در این بخش از صفحهی ویژه سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالی، کلیدواژهها و مفاهیم اصلی مطرح شده در طول سفر به همراه «گزیده بیانات» مربوط به آن ارائه شده و به تدریج در طول سفر تکمیل خواهد شد. مخاطبان میتوانند در این بخش، در زمان کوتاهی، محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب را در طول سفر ملاحظه کنند.
خود جوانان با مواد مخدر مبارزه کنند
دو سه نکته پیرامون مسئلهی نشاط عمومی جوانها باید عرض کنیم. نکتهی اول این است که این شور و نشاط را باید حفظ کرد؛ نباید گذاشت و اجازه داد که عوامل گوناگون و مؤثرات گوناگون، این شور و نشاط همگانی را ضعیف کند یا از بین ببرد. مطمئناً یک نقطهی مورد نظر دشمنان پیشرفت این کشور این است که به ملت ما حالت خمودگی بدهند؛ یعنی همین شور و نشاط را خاموش کنند، این شعله را فروبنشانند. نباید تسلیم این خواست مغرضانه و خصمانهی دشمنان شد.
یکی از چیزهای اساسیای که امروز میتواند ضد این تحرک عمل کند و متأسفانه به وسیلهی باندهای مرموز توسعه داده میشود، مواد مخدر است. به اعتقاد بنده، خود جوانها باید با همان شور و نشاطی که اشاره کردیم، با مواد مخدر مبارزه کنند. آنها میخواهند جوانهای ما را اسیر کنند؛ حالت تخدیرشدگی، بیتفاوتی و بهزمینخوردگی را بر جوانان ما تحمیل کنند. آن که باید در مقابل این توطئه با استحکام بایستد، در درجهی اول، خود جوانها هستند. البته مسئولین دولتی مسئولیت دارند، دستگاههای ذیربط مسئولیت دارند، اما هیچ عاملی به قدر عامل درونیِ مردم نمیتواند در مقابل اینگونه انحرافها بایستد و مقاومت کند. این یک نکته است. قطعاً این حالت ایستادگی جوانهای ما در این استان میتواند آنچه را که باندهای مهلک و مضر دنبال میکنند، خنثی کند. این یک نکته در مورد این شور و نشاط. اولاً آن را باید نگه داشت و باید توجه کرد که دشمن درصدد آن است که این شعلهی نشاط و تحرک و سرزندگی را از جوانهای ما سلب بکند. نکتهی دیگر اینکه از همین روحیه باید برای مواجههی با آن مسئلهی مهم - یعنی آن خطر بزرگ مواد مخدر - استفاده کرد و با آن پدیده مبارزه کرد.[1]
من در این سفر هشدار دادم و از خود جوانان خواستم؛ گفتم جوانان عزیز! ما شما را پرشور و بااراده و بااستقامت میدانیم و میبینیم. واقعیت همین است. جوانان این استان هم از لحاظ سطح فرهنگی، از لحاظ فهم و خردورزی، جزو پیشروانند. انسان میبیند جوانهای پیشروئی در این استان هستند. خود این جوانهای شجاع و پیشرو باید در مقابله و مبارزهی با خطر مهلک اعتیاد و آلودگی به مواد مخدر هم پیشرو باشند؛ خودشان بایستی مقاومت کنند، خودشان بایستی مبارزه کنند. این یک مبارزهای است که مشترکاً و توأماً بر دوش مسئولان و بر دوش خود مردم است. بنده به جوانها خیلی خوشبین هستم. عقیدهام این است که جوانان عزیز ما اراده کنند، میتوانند با خطرات بزرگ، از جمله خطر مواد مخدر در این استان، مقابله و مبارزه کنند.[2]
بررسی علل گرایش به مواد مخدر در چارچوب مسائل سبک زندگی
باید آسیبشناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیبهائی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. البته ما اینجا نمیخواهیم مسئله را تمامشده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعهی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربیها به اسم خودشان ثبت کردهاند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»،(1) یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا».(2) یعنی حتّی اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا».(3) چرا در برخی از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگیمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟ ...
اینها بخشهای گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از اینهائی که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستی است از آن چیزهائی که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت دربارهی یک تمدن، مبتنی بر اینهاست. [3]
نقش انگلیس در ترویج اعتیاد در ایران
یکی از خصوصیات فرهنگ غربی، عادیسازی گناه است؛ گناههای جنسی را عادی میکنند. امروز این وضعیت در خود غرب به فضاحت کشیده شده؛ اول در انگلیس، بعد هم در بعضی از کشورهای دیگر و آمریکا. این گناه بزرگِ همجنسبازی شده یک ارزش! به فلان سیاستمدار اعتراض میکنند که چرا او با همجنسبازی مخالف است، یا با همجنسبازها مخالف است! ببینید انحطاط اخلاقی به کجا میرسد. این، فرهنگ غربی است. همچنین فروپاشی خانواده، گسترش مشروبات الکلی، گسترش مواد مخدر.
من سالها پیش - در دههی 30 و 40 - در منطقهی جنوب خراسان، بزرگان و افراد صاحب فکر و پیرمردهائی را دیدم که یادشان بود که انگلیسها چگونه تریاک را با شیوههای مخصوصی در بین مردم رائج میکردند؛ والّا مردم تریاک کشیدن بلد نبودند؛ این چیزها وجود نداشت. این افراد یادشان بود، سراغ میدادند و خصوصیاتش را میگفتند. با همین روشها بود که مواد مخدر بتدریج در داخل کشور توسعه پیدا کرد. فرهنگ غربی اینجوری است.[4]
خود جوانان با مواد مخدر مبارزه کنند
دو سه نکته پیرامون مسئلهی نشاط عمومی جوانها باید عرض کنیم. نکتهی اول این است که این شور و نشاط را باید حفظ کرد؛ نباید گذاشت و اجازه داد که عوامل گوناگون و مؤثرات گوناگون، این شور و نشاط همگانی را ضعیف کند یا از بین ببرد. مطمئناً یک نقطهی مورد نظر دشمنان پیشرفت این کشور این است که به ملت ما حالت خمودگی بدهند؛ یعنی همین شور و نشاط را خاموش کنند، این شعله را فروبنشانند. نباید تسلیم این خواست مغرضانه و خصمانهی دشمنان شد.
یکی از چیزهای اساسیای که امروز میتواند ضد این تحرک عمل کند و متأسفانه به وسیلهی باندهای مرموز توسعه داده میشود، مواد مخدر است. به اعتقاد بنده، خود جوانها باید با همان شور و نشاطی که اشاره کردیم، با مواد مخدر مبارزه کنند. آنها میخواهند جوانهای ما را اسیر کنند؛ حالت تخدیرشدگی، بیتفاوتی و بهزمینخوردگی را بر جوانان ما تحمیل کنند. آن که باید در مقابل این توطئه با استحکام بایستد، در درجهی اول، خود جوانها هستند. البته مسئولین دولتی مسئولیت دارند، دستگاههای ذیربط مسئولیت دارند، اما هیچ عاملی به قدر عامل درونیِ مردم نمیتواند در مقابل اینگونه انحرافها بایستد و مقاومت کند. این یک نکته است. قطعاً این حالت ایستادگی جوانهای ما در این استان میتواند آنچه را که باندهای مهلک و مضر دنبال میکنند، خنثی کند. این یک نکته در مورد این شور و نشاط. اولاً آن را باید نگه داشت و باید توجه کرد که دشمن درصدد آن است که این شعلهی نشاط و تحرک و سرزندگی را از جوانهای ما سلب بکند. نکتهی دیگر اینکه از همین روحیه باید برای مواجههی با آن مسئلهی مهم - یعنی آن خطر بزرگ مواد مخدر - استفاده کرد و با آن پدیده مبارزه کرد.[1]
من در این سفر هشدار دادم و از خود جوانان خواستم؛ گفتم جوانان عزیز! ما شما را پرشور و بااراده و بااستقامت میدانیم و میبینیم. واقعیت همین است. جوانان این استان هم از لحاظ سطح فرهنگی، از لحاظ فهم و خردورزی، جزو پیشروانند. انسان میبیند جوانهای پیشروئی در این استان هستند. خود این جوانهای شجاع و پیشرو باید در مقابله و مبارزهی با خطر مهلک اعتیاد و آلودگی به مواد مخدر هم پیشرو باشند؛ خودشان بایستی مقاومت کنند، خودشان بایستی مبارزه کنند. این یک مبارزهای است که مشترکاً و توأماً بر دوش مسئولان و بر دوش خود مردم است. بنده به جوانها خیلی خوشبین هستم. عقیدهام این است که جوانان عزیز ما اراده کنند، میتوانند با خطرات بزرگ، از جمله خطر مواد مخدر در این استان، مقابله و مبارزه کنند.[2]
بررسی علل گرایش به مواد مخدر در چارچوب مسائل سبک زندگی
باید آسیبشناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیبهائی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. البته ما اینجا نمیخواهیم مسئله را تمامشده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعهی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربیها به اسم خودشان ثبت کردهاند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»،(1) یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا».(2) یعنی حتّی اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا».(3) چرا در برخی از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگیمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟ ...
اینها بخشهای گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از اینهائی که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستی است از آن چیزهائی که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت دربارهی یک تمدن، مبتنی بر اینهاست. [3]
نقش انگلیس در ترویج اعتیاد در ایران
یکی از خصوصیات فرهنگ غربی، عادیسازی گناه است؛ گناههای جنسی را عادی میکنند. امروز این وضعیت در خود غرب به فضاحت کشیده شده؛ اول در انگلیس، بعد هم در بعضی از کشورهای دیگر و آمریکا. این گناه بزرگِ همجنسبازی شده یک ارزش! به فلان سیاستمدار اعتراض میکنند که چرا او با همجنسبازی مخالف است، یا با همجنسبازها مخالف است! ببینید انحطاط اخلاقی به کجا میرسد. این، فرهنگ غربی است. همچنین فروپاشی خانواده، گسترش مشروبات الکلی، گسترش مواد مخدر.
من سالها پیش - در دههی 30 و 40 - در منطقهی جنوب خراسان، بزرگان و افراد صاحب فکر و پیرمردهائی را دیدم که یادشان بود که انگلیسها چگونه تریاک را با شیوههای مخصوصی در بین مردم رائج میکردند؛ والّا مردم تریاک کشیدن بلد نبودند؛ این چیزها وجود نداشت. این افراد یادشان بود، سراغ میدادند و خصوصیاتش را میگفتند. با همین روشها بود که مواد مخدر بتدریج در داخل کشور توسعه پیدا کرد. فرهنگ غربی اینجوری است.[4]