بیانات در دیدار و عمامه‌گذارى جمعى از طلّاب در سالروز میلاد حضرت ولی‌عصر (عجّل ا‌لله‌ تعالى فرجه الشّریف)

۱۵ شعبان ۱۴۱۰
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
 اوّلاً این تلبّس به لباس دعوت و تبلیغ دین و علم دین بر شما برادران عزیز مبارک باد؛ و تقارن این حادثه ‌-که یقیناً براى شما یک حادثه‌اى است در زندگی‌تان، حادثه‌ی مهمّى هم هست- با ولادت باسعادت حضرت ولی‌امر و امام زمان (صلوات ا‌لله‌ و سلامه علیه و عجّل ا‌لله‌ تعالى فرجه) ‌-که روز عید بزرگى است و روز نیمه‌ی شعبان غیر از این برکت بزرگ، برکات عظیم دیگرى هم دارد- یک حادثه‌ی شیرین و مایه‌ی فال نیک است. ‌ان‌شاءالله‌ همیشه در خطّ این بزرگوار و در این جهت حرکت کنید.

 ما غالباً به این دوستانى که عمامه سرشان میگذارند عرض میکنیم که این عمامه‌ی شما وزن کمى دارد، چند سیر (البتّه امروز بعضى از عمامه‌ها ماشاءا‌لله‌ بیشتر از چند سیر وزن داشت) به‌هرحال سبک است، امّا در معنا نخیر، اگر انسان بخواهد این بار را به معناى واقعى کلمه متحمّل بشود، بسیار بسیار سنگین است. و امروز که قوام حرکت دینى و حرکت اسلامى در دنیا به جمهورى اسلامى است، و قوام جمهورى اسلامى به علماى دین و پرچم‌داران فقه دینى و فقه اسلامى است، نقش این عمامه‌ها و ذوالعِمامه‌ها(۲) خیلى خیلى بیشتر از سابق است. و من قاطعاً عرض میکنم که علماى دینى ما و جامعه‌ی روحانى ما در طول این ۱٠٠٠ سال، ۱۱٠٠ سالى که ما کسانى به‌عنوان علماى دین داریم، هیچوقت نقششان به اهمّیّت امروز نبوده و روحانیّت هیچوقت در یک عصر و در یک دوره به قدر امروز خدمت نکرده و به قدر امروز در وضع دنیا و وضع جامعه‌ی خودش مؤثّر نبوده. روحانیّت شیعه الان این‌جور است؛ هم در ایران این‌جور است، هم در همه‌ی دنیایى که حرکت اسلامى در آن آشکار شده این‌جور است؛ و اگر این‌جور باشد، حرکتها به نتیجه خواهد رسید؛ و اگر نباشد، نه. لذا در افغانستان، در لبنان، در آذربایجان، در کشمیر و در بسیارى از مناطق دیگر که مسلمین یک حرکتى را شروع کرده‌اند، عماد(۳) و قوام این حرکت، علماى دین هستند. و اگر علماى دین باشند، در آن حرکت، امید پیروزى هست؛ وَالّا یا پیروز نمیشود یا منحرف میشود. این نقش روحانیّت است. آقایان! [شما] با این اهمّیّت وارد این صحنه و این عرصه شدید و به آن توجّه داشته باشید.

 درس را باید خیلى خوب خواند؛ بی‌مایه فطیر است (۴) و فایده‌اى ندارد. [نباید] کسى خیال کند که درس نمیخوانیم، امّا براى دین خدمت میکنیم؛ نمیشود. بدون درس خواندن نمیشود خدمت کرد. ممکن است خدمات دیگرى بشود؛ [ولى] این خدمت، متوقّف به علم است. خب، باید درس خواند و درس را باید خوب خواند. و از درس مهم‌تر، آن معنویّت و روحانیّتى است که در درون خود ما باید باشد، تا «مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَعَلَیهِ اَن یَبدَاَ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه»(۵) ان‌شاءالله‌ تحقّق پیدا بکند. ‌ان‌شاءالله‌ مبارک باشد؛ خداوند ‌ان‌شاءالله‌ توفیقتان بدهد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
۱) در ابتداى این دیدار، طلّاب حاضر در جلسه به دست معظّمٌ‌له معمّم شدند.
۲) داراى عمامه
۳) تکیه‌گاه، ستون
۴) اگر بنیاد چیزى درست نباشد، به ثمر نخواهد نشست
۵) نهج‌البلاغه، حکمت ۷٠؛ «هر کس خود را پیشواى مردم خواهد، باید به تعلیم خود بپردازد، پیش از آنکه به تعلیم دیگران همّت گمارد.»