بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
بنده هم متقابلاً میلاد مبارک نبىّ اکرم و رسول اعظم حضرت محمّدبنعبدالله (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و همچنین ولادت باسعادت سبط (۲) بزرگوار ایشان و مروّج و مبلّغ مکتب آن بزرگوار، امام جعفر صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را به همهی شما برادران و خواهران، مخصوصاً میهمانان گرامى تبریک عرض میکنم.
وجود نبىّ مکرّم اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلّم) بزرگترین مایهی وحدت در همهی ادوار اسلامى میتوانسته باشد و بوده است و امروز هم میتواند باشد؛ چون اعتقاد مسلمانان به آن بزرگوار، با عاطفه و عشق آحاد مردم مسلمان به آن وجود اقدس توأم است و لذا آن بزرگوار مرکز و محور عواطف و عقاید همهی مسلمانها است و همین یکى از موجبات اُنس دلهاى مسلمین و نزدیکى فِرَق اسلامى با یکدیگر به حساب میآید.
ابعاد شخصیّت نبىّ اکرم را هیچ انسانى قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویرى نزدیک به واقع از شخصیّت آن بزرگوار ارائه نماید. آنچه ما از برگزیدهی پروردگار عالم و سرور پیغمبران سراسر تاریخ شناخته و دانستهایم، سایه و شبحى از وجود معنوى و باطنى و حقیقى آن بزرگوار است؛ امّا همین مقدار معرفت هم براى مسلمانان کافى است تا اوّلاً حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قلّهی انسانیّت و اوج تکامل بشرى را در مقابل چشم آنان قرار بدهد، و ثانیاً آنها را به وحدت اسلامى و تجمّع حول آن محور تشویق کند. لذا توصیهی ما به همهی مسلمانان عالم این است که بر روى ابعاد شخصیّت پیغمبر و ابعاد زندگى آن حضرت و سیرهی آن بزرگوار و اخلاق آن بزرگوار و تعالیمى که از آن بزرگوار مأثور (۳) و منصوص (۴) است کارِ زیادى بشود.بعد از دوران قرون وسطىٰ که نسبت به شخصیّت رسول اکرم در دنیاى مغربزمین و دنیاى مسیحیّت، یک تهاجم تبلیغاتى وسیعى انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخوردهی اسلام فهمیدند که یکى از راههاى مبارزهی با اسلام این است که چهرهی نبىّ مکرّم اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلّم) را مخدوش بکنند و کارهاى زیادى در این زمینه انجام گرفت، و تا امروز، دشمن به نحو مستمرّى -اگرچه با شیوههاى مختلفى- روى امحاء شخصیّت پیغمبر از ذهنهاى آزادگان عالم کار کرده. بسیارند در دنیا مردمى که اگر پیغمبر اسلام را به همان اندازهاى که مسلمانها میشناسند یا حتّى کمتر از آن بشناسند، یعنى حقیقتاً فقط یک شبحى از آن چهرهی منوّر براى دلهاى آنان آشکار بشود، عقیدهی آنها و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویّت اسلامى تضمین خواهد شد. ما باید روى این مسئله کار کنیم.
بزرگترین تبلیغ اسلام شاید همین باشد که ما چهرهی پیغمبر اسلام را براى بینندگان و جویندگان عالَم روشن کنیم. و بسیار بجا است که قبل از آنکه دشمنان و مخالفان با روشهاى فرهنگىِ پیچیدهی خودشان و با شیوههاى هنرى، چهرهی آن بزرگوار را در اذهان مردم بیخبرِ عالم مخدوش کنند، مسلمانان عالِم، مسلمانان هنرمند، مسلمانان مطّلع و وارد به شیوههاى گوناگونِ بیان و تبلیغ و تبیین، راجع به آن شخصیّت معظّم و مکرّم کار علمى بکنند، کار فرهنگى بکنند، کار هنرى بکنند، کار تبلیغى بکنند؛ اینها کارهاى لازمى است.
شما در همین اواخر ملاحظه کردید که وقتى استکبار جهانى، با رشد معنوى اسلام به برکت انقلاب اسلامى مواجه شد، وقتى دیدند در جبههی نظامى و در جبههی سیاسى نتوانستند انقلاب اسلامى را و جمهورى اسلامى را -که امروز مظهر و نمودار اسلام عملى است- بکوبند و شکست بدهند و خواستند دست بزنند به تهاجم فرهنگى، مزدور خودشان را وادار کردند تا به شخصیّت رسول اکرم و نبىّ معظّم اهانت بکند و آن کتاب شیطانى را شیطانصفتى به دستور شیاطین زر و زور عالم بنویسد که البتّه با پاسخ و عکسالعمل قاطع مسلمین عالم و در مقدّم آنان، امام بزرگوار و رهبر عظیمالشّأن و فقید ما مواجه شدند که به هدر بودن خون آن شیطانصفت و به اعدام او حکم کردند. (۵)
پس یک مطلب این است که ما باید بر روى معرّفى شخصیّت رسول اکرم کار کنیم؛ نهفقط شخصیّت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلکه ابعاد گوناگون: اخلاقیّات آن بزرگوار، روش حکومت آن بزرگوار، روش مردمدارى آن حضرت، عبادت آن حضرت، سیاست آن حضرت، جهاد آن حضرت، تعلیمات خاصّ آن بزرگوار، و خلاصه ابعاد مختلف شخصیّت آن حضرت. نهفقط اینکه کتاب بنویسیم؛ [بلکه] کار هنرى، کار تبلیغى، کارهایى با شیوههاى جدید و استفاده از تکنیکهاى موجود عالم و در همهی انحاء جهان اسلام -نهفقط در جمهورى اسلامى- [انجام بدهیم].
و امّا راجع به مسئلهی وحدت مسلمین و هفتهی وحدت باید عرض کنم: اگر وحدت و نزدیکى فِرَق اسلامى چیزى است که در خدمت اسلام است، اگر قبول داریم که اتّحاد مسلمین به حال مسلمین مفید است و در جهت عظمت اسلام است، اگر به اینها اعتقاد داریم یقیناً باید معتقد باشیم که علیه این وحدت و اتّحاد، سختترین تلاشها و پیچیدهترین توطئهها از سوى دشمنان اسلام در جریان است؛ این دو از هم غیر قابل انفکاک است. امروز هر چیزى که براى اسلام نافعتر است، از نظر دشمنان اسلام مبغوضتر است؛ امروز هر چیزى که بیشتر در جهت عظمت اسلام است، بیشتر هم مورد تهاجم دشمنان اسلام است؛ این یک معادلهی قطعى است.شما ببینید امروز فشار دشمنان اسلام بر روى کدام نقطه از دنیاى اسلام از همه جا بیشتر است؛ همان قدرتها و همان دشمنانى که امروز به بعضى از سلاطین و رؤساى کشورهاى مسلمان دست دوستى و صمیمیّت دادهاند و با همهی وجود از آنها دفاع میکنند و پول و سلاح و تجهیزات و تبلیغات را در خدمت آنها قرار دادهاند، امروز علیه جمهورى اسلامى و نظام اسلامى و ایران اسلامى، با تمام وجود خودشان در حال تلاش و کوششند. چرا؟ چون فهمیدهاند که عظمت اسلام در جمهورى اسلامى و در نظام اسلامى و در این جامعهی اسلامى تضمین خواهد شد و تعقیب خواهد شد.
هر کارى که امروز در خدمت اسلام است، مورد نقمت (۶) دشمنان اسلام است. وحدت میان مسلمین یکى از مصادیق این قاعدهی کلّى است. اگر حقیقتاً لازم است که مسلمین عالم با یکدیگر اتّحاد پیدا بکنند و اگر این به حال اسلام و مسلمین مفید است -که ظاهراً در نظر عقلا و مصلحین عالمِ اسلام جاى شکّى در این حرف نیست- پس باید مطمئن بود که توطئهی دشمن علیه این وحدت، امروز از همیشه بیشتر است. من به همهی برادران مسلمانى که در سراسر عالم هستند، توجّه و تذکّر میدهم که تبلیغات استکبار جهانى از طریق خبرگزاریها و مطبوعات و رادیوها و اظهارات رسمىِ سیاسیّون علیه جمهورى اسلامى را با این منطق و با این قاعدهی کلّى بسنجند و معنا کنند. تمام دستگاههاى تبلیغاتى استکبار و در رأس آنها آمریکا، امروز بسیج شدهاند براى اینکه جمهورى اسلامى و ایران اسلامى و ملّت اسلام را در چشم مردم عالم برخلاف آنچه هست معرّفى کنند و نشان بدهند، و این یک مسئلهی بسیار مهمّى است.امروز پولهاى دستگاه استکبار و ایادى آنها در دنیا و بیشتر از همه در دنیاى اسلام، خرج میشود براى ایجاد تفرقه بین مسلمین، براى اینکه اگر بتوانند -که نخواهند توانست- بین ایران اسلامى با مسلمانان عالم اختلاف ایجاد کنند و فاصله بیندازند. جنگِ دشمنساختهی شیعه و سنّى را که به برکت انقلاب اسلامى بحمدالله رو به خُمود (۷) و خاموشى رفت و برادران شیعه و سنّى در میدانهاى مختلف در کنار هم قرار گرفتند و به یکدیگر کمک کردند و برادروار -آنچنان که حق، این بود- با هم حرکت کردند، تبلیغات جهانى سعى میکند امروز باز هم این شعله را مشتعلتر کند، این آتش را برافروختهتر کند، این اختلاف را -که رو به از بین رفتن است- دوباره زنده کند. چرا؟ چون میدانند که امروز وحدت اسلامى یعنى تجمّع مسلمین حول محور ایران اسلامى؛ میدانند که دلهاى مسلمین امروز متوجّه به امّالقراى اسلام یعنى ایران اسلامى است؛ میدانند که امروز در دنیاى اسلام و در سراسر عالم، آنجایى که قرآن رسماً و عملاً حاکمیّت دارد، ایران اسلامى است.
ایران مثل بسیارى از کشورهاى مسلماننام نیست که علیالظّاهر نام کشور، اسلامى باشد و سران و رهبران دم از اسلام بزنند، امّا عمل خود آن سران بیشتر از همهی آحاد مردم یا اکثر آنها از اسلام دور و بیگانه باشد. در اینجا براى آن کسانى که در رأس امور هستند، شرط قبول مسئولیّت و تحمّل مسئولیّت، ایمان و تقوا است. اینجا مثل بعضى از کشورهاى اسلامىِ دیگر نیست که مسئولین و رهبران، فسق کنند، فجور کنند، محرّمات کبیره را -که قرآن، ناطق به حرمت آنها است- عملاً انجام بدهند، شرب خمر کنند، تجاوز و تعدّى از حدود الهى بکنند، نوکرى دشمنان خدا را بکنند، دشمنى با بندگان صالح خدا بکنند، فشار بر روى مؤمنین و متّقین و علما وارد کنند و درعینحال نام خودشان را مسلمان بگذارند. اینجا، آنجور نیست.
تنها نقطهاى در عالم اسلام که مسئولان کشور و ادارهکنندگان و مدیران باید از نظر مردم شناختهشده باشند به تقوا و ایمان و تعبّد، ایران اسلامى است؛ این را مردم دنیا میبینند، این را مردم دنیا حس میکنند. بقیّهی کشورها ادّعاى اسلام میکنند و زمامدارانشان، فسّاق و فجّارى در رأس امور قرار میدهند؛ مردم مسلمان هم مشاهده میکنند و تحمّل میکنند؛ چارهاى ندارند.
شما ببینید بعضى از کشورهاى اسلامىِ مدّعى اسلامیّت و مدّعى ترویج اسلام را! بعضیها آنقدر پُررو و وقیح هستند که خودشان را بانى اسلام و صاحب اسلام و مروّج اسلام هم به حساب میآورند و معرّفى میکنند؛ درعینحال کپسول فساد و انحطاط و منشأ محرّمات و گناهان کبیره هستند! خب این را مردم دنیا میبینند. مسلمانانى که بصیرند اینها را میفهمند و میدانند که در این صورت اگر پرچم وحدت اسلامى بلند شد، دلهاى مسلمانان بهطور قهرى متوجّه خواهد شد به آنجایى که حقیقتاً در آنجا اسلام حاکم است، حقیقتاً ملاکها و معیارها از اسلام گرفته شده است، حقیقتاً ملاک حاکمیّت و مدیریّت و مسئولیّت، مسلمان بودن است، حقیقتاً آیهی شریفهی قرآن صادق است که فرمود: اَّلَّذینَ اِن مَکـَّنُّهُم فِی الاَرضِـ اَقامُوا الصَّلْوةَ وَءاتَوُا الزَّکـْوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَر. (۸) مردم دنیا این را میبینند و دلها متوجّه ایران اسلامى خواهد شد. لذا امروز تمام تشکیلات تبلیغاتىِ وابستهی به استعمار و استکبار و ایادى آنها در همین منطقهی اسلامى، دست به دست هم دادهاند تا با تبلیغات مضر، وحدتى را که مورد نظر اسلام است و نظام اسلامى کمربستهی آن است، بشکنند؛ و علماى اسلام باید مواظب باشند. مواظب این مذاهب اختراعى و جعلى که نقض وحدت است باشید. مواظب این دلارهاى نفتى که براى ایجاد تفرقه به کار میرود باشید. مواظب این دستهاى پلید و مزدور که سعى میکنند عروةالوثقاى وحدت را بین مسلمین بگسلند و پاره کنند باشید؛ با اینها برخورد کنید. و این، لازمهی علاقهی به وحدت و لازمهی پیمودن راه وحدت اسلامى است و بدون این ممکن نیست.
ما در مسئلهی وحدت جدّى هستیم. ما اتّحاد مسلمین را هم معنا کردیم. اتّحاد مسلمین به معناى انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاصّ کلامى و فقهى خودشان نیست؛ بلکه اتّحاد مسلمین به دو معناى دیگر است که این دو معنا باید تأمین بشود: اوّل اینکه در مقابلهی با دشمنان اسلام همدست و همآواز و همدل باشند، فِرَق گوناگون اسلامى -فِرَق سنّى، فِرَق شیعه- که هر کدام فِرَق مختلف کلامى و فقهى دارند، حقیقتاً در مقابلهی با دشمنان اسلام همدلى کنند، همدستى کنند، همکارى کنند، همفکرى کنند؛ معناى دوّم این است که فِرَق گوناگون مسلمین سعى کنند خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند، تفاهم ایجاد کنند، مذاهب فقهى را با هم مقایسه کنند و منطبق کنند. بسیارى از فتاوى فقها و علما هست که اگر مورد بحث فقهى عالمانه قرار بگیرد، ممکن است با مختصر تغییرى، فتاوى دو مذهب به هم نزدیک بشود. لذا ما جدّاً علاقهمند هستیم که «دارالتّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» را ایجاد کنیم؛ ما مایلیم این کار انجام بگیرد. البتّه در گذشته این کار شروع شده و تلاشهاى مخلصانهاى هم داشته، امّا اکنون مدّتهاى مدیدى است که ما حرکت حقیقیاى مشاهده نمیکنیم و احساس میکنیم این کار باید انجام بگیرد و مردم مخلصى و مؤمنى و شخصیّتهاى عالِمى از همهی دنیاى اسلام همکارى کنند و ما آماده هستیم و مایل هستیم که میزبان این مجموعه باشیم و زحمات و خدمتهاى این کار را بر عهده بگیریم.علما، فقها، متکلّمین و فلاسفهی اسلامى باید کوشش کنند و بنشینند آراء را با یکدیگر تطبیق کنند، در مجموعههایى آنها را جمع کنند، نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعهی واحد و با نگاه مساعد به یکدیگر، در اختیار همهی مسلمین قرار بگیرد. این از جملهی کارهاى بسیار لازم و ضرورى است و امیدواریم که همّت صاحبهمّتان، این کار را به انجام برساند.
بنده مجدّداً این میلاد مبارک را به همهی شما برادران و خواهران تبریک عرض میکنم و امیدوارم که خداى متعال تفضّل کند و کمک کند و همهی ما بتوانیم این راه مهم را و این اهداف بلند را تعقیب کنیم و بپیماییم و به تأیید الهى انشاءالله بر دشمنان اسلام پیروز بشویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بنده هم متقابلاً میلاد مبارک نبىّ اکرم و رسول اعظم حضرت محمّدبنعبدالله (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و همچنین ولادت باسعادت سبط (۲) بزرگوار ایشان و مروّج و مبلّغ مکتب آن بزرگوار، امام جعفر صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را به همهی شما برادران و خواهران، مخصوصاً میهمانان گرامى تبریک عرض میکنم.
وجود نبىّ مکرّم اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلّم) بزرگترین مایهی وحدت در همهی ادوار اسلامى میتوانسته باشد و بوده است و امروز هم میتواند باشد؛ چون اعتقاد مسلمانان به آن بزرگوار، با عاطفه و عشق آحاد مردم مسلمان به آن وجود اقدس توأم است و لذا آن بزرگوار مرکز و محور عواطف و عقاید همهی مسلمانها است و همین یکى از موجبات اُنس دلهاى مسلمین و نزدیکى فِرَق اسلامى با یکدیگر به حساب میآید.
ابعاد شخصیّت نبىّ اکرم را هیچ انسانى قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویرى نزدیک به واقع از شخصیّت آن بزرگوار ارائه نماید. آنچه ما از برگزیدهی پروردگار عالم و سرور پیغمبران سراسر تاریخ شناخته و دانستهایم، سایه و شبحى از وجود معنوى و باطنى و حقیقى آن بزرگوار است؛ امّا همین مقدار معرفت هم براى مسلمانان کافى است تا اوّلاً حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قلّهی انسانیّت و اوج تکامل بشرى را در مقابل چشم آنان قرار بدهد، و ثانیاً آنها را به وحدت اسلامى و تجمّع حول آن محور تشویق کند. لذا توصیهی ما به همهی مسلمانان عالم این است که بر روى ابعاد شخصیّت پیغمبر و ابعاد زندگى آن حضرت و سیرهی آن بزرگوار و اخلاق آن بزرگوار و تعالیمى که از آن بزرگوار مأثور (۳) و منصوص (۴) است کارِ زیادى بشود.بعد از دوران قرون وسطىٰ که نسبت به شخصیّت رسول اکرم در دنیاى مغربزمین و دنیاى مسیحیّت، یک تهاجم تبلیغاتى وسیعى انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخوردهی اسلام فهمیدند که یکى از راههاى مبارزهی با اسلام این است که چهرهی نبىّ مکرّم اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلّم) را مخدوش بکنند و کارهاى زیادى در این زمینه انجام گرفت، و تا امروز، دشمن به نحو مستمرّى -اگرچه با شیوههاى مختلفى- روى امحاء شخصیّت پیغمبر از ذهنهاى آزادگان عالم کار کرده. بسیارند در دنیا مردمى که اگر پیغمبر اسلام را به همان اندازهاى که مسلمانها میشناسند یا حتّى کمتر از آن بشناسند، یعنى حقیقتاً فقط یک شبحى از آن چهرهی منوّر براى دلهاى آنان آشکار بشود، عقیدهی آنها و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویّت اسلامى تضمین خواهد شد. ما باید روى این مسئله کار کنیم.
بزرگترین تبلیغ اسلام شاید همین باشد که ما چهرهی پیغمبر اسلام را براى بینندگان و جویندگان عالَم روشن کنیم. و بسیار بجا است که قبل از آنکه دشمنان و مخالفان با روشهاى فرهنگىِ پیچیدهی خودشان و با شیوههاى هنرى، چهرهی آن بزرگوار را در اذهان مردم بیخبرِ عالم مخدوش کنند، مسلمانان عالِم، مسلمانان هنرمند، مسلمانان مطّلع و وارد به شیوههاى گوناگونِ بیان و تبلیغ و تبیین، راجع به آن شخصیّت معظّم و مکرّم کار علمى بکنند، کار فرهنگى بکنند، کار هنرى بکنند، کار تبلیغى بکنند؛ اینها کارهاى لازمى است.
شما در همین اواخر ملاحظه کردید که وقتى استکبار جهانى، با رشد معنوى اسلام به برکت انقلاب اسلامى مواجه شد، وقتى دیدند در جبههی نظامى و در جبههی سیاسى نتوانستند انقلاب اسلامى را و جمهورى اسلامى را -که امروز مظهر و نمودار اسلام عملى است- بکوبند و شکست بدهند و خواستند دست بزنند به تهاجم فرهنگى، مزدور خودشان را وادار کردند تا به شخصیّت رسول اکرم و نبىّ معظّم اهانت بکند و آن کتاب شیطانى را شیطانصفتى به دستور شیاطین زر و زور عالم بنویسد که البتّه با پاسخ و عکسالعمل قاطع مسلمین عالم و در مقدّم آنان، امام بزرگوار و رهبر عظیمالشّأن و فقید ما مواجه شدند که به هدر بودن خون آن شیطانصفت و به اعدام او حکم کردند. (۵)
پس یک مطلب این است که ما باید بر روى معرّفى شخصیّت رسول اکرم کار کنیم؛ نهفقط شخصیّت آن بزرگوار به معناى زندگى آن حضرت، بلکه ابعاد گوناگون: اخلاقیّات آن بزرگوار، روش حکومت آن بزرگوار، روش مردمدارى آن حضرت، عبادت آن حضرت، سیاست آن حضرت، جهاد آن حضرت، تعلیمات خاصّ آن بزرگوار، و خلاصه ابعاد مختلف شخصیّت آن حضرت. نهفقط اینکه کتاب بنویسیم؛ [بلکه] کار هنرى، کار تبلیغى، کارهایى با شیوههاى جدید و استفاده از تکنیکهاى موجود عالم و در همهی انحاء جهان اسلام -نهفقط در جمهورى اسلامى- [انجام بدهیم].
و امّا راجع به مسئلهی وحدت مسلمین و هفتهی وحدت باید عرض کنم: اگر وحدت و نزدیکى فِرَق اسلامى چیزى است که در خدمت اسلام است، اگر قبول داریم که اتّحاد مسلمین به حال مسلمین مفید است و در جهت عظمت اسلام است، اگر به اینها اعتقاد داریم یقیناً باید معتقد باشیم که علیه این وحدت و اتّحاد، سختترین تلاشها و پیچیدهترین توطئهها از سوى دشمنان اسلام در جریان است؛ این دو از هم غیر قابل انفکاک است. امروز هر چیزى که براى اسلام نافعتر است، از نظر دشمنان اسلام مبغوضتر است؛ امروز هر چیزى که بیشتر در جهت عظمت اسلام است، بیشتر هم مورد تهاجم دشمنان اسلام است؛ این یک معادلهی قطعى است.شما ببینید امروز فشار دشمنان اسلام بر روى کدام نقطه از دنیاى اسلام از همه جا بیشتر است؛ همان قدرتها و همان دشمنانى که امروز به بعضى از سلاطین و رؤساى کشورهاى مسلمان دست دوستى و صمیمیّت دادهاند و با همهی وجود از آنها دفاع میکنند و پول و سلاح و تجهیزات و تبلیغات را در خدمت آنها قرار دادهاند، امروز علیه جمهورى اسلامى و نظام اسلامى و ایران اسلامى، با تمام وجود خودشان در حال تلاش و کوششند. چرا؟ چون فهمیدهاند که عظمت اسلام در جمهورى اسلامى و در نظام اسلامى و در این جامعهی اسلامى تضمین خواهد شد و تعقیب خواهد شد.
هر کارى که امروز در خدمت اسلام است، مورد نقمت (۶) دشمنان اسلام است. وحدت میان مسلمین یکى از مصادیق این قاعدهی کلّى است. اگر حقیقتاً لازم است که مسلمین عالم با یکدیگر اتّحاد پیدا بکنند و اگر این به حال اسلام و مسلمین مفید است -که ظاهراً در نظر عقلا و مصلحین عالمِ اسلام جاى شکّى در این حرف نیست- پس باید مطمئن بود که توطئهی دشمن علیه این وحدت، امروز از همیشه بیشتر است. من به همهی برادران مسلمانى که در سراسر عالم هستند، توجّه و تذکّر میدهم که تبلیغات استکبار جهانى از طریق خبرگزاریها و مطبوعات و رادیوها و اظهارات رسمىِ سیاسیّون علیه جمهورى اسلامى را با این منطق و با این قاعدهی کلّى بسنجند و معنا کنند. تمام دستگاههاى تبلیغاتى استکبار و در رأس آنها آمریکا، امروز بسیج شدهاند براى اینکه جمهورى اسلامى و ایران اسلامى و ملّت اسلام را در چشم مردم عالم برخلاف آنچه هست معرّفى کنند و نشان بدهند، و این یک مسئلهی بسیار مهمّى است.امروز پولهاى دستگاه استکبار و ایادى آنها در دنیا و بیشتر از همه در دنیاى اسلام، خرج میشود براى ایجاد تفرقه بین مسلمین، براى اینکه اگر بتوانند -که نخواهند توانست- بین ایران اسلامى با مسلمانان عالم اختلاف ایجاد کنند و فاصله بیندازند. جنگِ دشمنساختهی شیعه و سنّى را که به برکت انقلاب اسلامى بحمدالله رو به خُمود (۷) و خاموشى رفت و برادران شیعه و سنّى در میدانهاى مختلف در کنار هم قرار گرفتند و به یکدیگر کمک کردند و برادروار -آنچنان که حق، این بود- با هم حرکت کردند، تبلیغات جهانى سعى میکند امروز باز هم این شعله را مشتعلتر کند، این آتش را برافروختهتر کند، این اختلاف را -که رو به از بین رفتن است- دوباره زنده کند. چرا؟ چون میدانند که امروز وحدت اسلامى یعنى تجمّع مسلمین حول محور ایران اسلامى؛ میدانند که دلهاى مسلمین امروز متوجّه به امّالقراى اسلام یعنى ایران اسلامى است؛ میدانند که امروز در دنیاى اسلام و در سراسر عالم، آنجایى که قرآن رسماً و عملاً حاکمیّت دارد، ایران اسلامى است.
ایران مثل بسیارى از کشورهاى مسلماننام نیست که علیالظّاهر نام کشور، اسلامى باشد و سران و رهبران دم از اسلام بزنند، امّا عمل خود آن سران بیشتر از همهی آحاد مردم یا اکثر آنها از اسلام دور و بیگانه باشد. در اینجا براى آن کسانى که در رأس امور هستند، شرط قبول مسئولیّت و تحمّل مسئولیّت، ایمان و تقوا است. اینجا مثل بعضى از کشورهاى اسلامىِ دیگر نیست که مسئولین و رهبران، فسق کنند، فجور کنند، محرّمات کبیره را -که قرآن، ناطق به حرمت آنها است- عملاً انجام بدهند، شرب خمر کنند، تجاوز و تعدّى از حدود الهى بکنند، نوکرى دشمنان خدا را بکنند، دشمنى با بندگان صالح خدا بکنند، فشار بر روى مؤمنین و متّقین و علما وارد کنند و درعینحال نام خودشان را مسلمان بگذارند. اینجا، آنجور نیست.
تنها نقطهاى در عالم اسلام که مسئولان کشور و ادارهکنندگان و مدیران باید از نظر مردم شناختهشده باشند به تقوا و ایمان و تعبّد، ایران اسلامى است؛ این را مردم دنیا میبینند، این را مردم دنیا حس میکنند. بقیّهی کشورها ادّعاى اسلام میکنند و زمامدارانشان، فسّاق و فجّارى در رأس امور قرار میدهند؛ مردم مسلمان هم مشاهده میکنند و تحمّل میکنند؛ چارهاى ندارند.
شما ببینید بعضى از کشورهاى اسلامىِ مدّعى اسلامیّت و مدّعى ترویج اسلام را! بعضیها آنقدر پُررو و وقیح هستند که خودشان را بانى اسلام و صاحب اسلام و مروّج اسلام هم به حساب میآورند و معرّفى میکنند؛ درعینحال کپسول فساد و انحطاط و منشأ محرّمات و گناهان کبیره هستند! خب این را مردم دنیا میبینند. مسلمانانى که بصیرند اینها را میفهمند و میدانند که در این صورت اگر پرچم وحدت اسلامى بلند شد، دلهاى مسلمانان بهطور قهرى متوجّه خواهد شد به آنجایى که حقیقتاً در آنجا اسلام حاکم است، حقیقتاً ملاکها و معیارها از اسلام گرفته شده است، حقیقتاً ملاک حاکمیّت و مدیریّت و مسئولیّت، مسلمان بودن است، حقیقتاً آیهی شریفهی قرآن صادق است که فرمود: اَّلَّذینَ اِن مَکـَّنُّهُم فِی الاَرضِـ اَقامُوا الصَّلْوةَ وَءاتَوُا الزَّکـْوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَر. (۸) مردم دنیا این را میبینند و دلها متوجّه ایران اسلامى خواهد شد. لذا امروز تمام تشکیلات تبلیغاتىِ وابستهی به استعمار و استکبار و ایادى آنها در همین منطقهی اسلامى، دست به دست هم دادهاند تا با تبلیغات مضر، وحدتى را که مورد نظر اسلام است و نظام اسلامى کمربستهی آن است، بشکنند؛ و علماى اسلام باید مواظب باشند. مواظب این مذاهب اختراعى و جعلى که نقض وحدت است باشید. مواظب این دلارهاى نفتى که براى ایجاد تفرقه به کار میرود باشید. مواظب این دستهاى پلید و مزدور که سعى میکنند عروةالوثقاى وحدت را بین مسلمین بگسلند و پاره کنند باشید؛ با اینها برخورد کنید. و این، لازمهی علاقهی به وحدت و لازمهی پیمودن راه وحدت اسلامى است و بدون این ممکن نیست.
ما در مسئلهی وحدت جدّى هستیم. ما اتّحاد مسلمین را هم معنا کردیم. اتّحاد مسلمین به معناى انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاصّ کلامى و فقهى خودشان نیست؛ بلکه اتّحاد مسلمین به دو معناى دیگر است که این دو معنا باید تأمین بشود: اوّل اینکه در مقابلهی با دشمنان اسلام همدست و همآواز و همدل باشند، فِرَق گوناگون اسلامى -فِرَق سنّى، فِرَق شیعه- که هر کدام فِرَق مختلف کلامى و فقهى دارند، حقیقتاً در مقابلهی با دشمنان اسلام همدلى کنند، همدستى کنند، همکارى کنند، همفکرى کنند؛ معناى دوّم این است که فِرَق گوناگون مسلمین سعى کنند خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند، تفاهم ایجاد کنند، مذاهب فقهى را با هم مقایسه کنند و منطبق کنند. بسیارى از فتاوى فقها و علما هست که اگر مورد بحث فقهى عالمانه قرار بگیرد، ممکن است با مختصر تغییرى، فتاوى دو مذهب به هم نزدیک بشود. لذا ما جدّاً علاقهمند هستیم که «دارالتّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» را ایجاد کنیم؛ ما مایلیم این کار انجام بگیرد. البتّه در گذشته این کار شروع شده و تلاشهاى مخلصانهاى هم داشته، امّا اکنون مدّتهاى مدیدى است که ما حرکت حقیقیاى مشاهده نمیکنیم و احساس میکنیم این کار باید انجام بگیرد و مردم مخلصى و مؤمنى و شخصیّتهاى عالِمى از همهی دنیاى اسلام همکارى کنند و ما آماده هستیم و مایل هستیم که میزبان این مجموعه باشیم و زحمات و خدمتهاى این کار را بر عهده بگیریم.علما، فقها، متکلّمین و فلاسفهی اسلامى باید کوشش کنند و بنشینند آراء را با یکدیگر تطبیق کنند، در مجموعههایى آنها را جمع کنند، نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعهی واحد و با نگاه مساعد به یکدیگر، در اختیار همهی مسلمین قرار بگیرد. این از جملهی کارهاى بسیار لازم و ضرورى است و امیدواریم که همّت صاحبهمّتان، این کار را به انجام برساند.
بنده مجدّداً این میلاد مبارک را به همهی شما برادران و خواهران تبریک عرض میکنم و امیدوارم که خداى متعال تفضّل کند و کمک کند و همهی ما بتوانیم این راه مهم را و این اهداف بلند را تعقیب کنیم و بپیماییم و به تأیید الهى انشاءالله بر دشمنان اسلام پیروز بشویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) روحانیّون، مسئولان، ائمّهى جمعه، جمعى از اهل تسنّن و تشیّع استانهاى کردستان و باختران و جمعى از اقشار مختلف مردم قزوین، لنجان، مبارکه، سرخه و خواف و جمعى از شرکتکنندگان در کنفرانس بینالمللى «امام خمینى و وحدت اسلامى»، در این دیدار -که بهمناسبت هفتهى وحدت برگزار شد- حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، آیتالله احمد جنّتى (نمایندهى ولىّفقیه و رئیس سازمان تبلیغات اسلامى) مطالبى بیان کرد.
۲) فرزندزاده، نوه
۳) نقلشده از معصوم
۴) آنچه از آیات قرآن و احادیث، صریح و آشکار باشد.
۵) صحیفهى امام، ج ۲۱، ص ۲۶۳؛ حکم اعدام و قتل سلمان رشدى به مسلمانان جهان (۱۳۶۷/۱۱/۲۵)
۶) تنبیه، عقوبت
۷) سستى، خاموشى
۸) سورهى حج، بخشى از آیهی ۴۱؛ «همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم، نماز بر پا میدارند و زکات میدهند و به کارهاى پسندیده وامیدارند و از کارهاى ناپسند بازمیدارند ...»