امام واقعاً یک مرد زاهد بودند. چقدر پول زیر دست ایشان بود! چقدر امکانات مالی - در واقع همهی امکانات کشور - زیر دست امام بود! اگر امام اشارهای به دولت، به مسؤولین، به بانک مرکزی، به رئیس جمهور و به هر کس دیگر میکردند که این مبلغ باید در فلان جا خرج شود، آیا کسی حتّی در ذهن خود، تردید راه میداد که این را بکنم یا نکنم؟ همه از خدایشان بود و شوق هم داشتند که امام، انجام کاری را از آنها بخواهند. همان وقتها، مسؤولین کشور، واقعاً از خدا میخواستند که امام کاری را به آنها ارجاع کنند. با این همه، امام از دنیا رفتند و فرزند ایشان یک خانه نداشت! اینها به زبان آسان است. وقتی امام از دنیا رفتند، پسر ایشان یک خانه یا ملک شخصی نداشت! به امام، پول شخصی که زیاد میدادند. چه اشکالی داشت اگر ایشان برای فرزندشان یک باب خانهی مسکونی میخریدند؟!
شما دیدید که امام یک وقت سیصد میلیون تومان از پول شخصی خودشان را به قضیهی زابل اختصاص دادند. ممکن است کسی فکر کند مگر امام پول شخصی داشتند؟! بله؛ برای رهبر پول میآورند. برای ما هم - البته نه آن قدر که برای امام میبردند - میآورند. واقعاً کسانی دوست میدارند مبالغی برای رهبر بیاورند. میگویند: «این پول، مال خودتان است. برای خودتان و برای خرج شخصیتان.» بنده هم خرجم از همان پولها میگذرد. امام از این پولها زیاد داشتند و خدمت ایشان میآوردند. ما هم هرچه از این پولها خدمت امام میبردیم قبول میکردند. حتّی یک وقت کسی پول مختصری داده بود. من با خودم گفتم: «لابد امام قبول نمیکنند.» اما وقتی ارائه شد، ایشان قبول کردند و گرفتند. امام ناگهان سیصد میلیون تومان به قضیهی زابل اختصاص دادند! آخر این کار، کار عجیبی است! شما کجا سراغ دارید که کسی از پول شخصیِ ملکِ خالص خودش که هیچ اشکالی در آن نیست؛ یک ریالش هم حرام نیست؛ پول حلالِ طیّب و طاهر مثل شیر مادر است، به چنین اموری اختصاص دهد؟! ایشان میتوانستند از آن سیصد میلیون تومان، ده میلیون تومانش را کنار بگذارند و بگویند برای حاج احمد آقا خانهای بخرید _آن روزها خانه هم ارزانتر بود_ و بعد دویست و نود میلیون تومانش را برای آن امر بدهند. اما چنین نکردند. ایشان سیصد میلیون تومان را به آقای موسوی اردبیلی حواله دادند و آقای موسوی اردبیلی به زابل رفتند. لابد یادتان است. آن پول، نه پول دولت، که از شخص خودِ امام بود.
در دیدار اعضای «ستاد برگزاری مراسم ارتحال حضرت امام خمینی(ره)» 1373/03/04
شما دیدید که امام یک وقت سیصد میلیون تومان از پول شخصی خودشان را به قضیهی زابل اختصاص دادند. ممکن است کسی فکر کند مگر امام پول شخصی داشتند؟! بله؛ برای رهبر پول میآورند. برای ما هم - البته نه آن قدر که برای امام میبردند - میآورند. واقعاً کسانی دوست میدارند مبالغی برای رهبر بیاورند. میگویند: «این پول، مال خودتان است. برای خودتان و برای خرج شخصیتان.» بنده هم خرجم از همان پولها میگذرد. امام از این پولها زیاد داشتند و خدمت ایشان میآوردند. ما هم هرچه از این پولها خدمت امام میبردیم قبول میکردند. حتّی یک وقت کسی پول مختصری داده بود. من با خودم گفتم: «لابد امام قبول نمیکنند.» اما وقتی ارائه شد، ایشان قبول کردند و گرفتند. امام ناگهان سیصد میلیون تومان به قضیهی زابل اختصاص دادند! آخر این کار، کار عجیبی است! شما کجا سراغ دارید که کسی از پول شخصیِ ملکِ خالص خودش که هیچ اشکالی در آن نیست؛ یک ریالش هم حرام نیست؛ پول حلالِ طیّب و طاهر مثل شیر مادر است، به چنین اموری اختصاص دهد؟! ایشان میتوانستند از آن سیصد میلیون تومان، ده میلیون تومانش را کنار بگذارند و بگویند برای حاج احمد آقا خانهای بخرید _آن روزها خانه هم ارزانتر بود_ و بعد دویست و نود میلیون تومانش را برای آن امر بدهند. اما چنین نکردند. ایشان سیصد میلیون تومان را به آقای موسوی اردبیلی حواله دادند و آقای موسوی اردبیلی به زابل رفتند. لابد یادتان است. آن پول، نه پول دولت، که از شخص خودِ امام بود.
در دیدار اعضای «ستاد برگزاری مراسم ارتحال حضرت امام خمینی(ره)» 1373/03/04