیف کنند، کمرنگ کنند و به چیزهایی که آنها را از هم جدا میکند تکیه کنند. بحمدالله انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی نگذاشت یا بسیاری از خواستههای آنها را، اهداف آنها را خنثیٰ کرد. امروز در شرق و غرب عالم، مذاهب مختلف اسلامی و پیروان فِرق گوناگون اسلامی به نام جمهوری اسلامی شعار میدهند؛ امام بزرگوار ما (قدّس الله نفسه الزّکیّة) در اعماق دل تودههای مسلمان در شرق و غرب عالم جا داشت و آنها او را دوست میداشتند، به او عشق میورزیدند، بدون توجّه به اینکه اهل کدام مذهب و کدام فرقهی اسلامی هستند؛ و همین موجب شد که دشمنان اسلام تلاش کنند شاید بتوانند ایران اسلامی را از بقیّهی مسلمین جدا کنند؛ و امروز میلیونها [دلار] در دنیا خرج میشود، صرف تبلیغات میشود که بتوانند عِرق فرقهای و عصبیّت فرقهای را در کسانی بیدار کنند تا آنها را از جمهوری اسلامی و از مشی انقلاب جدا کنند؛ شما باید این را خنثیٰ کنید.

ما به عنوان عائلهی تشیّع باید با همهى وجود احساس کنیم و اعلام کنیم که معتقد به وحدت جهان اسلام هستیم؛ معتقد به وحدت پیروان لاالهالّاالله و محمّد رسولالله هستیم، و ما امروز مایهى وحدت بشویم در دنیا؛ همچنان که ائمّهى بزرگوار ما (سلام الله علیهم) همیشه همینجور بودند؛ از امیرالمؤمنین (صلوات الله و سلامه علیه) تا همهى ائمّهى بزرگوار ما، عامل جمع و عامل وحدت بودند؛ همه چیزشان الگو است؛ مبارزهشان با قدرتهاى ظالم هم الگو است. همهى ائمّهى ما بِلااستثنا در راه ایجاد حکومت علوى و حکومت حقّ الهى مبارزه کردند؛ این سیرهى این بزرگواران است در مقابل چشم ما. و ما امروز خوب میفهمیم آنها چه میکردند؛ و به همین جهت همهى آنها بدون استثنا به شهادت رسیدند؛ و براى همین است که همهى آنها تقیّه کردند. شهادت نتیجهى مبارزه است، تقیّه مال میدان مبارزه است: اَلتَّقِیَّةُ تُرسُ المُؤمِن؛(۶) تُرس ــ سپر ــ مال میدان مبارزه است. معرفت آنها، عبادت آنها، ایمان آنها، عمل آنها، اخلاص آنها، عرفان آنها، حلم آنها، علم آنها، همه چیزشان ــ که حقیقتاً گُل سرسبد عالم آفرینشند ــ براى ما وسیلهى تبعیّت و پیروى است.

برادران عزیز ما از پیروان مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) در هر جاى دنیا که هستید، این دو نکته را هرگز فراموش نکنید: اوّل، تعارف، ارتباط، وصل، خبرگیرى از هم، اطّلاع از نظرات هم و کمک به هم. من اطّلاع یافتم که شما خواستهاید و تصویب کردهاید ایجاد یک مجمع جهانى را و انشاءالله به همّت برادران این را اقدام خواهیم کرد و امیدواریم در خدمت اسلام و در خدمت قرآن و در خدمت وحدت مسلمین و در خدمت پیشرفت جهان اسلام به سمت معارف صحیح اسلامى که متراوش از مکتب اهلبیت (علیهم السّلام) است، این کار واقع بشود.

نکتهى دوّم، همین ایجاد وحدت، ایجاد مهربانى با فِرَق دیگر اسلامى [است]. نگذارید دشمن سوء استفاده کند؛ نگذارید دشمن به دست برادران، آنها را ضعیف کند و از بین ببرد: وَ لا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم.(۷) در دنیاى اسلام همه را برادر بدانید. امروز مجموعهى اسلام از سوى دشمنان مورد تهدید است؛ امروز اصل دین از سوى قدرتهاى استکبار جهانى مورد فشار و تهدید است.

آمریکا و اذناب(۸) آمریکا خوب فهمیدند که با حاکمیّت دین و با شیوع دین و شیوع معرفت دینى نخواهند توانست نظام سلطهى عالمى و جهانى را حفظ کنند. راه موفّقیّت آمریکا و دیگر قدرتها و مرتجعین و حکّام ظالم و حلقههاى زنجیرهى سلطهى جهانى این است که مردم از دین و معرفت دینى و ایمان دینى عارى بشوند؛ بىبندوبار، بىایمان، بىعقیده، بىتعصّب، بىغیرت دینى [بشوند]؛ مردم را این جور مىپسندند، ملّتها را اینجور مىپسندند. لذا وقتى مىبینند از کانونى مثل ایران اسلامى، ایمان و عمل و جهاد تراوش میکند و به همه جا پَر میکشد، با آن بشدّت مبارزه میکنند. با اسلام و به عنوان کانون اسلام با ایران اسلامى، امروز همهى قدرتهاى مستکبر و ظالم و شیطانى مخالفند. در چنین وضعیّتى ما باید اسلام و وحدت اسلامى را دودستى و محکم و با همهى وجود بچسبیم و با همهى امکانات حفظ کنیم؛ و بحمدالله بیدارى اسلامى در دنیاى اسلام به وجود آمده؛ صهیونیستهاى غاصب بعد از تقریباً چهل سال آسایش ــ جز یک مختصر حملهاى چند روزى،(۹) که گاهى از طرف دولتها شده، و بعد هم به اضعاف مضاعف(۱۰) خساراتشان از طرف آمریکا جبران شده ــ بعد از سالهاى متمادى،(۱۱) امروز از سوى اسلام در داخل سرزمینهاى فلسطین دارند تهدید میشوند. این اسلام است که آنها را دارد تهدید میکند. آن سازمانهاى فلسطینى که از دین فارغ و بیگانه بودند، نشان دادند ناتوانى خودشان را. امروز کار به جایى رسیده که سردمداران بهاصطلاح سازمانهاى فلسطینى پیغام میدهند به فلسطینىهاى داخل سرزمینهاى اشغالى و بعضى مناطق دیگر که کار را سخت نکنید، ایجاد مشکل نکنید؛ آنها مبارزهى حقیقى را براى خودشان مشکل به حساب مىآورند! سرنوشت حرکتى که از دین جدا باشد، بهتر از این نیست امّا دین، فلسطین را نجات خواهد داد؛ اسلام، فلسطین را از دست متجاوزین پس خواهد گرفت.

و شما ببینید در هر گوشهى عالم که مجموعهى مسلمانى هست، احساس هویّت اسلامى میکند از یک طرف، و سختگیرى نسبت به آنها بیش از دیگران است از طرف دیگر. نمونهى دیروزى آن، مناطق آذربایجان شوروى(۱۲) و بعضى مناطق دیگر، و نمونهى امروزى آن کشمیر [است].(۱۳) مسلمانها آنجا حرف حقّ خودشان را میزنند. آن کسى که قضایاى کشمیر و سرگذشت کشمیر را بداند، میداند که آنچه مسلمانهاى بیچارهى کشمیر میگویند، یک سر سوزن از حق دور نیست؛ کسانى که آنها را خاموش میکنند، ناحق میگویند؛ کسانى که به آنها حمله میکنند، عمل ناحق میکنند. و متأسّفانه دنیا هم با خونسردى به این قضایا نگاه میکند؛ مسلمین خودشان باید قدرت پیدا کنند. اگر بخواهید از اسلام دفاع کنید، اگر مسلمین بخواهند از اسلام دفاع کنند، باید قوى بشوند؛ باید خودشان قوى بشوند. و ما در ایران اسلامى و در نظام مقدّسى که بر پایهى دین و به دست فرزند پیغمبر و سلالهى عترت، امام امّت (رضوان الله علیه) پدید آمد، بنا داریم با همهى توان و با همهى نیروى ملّى و ذاتى و ایمانى مردم خودمان به سمت اقتدار واقعى و حقیقى اسلام پیش برویم و مطمئنّیم که خداوند به ما کمک خواهد کرد.

خیلى خوشحالم از اینکه برادران عزیزمان را در اینجا زیارت کردم. مجدّداً به شما خوشامد میگویم. انشاءالله این [کنفرانس]، شروع یک حرکت مستمرّى باشد و در آیندهى این حرکت انشاءالله همهى ما بتوانیم با تمسّک به خواست اهلبیت عترت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) آنها را تأمین بکنیم و در جهت اهداف آنها پیش برویم؛ و روزبهروز قلب مقدّس ولىّعصر (ارواحنا فداه) را از خودمان خشنود کنیم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 

در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین محمّدعلی تسخیری (دبیرکلّ کنفرانس جهانی اهلبیت علیهم السّلام) مطالبی بیان کرد.
من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۶ (زیارت جامعهى کبیره)؛ «سلام بر شما اى اهلبیت نبوّت، و جایگاه رسالت، و محلّ آمد و شد ملائکه، و جایگاه نزول وحى، و معدن رحمت، و خازنان علم، و منتهاى بردبارى، و ریشههاى کرم، و رهبران امم، و صاحبان نعمتها، و عناصرِ نیکوان، و تکیهگاه نیکان، و تدبیرکنندهى کار بندگان خدا، و ارکان بلاد، و درهاى ایمان، و امینان خداوند رحمان، و تبار پیامبران، و برگزیدهى رسولان، و عترت نیکان درگاه پروردگار جهانیان، و رحمت خدا و برکات او ... پدرم و مادرم و جانم فداى شما باد. ثنا گفتن نیکو بر شما را چگونه وصف کنم و آزمون نیکوى شما را چِسان برشمارم؟ به پایمردى شما خداوند ما را از خوارى برهانید و از ورطههاى رنج و اندوه آزاد کرد و از فروافتادن در آبکندهاى هلاکت و عذاب آتش نجات داد ... به سبب دوستى شما، سخن به کمال رسید و نعمت فراوان شد و جدایىها به دوستىها بدل گردید.»
از جمله، وسائلالشّیعه، ج ۲۷، ص ۳۳؛ و سنن نسائی، ج ۵، ص ۴۵
آشنایی
دشمنى، کینه
کافى، ج ۲، ص ۲۲۱
سورهى انفال، بخشى از آیهى ۴۶؛ «... و با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود ...»
دنبالهها، پیروان
اشاره به نبرد ششروزهی کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن با رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ میلادی که منجر به شکست اعراب و اشغال بخشی از خاک آن کشورها از سوی آن رژیم گردید.
(۱۰ چندین برابر
(۱۱ منظور این است که رژیم صهیونیستی طی ۴۰ سال پس از تأسیس آن فقط ۴ جنگ با کشورهای همسایه داشته که مجموع ایام جنگیدن برای آنها بسیار مختصر بوده و فقط چند ماه از عُمر رژیم را شامل شده است و بقیه سالها را در آرامش بودهاند.
(۱۲ به دنبال اخراج آذری­های مسلمان از ارمنستان و منطقهی قرهباغ، کشتارها و مناقشه­هایی در شهرهای باکو و سومقاییت آذربایجان شکل گرفت. این وقایع بهانه­ای شد برای ارتش سرخ شوروی که ندای آزادی­خواهی مردم آذربایجان را سرکوب و از اشاعهی اندیشه­های استقلالخواهی در بین دیگر واحدهای تشکیلدهندهی اتّحاد شوروی جلوگیری کند. در تاریخ ۲۹ و ۳۰ دی ۱۳۶۸ (۱۹ و ۲۰ ژانویهی ۱۹۹۰)، ارتش شوروی وارد باکو شد و مردم برای جلوگیری از هجوم تانک­ها به مقابله با حملهی نظامی برخاستند؛ اما ارتش به دستور مقامات حزب کمونیست و سران کشور شوروی به روی مردم بی­دفاع و غیر نظامی آتش گشود. ر.ک: بیانات در دیدار جمعی از بانوان سراسر کشور (۱۳۶۸/۱۰/۲۶)
(۱۳ ایالت جامو و کشمیر در شمال شبهقارّهى هند واقع شده و با کشورهاى هند، پاکستان و چین همسایه است و از زمان تقسیم و تجزیهى شبهقارّهى هند، به عاملى براى منازعه و کشمکش میان هند و پاکستان تبدیل شده است. این ایالت، تنها ایالت مسلماننشین کشور هند محسوب میشود. بعد از تجزیهى شبهقارّهى هند، پاکستان امیدوار بود این ایالت به خاک آن ملحق شود امّا حاکم هندو از پیوستن به پاکستان خوددارى کرد و در عین حال حاکمیّت دهلىنو را نیز نپذیرفت. در سال ۱۹۴۷ درگیرى نظامى میان هند و پاکستان بر سر این ایالت به وقوع پیوست که منجر به تصمیم حاکم هندو براى پیوستن به هند شد. سازمان ملل نیز قطعنامهاى را تصویب کرد که بر اساس آن مقرّر گردید مردم این ایالت به یک همهپرسى براى اعلام تصمیم خود مبنى بر پیوستن به هند و یا پاکستان مبادرت ورزند؛ امّا چنین همهپرسىاى هرگز برگزار نشد. در سال ۱۹۶۵ بار دیگر هند و پاکستان دست به یک جنگ تمامعیار زدند، که تلفات زیادى بر جاى گذاشت. علاوه بر ادّعاهاى هند و پاکستان بر سر تصاحب منطقه، گروههاى جدایىطلب نیز که با حاکمیّت هند بر منطقه مخالفند، از سال ۱۹۸۹ با نظامیان هند درگیر هستند.