بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
متقابلاً بنده هم تسلیت صمیمانهی برادرانهی خودم را به همهی شما برادران و خواهران عزیز که از راههاى دور، با صفا و محبّت و اخلاص طىّ طریق کردید و تشریف آوردید -بخصوص علماى محترم و روحانیّت معظّم و ائمّهی محترم جمعه و خانوادههاى عزیز شهیدان گرامى ما و همینطور به کسانى که این راه را با پاى پیاده طى کردند- عرض میکنم.
امروز شایسته است که یک اشارهی کوتاهى به زندگى امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) بشود، براى درس گرفتن، این بزرگوار که دوران امامتشان حدود هجده سال طول کشید، یک الگوى کامل براى تلاش و مبارزه و مجاهدتِ خستگیناپذیر و پُر از مشکلات براى اشاعهی دین حق و کلمهی حق و راه انداختن جریان فکرى درست در دنیاى آن روز بودند. این چیزى که امروز ملّت ایران براى آن تلاش میکند -یعنى زنده کردن سخن حق در دنیاى مادّىِ غرق در فساد و فرهنگ منحطّ گمراهکنندهی امروزى- آن کارى است که امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) یکتنه به کمک معدودى از اصحاب، در دنیاى بزرگِ آن روزِ اسلام انجام میداد. این همان راه است و همان کار است و این وظیفهی ما است.
درست است که تبلیغات جهانى بر روى اشاعهی فرهنگ انقلابى اسلام، جنجال راه انداختهاند و آن را بهعنوان صدور انقلاب -با معناى غلطى که از صدور انقلاب میکردند- مورد تهاجم تبلیغاتى قرار دادند؛ چند سال است همهی رسانهها در سرتاسر عالم روى این نکته و کلمه تکیه میکنند که جمهورى اسلامى درصدد صدور انقلاب است؛ البتّه از جمله خباثتى که نشان میدهند در اینجا است که صدور انقلاب را به معناى صدور موادّ منفجره، ایجاد درگیرى در گوشهوکنار عالم و از این قبیل کارها معرّفى میکنند که این، مثل بقیّهی خباثتهاى تبلیغاتى دنیاى غرب یک ترفند رذیلانه است؛ [امّا] صدور انقلاب یعنى صدور فرهنگ انسانسازِ اسلام؛ صدور انقلاب یعنى صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهاى انسانى. ما افتخار میکنیم به این کار و انجام این وظیفه. این راه انبیا است و ما این راه را باید ادامه بدهیم.دنیاى غرب و سردمداران فرهنگ فاسدِ منحطّ غربى خجالت نمیکشند از اینکه فساد و فحشا و اعتیاد و انواع و اقسام بدبختیها و روسیاهیها را به سراسر عالم صادر کنند. این فرهنگ فحشائى که امروز متأسّفانه سراسر دنیا و بیش از همه، دنیاى فقیر جهان سوّم را فراگرفته، از کجا آمده؟ این یکى از صادرات فرهنگ غربى و تمدّن استعمارى و استکبارى است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهایى که امروز، بشریّت را در فشار گذاشته، همین اعتیادهاى خطرناکى که گریبان جوانها را در بسیارى از کشورهاى فقیر و عقبافتاده گرفته، اینها از کجا است؟ فرهنگ مصرفىِ غلطى که بر بسیارى از کشورهاى اسلامى و غیراسلامىِ جهان سوّم تحمیل شده، از کجا است؟
اگر شما وارد بازارهاى کشورهاى فقیرِ منطقهی خودمان -نفتخیز و غیرنفتخیز- بشوید، خواهید دید پروپاگاند (۲) و تبلیغات اجناس مصرفىِ زائدِ غیرلازمِ غربى، تمام فضاى زندگى اینها را پُر کرده. آیا بشر به این چیزها احتیاج داشت؟ کشورهاى تولیدکنندهی نفت، ثروت خدادادهی متعلّق به همهی مردم را که باید صرف عمران و آبادى کشورشان بشود دارند میدهند و در مقابل، وسایلى میگیرند که جز براى انحطاط و فساد زندگى، تأثیر دیگرى ندارد. اینها از کجا آمده؟ همهی اینها صادرات فرهنگ غربى است؛ صادرات اروپا و آمریکا به کشورهاى جهان سوّم است.
انواع و اقسام بدیها و فسادها و انحطاطها را آمریکا و اروپا و کشورهاى غربى و تمدّن غربى، در لابهلاى فراوردههاى خوبِ آن تمدّن -مثل صنعت و علم و تحقیق، چیزهاى خوبى که مال همهی بشریّت است، مال یک گروه خاصّى نیست- وارد کشورهاى جهان سوّم کردند، مردم را مبتلا کردند، جوانها را مبتلا کردند، دولتها را مبتلا کردند، ملّتها را ذلیل کردند، به خاک سیاه نشاندند؛ شرم هم نمیکنند، خجالت هم نمیکشند، صریحاً هم میگویند و افتخار میکنند به این صادرات پلید خودشان -صادرات فرهنگ غربى- به کشورها.
ما چرا باید از صادر کردن توحید، از صادر کردن اخلاق انبیا، از صادر کردن روح فداکارى و اخلاص، از صادر کردن تزکیهی اخلاقى به کشورهاى دیگر خجالت بکشیم؟ ما چرا باید شرم کنیم از اینکه غیرت را و حمیّت (۳) صحیح را و ایستادگى در مقابل قدرتهاى باطل را بهصورت یک درس عملى به ملّتهاى دیگر ارائه بدهیم و تعلیم بدهیم؟ ملّتها باور نمیکنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرتهاى استکبارى درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل خودمان را در اختیار افکار عمومى ملّتها نگذاریم؟ [اگر] صادر کردن انقلاب این است، بله، ما این انقلاب را صادر هم میکنیم. ما از اینکه اگر بتوانیم، توحید را و ترویج مکتب انبیا را و ارائهی روشهاى انسانىِ پاکیزه و طیّبوطاهر را و صبر را و مقاومت را و ایثار را به کشورهاى دیگر صادر کنیم، هیچ اِبائى نداریم. رسانههاى غربى که با پول صهیونیستها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره میشوند، میخواهند جنجال درست کنند و با هو و جنجال ما را از این حرف که انقلاب -یعنى فرهنگ انقلاب و مفاهیم انقلاب- باید صادر بشود، پشیمان کنند. اگر منظور این است که ما موادّ منفجره صادر میکنیم، این دروغ است؛ این کار را هم خود دستگاههاى پلیدِ خبیث استکبارى میکنند. سازمان جاسوسى آمریکا است که براى ساقط کردن دولتها وارد میشود، اسلحه میبرد، موادّ منفجره میبرد، نیرو میبرد، به ضدّانقلاب در کشورهاى انقلابى کمک میکند؛ این کار، کار آنها است. ما به هیچ کشورى موادّ منفجره نمیبریم؛ خرابکارى -که دون شأن ما و دور از شأن ما است- بههیچوجه به ما نمیچسبد. این تهمتهاى ناشایست، باب خودِ همان کسانى است که این تهمتها را به اسلام و جمهورى اسلامى میزنند. کیست که امروز به دولت غیرقانونى مستقرّ در شرق بیروت و همپیمان با اسرائیل و آمریکا (۴) سلاح میدهد، مهمّات میدهد، موشک میدهد براى کوبیدن مسلمانها؟ تروریسم کار آنها است؛ تروریسم کار آمریکا است. دولت آمریکا که میزند هواپیماى مسافربرى را با صدها سرنشین منهدم میکند تروریست است؛ (۵) دولت سعودى که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزى در حریم امن الهى با آن وضعیّت رقّتبار به شهادت میرساند تروریست است؛ (۶) اینها تروریستاند؛ تروریسم یعنى این. نامهایى از قبیل تروریسم -که شایستهی همان آدمهاى پست است که خودشان بزرگترین تروریستهاى دنیا هستند- از شأن جمهورى اسلامى و اسلام و شأن انقلابىِ جمهورى اسلامى و ملّت ایران، دور است. به این معنا نخیر، ما بههیچوجه [چنین کارهایى نمیکنیم]؛ هر کس بگوید خلاف گفته و دروغ گفته.امّا صدور انقلاب به معناى صادر کردن ارزشهاى انقلابى وظیفهی ما است؛ [اگر] نکنیم کوتاهى کردهایم. صدور انقلاب به معناى افشاگرى دربارهی مستبدها و ظالمهاى عالم تکلیف الهى ما است، باید بکنیم. جمهورى اسلامى و ملّت ایران و آن امام بزرگِ ما، آن شخصیّت عظیم عالیقدرى که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد، نشان دادند که همهی قدرتهاى بزرگ عالم هم براى مقابله با چنین عزم و ارادهی مُعْظم و پولادینى که اسلامى است و متعلّق به عموم ملّت است کوچکند. این راه ما است.
جمهورى اسلامى بحمدالله مستحکم است؛ پایههاى راسخ [دارد] و مهمترین پایهی این جمهورى و راسخترین عمود این خیمه، شما هستید: شما مردم، ملّت، این استحکام شما، این ارادهی شما، این آگاهى شما، این آمادگى شما. هر دولتى این عامل را داشته باشد، آسیبناپذیر است. البتّه این عامل هم آسان به دست نمیآید؛ مفت به دست نمیآید. تا نظام بر اساس یک عقیدهی مستحکم و یک ایمان صادقانه بنا نشده باشد، مردم اینجور دلهایشان را به نظام نمیدهند. جلب دلهاى شما مردم از عهدهی انسان خارج است. این محبّت شما به امام را که امام به وجود نیاورده بود؛ این را خدا به وجود آورده بود؛ این کار خدا است. این اتّحاد و همبستگى شما و محبّت شما و خلوص شما و ایستادگى شما و وحدت کلمهی شما و این حضور قاطعى که دارید نشان میدهید، کار کسى نیست؛ هیچ کس نمیتواند بگوید این را من کردم، پیغمبر خدا هم نمیتوانست بکند؛ و خداى متعال به پیغمبرش فرمود که «لَو اَنفَقتَ ما فِى الاَرضِ جَمیعًا مآ اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم»؛ (۷) تو اگر همهی دنیا را هم خرج میکردى -که بعضى پول را حلّال مشکلات میدانند- نمیتوانستى اینطور دلها را به هم کلاف کنى و آنها را با هم متّحد و متّصل کنى، وَ لـّْکِـنَّ اللهَ اَلَّفَ بَیـنَهُم؛ (۸) این کار خدا است؛ آن روز هم کار خدا بود، در دوران اوج نهضت هم کار خدا بود، در دوران دهسالهی درخشان حیات مبارک امام عزیزمان هم کار خدا بود، امروز هم کار خدا است. و خدا با این ملّت است.اگر شما مردم اخلاص نداشتید، ایثار نداشتید، فداکارى نشان نداده بودید، خدا اینجور از شما حمایت نمیکرد. این هنر ایمان و عمل صالح است. هر جا ایمان و عمل صالح باشد، لطف خدا هست؛ مَن کانَ لِلهِ کانَ الله لَه. (۹) اینها که دروغ نیست؛ اینها واقعیّات عالم هستى است. وقتى یک ملّتى خودش را در خدمت خدا و اهداف الهى میگذارد، خدا هم تمام نیروهاى عالم طبیعت را در خدمت آن ملّت میگذارد؛ لطف خودش را شامل حال آنها میکند.
جنگ را خوب اداره کردید، خوب به پایان بردید؛ از امامتان خوب پشتیبانى کردید: به حرف او گوش دادید، دل او را شاد کردید و امام، راضى از این ملّت از دنیا رفت و به جوار الهى پیوست، این خیلى براى یک ملّت مهم است؛ مشکلات را در دوران دهسالهی حسّاس و مهمّ اوّلِ انقلاب، خوب تحمّل کردید؛ رشد و آگاهى و معرفت نشان دادید؛ بعد از ارتحال ملکوتى آن بزرگوار، خوب وفادارى نشان دادید؛ الان هم با مشتهاى پولادین خودتان خوب دارید توى دهن دشمن میزنید. اینها آن کارهایى است که عمل صالح ملّت ما به حساب میآید و خداى متعال براى اینها پاداش خواهد داد.فقط فراموش نکنیم که باید اینها را حفظ کنیم. یادمان نباید برود که دستگاه الهى، دستگاه بیحسابوکتابى نیست: با خدا باشیم تا پیروزى را همواره داشته باشیم؛ با خدا باشیم تا ملّت سربلند و آبرومندى در دنیا باشیم -وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین- (۱۰) که بحمدالله هستید و به فضل الهى همواره خواهید بود؛ انشاءالله.
برادران و خواهران! من عرض میکنم اوّلاً این وحدت کلمه و محبّت و الفت را حفظ کنید. شما بحمدالله ملّت بارُشدى هستید. شاید کمتر ملّتى در دنیا بشود پیدا کرد که در مجموع، از لحاظ رشد سیاسى مثل ملّت ما باشد. این وحدت کلمه را [حفظ کنید]. میدانید هم که راههاى از بین بردن وحدت چیست و دشمن چگونه وارد میشود؛ مقابله کنید. این حضور در صحنههاى انقلاب را و حمایت از نظام را حفظ کنید؛ این راز اصلى است. این احساس صاحبِ انقلاب و صاحبِ کشور بودن را -که همهی ملّت ما دارند- حفظ کنید. اگر اینها حفظ شد -که البتّه به فضل الهى خواهد شد- من عرض میکنم تمام قدرتهاى بزرگ از اینکه بتوانند به شما ضربه وارد بیاورند ناتوان و کوچکند، همهی توطئهها و کیدهاى عالم از اینکه بتواند بر این جمهورى خدشهاى وارد بیاورد ناتوان است، و تمام خیرات و برکات عالم انشاءالله به سمت این کشور و به سمت این ملّت سرازیر خواهد شد. این هم وعدهی الهى است: وَلَو اَنَّ اَهلَ القُریًّ ءامَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکّْتٍ مِنَ السَّمـاّْءِ وَ الاَرض؛ (۱۱) خداى متعال برکاتش را خواهد فرستاد. برکات الهى، هم برکات مادّى است، هم برکات معنوى است؛ و ملّت ایران انصافاً شایستهی این است که برکات مادّى و معنوى را با هم از پروردگار عالم بهعنوان پاداش بگیرد.خداوند انشاءالله به شما خیر بدهد. من از همهی برادران و خواهران عزیز، مجدّداً تشکّر میکنم. از مردم غیورِ مؤمنِ پیشتازِ قم، از مردم فداکارِ مبارزِ پُرسابقهی رفسنجان، از مردم کهنوج، از مردمى که از بابل تشریف آوردهاند، و از نقاط دیگر -اگر هستند که در ذهنم نیست- صمیمانه تشکّر میکنم. ما به همهی شما برادران و عزیزانى که با این اخلاص تشریف آوردهاید، ارادت داریم و افتخار میکنیم که در راه رضاى خدا و در کنار شما به سمت هدفهاى عالى اسلامى انشاءالله عمرمان را سپرى کنیم و پیش برویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
متقابلاً بنده هم تسلیت صمیمانهی برادرانهی خودم را به همهی شما برادران و خواهران عزیز که از راههاى دور، با صفا و محبّت و اخلاص طىّ طریق کردید و تشریف آوردید -بخصوص علماى محترم و روحانیّت معظّم و ائمّهی محترم جمعه و خانوادههاى عزیز شهیدان گرامى ما و همینطور به کسانى که این راه را با پاى پیاده طى کردند- عرض میکنم.
امروز شایسته است که یک اشارهی کوتاهى به زندگى امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) بشود، براى درس گرفتن، این بزرگوار که دوران امامتشان حدود هجده سال طول کشید، یک الگوى کامل براى تلاش و مبارزه و مجاهدتِ خستگیناپذیر و پُر از مشکلات براى اشاعهی دین حق و کلمهی حق و راه انداختن جریان فکرى درست در دنیاى آن روز بودند. این چیزى که امروز ملّت ایران براى آن تلاش میکند -یعنى زنده کردن سخن حق در دنیاى مادّىِ غرق در فساد و فرهنگ منحطّ گمراهکنندهی امروزى- آن کارى است که امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) یکتنه به کمک معدودى از اصحاب، در دنیاى بزرگِ آن روزِ اسلام انجام میداد. این همان راه است و همان کار است و این وظیفهی ما است.
درست است که تبلیغات جهانى بر روى اشاعهی فرهنگ انقلابى اسلام، جنجال راه انداختهاند و آن را بهعنوان صدور انقلاب -با معناى غلطى که از صدور انقلاب میکردند- مورد تهاجم تبلیغاتى قرار دادند؛ چند سال است همهی رسانهها در سرتاسر عالم روى این نکته و کلمه تکیه میکنند که جمهورى اسلامى درصدد صدور انقلاب است؛ البتّه از جمله خباثتى که نشان میدهند در اینجا است که صدور انقلاب را به معناى صدور موادّ منفجره، ایجاد درگیرى در گوشهوکنار عالم و از این قبیل کارها معرّفى میکنند که این، مثل بقیّهی خباثتهاى تبلیغاتى دنیاى غرب یک ترفند رذیلانه است؛ [امّا] صدور انقلاب یعنى صدور فرهنگ انسانسازِ اسلام؛ صدور انقلاب یعنى صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهاى انسانى. ما افتخار میکنیم به این کار و انجام این وظیفه. این راه انبیا است و ما این راه را باید ادامه بدهیم.دنیاى غرب و سردمداران فرهنگ فاسدِ منحطّ غربى خجالت نمیکشند از اینکه فساد و فحشا و اعتیاد و انواع و اقسام بدبختیها و روسیاهیها را به سراسر عالم صادر کنند. این فرهنگ فحشائى که امروز متأسّفانه سراسر دنیا و بیش از همه، دنیاى فقیر جهان سوّم را فراگرفته، از کجا آمده؟ این یکى از صادرات فرهنگ غربى و تمدّن استعمارى و استکبارى است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهایى که امروز، بشریّت را در فشار گذاشته، همین اعتیادهاى خطرناکى که گریبان جوانها را در بسیارى از کشورهاى فقیر و عقبافتاده گرفته، اینها از کجا است؟ فرهنگ مصرفىِ غلطى که بر بسیارى از کشورهاى اسلامى و غیراسلامىِ جهان سوّم تحمیل شده، از کجا است؟
اگر شما وارد بازارهاى کشورهاى فقیرِ منطقهی خودمان -نفتخیز و غیرنفتخیز- بشوید، خواهید دید پروپاگاند (۲) و تبلیغات اجناس مصرفىِ زائدِ غیرلازمِ غربى، تمام فضاى زندگى اینها را پُر کرده. آیا بشر به این چیزها احتیاج داشت؟ کشورهاى تولیدکنندهی نفت، ثروت خدادادهی متعلّق به همهی مردم را که باید صرف عمران و آبادى کشورشان بشود دارند میدهند و در مقابل، وسایلى میگیرند که جز براى انحطاط و فساد زندگى، تأثیر دیگرى ندارد. اینها از کجا آمده؟ همهی اینها صادرات فرهنگ غربى است؛ صادرات اروپا و آمریکا به کشورهاى جهان سوّم است.
انواع و اقسام بدیها و فسادها و انحطاطها را آمریکا و اروپا و کشورهاى غربى و تمدّن غربى، در لابهلاى فراوردههاى خوبِ آن تمدّن -مثل صنعت و علم و تحقیق، چیزهاى خوبى که مال همهی بشریّت است، مال یک گروه خاصّى نیست- وارد کشورهاى جهان سوّم کردند، مردم را مبتلا کردند، جوانها را مبتلا کردند، دولتها را مبتلا کردند، ملّتها را ذلیل کردند، به خاک سیاه نشاندند؛ شرم هم نمیکنند، خجالت هم نمیکشند، صریحاً هم میگویند و افتخار میکنند به این صادرات پلید خودشان -صادرات فرهنگ غربى- به کشورها.
ما چرا باید از صادر کردن توحید، از صادر کردن اخلاق انبیا، از صادر کردن روح فداکارى و اخلاص، از صادر کردن تزکیهی اخلاقى به کشورهاى دیگر خجالت بکشیم؟ ما چرا باید شرم کنیم از اینکه غیرت را و حمیّت (۳) صحیح را و ایستادگى در مقابل قدرتهاى باطل را بهصورت یک درس عملى به ملّتهاى دیگر ارائه بدهیم و تعلیم بدهیم؟ ملّتها باور نمیکنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرتهاى استکبارى درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل خودمان را در اختیار افکار عمومى ملّتها نگذاریم؟ [اگر] صادر کردن انقلاب این است، بله، ما این انقلاب را صادر هم میکنیم. ما از اینکه اگر بتوانیم، توحید را و ترویج مکتب انبیا را و ارائهی روشهاى انسانىِ پاکیزه و طیّبوطاهر را و صبر را و مقاومت را و ایثار را به کشورهاى دیگر صادر کنیم، هیچ اِبائى نداریم. رسانههاى غربى که با پول صهیونیستها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره میشوند، میخواهند جنجال درست کنند و با هو و جنجال ما را از این حرف که انقلاب -یعنى فرهنگ انقلاب و مفاهیم انقلاب- باید صادر بشود، پشیمان کنند. اگر منظور این است که ما موادّ منفجره صادر میکنیم، این دروغ است؛ این کار را هم خود دستگاههاى پلیدِ خبیث استکبارى میکنند. سازمان جاسوسى آمریکا است که براى ساقط کردن دولتها وارد میشود، اسلحه میبرد، موادّ منفجره میبرد، نیرو میبرد، به ضدّانقلاب در کشورهاى انقلابى کمک میکند؛ این کار، کار آنها است. ما به هیچ کشورى موادّ منفجره نمیبریم؛ خرابکارى -که دون شأن ما و دور از شأن ما است- بههیچوجه به ما نمیچسبد. این تهمتهاى ناشایست، باب خودِ همان کسانى است که این تهمتها را به اسلام و جمهورى اسلامى میزنند. کیست که امروز به دولت غیرقانونى مستقرّ در شرق بیروت و همپیمان با اسرائیل و آمریکا (۴) سلاح میدهد، مهمّات میدهد، موشک میدهد براى کوبیدن مسلمانها؟ تروریسم کار آنها است؛ تروریسم کار آمریکا است. دولت آمریکا که میزند هواپیماى مسافربرى را با صدها سرنشین منهدم میکند تروریست است؛ (۵) دولت سعودى که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزى در حریم امن الهى با آن وضعیّت رقّتبار به شهادت میرساند تروریست است؛ (۶) اینها تروریستاند؛ تروریسم یعنى این. نامهایى از قبیل تروریسم -که شایستهی همان آدمهاى پست است که خودشان بزرگترین تروریستهاى دنیا هستند- از شأن جمهورى اسلامى و اسلام و شأن انقلابىِ جمهورى اسلامى و ملّت ایران، دور است. به این معنا نخیر، ما بههیچوجه [چنین کارهایى نمیکنیم]؛ هر کس بگوید خلاف گفته و دروغ گفته.امّا صدور انقلاب به معناى صادر کردن ارزشهاى انقلابى وظیفهی ما است؛ [اگر] نکنیم کوتاهى کردهایم. صدور انقلاب به معناى افشاگرى دربارهی مستبدها و ظالمهاى عالم تکلیف الهى ما است، باید بکنیم. جمهورى اسلامى و ملّت ایران و آن امام بزرگِ ما، آن شخصیّت عظیم عالیقدرى که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد، نشان دادند که همهی قدرتهاى بزرگ عالم هم براى مقابله با چنین عزم و ارادهی مُعْظم و پولادینى که اسلامى است و متعلّق به عموم ملّت است کوچکند. این راه ما است.
جمهورى اسلامى بحمدالله مستحکم است؛ پایههاى راسخ [دارد] و مهمترین پایهی این جمهورى و راسخترین عمود این خیمه، شما هستید: شما مردم، ملّت، این استحکام شما، این ارادهی شما، این آگاهى شما، این آمادگى شما. هر دولتى این عامل را داشته باشد، آسیبناپذیر است. البتّه این عامل هم آسان به دست نمیآید؛ مفت به دست نمیآید. تا نظام بر اساس یک عقیدهی مستحکم و یک ایمان صادقانه بنا نشده باشد، مردم اینجور دلهایشان را به نظام نمیدهند. جلب دلهاى شما مردم از عهدهی انسان خارج است. این محبّت شما به امام را که امام به وجود نیاورده بود؛ این را خدا به وجود آورده بود؛ این کار خدا است. این اتّحاد و همبستگى شما و محبّت شما و خلوص شما و ایستادگى شما و وحدت کلمهی شما و این حضور قاطعى که دارید نشان میدهید، کار کسى نیست؛ هیچ کس نمیتواند بگوید این را من کردم، پیغمبر خدا هم نمیتوانست بکند؛ و خداى متعال به پیغمبرش فرمود که «لَو اَنفَقتَ ما فِى الاَرضِ جَمیعًا مآ اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم»؛ (۷) تو اگر همهی دنیا را هم خرج میکردى -که بعضى پول را حلّال مشکلات میدانند- نمیتوانستى اینطور دلها را به هم کلاف کنى و آنها را با هم متّحد و متّصل کنى، وَ لـّْکِـنَّ اللهَ اَلَّفَ بَیـنَهُم؛ (۸) این کار خدا است؛ آن روز هم کار خدا بود، در دوران اوج نهضت هم کار خدا بود، در دوران دهسالهی درخشان حیات مبارک امام عزیزمان هم کار خدا بود، امروز هم کار خدا است. و خدا با این ملّت است.اگر شما مردم اخلاص نداشتید، ایثار نداشتید، فداکارى نشان نداده بودید، خدا اینجور از شما حمایت نمیکرد. این هنر ایمان و عمل صالح است. هر جا ایمان و عمل صالح باشد، لطف خدا هست؛ مَن کانَ لِلهِ کانَ الله لَه. (۹) اینها که دروغ نیست؛ اینها واقعیّات عالم هستى است. وقتى یک ملّتى خودش را در خدمت خدا و اهداف الهى میگذارد، خدا هم تمام نیروهاى عالم طبیعت را در خدمت آن ملّت میگذارد؛ لطف خودش را شامل حال آنها میکند.
جنگ را خوب اداره کردید، خوب به پایان بردید؛ از امامتان خوب پشتیبانى کردید: به حرف او گوش دادید، دل او را شاد کردید و امام، راضى از این ملّت از دنیا رفت و به جوار الهى پیوست، این خیلى براى یک ملّت مهم است؛ مشکلات را در دوران دهسالهی حسّاس و مهمّ اوّلِ انقلاب، خوب تحمّل کردید؛ رشد و آگاهى و معرفت نشان دادید؛ بعد از ارتحال ملکوتى آن بزرگوار، خوب وفادارى نشان دادید؛ الان هم با مشتهاى پولادین خودتان خوب دارید توى دهن دشمن میزنید. اینها آن کارهایى است که عمل صالح ملّت ما به حساب میآید و خداى متعال براى اینها پاداش خواهد داد.فقط فراموش نکنیم که باید اینها را حفظ کنیم. یادمان نباید برود که دستگاه الهى، دستگاه بیحسابوکتابى نیست: با خدا باشیم تا پیروزى را همواره داشته باشیم؛ با خدا باشیم تا ملّت سربلند و آبرومندى در دنیا باشیم -وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین- (۱۰) که بحمدالله هستید و به فضل الهى همواره خواهید بود؛ انشاءالله.
برادران و خواهران! من عرض میکنم اوّلاً این وحدت کلمه و محبّت و الفت را حفظ کنید. شما بحمدالله ملّت بارُشدى هستید. شاید کمتر ملّتى در دنیا بشود پیدا کرد که در مجموع، از لحاظ رشد سیاسى مثل ملّت ما باشد. این وحدت کلمه را [حفظ کنید]. میدانید هم که راههاى از بین بردن وحدت چیست و دشمن چگونه وارد میشود؛ مقابله کنید. این حضور در صحنههاى انقلاب را و حمایت از نظام را حفظ کنید؛ این راز اصلى است. این احساس صاحبِ انقلاب و صاحبِ کشور بودن را -که همهی ملّت ما دارند- حفظ کنید. اگر اینها حفظ شد -که البتّه به فضل الهى خواهد شد- من عرض میکنم تمام قدرتهاى بزرگ از اینکه بتوانند به شما ضربه وارد بیاورند ناتوان و کوچکند، همهی توطئهها و کیدهاى عالم از اینکه بتواند بر این جمهورى خدشهاى وارد بیاورد ناتوان است، و تمام خیرات و برکات عالم انشاءالله به سمت این کشور و به سمت این ملّت سرازیر خواهد شد. این هم وعدهی الهى است: وَلَو اَنَّ اَهلَ القُریًّ ءامَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکّْتٍ مِنَ السَّمـاّْءِ وَ الاَرض؛ (۱۱) خداى متعال برکاتش را خواهد فرستاد. برکات الهى، هم برکات مادّى است، هم برکات معنوى است؛ و ملّت ایران انصافاً شایستهی این است که برکات مادّى و معنوى را با هم از پروردگار عالم بهعنوان پاداش بگیرد.خداوند انشاءالله به شما خیر بدهد. من از همهی برادران و خواهران عزیز، مجدّداً تشکّر میکنم. از مردم غیورِ مؤمنِ پیشتازِ قم، از مردم فداکارِ مبارزِ پُرسابقهی رفسنجان، از مردم کهنوج، از مردمى که از بابل تشریف آوردهاند، و از نقاط دیگر -اگر هستند که در ذهنم نیست- صمیمانه تشکّر میکنم. ما به همهی شما برادران و عزیزانى که با این اخلاص تشریف آوردهاید، ارادت داریم و افتخار میکنیم که در راه رضاى خدا و در کنار شما به سمت هدفهاى عالى اسلامى انشاءالله عمرمان را سپرى کنیم و پیش برویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. طلّاب، فضلا، ائمّهى جماعات، خانوادههاى شهدا، جانبازان، مسئولان، خواهران طلبهى جامعةالزّهرا، اصناف، هیئات مذهبى، جامعهى مدّاحان، مدیران و اعضاى انجمنهاى اسلامى کارخانهجات، شوراى اسلامى روستاها، فرهنگیان، انجمنهاى اسلامى دانشآموزان و شوراهاى محلّى شهر قم، امامجمعه، روحانیّون، مسئولان و اقشار مختلف مردم رفسنجان و کهنوج و گروهى از مردم امیرکلاى بابل در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، آیتالله محمّد یزدى (رئیس قوّهى قضائیّه) مطالبى بیان کرد.
۲) تبلیغات، تبلیغ
۳) مردانگى، مروّت
۴) اشاره به حکومت میشل عون -فرمانده ارتش لبنان- در سِمت ریاست جمهورى این کشور که مورد موافقت گروههاى مسلمان و ملّیّون قرار نگرفت و درنتیجه چندین ماه جنگ سختى بین دو قسمت بیروت، یعنى شرق مسیحىنشین و غرب مسلماننشین در گرفت. درحالىکه میشل عون بر شرق بیروت حکومت میکرد و خود را رئیسجمهور لبنان میخواند، مجلس این کشور به دنبال توافقنامهى طائف، رنه معوّض را به ریاست جمهورى لبنان برگزید.
۵) ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۸/۴/۱۱)، پىنوشت شمارهی ۵
۶) ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم (۱۳۶۸/۴/۱۱)، پىنوشت شمارهی۶؛ شایان ذکر است که بهمناسبت سالگرد این روز (هجدهم تیر) از سوى رهبر معظّم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای مجلس گرامیداشتى به مدّت سه شب در رثاى شهداى فاجعهى مکّهى مکرّمه در بیت ایشان برگزار شد.
۷) سورهى انفال، بخشى از آیهی ۶۳
۸) سورهى انفال، بخشى از آیهی ۶۳
۹) بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷؛ «هر که براى خدا باشد، خدا نیز با او است.»
۱۰) سورهى آلعمران، بخشى از آیهی ۱۳۹؛ «... و شما برترید، چنانچه مؤمن باشید.»
۱۱) سورهى اعراف، بخشى از آیهی ۹۶؛ «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان میگشودیم ...»