بی‌خواص | عمر بن سعد

مجموعه «بی‌خواص» به شرح حال خواص صدر اسلام و علل انحراف آن‌ها با استفاده از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌پردازد.
قسمت چهارم این مجموعه، به «عمر بن سعد» می‌پردازد.
این برنامه‌ها تا روز اربعین حسینی ادامه دارد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/ver2/li_star_1.gif

بیانات رهبر انقلاب که در این قطعه صوتی می‌شنوید:

چطور شد که جامعه‌ی اسلامی به محوریّت پیامبر عظیم‌الشّأن،  بعد از پنجاه سال کارش به آن‌جا رسید که فرزند همین پیغمبر را با فجیعترین وضعی کشتند؟!

چند مثال از خواص: خواص در این پنجاه سال چگونه شدند که کار به این‌جا رسید؟
من از این‌جا به بعد، از تاریخ «ابن‌اثیر» نقل می‌کنم؛ هیچ از مدارک شیعه نقل نمی‌کنم؛ حتی از مدارک مورّخین اهل سنّتی که روایتشان در نظر خود اهل سنّت، مورد تردید است هم دیگر نقل نمی‌کنم.
(...)
گفتند به تو حکومت ری را می‌خواهیم بدهیم. ریِ آن وقت، یک شهر بسیار بزرگ پُرفایده بود. حاکمیت هم مثل استانداری امروز نبود. امروز استانداران ما یک مأمور اداری هستند؛ حقوقی می‌گیرند و همه‌اش زحمت می‌کشند. آن زمان این‌گونه نبود. کسی که می‌آمد حاکم شهری می‌شد، یعنی تمام منابع درآمد آن شهر در اختیارش بود؛ یک مقدار هم باید برای مرکز بفرستد، بقیه‌اش هم در اختیار خودش بود؛ هر کار می‌خواست، می‌توانست بکند؛ لذا خیلی برایشان اهمیت داشت. بعد گفتند اگر به جنگ حسین‌بن‌علی نروی، از حاکمیت ری خبری نیست. این‌جا یک آدم ارزشی، یک لحظه فکر نمی‌کند؛ می‌گوید مرده‌شوی ری را ببرند؛ ری چیست؟ همه دنیا را هم به من بدهید، من به حسین‌بن‌علی اخم هم نمی‌کنم؛ من به عزیز زهرا، چهره هم درهم نمی‌کشم؛ من بروم حسین‌بن‌علی و فرزندانش را بکشم که می‌خواهید به من ری بدهید؟! آدمی که ارزشی باشد، این‌طور است؛ اما وقتی که درون تهی است، وقتی که جامعه، جامعه دور از ارزشهاست، وقتی که آن خطوط اصلی در جامعه ضعیف شده است، دست و پا می‌لغزد؛ حالا حدّاکثر یک شب هم فکر می‌کند؛ خیلی حِدّت کردند، یک شب تا صبح مهلت گرفتند که فکر کنند! اگر یک سال هم فکر کرده بود، باز هم این تصمیم را گرفته بود. این، فکر کردنش ارزشی نداشت. یک شب فکر کرد، بالاخره گفت بله، من ملک ری را می‌خواهم! البته خدای متعال همان را هم به او نداد. آن وقت عزیزان من! فاجعه کربلا پیش می‌آید.

بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸