اشاره
از آفات بزرگی که در زندگی ما انسانها فراوان دیده میشود، آفت تکلّف است. وقتی کاری را که میتوان به راحتی و آسانی انجام داد، با مشقّت و کُلفَت همراه میکنیم، در حقیقت خود و دیگران را به سختی انداختهایم. تولید شرطهای خیالی و وَهمی و کش دادن عرض و طول کارها، یعنی افتادن به دام خطرناک تکلُّف!
ما، در جریان زندگی دنیایی خود به صورت طبیعی و معمول با گرفتاریهای فراوانی روبهرو هستیم. چقدر احمقانه است اگر خود نیز با عدم پایبندی به قواعد خِرَد، کار را بر خویش سختتر کنیم!
و همگان به اندک تأمّلی در مییابند که: انجام دقیق، مُتقَن، منظّم و با کیفیت هر کار، با پیچیده کردن، سخت کردن و تکلّف، زمین تا آسمان متفاوت است.
تکلّف، فرصت سوز است، عمر را بر باد میدهد؛امکان موفقیّت را کاهش میدهد، دلسردی و افسردگی را دامن میزند، سرمایهها را نابود میکند و زندگی را به کام آدم تلخ میسازد. از همین روی خاتم پیامبران و افتخار مسلمانان و مؤمنان(صلی الله علیه وآله) از تکلّف پیشگان اعلام بیزاری میکند و صف خود را از آنان جدا میسازد:
«وَ ما اَنا منَ المُتَکَلِفینَ »[۱]
از جمله اموری که در جامعهی ما در میان بسیاری از خانوادهها، به این آفت خطرناک ( تکلّف) مبتلا شده است، مسألهی مهم و سرنوشت ساز ازدواج است. به بهانهی انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیّت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و... این شیرینترین حادثهی زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کردهایم. نتایج تلخ این نگاه بیمار، تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی ناامید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوانی در آغاز راه روبهرو کرده است.
خانوادههای زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندشان، به جای جشن و شادی عزا میگیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقیِ ناشی از تجرّدِ طولانی مدّت و تأخیر در ازدواج، غیر قابل محاسبهاست. نتایج شوم یک شروع پُر مشقّت و پُردردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ میکند. در این آفتِ بزرگِ اجتماعی، همه مقصّریم و البته از همه بیشتر خانوادههای متکلّف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند! و در رفع این معضل خانمان سوز، همه باید به میدان بیایند و این سنّت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند.
ردّ پای این سختگیریهای جاهلانه و رسوم نابخردانه را در جای جای این ناموس فطری و سنّت اسلامی میتوان دید:
در مرحله انتخاب همسر، شرایط عجیبی را که هرگز دخالتی در کفو بودن و همتایی دختر و پسر برای آغاز زندگی ندارند، به جای دین و تقوی و اخلاق قرار دادهایم! مهریّه را – که هدیهای است به نشان مهر و راستی و در سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ارزش مالی آن اصلاً مورد توجه نبوده است، بلکه کم بودن آن نشان شگون و خوش قدمیِ عروس شمرده شده است – به قیمت گذاری برای دختر تبدیل کردهایم! جهیزیّه را که هدیه خانوادهها برای سهل کردن آغاز زندگی و نشان محبّت و دوستی پدران و مادران در زندگی فرزندان عزیزشان است، به سدّ راه زندگی آنها و مصیبت بزرگ خانوادهها مبدّل ساختهایم! به نام « خرید عقد » چه هزینههای گزافی را به جوانان و خانوادهها تحمیل کردهایم و برای برگزاری مراسم عقد و عروسی که توصیه به شادمانی و سرور شده است، آن قدر تشریفات و تجمّلات و شرایط بافتهایم که پشت صحنهی آن، چشمهای اشکبار و دلهای غمدیدهی فراوان را با کاروان زندگی بچهها همراه میکند و تا مدّتها آثار منفی آن مثل پرندهی شومی بر بام زندگی عزیزانمان چرخ میزند و...
ببینید! بین آنچه خداوند میخواهد و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را راضی میکند و آنچه ما انجام میدهیم چقدر فاصله است؟! سوگمندانه باید اعتراف کنیم که هر چه شرع اَنوَر بر انجام صمیمانه و آسان ازدواج تأکید کرده است، ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلّف آمیز آن همّت ورزیدهایم. به راستی! پایان این رقابت و چشم و هم چشمیِ جاهلانه و شیطانی تا کجاست؟
در تصحیح این انحرافِ خطرناک و درمان این درد جانکاه اجتماعی به محضر «او» میشتابیم. «او» که حکیمانه درد را میشناسد، طبیبانه نسخهی شفابخش میدهد و مصلحانه میسوزد و همگان را به بازگشت به سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) فرا میخواند:
الف ـ مراسم (تشریفات)
تشریفات سادهی ازدواج اسلامی
شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف،خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است. البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد،هر کس هر مقداری که مایل است،اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست. هر کس خواست میتواند انجام بدهد، هر کس نخواست،نه. اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند،و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست. در اسلام، یک صیغهای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد میگیرند... حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ میتوانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.۲۲۷
عقد اسلامی یا عقد جاهلی
در ازدواج، شرع مقدس اسلام، قیود جاهلی و شرایط مرسوم بین جهّال را برطرف کرد و یک سلسله حرفها و شرایط جدید و سنّتهای تازهای را پایه گذاری کرد. اگر ما کاری کنیم که عقد و ازدواج ما از آن چیزهایی که اسلام اِزاله کرده، دور و پاک باشد و به آن سنّتهایی که اسلام بنیان گذاری کرده است آراسته و مزین باشد، عقد و ازدواج ما اسلامی خواهد شد و عقد بر اساس رضای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)و رهبر عظیم الشأن بشریت خواهد شد. اگر خدای ناکرده آن چیزهایی را که اسلام اِزاله کرد و ریخت بیرون، اینها را ما در عقد ازدواج بیاوریم، آن وقت عقد ما، عقد جاهلی خواهد شد. خودمان مسلمانیم، اسممان مسلمان است اما کارمان مکار جاهلیّت خواهد شد.
یا اگر آن چیزهایی را که اسلام بنا گذاشت در کار ازدواج، این را رعایت نکنیم، باز عقد، عقد اسلامیِ کامل نخواهد بود.
اگر عقد، اسلامی بود، به سبک سنّتهای قرآنی و بنیان گذاری شدهی به وسیلهی اسلام، زندگی شیرین میشود و زن و شوهر با هم خوب زندگی میکنند.۲۲۸
آسان بگیرید، خداوند کفایت میکند
جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود:«اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»[۲]
یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است. بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. بله، البته مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجهی اول تقصیر متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند. اینکه دخترها بگویند ما هنوز آمادهی ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.۲۲۹
با شادی و میهمانی موافقیم، با اسراف نه
تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است. آن کسانی که با تجمّلات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذّتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضرّ برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضرّ. با تجمّلات زیادی، جامعه زیان میکند. البتّه در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. امّا وقتی کههمین طور مرتّب پای رقابت و ومسابقه به میان آمد، اصللاً از حدّ خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.۲۳۰
برخی، اسراف میکنند. میریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.۲۳۱
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.۲۳۲
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.۲۳۳
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه می کنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.۲۳۴
این هتلها و سالنهای پرخرج، عروسی را شیرین نمیکند
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد امّا ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. شادی ومیهمانی و دعوت کردن ازدوستان و نزدیکان و خویشاوندان و رفقا خوب است اما اسراف بد است. شأن ملت مسلمان ما نیست.۲۳۵
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)هم برای دختر مکرمهیخودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گران قیمت است. در هتلها، در این سالنهای گران قیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی؟! برای عقب نماندن از قافلهی اسراف؟!۲۳۶
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان(علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسیِ شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصّل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل می کند، نه!ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.۲۳۸
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزّتِ دختها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.۲۳۹
هر چه مراسم را کمتر و سادهتر بگیریم بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند مأیوس نشوند.۲۴۰
اشتباه بعضی از مسئولین
اینکه حالا معلوم شده که توی باشگاههای چنین و چنان و توی هتلها مهمانی میگیرند، اینها اصلاً مناسب شأن اهلِ علم نیست؛ مناسب شأن مردمان پرهیزگار و مؤمن نیست. اینها هم مال همان قدیمیهاست.
متأسفانه بعضی امروز اشتباه میکنند. چون که سابق مسئولین کشور و سردمداران آن طور رفتار میکردند، حالا هم که اینها شدند سردمدار، خیال میکنند باید از این کارها بکنند. نه آقا، آنها طاغوتی بودند، آنها اهل دنیا بودند. ما روحانی هستیم، آنهایی هم که روحانی نیستند، اهل دین هستند. ما زندگیمان جور دیگر است. رفتارمان جور دیگر است. مَنِشمان جور دیگر است.اخلاقمان جور دیگر است. هدفمان اصلاً یا آنها فرق دارد. نباید از آنها تقلید کنیم. ما باید کاری بکنیم که مردم از ما تقلید کنند.۲۴۱
این، آبرو عزّت نیست
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها...۲۴۲
بدانید! ساده برگزار کردن ازدواج، چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی، ننگ نیست که بعضی خیال میکنند اگر ما عروسی را برای دخترمان ساده برگزار کنیم دختر ما سرشکسته خواهد شد. نه! سرشکسته نخواهد شد. این اشتباه شماست.۲۴۳
ما به آنهایی که ندارند نصیحت میکنیم که به عَرب و عَجم متوسل نشوند که پول قرض کنند برای اینکه آبرویشان را به قول خودشان بخرند! آبرو چیست! این آبرو است؟ اگر چشم را باز کنیم، این آبرو نیست. بعضیها خودشان را قرض دار میکنند، برای اینکه بتوانند مثلاً آبرومند از آب در بیاورند! بیخود و بیجهت.۲۴۴
اهل تجمّل حسابشان خیلی سخت است
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریّه های گران و جهیزیّه های سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقّع جهیزیّههای سنگین بکنند؟ خانوادهی دخترها برای چشم هم چشمی دیگران جهیزیّه ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین تر بکنند؟ چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.۲۴۵
مگر کسانی که با تجمّل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعال کند؟ این کارها جز اینکه یک عدّه جوان را ، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن جور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین طور غیر متأهل بماند.۲۴۶
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است.نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.۲۴۷
زحمت بیخودی
اسرافکاری و زیاده روی و... این کارها را نکنید، به مصلحت نیست. شارع مقدّس هم راضی نیست. شما هم یک زحمت بیخودی به خودت میدهی. عوض این همه خرج کردن، یک دهمش را به یک مستحقی بده، یک عالم ثواب ببر. مگر دیوانهاند اینهایی که اینهمه خرج میکنند بدون ثواب، بدون اَجر، بدون رضای الهی. حتّی بدون رضای مردم. مردم همه راضی نمیشوند از آدم...خدا را راضی کنید.۲۴۸
اگر چنانچه در میهمانیها، در نمیدانم فلان هتل ریخت و پاش کنید، میوهی نوبر بیاورید و... میهمانی شما سر و صورت و رونقی پیدا میکند؟ البته اجر الهی هم هیچ ندارد. این را بدانید هیچ اجر الهی ندارد. اسراف کردن اگر گناه نباشد که گناه است، البته اگر صورتی باشد که گناه ندارد، قطعاً ثواب ندارد. اما صدها دختر و پسر جوان دیگر را از داشتن مهمانیِ عروسی محروم میکنید؛ چون نگاه میکنند و میخواهند با شما چشم و همچشمی بکنند، نمیتوانند، کار عقب میافتد.۲۴۹
از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله)تقلید کنید
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمیارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّهی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.۲۵۰
لباس عروس کرایهای
بعضیها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند.۲۵۱
ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟۲۵۲
پیامبر (صلی الله علیه و آله)آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانعن ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایتهای بشری و انسانی است.۲۵۳
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی، از این بیعقلیها مثل بیعقلیهای زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریهی دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلیهایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد.چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.۲۵۴
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) ، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را « سیدة النّساء العالمین » قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین» ، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة »[۳] است.۲۵۵
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.۲۵۶
چرا اصرار بر ۱۴ سکه
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.۲۵۷
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.۲۵۸
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.۲۵۹
مهریهی بالا بیاحترامی به دختر است
اگر کسی برای دختر خود اهمیّت قائل است، یا دختری برای خود ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید مِهریهی ما را زیاد کنید. مهریّه هر چقدر کمتر باشد،جنبه انسانی این پیوند بیشتر است.۲۶۰
هیچ پولی، هیچ ثروتی، معادل یک انسان نمیشود، نه هیچ مهریّهای میتواند قیمت سرانگشت یک زنِ مسلمان باشد و نه هیچ درآمدی برای یک مرد یا زن میتواند معادل با شخصیّت او باشد. کسانی که مهریّههای دخترشان بالا میبرند، اشتباه میکنند. این احترام نیست. این بیاحترامی است. برای اینکه با بالا بردن مهریّه، شما جنس این معاملهی انسانی را، یعنی یکی از دو جنس معاملهی انسانی را – چون هر دو در مقابل هم هستند – تنزّل میدهید به حدّ یک کالا و یک متاع میگویید دختر من آنقدر میارزد. نه آقا! دختر شما اصلاً با پول قابل مقایسه نیست...
این مهریّه یک سنت اسلامی و الهی است. برای این نیست که در مقابل این موجود شریفِ عزیزِ انسانی، انسان بخواهد یک چیزی بدهد.۲۶۱
مهرم حلال، جانم خلاص
گاهی اوقات مرد آنچنان است که زن هر چقدر هم مهریّه داشته باشد میگوید: مهرم حلال، جانم خلاص. مِهریّه که کسی را خوشبخت نمیکند... روش شرعی، انسانها را خوشبخت میکند.
محبّت هم به این چیزها بستگی ندارد. هر چقدر که پول در این طور مسائل کمتر باشد، عنصر مادّی بیرون بشود، عنصر انسانی تقویت میشود؛ محبّت بیشتر میشود.۲۶۲
بعضی خیال میکنند مهریّهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریّهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.۲۶۳
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریّهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلان قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریّه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد،اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبّت بود، با وضعیّتِ درست بود، بیمهریّه هم متزلزل نمیشود. ولی اگکر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریّه هر چقدر هم که زیاد باشد، مردِ بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریّه هم فرار کند.۲۶۴
بعضیها میگویند ما مهریّه را سنگین میکنیم برای اینکه مانع طلاق بشویم. این خیلی خطای بزرگی است. هیچ مهریّهی سنگینی مانع از طلاق نمیشود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق میشود، اخلاق و رفتار است. رعایت موازین اسلامی است.۲۶۵
مهریهی بالا، سدّ راه ازدواج جوانان
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنّت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر(صلی الله علیه وآله)سنّت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.۲۶۶
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیّات عمده شد، این معامله عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادّی. این معاملههای گران، این جهیزیّههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدّس مستحب است مهریّه کم گرفته شود که « مَهرُ السّنّة » مورد نظر است.۲۶۷
اگر مهریّهها سنگین شد، ازدواجها مشکل خواهد شد، پسرها و دخترها بیخانمان خواهند ماند. هر چه آسانتر بگیرید بهتر است.۲۶۸
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریّهها را زیاد نکنند. این سنّت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. امّا خلاف سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی(علیهم السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را این طور مشکل کنند.۲۶۹
ج ـ جهیزیّه، توشهی زندگی یا بهانهی فخرفروشی؟
عزّت دختر به اخلاق است نه جهیزیّه
جهیزیّه برای دختر مایهی عزّت نیست. عزّت دختر به اخلاق او و رفتار و شخصیّت خود اوست. بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیّت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیّه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیّه مفصّل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.۲۷۰
مهریّه و جهیزیّهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ[۴] زندگی است و جز درد سر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد.۲۷۱
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیّه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیاندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید.مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیّه اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.۲۷۲
چشم و همچشمی و معضل جهیزیّه
خانوادهها خانوادهها روی چشم و همچشمی، جهیزیّه را برای خودشان یک معضل میکنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمّل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینکه وقتی شما در جهیزیّهی دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟ این چشم و همچشمیها آخر به کجا خواهد رسید؟ این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام میخواهد اینها نباشد.۲۷۳
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیّه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند.۲۷۴
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیّههای سنگین. همه جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیّه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریّه شان سنگین نبود، اگر این جهیزیّههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.۲۵۷
از اوّل، بعضیها، همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیّه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود.۲۷۶
به فکر دیگران هم باشید
از بعضیها وقتی میپرسیم که شما چرا برای دو نفری که میخواهند زندگی بکنند، بازار را میخواهید خالی کنید که جهیزیّه برای خودتان درست کنید؟ میگویند: خب ما داریم. چون داریم میخاهیم بکنیم. آیا این استدلال کافی است؟ چون داریم! نه. این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی میکند. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند بتواند و الّا این جهیزیّهای که شما دارید برای دخترتان درست میکنید، این مهریّهای که شما دارید به عروستان میدهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست... این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست.۲۷۷
جهیزیّهی بهترین عروس عالم
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)بود. هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمت کارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همهی فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همهی مردان عالم به یک ناخن او هم نمیرسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند. جهیزیّهشان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکّه حصیر،یک تکّه لیف خرما،یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه.[۵]همهاش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(علیه السلام)گرفتند و پولش را دادند جهیزیّهی مختصری را فراهم کردند و بردند خانهی شوهر. حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(علیه السلام)، شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم میشود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.۲۷۸
جهیزیّهی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمیتوانستند یک جهیزیّهی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟ استفادهاش را نمی بریم. نسخهی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید.۲۷۹
عروس خانمها شما نگذارید
نگذارید جهیزیّهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید. این همه جنس گران را میخواهید چه کنید؟۲۸۰
مادرهای عروسها در تهیه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.۲۸۱
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکانهای گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلّات گران قیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.۲۸۲
منابع:
۲۲۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۶/۱۳۷۹
۲۲۸. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۱/۱۳۷۴
۲۲۹. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۶/۱۳۷۹
۲۳۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۰/۴/۱۳۷۰
۲۳۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۶/۱۳۷۲
۲۳۲. خطبهی عقد مورخهی ۹/۱۱/۱۳۷۶
۲۳۳. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۳۴. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱۰/۱۳۷۵
۲۳۵. خطبهی عقد مورخهی ۲۷/۱۰/۱۳۷۳
۲۳۶. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۲
۲۳۷. خطبهی عقد مورخهی ۱/۱۱/۱۳۷۱
۲۳۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۲/۹/۱۳۷۷
۲۳۹. خطبهی عقد مورخهی ۳۰/۷/۱۳۷۶
۲۴۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۹/۱۳۷۱
۲۴۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۴
۲۴۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۵
۲۴۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۹/۱۳۷۵
۲۴۴. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱۰/۱۳۷۵
۲۴۵. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۴۶. خطبهی عقد مورخهی ۲۳/۹/۱۳۷۳
۲۴۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۴۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۹/۲/۱۳۷۴
۲۴۹. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۸/۱۳۷۶
۲۵۰. خطبهی عقد مورخهی ۱۷/۲/۱۳۷۵
۲۵۱. خطبهی عقد مورخهی ۴/۱۰/۱۳۷۴
۲۵۲. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۹/۱۳۷۱
۲۵۳. خطبهی عقد مورخهی ۶/۱۰/۱۳۷۲
۲۵۴. خطبه عقد مورخهی ۱۲/۱۱/۱۳۷۲
۲۵۵. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۲/۱۳۷۴
۲۵۶. خطبه عقد مورخهی ۱۸/۴/۱۳۷۷
۲۵۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۶/۱۰/۱۳۷۲
۲۵۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۵/۱۳۷۴
۲۵۹. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۱
۲۶۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۶۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۸/۱۳۷۷
۲۶۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۰/۲/۱۳۷۵
۲۶۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۵
۲۶۴. خطبهی عقد مورخهی ۴/۹/۱۳۷۵
۲۶۵. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۶۶. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۸/۱۳۷۷
۲۶۷. خطبهی عقد مورخهی ۱۳/۱۲/۱۳۷۷
۲۶۸. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۱۲/۱۳۷۲
۲۶۹. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۷۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۱۲/۱۳۷۷
۲۷۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۹/۱۳۷۵
۲۷۲. خطبهی عقد مورخهی ۲۹/۳/۱۳۸۱
۲۷۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۶/۳/۱۳۷۳
۲۷۴. خطبهی عقد مورخهی ۳/۸/۱۳۷۹
۲۷۵. خطبهی عقد مورخهی ۱/۱۱/۱۳۷۱
۲۷۶. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۸
۲۷۷. خطبهی عقد مورخهی ۵/۸/۱۳۷۵
۲۷۸. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۲
۲۷۹. خطبهی عقد مورخهی ۵/۹/۱۳۷۵
۲۸۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۳/۹/۱۳۷۳
۲۸۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۶/۱۱/۱۳۷۹
۲۸۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۹/۳/۱۳۷۲
از آفات بزرگی که در زندگی ما انسانها فراوان دیده میشود، آفت تکلّف است. وقتی کاری را که میتوان به راحتی و آسانی انجام داد، با مشقّت و کُلفَت همراه میکنیم، در حقیقت خود و دیگران را به سختی انداختهایم. تولید شرطهای خیالی و وَهمی و کش دادن عرض و طول کارها، یعنی افتادن به دام خطرناک تکلُّف!
ما، در جریان زندگی دنیایی خود به صورت طبیعی و معمول با گرفتاریهای فراوانی روبهرو هستیم. چقدر احمقانه است اگر خود نیز با عدم پایبندی به قواعد خِرَد، کار را بر خویش سختتر کنیم!
و همگان به اندک تأمّلی در مییابند که: انجام دقیق، مُتقَن، منظّم و با کیفیت هر کار، با پیچیده کردن، سخت کردن و تکلّف، زمین تا آسمان متفاوت است.
تکلّف، فرصت سوز است، عمر را بر باد میدهد؛امکان موفقیّت را کاهش میدهد، دلسردی و افسردگی را دامن میزند، سرمایهها را نابود میکند و زندگی را به کام آدم تلخ میسازد. از همین روی خاتم پیامبران و افتخار مسلمانان و مؤمنان(صلی الله علیه وآله) از تکلّف پیشگان اعلام بیزاری میکند و صف خود را از آنان جدا میسازد:
«وَ ما اَنا منَ المُتَکَلِفینَ »[۱]
از جمله اموری که در جامعهی ما در میان بسیاری از خانوادهها، به این آفت خطرناک ( تکلّف) مبتلا شده است، مسألهی مهم و سرنوشت ساز ازدواج است. به بهانهی انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیّت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و... این شیرینترین حادثهی زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کردهایم. نتایج تلخ این نگاه بیمار، تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی ناامید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوانی در آغاز راه روبهرو کرده است.
خانوادههای زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندشان، به جای جشن و شادی عزا میگیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقیِ ناشی از تجرّدِ طولانی مدّت و تأخیر در ازدواج، غیر قابل محاسبهاست. نتایج شوم یک شروع پُر مشقّت و پُردردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ میکند. در این آفتِ بزرگِ اجتماعی، همه مقصّریم و البته از همه بیشتر خانوادههای متکلّف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند! و در رفع این معضل خانمان سوز، همه باید به میدان بیایند و این سنّت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند.
ردّ پای این سختگیریهای جاهلانه و رسوم نابخردانه را در جای جای این ناموس فطری و سنّت اسلامی میتوان دید:
در مرحله انتخاب همسر، شرایط عجیبی را که هرگز دخالتی در کفو بودن و همتایی دختر و پسر برای آغاز زندگی ندارند، به جای دین و تقوی و اخلاق قرار دادهایم! مهریّه را – که هدیهای است به نشان مهر و راستی و در سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ارزش مالی آن اصلاً مورد توجه نبوده است، بلکه کم بودن آن نشان شگون و خوش قدمیِ عروس شمرده شده است – به قیمت گذاری برای دختر تبدیل کردهایم! جهیزیّه را که هدیه خانوادهها برای سهل کردن آغاز زندگی و نشان محبّت و دوستی پدران و مادران در زندگی فرزندان عزیزشان است، به سدّ راه زندگی آنها و مصیبت بزرگ خانوادهها مبدّل ساختهایم! به نام « خرید عقد » چه هزینههای گزافی را به جوانان و خانوادهها تحمیل کردهایم و برای برگزاری مراسم عقد و عروسی که توصیه به شادمانی و سرور شده است، آن قدر تشریفات و تجمّلات و شرایط بافتهایم که پشت صحنهی آن، چشمهای اشکبار و دلهای غمدیدهی فراوان را با کاروان زندگی بچهها همراه میکند و تا مدّتها آثار منفی آن مثل پرندهی شومی بر بام زندگی عزیزانمان چرخ میزند و...
ببینید! بین آنچه خداوند میخواهد و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را راضی میکند و آنچه ما انجام میدهیم چقدر فاصله است؟! سوگمندانه باید اعتراف کنیم که هر چه شرع اَنوَر بر انجام صمیمانه و آسان ازدواج تأکید کرده است، ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلّف آمیز آن همّت ورزیدهایم. به راستی! پایان این رقابت و چشم و هم چشمیِ جاهلانه و شیطانی تا کجاست؟
در تصحیح این انحرافِ خطرناک و درمان این درد جانکاه اجتماعی به محضر «او» میشتابیم. «او» که حکیمانه درد را میشناسد، طبیبانه نسخهی شفابخش میدهد و مصلحانه میسوزد و همگان را به بازگشت به سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) فرا میخواند:
الف ـ مراسم (تشریفات)
تشریفات سادهی ازدواج اسلامی
شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف،خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است. البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد،هر کس هر مقداری که مایل است،اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست. هر کس خواست میتواند انجام بدهد، هر کس نخواست،نه. اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند،و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست. در اسلام، یک صیغهای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد میگیرند... حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ میتوانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.۲۲۷
عقد اسلامی یا عقد جاهلی
در ازدواج، شرع مقدس اسلام، قیود جاهلی و شرایط مرسوم بین جهّال را برطرف کرد و یک سلسله حرفها و شرایط جدید و سنّتهای تازهای را پایه گذاری کرد. اگر ما کاری کنیم که عقد و ازدواج ما از آن چیزهایی که اسلام اِزاله کرده، دور و پاک باشد و به آن سنّتهایی که اسلام بنیان گذاری کرده است آراسته و مزین باشد، عقد و ازدواج ما اسلامی خواهد شد و عقد بر اساس رضای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)و رهبر عظیم الشأن بشریت خواهد شد. اگر خدای ناکرده آن چیزهایی را که اسلام اِزاله کرد و ریخت بیرون، اینها را ما در عقد ازدواج بیاوریم، آن وقت عقد ما، عقد جاهلی خواهد شد. خودمان مسلمانیم، اسممان مسلمان است اما کارمان مکار جاهلیّت خواهد شد.
یا اگر آن چیزهایی را که اسلام بنا گذاشت در کار ازدواج، این را رعایت نکنیم، باز عقد، عقد اسلامیِ کامل نخواهد بود.
اگر عقد، اسلامی بود، به سبک سنّتهای قرآنی و بنیان گذاری شدهی به وسیلهی اسلام، زندگی شیرین میشود و زن و شوهر با هم خوب زندگی میکنند.۲۲۸
آسان بگیرید، خداوند کفایت میکند
جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود:«اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»[۲]
یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است. بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. بله، البته مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجهی اول تقصیر متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند. اینکه دخترها بگویند ما هنوز آمادهی ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.۲۲۹
با شادی و میهمانی موافقیم، با اسراف نه
تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است. آن کسانی که با تجمّلات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذّتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضرّ برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضرّ. با تجمّلات زیادی، جامعه زیان میکند. البتّه در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. امّا وقتی کههمین طور مرتّب پای رقابت و ومسابقه به میان آمد، اصللاً از حدّ خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.۲۳۰
برخی، اسراف میکنند. میریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.۲۳۱
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.۲۳۲
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.۲۳۳
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه می کنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.۲۳۴
این هتلها و سالنهای پرخرج، عروسی را شیرین نمیکند
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد امّا ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. شادی ومیهمانی و دعوت کردن ازدوستان و نزدیکان و خویشاوندان و رفقا خوب است اما اسراف بد است. شأن ملت مسلمان ما نیست.۲۳۵
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)هم برای دختر مکرمهیخودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گران قیمت است. در هتلها، در این سالنهای گران قیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی؟! برای عقب نماندن از قافلهی اسراف؟!۲۳۶
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان(علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسیِ شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصّل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل می کند، نه!ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.۲۳۸
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزّتِ دختها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.۲۳۹
هر چه مراسم را کمتر و سادهتر بگیریم بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند مأیوس نشوند.۲۴۰
اشتباه بعضی از مسئولین
اینکه حالا معلوم شده که توی باشگاههای چنین و چنان و توی هتلها مهمانی میگیرند، اینها اصلاً مناسب شأن اهلِ علم نیست؛ مناسب شأن مردمان پرهیزگار و مؤمن نیست. اینها هم مال همان قدیمیهاست.
متأسفانه بعضی امروز اشتباه میکنند. چون که سابق مسئولین کشور و سردمداران آن طور رفتار میکردند، حالا هم که اینها شدند سردمدار، خیال میکنند باید از این کارها بکنند. نه آقا، آنها طاغوتی بودند، آنها اهل دنیا بودند. ما روحانی هستیم، آنهایی هم که روحانی نیستند، اهل دین هستند. ما زندگیمان جور دیگر است. رفتارمان جور دیگر است. مَنِشمان جور دیگر است.اخلاقمان جور دیگر است. هدفمان اصلاً یا آنها فرق دارد. نباید از آنها تقلید کنیم. ما باید کاری بکنیم که مردم از ما تقلید کنند.۲۴۱
این، آبرو عزّت نیست
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها...۲۴۲
بدانید! ساده برگزار کردن ازدواج، چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی، ننگ نیست که بعضی خیال میکنند اگر ما عروسی را برای دخترمان ساده برگزار کنیم دختر ما سرشکسته خواهد شد. نه! سرشکسته نخواهد شد. این اشتباه شماست.۲۴۳
ما به آنهایی که ندارند نصیحت میکنیم که به عَرب و عَجم متوسل نشوند که پول قرض کنند برای اینکه آبرویشان را به قول خودشان بخرند! آبرو چیست! این آبرو است؟ اگر چشم را باز کنیم، این آبرو نیست. بعضیها خودشان را قرض دار میکنند، برای اینکه بتوانند مثلاً آبرومند از آب در بیاورند! بیخود و بیجهت.۲۴۴
اهل تجمّل حسابشان خیلی سخت است
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریّه های گران و جهیزیّه های سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقّع جهیزیّههای سنگین بکنند؟ خانوادهی دخترها برای چشم هم چشمی دیگران جهیزیّه ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین تر بکنند؟ چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.۲۴۵
مگر کسانی که با تجمّل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعال کند؟ این کارها جز اینکه یک عدّه جوان را ، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن جور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین طور غیر متأهل بماند.۲۴۶
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است.نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.۲۴۷
زحمت بیخودی
اسرافکاری و زیاده روی و... این کارها را نکنید، به مصلحت نیست. شارع مقدّس هم راضی نیست. شما هم یک زحمت بیخودی به خودت میدهی. عوض این همه خرج کردن، یک دهمش را به یک مستحقی بده، یک عالم ثواب ببر. مگر دیوانهاند اینهایی که اینهمه خرج میکنند بدون ثواب، بدون اَجر، بدون رضای الهی. حتّی بدون رضای مردم. مردم همه راضی نمیشوند از آدم...خدا را راضی کنید.۲۴۸
اگر چنانچه در میهمانیها، در نمیدانم فلان هتل ریخت و پاش کنید، میوهی نوبر بیاورید و... میهمانی شما سر و صورت و رونقی پیدا میکند؟ البته اجر الهی هم هیچ ندارد. این را بدانید هیچ اجر الهی ندارد. اسراف کردن اگر گناه نباشد که گناه است، البته اگر صورتی باشد که گناه ندارد، قطعاً ثواب ندارد. اما صدها دختر و پسر جوان دیگر را از داشتن مهمانیِ عروسی محروم میکنید؛ چون نگاه میکنند و میخواهند با شما چشم و همچشمی بکنند، نمیتوانند، کار عقب میافتد.۲۴۹
از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله)تقلید کنید
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمیارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّهی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.۲۵۰
لباس عروس کرایهای
بعضیها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند.۲۵۱
ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟۲۵۲
پیامبر (صلی الله علیه و آله)آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانعن ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایتهای بشری و انسانی است.۲۵۳
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی، از این بیعقلیها مثل بیعقلیهای زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریهی دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلیهایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد.چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.۲۵۴
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) ، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را « سیدة النّساء العالمین » قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین» ، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة »[۳] است.۲۵۵
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.۲۵۶
چرا اصرار بر ۱۴ سکه
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.۲۵۷
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.۲۵۸
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.۲۵۹
مهریهی بالا بیاحترامی به دختر است
اگر کسی برای دختر خود اهمیّت قائل است، یا دختری برای خود ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید مِهریهی ما را زیاد کنید. مهریّه هر چقدر کمتر باشد،جنبه انسانی این پیوند بیشتر است.۲۶۰
هیچ پولی، هیچ ثروتی، معادل یک انسان نمیشود، نه هیچ مهریّهای میتواند قیمت سرانگشت یک زنِ مسلمان باشد و نه هیچ درآمدی برای یک مرد یا زن میتواند معادل با شخصیّت او باشد. کسانی که مهریّههای دخترشان بالا میبرند، اشتباه میکنند. این احترام نیست. این بیاحترامی است. برای اینکه با بالا بردن مهریّه، شما جنس این معاملهی انسانی را، یعنی یکی از دو جنس معاملهی انسانی را – چون هر دو در مقابل هم هستند – تنزّل میدهید به حدّ یک کالا و یک متاع میگویید دختر من آنقدر میارزد. نه آقا! دختر شما اصلاً با پول قابل مقایسه نیست...
این مهریّه یک سنت اسلامی و الهی است. برای این نیست که در مقابل این موجود شریفِ عزیزِ انسانی، انسان بخواهد یک چیزی بدهد.۲۶۱
مهرم حلال، جانم خلاص
گاهی اوقات مرد آنچنان است که زن هر چقدر هم مهریّه داشته باشد میگوید: مهرم حلال، جانم خلاص. مِهریّه که کسی را خوشبخت نمیکند... روش شرعی، انسانها را خوشبخت میکند.
محبّت هم به این چیزها بستگی ندارد. هر چقدر که پول در این طور مسائل کمتر باشد، عنصر مادّی بیرون بشود، عنصر انسانی تقویت میشود؛ محبّت بیشتر میشود.۲۶۲
بعضی خیال میکنند مهریّهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریّهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.۲۶۳
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریّهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلان قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریّه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد،اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبّت بود، با وضعیّتِ درست بود، بیمهریّه هم متزلزل نمیشود. ولی اگکر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریّه هر چقدر هم که زیاد باشد، مردِ بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریّه هم فرار کند.۲۶۴
بعضیها میگویند ما مهریّه را سنگین میکنیم برای اینکه مانع طلاق بشویم. این خیلی خطای بزرگی است. هیچ مهریّهی سنگینی مانع از طلاق نمیشود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق میشود، اخلاق و رفتار است. رعایت موازین اسلامی است.۲۶۵
مهریهی بالا، سدّ راه ازدواج جوانان
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنّت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر(صلی الله علیه وآله)سنّت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.۲۶۶
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیّات عمده شد، این معامله عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادّی. این معاملههای گران، این جهیزیّههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدّس مستحب است مهریّه کم گرفته شود که « مَهرُ السّنّة » مورد نظر است.۲۶۷
اگر مهریّهها سنگین شد، ازدواجها مشکل خواهد شد، پسرها و دخترها بیخانمان خواهند ماند. هر چه آسانتر بگیرید بهتر است.۲۶۸
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریّهها را زیاد نکنند. این سنّت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. امّا خلاف سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی(علیهم السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را این طور مشکل کنند.۲۶۹
ج ـ جهیزیّه، توشهی زندگی یا بهانهی فخرفروشی؟
عزّت دختر به اخلاق است نه جهیزیّه
جهیزیّه برای دختر مایهی عزّت نیست. عزّت دختر به اخلاق او و رفتار و شخصیّت خود اوست. بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیّت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیّه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیّه مفصّل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.۲۷۰
مهریّه و جهیزیّهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ[۴] زندگی است و جز درد سر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد.۲۷۱
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیّه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیاندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید.مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیّه اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.۲۷۲
چشم و همچشمی و معضل جهیزیّه
خانوادهها خانوادهها روی چشم و همچشمی، جهیزیّه را برای خودشان یک معضل میکنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمّل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینکه وقتی شما در جهیزیّهی دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟ این چشم و همچشمیها آخر به کجا خواهد رسید؟ این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام میخواهد اینها نباشد.۲۷۳
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیّه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند.۲۷۴
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیّههای سنگین. همه جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیّه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریّه شان سنگین نبود، اگر این جهیزیّههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.۲۵۷
از اوّل، بعضیها، همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیّه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود.۲۷۶
به فکر دیگران هم باشید
از بعضیها وقتی میپرسیم که شما چرا برای دو نفری که میخواهند زندگی بکنند، بازار را میخواهید خالی کنید که جهیزیّه برای خودتان درست کنید؟ میگویند: خب ما داریم. چون داریم میخاهیم بکنیم. آیا این استدلال کافی است؟ چون داریم! نه. این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی میکند. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند بتواند و الّا این جهیزیّهای که شما دارید برای دخترتان درست میکنید، این مهریّهای که شما دارید به عروستان میدهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست... این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست.۲۷۷
جهیزیّهی بهترین عروس عالم
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)بود. هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمت کارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همهی فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همهی مردان عالم به یک ناخن او هم نمیرسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند. جهیزیّهشان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکّه حصیر،یک تکّه لیف خرما،یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه.[۵]همهاش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(علیه السلام)گرفتند و پولش را دادند جهیزیّهی مختصری را فراهم کردند و بردند خانهی شوهر. حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(علیه السلام)، شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم میشود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.۲۷۸
جهیزیّهی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمیتوانستند یک جهیزیّهی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟ استفادهاش را نمی بریم. نسخهی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید.۲۷۹
عروس خانمها شما نگذارید
نگذارید جهیزیّهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید. این همه جنس گران را میخواهید چه کنید؟۲۸۰
مادرهای عروسها در تهیه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.۲۸۱
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکانهای گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلّات گران قیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.۲۸۲
منابع:
۲۲۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۶/۱۳۷۹
۲۲۸. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۱/۱۳۷۴
۲۲۹. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۶/۱۳۷۹
۲۳۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۰/۴/۱۳۷۰
۲۳۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۶/۱۳۷۲
۲۳۲. خطبهی عقد مورخهی ۹/۱۱/۱۳۷۶
۲۳۳. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۳۴. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱۰/۱۳۷۵
۲۳۵. خطبهی عقد مورخهی ۲۷/۱۰/۱۳۷۳
۲۳۶. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۲
۲۳۷. خطبهی عقد مورخهی ۱/۱۱/۱۳۷۱
۲۳۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۲/۹/۱۳۷۷
۲۳۹. خطبهی عقد مورخهی ۳۰/۷/۱۳۷۶
۲۴۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۹/۱۳۷۱
۲۴۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۴
۲۴۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۵
۲۴۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۹/۱۳۷۵
۲۴۴. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱۰/۱۳۷۵
۲۴۵. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۴۶. خطبهی عقد مورخهی ۲۳/۹/۱۳۷۳
۲۴۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۴۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۹/۲/۱۳۷۴
۲۴۹. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۸/۱۳۷۶
۲۵۰. خطبهی عقد مورخهی ۱۷/۲/۱۳۷۵
۲۵۱. خطبهی عقد مورخهی ۴/۱۰/۱۳۷۴
۲۵۲. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۹/۱۳۷۱
۲۵۳. خطبهی عقد مورخهی ۶/۱۰/۱۳۷۲
۲۵۴. خطبه عقد مورخهی ۱۲/۱۱/۱۳۷۲
۲۵۵. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۲/۱۳۷۴
۲۵۶. خطبه عقد مورخهی ۱۸/۴/۱۳۷۷
۲۵۷. خطبهی عقد مورخهی ۲۶/۱۰/۱۳۷۲
۲۵۸. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۵/۱۳۷۴
۲۵۹. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۱
۲۶۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۴/۵/۱۳۷۴
۲۶۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۸/۱۳۷۷
۲۶۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۰/۲/۱۳۷۵
۲۶۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۵/۱۳۷۵
۲۶۴. خطبهی عقد مورخهی ۴/۹/۱۳۷۵
۲۶۵. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۶۶. خطبهی عقد مورخهی ۱۱/۸/۱۳۷۷
۲۶۷. خطبهی عقد مورخهی ۱۳/۱۲/۱۳۷۷
۲۶۸. خطبهی عقد مورخهی ۲۲/۱۲/۱۳۷۲
۲۶۹. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۳
۲۷۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۸/۱۲/۱۳۷۷
۲۷۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۸/۹/۱۳۷۵
۲۷۲. خطبهی عقد مورخهی ۲۹/۳/۱۳۸۱
۲۷۳. خطبهی عقد مورخهی ۱۶/۳/۱۳۷۳
۲۷۴. خطبهی عقد مورخهی ۳/۸/۱۳۷۹
۲۷۵. خطبهی عقد مورخهی ۱/۱۱/۱۳۷۱
۲۷۶. خطبهی عقد مورخهی ۲/۹/۱۳۷۸
۲۷۷. خطبهی عقد مورخهی ۵/۸/۱۳۷۵
۲۷۸. خطبهی عقد مورخهی ۵/۱/۱۳۷۲
۲۷۹. خطبهی عقد مورخهی ۵/۹/۱۳۷۵
۲۸۰. خطبهی عقد مورخهی ۲۳/۹/۱۳۷۳
۲۸۱. خطبهی عقد مورخهی ۱۶/۱۱/۱۳۷۹
۲۸۲. خطبهی عقد مورخهی ۱۹/۳/۱۳۷۲
[۱] سورهی ص، آیهی ۸۶.
[۲] سورهی نور، آیهی ۳۲.
[۳] کافی، ج۵، باب السنة فی المهور، ص ۳۷۵، حدیث۷.
[۴] زیادی
[۵] بحارالانوار، ج۴۳، باب۵، ص۹۴.