بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
از همهی شما برادران و خواهران که از نقاط مختلف کشور و از راههاى دور زحمت کشیدید و تشریف آوردید صمیمانه متشکّرم و این حادثهی مصیبتبارِ عظیم را به همهی شما تسلیت عرض میکنم. حقیقتاً نمیشود در این مصیبت بزرگ، کس خاصّى، جمع خاصّى را صاحبعزا دانست؛ بلکه ملّت ایران و امّت بزرگ اسلامى، همه در این مصیبت و در این حادثهی تلخ و دردناک صاحبعزا هستند و باید به همهی آنها تسلیت گفت.
آنچه امروز براى ما ملّت ایران بخصوص داراى اهمّیّت است، این است که ملّتهاى مسلمانِ دیگر و مستضعفین سراسر عالم -که آنها هم احساس میکنند یتیم شدهاند و داغدار و عزادار هستند- چشمشان به ما ملّت ایران است. یعنى هر حرکتى، هر سخنى، هر حادثهاى براى ملّت ما و بهوسیلهی ملّت ما، امروز در دنیاى اسلام یک انعکاس برجستهترى از همیشه دارد؛ اگرچه در این ده سال همیشه همینجور بوده: ملّتهاى مسلمان گوششان به ایران بوده است؛ مخصوصاً عناصر مؤمن و مبارز و روشنفکر و متعهّد در اکثر بلاد اسلامى و اقطار (۲) اسلامى منتظر بودهاند ببینند از ایران چه خبرى میرسد؛ چون حقیقتاً ایران و جمهورى اسلامى امّالقراى اسلام است. امّا در این روزهاى حسّاس، ملّتهاى مسلمانِ دیگر کشورها، بیشترْ چشمشان و گوششان دوخته به کشور ما است. میخواهند بدانند کانون مرکزى انقلاب اسلامى در چه وضعى است، مردم چه میگویند، چه احساس میکنند، چه تصمیم و ارادهاى دارند. لذا امروز حرکات ملّت ما و موضعگیریهاى شما مردم نسبت به همیشه تأثیر و اهمّیّتِ چند برابر دارد.
براى همین هم هست که بعد از وفات رهبر عظیمالشّأن ما (اعلى الله مقامه) -که استکبار جهانى و دشمنان کوچک و بزرگ ما در همه جاى دنیا چشم دوخته بودند تا شاید بتوانند سوءاستفادهاى بکنند- موضع ملّت ایران، همهی دشمنان را متحیّر کرد و امید را به دل دوستان ما که نگران بودند برگرداند. چون ضربهی شدید ناشى از فقدان امام عظیمالشّأن ما، براى مسلمانان و ملّتهاى مسلمان در سرتاسر دنیا یک ضربهی کارى بود، حقیقتاً آنها را دچار قَلَق (۳) و اضطراب کرد؛ یک مقدار بهخاطر اینکه امام را از دست داده بودند، یک مقدار بهخاطر نگرانى از سرنوشت انقلاب در جمهورى اسلامى. مسلمانها حقیقتاً نگران بودند؛ امّا موضع ملّت ایران، امید را به دلهاى مسلمانها در سرتاسر عالم برگرداند. امروز آنها احساس امید میکنند؛ یعنى همه فهمیدند که انقلاب در این کشور کاملاً ریشه دوانده؛ انقلاب دیگر در کشور ما و در میان ملّت ما چیزى نیست که با بادهاى مخالف تهدید بشود و تکان بخورد و این برمیگردد به ایمان شما مردم.من عرض میکنم، همچنان که در این مقطع حسّاس، آگاهى شما و ایمان شما و وفادارى شما نسبت به امام و نسبت به انقلاب توانست پیشبینیهاى دشمنان ما را به هم بزند، در آینده هم باید همینجور باشد؛ چون دشمن در تمام این هفتههاى معدودى که از وقوع حادثهی مصیبتبار فقدان امام عزیزمان میگذرد، دائماً بر روى حوادث ایران مشغول مطالعه است. از خبرهایى که میدهند و تحلیلهایى که میکنند، این را میشود فهمید. تاکنون دشمن، امیدى براى خود مشاهده نمیکند. البتّه براى اینکه طرفدارانشان و مزدورانشان یکباره مأیوس نشوند، یک امیدهاى واهى و مبهمى را به آنها میدهند [و میگویند] این حرارت مردم و شور و هیجان مردم و وفادارى آنها مدّت زیادى طول نخواهد کشید یا اختلاف ایجاد خواهد شد -و از این قبیل حرفها- ولى خودِ این اظهارات دشمن هم براى ما مفید است؛ زیرا ما بخوبى احساس میکنیم که دشمن به چه چیزهایى امید بسته. معلوم میشود که دشمن به سرد شدن مردم، به مأیوس شدن مردم امید بسته.
مردم باید با تمام قدرت، امید نسبت به آینده را در خودشان حفظ کنند و در راه آن تلاش کنند. چرا باید ملّت ایران به آیندهی خود و به لطف الهى امیدوار نباشند؟ درحالیکه همهی آنچه در این ده سال بر ما گذشته، حاکى از لطف بیحدوحصر پروردگار است. امام عزیز و بزرگوارمان هم همین احساس را همیشه داشتند. در یکى از همین حوادث دو سه سال اخیر -که چیزى واقع شد، ایشان یک تصمیمى گرفته بودند- (۴) من خدمت امام عرض کردم که این تصمیمى که شما گرفتید، خیلى به نفع اسلام و جمهورى اسلامى تمام شد و کار خدا بود و ما آنوقت حدس نمیزدیم که این تصمیم اینقدر براى اسلام و براى جمهورى اسلامى مفید واقع بشود. ایشان فرمودند که گمان نکنید من قبلاً این چیزى را که اتّفاق افتاد پیشبینى کرده بودم؛ این کار خدا بود، این کمک خدا بود. بعد گفتند از اوّلِ این انقلاب تا حالا، مثل اینکه یک دست قدرتى دارد ما را در مراحل مختلف هدایت میکند. این برداشتِ امام بزرگوار ما بود و درست است. حقیقتاً انسان احساس میکند که دست قدرت پروردگار، این ملّت را و مسئولان را هدایت میکند و کمک میکند و پیش میبرد. لذا در آینده هم همینجور خواهد بود؛ چرا نباشد؟
منتها آن نکتهاى که من به شما برادران و خواهران عزیز عرض میکنم، این است که دست حمایت الهى بیدلیل از ملّتى حمایت نمیکند. علّت اینکه خداى متعال لطفش را شامل حال این ملّت کرده و آنها را هدایت میکند چیست؟ همین ایمان و عملى است که شما دارید، ملّت ایران دارند. ایمان و عمل وقتیکه در شخصى یا ملّتى به وجود آمد، خدا هم آنها را کمک خواهد کرد؛ و بحمدالله در ملّت ما هست، باز هم باید باشد و بنده مطمئنّم که در آینده هم خواهد بود.نکتهی دوّمى که مورد توجّه دوستان و دشمنان ما، هر دو، است -یعنى دشمنان از آن ناراحتند و دوستان نسبت به آن خوشحالند- همین وحدت عمومى قشرها و طبقات مردم و عامّهی مردم است. این یکجا قرار گرفتن عواطف و احساسات و ارادهی مردم، چیزِ بسیار باارزشى است. اینکه همهی آحاد ملّت در سرتاسر کشور، احساسشان، ایمانشان، محبّتشان، شعارشان یک چیز واحد است و چیزهاى کوچک، آنها را از هم جدا نمیکند، چیز بسیار باارزشى است؛ این را باید حفظ کرد.
و بنده بارها به جمعهایى که این روزها با من ملاقات کردهاند، عرض کردهام، به شما هم عرض میکنم: من آینده را بسیار خوب و روشن و امیدبخش و یقیناً بهتر از گذشتهی خودمان مشاهده میکنم؛ همانطورى که خداى متعال به پیغمبرش فرمود: وَ لَلأخِرَةُ خَیرٌ لَکَ مِنَ الاولیّْ؛ (۵) بعد از اینَت از پیش از اینَت بهتر خواهد بود. یعنى آن زحماتى که امام عزیزمان به پشتیبانى ملّت در طول این ده سال کشیدند، بذرى بوده که پاشیده شده؛ این بذر ثمر خواهد داد. آن سختیهایى که دست نیرومند امام، ما را از آنها عبور داد، دیگر تکرارشدنى نیست. و خداى متعال بر ما تفضّل کرد؛ با رهبر و قائد عظیمالشّأنى آنچنان نیرومند، آنچنان دلبسته و متّصل به خدا. خداى متعال، به رهبرى آن بزرگوار، ما را از قسمتهاى سختتر راه عبور داده؛ لذا آینده بسیار آیندهی خوب و امیدبخشى است.
مردم وظیفهی خودشان را بدانند: حضورشان در صحنه را حفظ کنند؛ آمادگى خودشان براى دفاع از انقلاب را در همهی میدانها حفظ کنند؛ این ارتباط و اتّصال محبّتآمیز میان خودشان و مسئولین را حفظ کنند؛ و بالاتر از همه، پیوند خودشان با خدا را که در طول این ده سال و قبل از آن، عامل اصلى براى پیروزیها بوده، حفظ کنند. عبودیّت الهى و عبودیّت در مقابل پروردگار و تسلیم در مقابل او و کار را براى رضاى خدا کردن، راز اصلى موفّقیّتهاى ملّت ما بود و امام ما که مظهر کامل این روحیه بود؛ این را باید حفظ کنیم. و مطمئنّاً فضل و لطف الهى با ما خواهد بود.من مجدّداً از همهی شما برادران و خواهران که زحمت کشیدید، این راههاى طولانى را طى کردید و تشریف آوردید، مخصوصاً از آقایان علماى محترم و ائمّهی محترم جمعه و خانوادههاى محترم شهدا و رزمندگان عزیز و فداکار صمیمانه تشکّر میکنم و خواهش میکنم هنگامى که به شهرها و مناطق خودتان برگشتید، سلام من را به مردم شهر و دیگر برادران و خواهرانى که در آنجا هستند برسانید. انشاءالله این پیمان ما و پیوند ما یک پیوند خدایى است؛ از خدا کمک خواهیم گرفت؛ به نام خدا حرکت خواهیم کرد و به هدفهاى الهى انشاءالله نائل خواهیم شد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
از همهی شما برادران و خواهران که از نقاط مختلف کشور و از راههاى دور زحمت کشیدید و تشریف آوردید صمیمانه متشکّرم و این حادثهی مصیبتبارِ عظیم را به همهی شما تسلیت عرض میکنم. حقیقتاً نمیشود در این مصیبت بزرگ، کس خاصّى، جمع خاصّى را صاحبعزا دانست؛ بلکه ملّت ایران و امّت بزرگ اسلامى، همه در این مصیبت و در این حادثهی تلخ و دردناک صاحبعزا هستند و باید به همهی آنها تسلیت گفت.
آنچه امروز براى ما ملّت ایران بخصوص داراى اهمّیّت است، این است که ملّتهاى مسلمانِ دیگر و مستضعفین سراسر عالم -که آنها هم احساس میکنند یتیم شدهاند و داغدار و عزادار هستند- چشمشان به ما ملّت ایران است. یعنى هر حرکتى، هر سخنى، هر حادثهاى براى ملّت ما و بهوسیلهی ملّت ما، امروز در دنیاى اسلام یک انعکاس برجستهترى از همیشه دارد؛ اگرچه در این ده سال همیشه همینجور بوده: ملّتهاى مسلمان گوششان به ایران بوده است؛ مخصوصاً عناصر مؤمن و مبارز و روشنفکر و متعهّد در اکثر بلاد اسلامى و اقطار (۲) اسلامى منتظر بودهاند ببینند از ایران چه خبرى میرسد؛ چون حقیقتاً ایران و جمهورى اسلامى امّالقراى اسلام است. امّا در این روزهاى حسّاس، ملّتهاى مسلمانِ دیگر کشورها، بیشترْ چشمشان و گوششان دوخته به کشور ما است. میخواهند بدانند کانون مرکزى انقلاب اسلامى در چه وضعى است، مردم چه میگویند، چه احساس میکنند، چه تصمیم و ارادهاى دارند. لذا امروز حرکات ملّت ما و موضعگیریهاى شما مردم نسبت به همیشه تأثیر و اهمّیّتِ چند برابر دارد.
براى همین هم هست که بعد از وفات رهبر عظیمالشّأن ما (اعلى الله مقامه) -که استکبار جهانى و دشمنان کوچک و بزرگ ما در همه جاى دنیا چشم دوخته بودند تا شاید بتوانند سوءاستفادهاى بکنند- موضع ملّت ایران، همهی دشمنان را متحیّر کرد و امید را به دل دوستان ما که نگران بودند برگرداند. چون ضربهی شدید ناشى از فقدان امام عظیمالشّأن ما، براى مسلمانان و ملّتهاى مسلمان در سرتاسر دنیا یک ضربهی کارى بود، حقیقتاً آنها را دچار قَلَق (۳) و اضطراب کرد؛ یک مقدار بهخاطر اینکه امام را از دست داده بودند، یک مقدار بهخاطر نگرانى از سرنوشت انقلاب در جمهورى اسلامى. مسلمانها حقیقتاً نگران بودند؛ امّا موضع ملّت ایران، امید را به دلهاى مسلمانها در سرتاسر عالم برگرداند. امروز آنها احساس امید میکنند؛ یعنى همه فهمیدند که انقلاب در این کشور کاملاً ریشه دوانده؛ انقلاب دیگر در کشور ما و در میان ملّت ما چیزى نیست که با بادهاى مخالف تهدید بشود و تکان بخورد و این برمیگردد به ایمان شما مردم.من عرض میکنم، همچنان که در این مقطع حسّاس، آگاهى شما و ایمان شما و وفادارى شما نسبت به امام و نسبت به انقلاب توانست پیشبینیهاى دشمنان ما را به هم بزند، در آینده هم باید همینجور باشد؛ چون دشمن در تمام این هفتههاى معدودى که از وقوع حادثهی مصیبتبار فقدان امام عزیزمان میگذرد، دائماً بر روى حوادث ایران مشغول مطالعه است. از خبرهایى که میدهند و تحلیلهایى که میکنند، این را میشود فهمید. تاکنون دشمن، امیدى براى خود مشاهده نمیکند. البتّه براى اینکه طرفدارانشان و مزدورانشان یکباره مأیوس نشوند، یک امیدهاى واهى و مبهمى را به آنها میدهند [و میگویند] این حرارت مردم و شور و هیجان مردم و وفادارى آنها مدّت زیادى طول نخواهد کشید یا اختلاف ایجاد خواهد شد -و از این قبیل حرفها- ولى خودِ این اظهارات دشمن هم براى ما مفید است؛ زیرا ما بخوبى احساس میکنیم که دشمن به چه چیزهایى امید بسته. معلوم میشود که دشمن به سرد شدن مردم، به مأیوس شدن مردم امید بسته.
مردم باید با تمام قدرت، امید نسبت به آینده را در خودشان حفظ کنند و در راه آن تلاش کنند. چرا باید ملّت ایران به آیندهی خود و به لطف الهى امیدوار نباشند؟ درحالیکه همهی آنچه در این ده سال بر ما گذشته، حاکى از لطف بیحدوحصر پروردگار است. امام عزیز و بزرگوارمان هم همین احساس را همیشه داشتند. در یکى از همین حوادث دو سه سال اخیر -که چیزى واقع شد، ایشان یک تصمیمى گرفته بودند- (۴) من خدمت امام عرض کردم که این تصمیمى که شما گرفتید، خیلى به نفع اسلام و جمهورى اسلامى تمام شد و کار خدا بود و ما آنوقت حدس نمیزدیم که این تصمیم اینقدر براى اسلام و براى جمهورى اسلامى مفید واقع بشود. ایشان فرمودند که گمان نکنید من قبلاً این چیزى را که اتّفاق افتاد پیشبینى کرده بودم؛ این کار خدا بود، این کمک خدا بود. بعد گفتند از اوّلِ این انقلاب تا حالا، مثل اینکه یک دست قدرتى دارد ما را در مراحل مختلف هدایت میکند. این برداشتِ امام بزرگوار ما بود و درست است. حقیقتاً انسان احساس میکند که دست قدرت پروردگار، این ملّت را و مسئولان را هدایت میکند و کمک میکند و پیش میبرد. لذا در آینده هم همینجور خواهد بود؛ چرا نباشد؟
منتها آن نکتهاى که من به شما برادران و خواهران عزیز عرض میکنم، این است که دست حمایت الهى بیدلیل از ملّتى حمایت نمیکند. علّت اینکه خداى متعال لطفش را شامل حال این ملّت کرده و آنها را هدایت میکند چیست؟ همین ایمان و عملى است که شما دارید، ملّت ایران دارند. ایمان و عمل وقتیکه در شخصى یا ملّتى به وجود آمد، خدا هم آنها را کمک خواهد کرد؛ و بحمدالله در ملّت ما هست، باز هم باید باشد و بنده مطمئنّم که در آینده هم خواهد بود.نکتهی دوّمى که مورد توجّه دوستان و دشمنان ما، هر دو، است -یعنى دشمنان از آن ناراحتند و دوستان نسبت به آن خوشحالند- همین وحدت عمومى قشرها و طبقات مردم و عامّهی مردم است. این یکجا قرار گرفتن عواطف و احساسات و ارادهی مردم، چیزِ بسیار باارزشى است. اینکه همهی آحاد ملّت در سرتاسر کشور، احساسشان، ایمانشان، محبّتشان، شعارشان یک چیز واحد است و چیزهاى کوچک، آنها را از هم جدا نمیکند، چیز بسیار باارزشى است؛ این را باید حفظ کرد.
و بنده بارها به جمعهایى که این روزها با من ملاقات کردهاند، عرض کردهام، به شما هم عرض میکنم: من آینده را بسیار خوب و روشن و امیدبخش و یقیناً بهتر از گذشتهی خودمان مشاهده میکنم؛ همانطورى که خداى متعال به پیغمبرش فرمود: وَ لَلأخِرَةُ خَیرٌ لَکَ مِنَ الاولیّْ؛ (۵) بعد از اینَت از پیش از اینَت بهتر خواهد بود. یعنى آن زحماتى که امام عزیزمان به پشتیبانى ملّت در طول این ده سال کشیدند، بذرى بوده که پاشیده شده؛ این بذر ثمر خواهد داد. آن سختیهایى که دست نیرومند امام، ما را از آنها عبور داد، دیگر تکرارشدنى نیست. و خداى متعال بر ما تفضّل کرد؛ با رهبر و قائد عظیمالشّأنى آنچنان نیرومند، آنچنان دلبسته و متّصل به خدا. خداى متعال، به رهبرى آن بزرگوار، ما را از قسمتهاى سختتر راه عبور داده؛ لذا آینده بسیار آیندهی خوب و امیدبخشى است.
مردم وظیفهی خودشان را بدانند: حضورشان در صحنه را حفظ کنند؛ آمادگى خودشان براى دفاع از انقلاب را در همهی میدانها حفظ کنند؛ این ارتباط و اتّصال محبّتآمیز میان خودشان و مسئولین را حفظ کنند؛ و بالاتر از همه، پیوند خودشان با خدا را که در طول این ده سال و قبل از آن، عامل اصلى براى پیروزیها بوده، حفظ کنند. عبودیّت الهى و عبودیّت در مقابل پروردگار و تسلیم در مقابل او و کار را براى رضاى خدا کردن، راز اصلى موفّقیّتهاى ملّت ما بود و امام ما که مظهر کامل این روحیه بود؛ این را باید حفظ کنیم. و مطمئنّاً فضل و لطف الهى با ما خواهد بود.من مجدّداً از همهی شما برادران و خواهران که زحمت کشیدید، این راههاى طولانى را طى کردید و تشریف آوردید، مخصوصاً از آقایان علماى محترم و ائمّهی محترم جمعه و خانوادههاى محترم شهدا و رزمندگان عزیز و فداکار صمیمانه تشکّر میکنم و خواهش میکنم هنگامى که به شهرها و مناطق خودتان برگشتید، سلام من را به مردم شهر و دیگر برادران و خواهرانى که در آنجا هستند برسانید. انشاءالله این پیمان ما و پیوند ما یک پیوند خدایى است؛ از خدا کمک خواهیم گرفت؛ به نام خدا حرکت خواهیم کرد و به هدفهاى الهى انشاءالله نائل خواهیم شد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. جمعى از مردم شهرهاى محلّات، دلیجان، نراق، دزفول، لارستان، بندرلنگه، لامرد، فلاورجان، قهدریجان، کلیشاد و اصناف شهررى و جهاد سازندگى میناب، به همراه ائمّهى جمعه، روحانیّون و نمایندگان این شهرها در مجلس شوراى اسلامى در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدطٰهٰ مقدّسى (امامجمعهى محلّات) مطالبى بیان کرد.
۲) کرانهها، سرزمینها
۳) بىقرارى، نگرانى
۴) ر.ک: بیانات در دیدار فرمانده و جمعى از پاسداران کمیتهى انقلاب اسلامى (۱۳۶۸/۳/۱۸)
۵) سورهى ضحىٰ، آیهی ۴