انقلاب ما، نه فقط مسلمانان را به فکرِ اسلام انداخت، بلکه برای مسیحیت هم خوب شد. کشورهایی که سالهای متمادی از دین خودشان که مسیحیت بود، دور افتاده بودند، به طرف معنویت و دین برگشتند. همین، مقدّمهای برای فروریزی امپراتوری شرق و بنای حکومت مارکسیستی در دنیا شد. این حادثه چقدر عجیب است و چه ابعاد عظیمی دارد! درست همان جایی را که دشمن برای خود مکمن قرار داده است، خدای متعال مأمن دین و محل بالندگی نهال انقلاب دینی قرار دهد. ببینید این قضیه چقدر عظیم است! تهرانِ دوران حکومت وابسته و فاسد کجا و تهرانِ دوران اسلام کجا؟! مزرعهی رشد ارزشهای فاسد غربی کجا و بوستان بالندگی گلها و میوههای ارزشهای اسلامی کجا؟! آنوقت آن مردی که بعد از اولیای خدا، کسی را در انسانهای معمولی به عظمت او، به قدرت او، به تجلّی صفات الهی در وجود او نمیشناسیم، با آن عظمت از تبعیدگاه خود وارد کشور شود و به محض ورود، با دستی که از آستین قدرت الهی بیرون آمده است، حکومت اسلامی را در دنیای دورافتاده از ارزشهای معنوی، پایهگذاری کند! این حوادث جلوِ چشم ما اتّفاق افتاد. ما امام و انقلاب را از نزدیک دیدیم. امّا میخواهم عرض کنم: اکثر ما _خود من یکی از آنها_ عظمت این پدیده، یعنی پدیدهی امام و انقلاب را حس نکردیم. خیلی عظمت دارد! بنده یک وقت به امام عرض کردم: اگر کسی شبیه شما دویست، سیصد سال پیش در تاریخ بود و نشانهای از او میماند یک دستخط، یک کلمه امضا، یک تکّه از پارچهی لباس و امروز به دست ما میرسید، آن را در موزهها میگذاشتیم و به آن تبرّک میجستیم. حالا شما با وجود خودتان و با همهی حقیقتتان، در مقابل ما هستید. ما چطور میتوانیم عظمت شما را درک و حس کنیم؟ این یک واقعیت است. باید گسترش این حقیقت در دلها و فضای زندگی ما و در همه دنیا و بخصوص دنیای اسلامی، هر چه زندهتر و ملموستر شود.
در دیدار روحانیون و مبلّغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان 1372/11/17
در دیدار روحانیون و مبلّغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان 1372/11/17