بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و رحمت خدا بر ارواح طیّبهی شهدا، از صدر تاریخ تا امروز، خصوصاً شهیدان جنگ تحمیلى که با نثار خون خود، شجرهی مبارکهی اسلام را آبیارى کرده و به برگوبار نشاندند؛ عزّت را براى مؤمنان به ارمغان آورده و خِذلان (۱) و ذلّت را نصیب معاندان کردند. صلوات و سلام خدا بر شاهد شهیدان و امام مجاهدان و اسوه و مقتداى صالحان و رفعتبخش کلمهی پیامبران، حضرت امام خمینى (قدّس الله سرّه و اعلى الله کلمته) که آتش خشم مستضعفان را بر هیمهی فسق و فساد و کفر و الحاد و ظلم و استکبار جهانى افکند و ارکان سلطهی مستکبران را متزلزل ساخت.
خداوند تعالى را سپاس که خلعت اکرام خود را بر قامت امّت اسلامى ایران پوشانید و او را به صراط مستقیم خود رهنمون شد و از آن هنگام که قیام این ملّت بر اقامهی قسط و وفاى به عهد او آغاز شد، تا امروز لحظهاى فضل و عنایت خود را از او دریغ نداشت و مجد و عظمت و عزّت و شوکت اسلام را با عطایاى دائمى خود روزافزون ساخت و دشمنان اسلام را منکوب (۲) و مقهور ساخت. هر آن حیلهاى که اندیشیدند، در ارادهی خیرش مستحیل (۳) گردانید و هر آن مکرى که ورزیدند و هر آن کیدى که به کار زدند، به آنان برگردانید و تیرهاى بلاى رهاشدهی آنان را به سینهی خودشان نشانید و بنیانهاى برافراشته از توطئهی آنان را منهدم ساخت و آنان را اسیر مکائد (۴) خود ساخت. سلسلهی خصومتى که جنبانیدند، بر جوهر انقلاب خدشهاى وارد نساخت؛ بلکه هر حلقهی آن، زنجیرى بر پاى استکبار شد. ملّتى که به راه رضاى خدا میرفت و به تکلیف خود میاندیشید، به فضل خدا از حلقههاى دام بلا رهید و ابزارهاى شیطان یکى پس از دیگرى فاقد کارایى شد و نور الهىِ انقلاب سینهی سیاهیها را با گذر از میدانهاى حیله و توطئهی دشمن شکافت و به سرزمینهاى حاصلخیز اندیشه و امید مستضعفان در بند، نور امید افشاند و بذر انقلاب پاشید.
از وحشیانهترین حلقههاى توطئهی دشمن که بر اساس نقشههاى شیطانى و شوم، براى هَدْم (۵) اساس اسلام طرّاحى شده بود، هجوم وسیع نظامى و شروع جنگى بود که دشمن با استفاده از جاهطلبى و غرور حکّام عراق طرّاحى کرد و به راه انداخت. این جنگ که با شعارهاى قومى و با هدف تجزیهی ایران و به امید فتح سهروزهی تهران و سقوط نظام اسلامى آغاز شد، خرابیهایى در دو کشور و در منطقه به بار آورد که کمنظیر بود و جنایتهایى در دفتر تاریخ به ثبت رساند که تاکنون نظیر آن مشاهده نشده بود. ملّت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدّس از کیان اسلام و میهن اسلامى، سیلى محکمى بر دشمن نواخت و با سلاح و صلاح و در سایهی رهبرى ولىّ خدا، آنچنان حماسهی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانهاى سرود که در تاریخ بهمثابهی (۶) درس بزرگى باقى خواهد ماند و صراط مستقیم مبارزان و آزادیخواهان را ترسیم خواهد کرد. عنایت خدا در نصرت مظلومان و غلبهی لشکریانش، بر همه ظاهر شد و این مرحله از توطئهی دشمن ناکام ماند و ذلیل و شکستخورده و نادم و خسارتدیده، با پروندهاى مالامال از جنایت به تغییر حیله پرداخت.
در طول جنگ، دشمن به جاى تسلیم شدن در برابر حق و تن دادن به عدالت، پیوسته بر لجاج و عناد خود افزود و با طرحهاى پیچیده و لشکرکشى به خلیج فارس و ایجاد فشار اقتصادى و تجهیز عراق براى حمله به مراکز صنعتى و اقتصادى و مسکونى، کمک در تهیّهی سلاح شیمیایى، آخرین تلاشهاى خود را به کار برد؛ ولى در آن مقطع نیز جز رسوایى بیشتر، چیزى نصیب آنان نشد. در این مقطع، با حیله و فریب، شعار جنگ به شعار صلح تبدیل شد؛ و این در حالى بود که وحشیانهترین و نامردمیترین اعمال خصمانه از سوى عراق و حامیانش، در جنگ و حواشى آن به وقوع میپیوست.
آنچه از حماسه و شجاعت و قدرت و صلابت و فتح رزمندگان اسلام در این مدّت گذشت و آنچه از ایثار و قدرت روحى و توکّل به خدا و اعتماد به نفْس که ملّت بزرگ ما از خود نشان دادند، با هیچ بیان، قابل توصیف نیست. آرى، صحیفهی دل و لوح ذهن پُرخاطرهی آزادمردان و شیرزنان و غیوررزمندگان و دلیربسیجیان ملّت ما را -که مدرنترین سلاحهاى ابرقدرتها در برابر ارادهی پولادین آنان خنثى گردیده است- بهآسانى نمیتوان در هیچ گزارشى ترسیم کرد؛ مگر آنکه همهی کسانى که توانایى نگارش و سرایش، ترسیم و تجسیم (۷) دارند، دیدهها و یافتههاى خود و دیگران را هنرمندانه به نظم و نثر و تصویر درآورند. در اینجا از همهی نگارندگان حوادث جنگ و همهی کسانى که توان انجام وظیفه در این مهم را دارند، درخواست میکنم از ثبت و ضبط جزئیّات این دوران غفلت نکنند و این گنجینهی تمامنشدنى را براى آیندگان به ودیعه بگذارند. این دوره، دورهی ذخیرهی نیروى محرّکهی تاریخ و الهامبخش امم است. وعدهی ظهور قومى را که «اَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی الکـّْفِرینَ یُجّْهِدونَ فی سَبیلِ اللهِ وَلایَخافونَ لَومَةَ لاّْئـِم» (۸) باشند، در سیماى پارسایان شب و شیران روز میتوان مشاهده کرد که در این دوران، معرکهی جنگى نابرابر را میداندار بودند و قدرت الهى را در فتوحات فجر و ظفر و کربلا و خیبر نمودند (۹) و ثبات قدمشان آیات فتح را تفسیرى روشن بود و همّت بلند و عزم راسخشان، ارادهی الهى را مظهرى آشکار.
امّا آنچه از این مرحله باقى ماند جز خسران و شکست براى دشمن و سربلندى و افتخار براى ایران اسلامى نبود. صدور قطعنامهی ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶، عکسالعمل ناگزیرى بود که در برابر شکستهاى رژیم متجاوز عراق، از سوى قدرتهاى حمایتکنندهی او زمینهسازى شد و از شوراى امنیّت صادر گشت. (۱۰) این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندى است که شعار دفاع مقدّس ما در آن تأمین گردیده بود و اجراى کامل آن، دشمن را به شکست قطعى میرسانید و لذا هرگز جمهورى اسلامى آن را رد نکرد. آنچه براى ایران اسلامى مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن میشد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافى در میدانهاى نبرد و نیز بیاعتمادى در اجراى میثاقهاى بینالمللى توسّط قدرتهاى بزرگ بود.
از صدور قطعنامه تا قبول رسمى آن از سوى جمهورى اسلامى، (۱۱) دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهاى اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهههاى جنگ از سویى، و فشارهاى همهجانبه از سوى حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامى از سوى دیگر بود. حصر اقتصادى، (۱۲) حمله به تأسیسات ما در خلیج فارس (۱۳) و تمرکز بیسابقهی نیروهاى نظامى آمریکا و ناتو در اطراف مرزهاى آبى و هوایى و حتّى تجاوز به آنها، بخشى از این فشارها بود؛ بهطوریکه تقریباً هیچ فشار ممکن باقى نماند، مگر آنکه بر ملّت ایران وارد شد و رژیم آمریکا تقریباً بهطور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمبارانهاى وسیع شیمیایى (۱۴) و جنایت حمله به شهرها (۱۵) و هواپیماى مسافربرى (۱۶) و کشتى غیرنظامى (۱۷) و اثبات اینکه استکبار در حمایت از عراق آمادگى براى دستیازیدن (۱۸) به هر جنایتى دارد، بخشى از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضى، این حقایق هشداردهنده براى ملّت ایران شکافته و برملا گردد.
قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوى جمهورى اسلامى و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهى به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبى، به هر جنایتى دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیّت الهى بر این بود که با قبول قطعنامه، حقّانیّت جمهورى اسلامى بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملّت ایران به هدفهاى اساسى خود در سطح بینالمللى نزدیکتر گردد. با این ابتکار جمهورى اسلامى، دشمن در دوراهى شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامى به خواستههاى خود رسیده است؛ و اگر اجرا نشود، داعیهی همیشگى جمهورى اسلامى مبنى بر لزوم قطع ریشهی تجاوز و رابطهی میان تجاوز عراق و حاکمیّت سلطه در جهان و اینکه رژیم عراق در ادّعاى صلحطلبى صداقت نداشته است به اثبات میرسد، و بیاعتمادى به قرارهاى ساختهی قدرتها که جمهورى اسلامى همواره مدّعى آن بوده است در میان ملّتها رایج خواهد شد و آنها را بر تکیهی فقط به نیروى خویش تشویق خواهد کرد.
حکّام سَبُکسَر عراق که در طول جنگ عملاً نشان دادهاند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنى ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهاى خود در قبول قطعنامه، بیاعتبارى سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند و البتّه وقتى با حضور بینظیر رزمندگان در جبهه، (۱۹) مجبور به عقبنشینى در بخش عظیمى از مرزها شدند یک بار دیگر آزموده را آزمودند. با تعلّل در اجراى قطعنامه، باز هم اقدامى دیگر در جهت عکس منافع سیاسى و اقتصادى و نظامى و حیثیّتى خود انجام دادند و جهالت و آزمندى (۲۰) خود را به اثبات رساندند. نگهداشتن بخشى از اراضى ایران اسلامى که عمدتاً دزدانه و پس از آتشبس تصرّف شده، به قیمت تعطیل قطعنامهاى که مدّتها دم از اجراى آن میزدهاند، جز نکبت و پشیمانى چیزى براى آنها به ارمغان نخواهد آورد. و این حیلهی شیطانى نیز به خود آنان بر خواهد گشت؛ وَلا یَحیقُ المَکـرُ السَّیِّئُ اِلّابِاَهلِه. (۲۱) آنان دیر یا زود مجبور به تخلیهی این اراضى خواهند شد و همه میدانند که ایران انقلابى حضور متجاوز غاصب پلید را در مرزهاى خود، زمان درازى تحمّل نخواهد کرد و بهطور حتم خسارتى که در این مرحله نصیب متجاوز و منطقه خواهد شد، مانند گذشته خسارتى سنگین خواهد بود. اگر یک سال پیش، صدّام به اجراى قطعنامه تن داده بود، اینک اسرا برگشته، اروند لایروبى شده و صلح مستقر گردیده و پیشرفت بازسازیها چشمگیر بود. آنچه از تعلّل رژیم عراق در عمل به قطعنامه تاکنون بر دو کشور وارد شده و آنچه از این پس وارد شود، مسئولیّتش بر دوش رژیم عراق و شخص صدّام است.
ما همیشه و حتّى در طول جنگ، مردم عراق را برادران مسلمان خود میدانستهایم و هیچگاه جز خیر براى آنان در دل نداشتهایم و حتّى در اوج شرارتهاى دشمن، برخوردهاى اسلامى و انسانى ما با مردم عراق -که ذکر آن خارج از مقال است- گواه صادق ما بر این مدّعا بوده است. قاطعانه اعلام میکنم که ملّت عراق از وضع فعلى و پیامدهاى آن سودى نخواهند برد و ما نهتنها بهخاطر منافع خود، بلکه به دلیل آنچه بر منطقه و جهان اسلام میگذرد، این وضع را رد میکنیم و حکّام عراق را به قبول حق و دورى از لجاجت فرامیخوانیم.اگر امروز دولتهایى که این منطقه را دچار تشنّجهاى سیاسى و نظامى میان برادران کرده و مجرى سیاستهاى آمریکا شدهاند، بهخود آیند و به جاى برادرآزارى، به فکر دشمنان مشترک باشند و خصوصاً علیه صهیونیسم -که جنایتهاى بیشرمانهاش قلب هر آزادهاى را به درد میآورد- اقدام کنند، ریشهی این غدّهی سرطانى و بیشتر نابسامانیهاى این منطقه خواهد خشکید و اگر دیر به فکر افتند، کار مشکلتر خواهد شد. به همین دلیل است که ما همواره دست خود را براى دوستى با همهی کشورهاى اسلامى دراز کرده و براى میثاق بر مبارزه با صهیونیسم غاصب و حامیان زورگوى آن، اعلام آمادگى کردهایم.
اینک بار دیگر خداوند را سپاس میگویم که شما ملّت بزرگ را از همهی آزمونهاى گذشته سربلند و موفّق خارج ساخت. در فتنهها نلغزیدید و از توطئهها بر خود نلرزیدید و صبر و مقاومت در بلا و حقطلبى و اطاعت از امر خدا را در هر حال از خود نشان دادید و امید است که خداى مقتدر به فضل و عنایت خود، شما را تا رسیدن به قلل مرتفع اهداف خود یارى کند؛ انّه ولىّ النّعم. فَلَهُ الحَمدُ مِن مُقتَدِرٍ لایُغلَبُ وَ ذى اَناةٍ لایَعجَل. (۲۲) اینجانب با حمد بیپایان خداوند، از همهی اقشار مختلف مردم رشید و عزیز ایران اسلامى، غیورمردان بسیجى، ارتش پیروز اسلام، سپاه پاسداران افتخارآفرین، امدادگران، جهادگران، نیروهاى پزشکى و درمانى و خدماتى و همهی اقشار مختلف که جبههی اسلام را در برابر کفر تقویت و یارى کردند، صمیمانه تشکّر میکنم. و نیز با طلب علوّ درجات براى شهیدان عزیز، از خانوادههاى معظّم و گرانمایهی شهیدان و از جانبازان عزیز -این شهداى زنده- از آسیبدیدگان جنگ، مهاجرین مظلوم، اسرا و مفقودین و خانوادههاى مکرّم آنان و نیز آحاد ملّت شریف ایران تقدیر و تشکّر میکنم و تذکّراتى چند را از باب «اِنَّ الذِّکـریّْ تَنـفَعُ المُؤمِنین» (۲۳) تقدیم میدارم:
خداوند تعالى را سپاس که خلعت اکرام خود را بر قامت امّت اسلامى ایران پوشانید و او را به صراط مستقیم خود رهنمون شد و از آن هنگام که قیام این ملّت بر اقامهی قسط و وفاى به عهد او آغاز شد، تا امروز لحظهاى فضل و عنایت خود را از او دریغ نداشت و مجد و عظمت و عزّت و شوکت اسلام را با عطایاى دائمى خود روزافزون ساخت و دشمنان اسلام را منکوب (۲) و مقهور ساخت. هر آن حیلهاى که اندیشیدند، در ارادهی خیرش مستحیل (۳) گردانید و هر آن مکرى که ورزیدند و هر آن کیدى که به کار زدند، به آنان برگردانید و تیرهاى بلاى رهاشدهی آنان را به سینهی خودشان نشانید و بنیانهاى برافراشته از توطئهی آنان را منهدم ساخت و آنان را اسیر مکائد (۴) خود ساخت. سلسلهی خصومتى که جنبانیدند، بر جوهر انقلاب خدشهاى وارد نساخت؛ بلکه هر حلقهی آن، زنجیرى بر پاى استکبار شد. ملّتى که به راه رضاى خدا میرفت و به تکلیف خود میاندیشید، به فضل خدا از حلقههاى دام بلا رهید و ابزارهاى شیطان یکى پس از دیگرى فاقد کارایى شد و نور الهىِ انقلاب سینهی سیاهیها را با گذر از میدانهاى حیله و توطئهی دشمن شکافت و به سرزمینهاى حاصلخیز اندیشه و امید مستضعفان در بند، نور امید افشاند و بذر انقلاب پاشید.
از وحشیانهترین حلقههاى توطئهی دشمن که بر اساس نقشههاى شیطانى و شوم، براى هَدْم (۵) اساس اسلام طرّاحى شده بود، هجوم وسیع نظامى و شروع جنگى بود که دشمن با استفاده از جاهطلبى و غرور حکّام عراق طرّاحى کرد و به راه انداخت. این جنگ که با شعارهاى قومى و با هدف تجزیهی ایران و به امید فتح سهروزهی تهران و سقوط نظام اسلامى آغاز شد، خرابیهایى در دو کشور و در منطقه به بار آورد که کمنظیر بود و جنایتهایى در دفتر تاریخ به ثبت رساند که تاکنون نظیر آن مشاهده نشده بود. ملّت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدّس از کیان اسلام و میهن اسلامى، سیلى محکمى بر دشمن نواخت و با سلاح و صلاح و در سایهی رهبرى ولىّ خدا، آنچنان حماسهی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانهاى سرود که در تاریخ بهمثابهی (۶) درس بزرگى باقى خواهد ماند و صراط مستقیم مبارزان و آزادیخواهان را ترسیم خواهد کرد. عنایت خدا در نصرت مظلومان و غلبهی لشکریانش، بر همه ظاهر شد و این مرحله از توطئهی دشمن ناکام ماند و ذلیل و شکستخورده و نادم و خسارتدیده، با پروندهاى مالامال از جنایت به تغییر حیله پرداخت.
در طول جنگ، دشمن به جاى تسلیم شدن در برابر حق و تن دادن به عدالت، پیوسته بر لجاج و عناد خود افزود و با طرحهاى پیچیده و لشکرکشى به خلیج فارس و ایجاد فشار اقتصادى و تجهیز عراق براى حمله به مراکز صنعتى و اقتصادى و مسکونى، کمک در تهیّهی سلاح شیمیایى، آخرین تلاشهاى خود را به کار برد؛ ولى در آن مقطع نیز جز رسوایى بیشتر، چیزى نصیب آنان نشد. در این مقطع، با حیله و فریب، شعار جنگ به شعار صلح تبدیل شد؛ و این در حالى بود که وحشیانهترین و نامردمیترین اعمال خصمانه از سوى عراق و حامیانش، در جنگ و حواشى آن به وقوع میپیوست.
آنچه از حماسه و شجاعت و قدرت و صلابت و فتح رزمندگان اسلام در این مدّت گذشت و آنچه از ایثار و قدرت روحى و توکّل به خدا و اعتماد به نفْس که ملّت بزرگ ما از خود نشان دادند، با هیچ بیان، قابل توصیف نیست. آرى، صحیفهی دل و لوح ذهن پُرخاطرهی آزادمردان و شیرزنان و غیوررزمندگان و دلیربسیجیان ملّت ما را -که مدرنترین سلاحهاى ابرقدرتها در برابر ارادهی پولادین آنان خنثى گردیده است- بهآسانى نمیتوان در هیچ گزارشى ترسیم کرد؛ مگر آنکه همهی کسانى که توانایى نگارش و سرایش، ترسیم و تجسیم (۷) دارند، دیدهها و یافتههاى خود و دیگران را هنرمندانه به نظم و نثر و تصویر درآورند. در اینجا از همهی نگارندگان حوادث جنگ و همهی کسانى که توان انجام وظیفه در این مهم را دارند، درخواست میکنم از ثبت و ضبط جزئیّات این دوران غفلت نکنند و این گنجینهی تمامنشدنى را براى آیندگان به ودیعه بگذارند. این دوره، دورهی ذخیرهی نیروى محرّکهی تاریخ و الهامبخش امم است. وعدهی ظهور قومى را که «اَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی الکـّْفِرینَ یُجّْهِدونَ فی سَبیلِ اللهِ وَلایَخافونَ لَومَةَ لاّْئـِم» (۸) باشند، در سیماى پارسایان شب و شیران روز میتوان مشاهده کرد که در این دوران، معرکهی جنگى نابرابر را میداندار بودند و قدرت الهى را در فتوحات فجر و ظفر و کربلا و خیبر نمودند (۹) و ثبات قدمشان آیات فتح را تفسیرى روشن بود و همّت بلند و عزم راسخشان، ارادهی الهى را مظهرى آشکار.
امّا آنچه از این مرحله باقى ماند جز خسران و شکست براى دشمن و سربلندى و افتخار براى ایران اسلامى نبود. صدور قطعنامهی ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶، عکسالعمل ناگزیرى بود که در برابر شکستهاى رژیم متجاوز عراق، از سوى قدرتهاى حمایتکنندهی او زمینهسازى شد و از شوراى امنیّت صادر گشت. (۱۰) این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندى است که شعار دفاع مقدّس ما در آن تأمین گردیده بود و اجراى کامل آن، دشمن را به شکست قطعى میرسانید و لذا هرگز جمهورى اسلامى آن را رد نکرد. آنچه براى ایران اسلامى مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن میشد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافى در میدانهاى نبرد و نیز بیاعتمادى در اجراى میثاقهاى بینالمللى توسّط قدرتهاى بزرگ بود.
از صدور قطعنامه تا قبول رسمى آن از سوى جمهورى اسلامى، (۱۱) دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهاى اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهههاى جنگ از سویى، و فشارهاى همهجانبه از سوى حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامى از سوى دیگر بود. حصر اقتصادى، (۱۲) حمله به تأسیسات ما در خلیج فارس (۱۳) و تمرکز بیسابقهی نیروهاى نظامى آمریکا و ناتو در اطراف مرزهاى آبى و هوایى و حتّى تجاوز به آنها، بخشى از این فشارها بود؛ بهطوریکه تقریباً هیچ فشار ممکن باقى نماند، مگر آنکه بر ملّت ایران وارد شد و رژیم آمریکا تقریباً بهطور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمبارانهاى وسیع شیمیایى (۱۴) و جنایت حمله به شهرها (۱۵) و هواپیماى مسافربرى (۱۶) و کشتى غیرنظامى (۱۷) و اثبات اینکه استکبار در حمایت از عراق آمادگى براى دستیازیدن (۱۸) به هر جنایتى دارد، بخشى از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضى، این حقایق هشداردهنده براى ملّت ایران شکافته و برملا گردد.
قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوى جمهورى اسلامى و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهى به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبى، به هر جنایتى دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیّت الهى بر این بود که با قبول قطعنامه، حقّانیّت جمهورى اسلامى بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملّت ایران به هدفهاى اساسى خود در سطح بینالمللى نزدیکتر گردد. با این ابتکار جمهورى اسلامى، دشمن در دوراهى شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامى به خواستههاى خود رسیده است؛ و اگر اجرا نشود، داعیهی همیشگى جمهورى اسلامى مبنى بر لزوم قطع ریشهی تجاوز و رابطهی میان تجاوز عراق و حاکمیّت سلطه در جهان و اینکه رژیم عراق در ادّعاى صلحطلبى صداقت نداشته است به اثبات میرسد، و بیاعتمادى به قرارهاى ساختهی قدرتها که جمهورى اسلامى همواره مدّعى آن بوده است در میان ملّتها رایج خواهد شد و آنها را بر تکیهی فقط به نیروى خویش تشویق خواهد کرد.
حکّام سَبُکسَر عراق که در طول جنگ عملاً نشان دادهاند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنى ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهاى خود در قبول قطعنامه، بیاعتبارى سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند و البتّه وقتى با حضور بینظیر رزمندگان در جبهه، (۱۹) مجبور به عقبنشینى در بخش عظیمى از مرزها شدند یک بار دیگر آزموده را آزمودند. با تعلّل در اجراى قطعنامه، باز هم اقدامى دیگر در جهت عکس منافع سیاسى و اقتصادى و نظامى و حیثیّتى خود انجام دادند و جهالت و آزمندى (۲۰) خود را به اثبات رساندند. نگهداشتن بخشى از اراضى ایران اسلامى که عمدتاً دزدانه و پس از آتشبس تصرّف شده، به قیمت تعطیل قطعنامهاى که مدّتها دم از اجراى آن میزدهاند، جز نکبت و پشیمانى چیزى براى آنها به ارمغان نخواهد آورد. و این حیلهی شیطانى نیز به خود آنان بر خواهد گشت؛ وَلا یَحیقُ المَکـرُ السَّیِّئُ اِلّابِاَهلِه. (۲۱) آنان دیر یا زود مجبور به تخلیهی این اراضى خواهند شد و همه میدانند که ایران انقلابى حضور متجاوز غاصب پلید را در مرزهاى خود، زمان درازى تحمّل نخواهد کرد و بهطور حتم خسارتى که در این مرحله نصیب متجاوز و منطقه خواهد شد، مانند گذشته خسارتى سنگین خواهد بود. اگر یک سال پیش، صدّام به اجراى قطعنامه تن داده بود، اینک اسرا برگشته، اروند لایروبى شده و صلح مستقر گردیده و پیشرفت بازسازیها چشمگیر بود. آنچه از تعلّل رژیم عراق در عمل به قطعنامه تاکنون بر دو کشور وارد شده و آنچه از این پس وارد شود، مسئولیّتش بر دوش رژیم عراق و شخص صدّام است.
ما همیشه و حتّى در طول جنگ، مردم عراق را برادران مسلمان خود میدانستهایم و هیچگاه جز خیر براى آنان در دل نداشتهایم و حتّى در اوج شرارتهاى دشمن، برخوردهاى اسلامى و انسانى ما با مردم عراق -که ذکر آن خارج از مقال است- گواه صادق ما بر این مدّعا بوده است. قاطعانه اعلام میکنم که ملّت عراق از وضع فعلى و پیامدهاى آن سودى نخواهند برد و ما نهتنها بهخاطر منافع خود، بلکه به دلیل آنچه بر منطقه و جهان اسلام میگذرد، این وضع را رد میکنیم و حکّام عراق را به قبول حق و دورى از لجاجت فرامیخوانیم.اگر امروز دولتهایى که این منطقه را دچار تشنّجهاى سیاسى و نظامى میان برادران کرده و مجرى سیاستهاى آمریکا شدهاند، بهخود آیند و به جاى برادرآزارى، به فکر دشمنان مشترک باشند و خصوصاً علیه صهیونیسم -که جنایتهاى بیشرمانهاش قلب هر آزادهاى را به درد میآورد- اقدام کنند، ریشهی این غدّهی سرطانى و بیشتر نابسامانیهاى این منطقه خواهد خشکید و اگر دیر به فکر افتند، کار مشکلتر خواهد شد. به همین دلیل است که ما همواره دست خود را براى دوستى با همهی کشورهاى اسلامى دراز کرده و براى میثاق بر مبارزه با صهیونیسم غاصب و حامیان زورگوى آن، اعلام آمادگى کردهایم.
اینک بار دیگر خداوند را سپاس میگویم که شما ملّت بزرگ را از همهی آزمونهاى گذشته سربلند و موفّق خارج ساخت. در فتنهها نلغزیدید و از توطئهها بر خود نلرزیدید و صبر و مقاومت در بلا و حقطلبى و اطاعت از امر خدا را در هر حال از خود نشان دادید و امید است که خداى مقتدر به فضل و عنایت خود، شما را تا رسیدن به قلل مرتفع اهداف خود یارى کند؛ انّه ولىّ النّعم. فَلَهُ الحَمدُ مِن مُقتَدِرٍ لایُغلَبُ وَ ذى اَناةٍ لایَعجَل. (۲۲) اینجانب با حمد بیپایان خداوند، از همهی اقشار مختلف مردم رشید و عزیز ایران اسلامى، غیورمردان بسیجى، ارتش پیروز اسلام، سپاه پاسداران افتخارآفرین، امدادگران، جهادگران، نیروهاى پزشکى و درمانى و خدماتى و همهی اقشار مختلف که جبههی اسلام را در برابر کفر تقویت و یارى کردند، صمیمانه تشکّر میکنم. و نیز با طلب علوّ درجات براى شهیدان عزیز، از خانوادههاى معظّم و گرانمایهی شهیدان و از جانبازان عزیز -این شهداى زنده- از آسیبدیدگان جنگ، مهاجرین مظلوم، اسرا و مفقودین و خانوادههاى مکرّم آنان و نیز آحاد ملّت شریف ایران تقدیر و تشکّر میکنم و تذکّراتى چند را از باب «اِنَّ الذِّکـریّْ تَنـفَعُ المُؤمِنین» (۲۳) تقدیم میدارم:
۱) دشمن سَبُکسَر و جاهل، ما را ضعیف پنداشت و به مرزهاى ما حمله کرد و آتش جنگى هشتساله و پُرخسارت را برافروخت. ما باید آنچنان قوى باشیم که چنین پندار غلطى دیگر در فکر هیچ جاهل قدّارهبندى نیاید و فکر تجاوز به ایران براى همیشه دفن شود.
۲) تقویت بنیهی دفاعى، در وهلهی اوّل به تقویت نیروهاى مسلّح، اعمّ از سپاه و ارتش است که باید از طریق بالا بردن آموزشها، سازماندهى و نظم، تدوین تاکتیکها و انتقال تجارب جنگ و تمرینها و مانورها و نیز مجهّز شدن به سلاحهاى لازم و مدرن تأمین شود؛ امّا پشتوانهی زوالناپذیر دفاع عبارت است از سازماندهى عمومى بسیج و نیروهاى رزمدیده و تکمیل ارتش عظیم بیستمیلیونى که آحاد مردم، سازمانیافته و آمادهی دفاع از انقلاب و میهن و نظام اسلامى خود، آن را تشکیل خواهند داد. لازم است برنامهاى ریخته شود که طبق آن همهی افرادى که به سنّ مشمولیّت میرسند بدون استثنا -جز بیماران و اشخاص ناتوان- آموزش نظامى ببینند و آمادگى لازم را بیابند.
۳) ارتش و سپاه و نیروهاى مشمول، ضمن آنکه آمادگیهاى رزمى را حفظ میکنند در شرایط صلح کامل باید در خدمت آبادانى و بازسازى کشور باشند. بنابراین خدمت وظیفهی عمومى، خدمت واقعاً مقدّسى است که در جنگ و صلح، در صف اوّل نیازهاى ملّت و کشور قرار دارد. همهی خانوادهها و همهی آحاد جوانان باید اهمّیّت آن را درک کنند و با شوق و علاقه به آن بشتابند. معافیّت از این خدمت -جز در مواردى که باید مشخّصاً تعیین شود- کارى برخلاف قاعده و ضدّارزش است.
۴) دفاع از اسلام به دفاع از میهن اسلامى ختم نمیشود. ما در همهی مرزهاى اسلام با کفر، آمادهی دفاع و مجاهدتیم. البتّه میدان چنین جهادى وسیعتر، و میدانداران آن، رجال سیاسى و علمى و فرهنگى و هنریاند که همواره باید آمادهی دفاع از اسلام باشند.
۵) نیروهاى مسلّح جمهورى اسلامى در شرایط فعلى که هنوز صلح کامل استقرار نیافته است، باید هوشیارى و آمادگى کامل خود را حفظ کرده، لحظهاى از آموزش و تمرین و فوریتر از همه حفظ و حراست از سنگرهاى خطوط مقدّم غفلت نورزند و فرماندهان ارتش و سپاه موظّفند مراقبت و برنامهریزى در این موارد را در صدر اولویّتها قرار دهند.
۶) همانگونه که امام عزیز فرمودند، حفظ آثار جنگ در بعضى از شهرها و مناطق جنگى در شمار وظایف مهمّ کنونى است. این کار و بازسازى یادگارهاى دوران مقاومتِ پیروز و تشکیل موزهی جنگ باید در برنامههاى دولت و سازمانهاى نظامى قرار گیرد.
۷) از دستاندرکاران اجرائى کشور میخواهم که به وضع نیروهاى مسلّح رسیدگى و مشکلات این عزیزان را به شکل مناسب برطرف کنند. همچنین بازماندگان شهدا که برترین ایثارگرانند، معزَّز (۲۴) باشند و همهی مسئولان در هرچه بیشتر خدمت کردن به آنها بکوشند و در این کار، رضاى خدا را طلب کنند. بار دیگر از همهی مردم عزیز ایران تشکّر میکنم و از آنها میخواهم که با حفظ وحدت و هوشیارى و قدردانى از زحمات آنان که عزّت و سربلندى و افتخار و آزادى را به ایران اسلامى بخشیدند، مهمترین وظیفهی این دوران را انجام دهند.
از خداوند متعال میخواهم که امام عزیز را با محبوب و مقتدایش پیامبر عظیمالشّأن (صلوات الله علیه و آله) و ائمّهی اطهار (علیهم السّلام) محشور فرماید، و شهداى ما را در زمرهی شهداى کربلا قرار دهد، و به خانوادههاى آنان صبر و اجر، و همهی جانبازان را شفا و عافیت، و همهی آسیبدیدگان را جبران دنیوى و اخروى عنایت فرماید، اسرا و مفقودین را به خانوادههاى خود برگرداند، و مهاجرین جنگ را بسلامت به خانههاى خود برساند، و اعمال و گفتار ما را مورد رضاى حضرت ولیاللهالاعظم (ارواحنا فداه) و ما را مشمول دعاى آن حضرت قرار دهد؛ انّه قریب مجیب.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلى حسینى خامنهاى
۱۳۶۸/۶/۳۰
۱۳۶۸/۶/۳۰
۲) دچار نکبت شده، مغلوب
۳) تبدیل به چیزى دیگر شدن، تغییر یافتن
۴) نیرنگها، حیلهها
۵) ویران کردن، خراب کردن
۶) بهمانند، همانند
۷) مجسّم کردن
۸) سورهى مائده، بخشى از آیهی ۵۴؛ «... [اینان] با مؤمنان، فروتن [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمیترسند ...»
۹) نمایش دادند
۱۰) خلاصهى بندهاى قطعنامهى ۵۹۸ شوراى امنیّت سازمان ملل متّحد به این شرح است: ۱) برقرارى آتشبس فورى و بازگشت تمام نیروهاى طرفین به مرزهاى شناختهشدهى بینالمللى؛ ۲) تعیین گروهى از ناظران سازمان ملل متّحد براى نظارت بر آتشبس از سوى دبیرکل؛ ۳) آزادى اسراى جنگى؛ ۴) همکارى با دبیرکل براى به اجرا درآوردن این قطعنامه و حلوفصل تمام موضوعات مهم؛ ۵) دعوت از تمامى دولتهاى دیگر براى پرهیز از هر اقدامى که ممکن است به بالا گرفتن و گسترش بیشتر مخاصمه منجر شود؛ ۶) بررسى و تعیین مسئولیّت مخاصمه از سوى هیئتى بىطرف؛ ۷) تعیین هیئتى از کارشناسان براى پژوهش دربارهى مسئلهى نوسازى از سوى دبیرکل؛ ۸) بررسى طرق افزایش امنیّت و ثبات منطقه از سوى دبیرکل، ضمن مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهاى منطقه؛ ۹) گزارش مداوم به شوراى امنیّت در مورد به اجرا درآوردن این قطعنامه، از سوى دبیرکل؛ ۱٠) تشکیل جلسات شوراى امنیّت براى اقدامات بیشتر و تضمین اجراى این قطعنامه.
۱۱) قطعنامهى ۵۹۸ شوراى امنیّت سازمان ملل متّحد در بیستونهم تیر ماه ۱۳۶۶ براى پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد و جمهورى اسلامى ایران در بیستوهفتم تیر ماه ۱۳۶۷ آن را پذیرفت.
۱۲) از جمله در هشتم مهر ماه ۱۳۶۶ سناى آمریکا تحریم کالاهاى صادراتى ایران را تصویب کرد. در آبان ماه ۱۳۶۶، پس از آنکه رونالد ریگان (رئیسجمهور وقت آمریکا) واردات از ایران را ممنوع اعلام کرد، کنگرهى آمریکا نیز آن را به تصویب رساند.
۱۳) از جمله حملهى آمریکا به سکوهاى نفتى «رشادت» و «رسالت» ایران، در بیستوهفتم مهر ماه ۱۳۶۶ (۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ م.) در اثر این حمله، استخراج نفت از این سکوها بکلّى قطع شد. بهانهى آمریکا براى این حمله، اصابت موشکهاى کرم ابریشم ایران به یک تانکر نفتى آمریکایى بود. جمهورى اسلامى ایران با ردّ این اتّهام، اعلام کرد این موشکها توسّط عراق شلّیک شده است. همچنین آمریکا در بیستونهم فروردین ۱۳۶۷ (۱۸ آوریل ۱۹۸۸ م.) به سکوهاى نفتى «نصر» و «سلمان» حمله کرد و با شلّیک دهها توپ و کار گذاشتن موادّ منفجره، این سکوها را منفجر و صد درصد تخریب کرد.
۱۴) در فاصلهى میان صدور قطعنامهى ۵۹۸ تا پذیرش آن از سوى ایران، عراق دستکم ده بار از بمبهاى شیمیایى علیه ایران استفاده کرد. همچنین در پى پیروزىهاى ایران در عملیّات والفجر ۱٠ و تصرّف بخشهایى از کردستان عراق که با استقبالِ مردمِ آن دیار از رزمندگان ایرانى همراه شد، در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶، حکومت بعثى عراق شهر حلبچه را هدف وسیع بمبهاى شیمیایى قرار داد و حدود پنج هزار نفر از مردم غیرنظامى را کشت.
۱۵) با هجوم نیروهاى عراقى به خاک ایران در سىویکم شهریور ۱۳۵۹، حملات به شهرها و مناطق مسکونى ایران نیز آغاز شد. مردم اهواز از دوّم مهر ماه ۱۳۵۹ شاهد حملات مکرّر جنگندههاى هوایى به مناطق مسکونى بودند. تا پایان جنگ، عراق به بیش از ۱۲٠ شهر ایران حمله کرد؛ از جمله در چهارم آبان ۱۳۶۲، با هجوم موشکى به مدرسهاى در بهبهان، ۶۹ دانشآموز به همراه چهار معلّم و یک خدمتگزار به شهادت رسیدند و ۱۳٠ نفر از دانشآموزان و ۱٠ نفر از معلّمان نیز مجروح شدند. همچنین شهر دزفول در طول جنگ، ۱۷۶ بار با موشک، ۴۸۹ بار با بمب و راکت و ۲۵٠٠ بار با توپ مورد حمله قرار گرفت. آخرین و حسّاسترین مرحلهى حمله به شهرها، موشکباران تهران بود که از اسفند ۱۳۶۶ تا اردیبهشت ۱۳۶۷ ادامه داشت و عراق، بیش از ۱۷٠ موشک میانبُرد را به مناطق مسکونى تهران شلّیک کرد.
۱۶) ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۸/۴/۱۱)، پىنوشت شمارهی ۵
۱۷) از جمله در سىام شهریور ماه ۱۳۶۶ بالگردهاى آمریکایى در ۸٠ کیلومترى شمال شرقى بحرین به یک کشتى بارى ایران حمله کردند و ۳ نفر از خدمهی آن را شهید و ۸ نفر را زخمى کردند. سپس آمریکاییها این کشتی را غرق کردند و بقیّهی خدمه را به اسارت گرفتند و در چهارم مهر ۱۳۶۶ آنها را آزاد کردند.
۱۸) اقدام کردن، دست دراز کردن
۱۹) در سىویکم تیر ماه ۱۳۶۷ و تنها چند روز پس از پذیرش قطعنامهى ۵۹۸ از سوى ایران، رژیم بعثى عراق حملهى سراسرى به خاک ایران را شروع کرد. انتشار این خبر سبب بسیج مردمى و حضور چشمگیر رزمندگان براى پاسخ به تهاجم دشمن شد و در سوّم مرداد ماه ۱۳۶۷ این حمله دفع شد.
۲۰) حرص، طمع
۲۱) سورهى فاطر، بخشى از آیهی ۴۳؛ «... و نیرنگ زشت، جز [دامن] صاحبش را نگیرد ...»
۲۲) صحیفهى سجّادیّه، ص ۲۴۶، دعاى ۴۹ (با اندکى تفاوت)؛ «پس حمد باد او را که قدرتمندى است که هیچگاه مغلوب نمیشود، و پُرصبر و شکیبى است که شتاب نمیکند.»
۲۳) سورهى ذاریات، بخشى از آیهی ۵۵؛ «... که مؤمنان را پند سود بخشد.»
۲۴) گرامىداشته، عزّتدادهشده