در این بخش از صفحهی ویژه سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالی، کلیدواژهها و مفاهیم اصلی مطرح شده در طول سفر به همراه «گزیده بیانات» مربوط به آن ارائه شده و به تدریج در طول سفر تکمیل خواهد شد. مخاطبان میتوانند در این بخش، در زمان کوتاهی، محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب را در طول سفر ملاحظه کنند.
مهمترین شاهد استحکام و پیشرفت جمهوری اسلامی
در مقابلهی با دشمنان، دست ما پر است. توانائیهای ما بالاست؛ نه به عنوان یک ادعا - نمیخواهیم رجز بخوانیم - بلکه اینها واقعیت دارد. مهمترین شاهد واقعیت این است که سی و سه سال است که مرتب دارند تیشه میزنند، سنگ میزنند، ضربه میزنند؛ اگر ما ضعیف بودیم، خب این درخت باید تا حالا خشک شده بود، باید تا حالا ساقط شده بود؛ چرا ده برابر رشد کرده است؟ چرا «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(2) شده است؟
امروز کشور در مقایسه با ده سال پیش، با بیست سال پیش، از لحاظ جایگاه علمی، جایگاه صنعتی، جایگاه اجتماعی، روحیهی مردم، بسیار پیشرفتهتر است؛ استحکام نظام، بسیار بیشتر است. خب، این دلیلِ چیست؟ این دلیلِ این است که یک نیروی درونیِ سازندهیِ حقیقی در این کشور وجود دارد که این بر همهی ترفندها و توطئهها و مشکلتراشیهای دشمن غلبه پیدا میکند؛ این امر واضحی است. پس دست ما پر است، پس ما توانائی داریم. ما میتوانیم به دست خودمان، این توانائی را از بین ببریم. اگر روحیهها را تضعیف کنیم، اگر امیدها را کم کنیم، اگر فرصتها را ضایع کنیم، اگر افق را به نظر جوانان خودمان - که امیدهای ما هستند - تیره و تار جلوه دهیم، ما به دست خودمان، خودمان را تضعیف کردهایم. نباید این کار را بکنیم؛ این دست ماست. همه مسئولند؛ منتها مدیران، مسئولان بخشهای گوناگون دولتی، مسئولیت بیشتری دارند.[1]
ملت ایران میتواند همه دشمنان را به زانو دربیاورد
من اگر بخواهم یک قضاوتی بکنم نسبت به این هدفی که گفته شد، قضاوت من قضاوت مثبت است. در طول دوران سی سالهی انقلاب، ما به طور مرتب پیشرفت کردهایم. البته فراز و فرود بوده است، تندی و کندی بوده است، ضعف و قوّت بوده است، اما هرگز پیشرفت کشور و ملت به سوی آن قلهی مورد نظر متوقف نشده است. ضعفهائی وجود داشته است؛ باید ملت، مسئولان و نخبگان - نخبگان سیاسی، نخبگان علمی، نخبگان روحانی - تصمیم بگیرند این ضعفها را برطرف کنند.
پیشرفت کشور را تسریع کنیم. امروز چه چیزهائی میتواند ما را موفق کند و چه چیزهائی میتواند برای ما مشکلات به وجود بیاورد؟ من یک مثالی بزنم: یک گروه کوهنورد را در نظر بگیرید که میخواهند خودشان را برسانند به قلهی برجستهی این کوه که دارای منافع است، دارای افتخار است. همّ آنها در درجهی اول، پیش رفتن و کار کردن و تلاش کردن است. البته در راه ممکن است مشکلاتی پیش بیاید، خطرهائی وجود دارد. آنچه برای آنها در درجهی اول ضروری است، عبارت است از اینکه تلاش کنند، کار کنند، تحرک داشته باشند، عزم راسخ داشته باشند، امید خود را از دست ندهند، نسبت به رسیدن به اهداف ناامید نشوند، صبر داشته باشند، برنامهریزی داشته باشند، هشیاری و آمادگی برای مواجههی با مشکلات داشته باشند. ممکن است در هر راهی مشکلات و خطرهائی پیش بیاید، که من اشاره خواهم کرد به آنچه که در سی سالهی انقلاب در مقابل مردم عزیز ما پیش آمده و مردم از این مشکلات عبور کردهاند. پس سازوبرگ اصلی این حرکت عظیم و بزرگ عبارت است از همین عزم راسخ، همین امید، همین کار و تلاش پیگیر، همین برنامهریزی، همین آمادگی و هشیاری. اگر این سازوبرگ اصلی وجود داشت، اگر این ارکان اصلی را دارا بود، این مجموعهای که دارد حرکت میکند - در مثال ما، کوهنوردان؛ و در واقعیت، ملت ایران - بر تمام مشکلات فائق میآید و میتواند همهی دشمنان خود را به زانو در بیاورد. اساس، این است. اگر این سازوبرگ وجود داشته باشد، هیچ مشکلی به معنای واقعیِ کامل، مشکل نیست؛ هیچ خطری خطر نیست. خطر واقعی چیست؟ خطر واقعی این است که ملت این سازوبرگ اصلی را از دست بدهد؛ یعنی روحیهی کار و تلاش را از دست بدهد، دچار تنبلی شود؛ روحیهی امید را از دست بدهد، دچار یأس شود؛ صبر و مقاومت را از دست بدهد، دچار شتابزدگی شود؛ برنامهریزی را فراموش کند، دچار بیبرنامگی و سردرگمی شود؛ اینها خطر است. اگر یک ملتی توانست این روحیهی برجستهی خود را که آمیختهای از امید و عزم و ایمان و تلاش و حرکت است، حفظ کند، هیچ مشکلی در مقابل او مشکل نیست.[2]
حرکتمان از اول انقلاب تا امروز سیر صعودی داشته است
حالا برگردیم صحنهی ایران عزیز و ملت بزرگ ایران را مشاهده کنیم. من مایلم آنچه را که میگویم، آنچه را که دربارهی آن فکر میکنم، منطبق با منطق باشد؛ نمیخواهیم حرف شعاری بزنیم. با لاف و گزاف گفتن در مسائل گوناگون، بخصوص در مسائل انقلاب، بنده موافق نیستم. ببینیم منطقی چیست، واقعیتها چیست.
ملت ایران یک عرصهی رویاروئی با یک مجموعهی دشمن دارد، دشمنی را هم آنها شروع کردند، در رأس دشمنها هم شبکهی خطرناک خبیث صهیونیستی است، که متأسفانه بعضاً دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا تحت تأثیر این شبکهاند. اینها از اول انقلاب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مخالفت کردند؛ کینهی این مردمی را که انقلاب کردهاند، به دل گرفتهاند؛ الان هم همین جور است. حالا در این صحنهی رویاروئی، یک طرف ملت ایران است، یک طرف هم برخی از قدرتهائی که کینهورزانه با ملت ایران دشمنی میکنند. وقتی عرصه را نگاه میکنیم، اگر یک نگاه به ملت عزیزمان بکنیم، میبینیم ملت ما دارای عزم است، دارای امید است، دارای استعداد برتر است، دارای نسل جوانِ پرانگیزه و پرتلاش است. این حضور نسل جوان، در همهی میدانها خودش را دارد نشان میدهد: در میدان علم، که امروز در دنیا به آن اعتراف میکنند؛ در میدان فناوری، در میدانهای گوناگون اجتماعی؛ آن وقتی که پیش آمد، در دفاع مقدس؛ امروز هم در آمادگیهای گوناگون. اینها را امروز ملت ایران دارد؛ چشمانداز بیست ساله را هم دارد، ابزارهای لازم برای حرکت به سمت جلو را هم دارد، منابع طبیعی هم دارد، معادن ارزشمند هم دارد.
آنچه را که در کشورمان از منابع اساسی در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلیای که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضی از منابع، در میان همهی کشورهای دنیا درجهی اوّلیم؛ مثل منابع انرژی - نفت و گاز - که امروز در میان همهی کشورهای دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست.
اقلیم ما اقلیم متنوعی است. کشور ما کشور وسیعی است. همه چیز، متناسب با نیازهای ما وجود دارد. طبیعتِ خوب داریم، معدنِ خوب داریم، مردمِ خوب داریم، استعدادِ خوب داریم، مسئولان دلسوز مردمی هم در سه قوه داریم، نیروهای مسلحِ پای کار و آماده و شجاع هم داریم، روحانیت فاضل و دلسوز و علاقهمند هم داریم، دانشگاهها و مدارس پر جمعیت هم داریم - چهار میلیون جمعیت دانشجو، و میلیونها جمعیت دانشآموز - اینها امکانات ماست، استعداد ماست؛ عزم و اراده و امید هم در ملت ما وجود دارد.
حرکتمان از اول انقلاب تا امروز سیر صعودی داشته است. نتیجهی این حرکتِ سیر صعودی هم پیشرفتی است که تا امروز حاصل شده است. آن مقداری که به تناسب سالها ما به دست آوردهایم، با توجه به دشمنیهائی که با ما شده است، برجسته است و پیشرفتها جلوی چشم همه است. در امور زیربنائی، کشور پیشرفت کرده است؛ در خدمات مردمی، کشور پیشرفت کرده است؛ در معنویات، کشور پیشرفت کرده است؛ در دانش و فناوری هم همین جور. زیربناهائی که ما در آنها برجسته و ممتاز هستیم، در درجهی اول عبارت است از ثبات سیاسی کشور. دولتهای گوناگونی سر کار آمدند، با وجود اختلاف نظرها و سلائق سیاسی، لیکن ثبات کشور از اول انقلاب تا امروز استمرار داشته است و کشور به سمت هدفها حرکت کرده است. منازعات و درگیریهای خطی و جناحی و سیاسی نتوانسته است ثبات سیاسی کشور را از بین ببرد؛ این مهمترین زیربناست.[3]
در مقابلهی با دشمنان، دست ما پر است. توانائیهای ما بالاست؛ نه به عنوان یک ادعا - نمیخواهیم رجز بخوانیم - بلکه اینها واقعیت دارد. مهمترین شاهد واقعیت این است که سی و سه سال است که مرتب دارند تیشه میزنند، سنگ میزنند، ضربه میزنند؛ اگر ما ضعیف بودیم، خب این درخت باید تا حالا خشک شده بود، باید تا حالا ساقط شده بود؛ چرا ده برابر رشد کرده است؟ چرا «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»(2) شده است؟
امروز کشور در مقایسه با ده سال پیش، با بیست سال پیش، از لحاظ جایگاه علمی، جایگاه صنعتی، جایگاه اجتماعی، روحیهی مردم، بسیار پیشرفتهتر است؛ استحکام نظام، بسیار بیشتر است. خب، این دلیلِ چیست؟ این دلیلِ این است که یک نیروی درونیِ سازندهیِ حقیقی در این کشور وجود دارد که این بر همهی ترفندها و توطئهها و مشکلتراشیهای دشمن غلبه پیدا میکند؛ این امر واضحی است. پس دست ما پر است، پس ما توانائی داریم. ما میتوانیم به دست خودمان، این توانائی را از بین ببریم. اگر روحیهها را تضعیف کنیم، اگر امیدها را کم کنیم، اگر فرصتها را ضایع کنیم، اگر افق را به نظر جوانان خودمان - که امیدهای ما هستند - تیره و تار جلوه دهیم، ما به دست خودمان، خودمان را تضعیف کردهایم. نباید این کار را بکنیم؛ این دست ماست. همه مسئولند؛ منتها مدیران، مسئولان بخشهای گوناگون دولتی، مسئولیت بیشتری دارند.[1]
ملت ایران میتواند همه دشمنان را به زانو دربیاورد
من اگر بخواهم یک قضاوتی بکنم نسبت به این هدفی که گفته شد، قضاوت من قضاوت مثبت است. در طول دوران سی سالهی انقلاب، ما به طور مرتب پیشرفت کردهایم. البته فراز و فرود بوده است، تندی و کندی بوده است، ضعف و قوّت بوده است، اما هرگز پیشرفت کشور و ملت به سوی آن قلهی مورد نظر متوقف نشده است. ضعفهائی وجود داشته است؛ باید ملت، مسئولان و نخبگان - نخبگان سیاسی، نخبگان علمی، نخبگان روحانی - تصمیم بگیرند این ضعفها را برطرف کنند.
پیشرفت کشور را تسریع کنیم. امروز چه چیزهائی میتواند ما را موفق کند و چه چیزهائی میتواند برای ما مشکلات به وجود بیاورد؟ من یک مثالی بزنم: یک گروه کوهنورد را در نظر بگیرید که میخواهند خودشان را برسانند به قلهی برجستهی این کوه که دارای منافع است، دارای افتخار است. همّ آنها در درجهی اول، پیش رفتن و کار کردن و تلاش کردن است. البته در راه ممکن است مشکلاتی پیش بیاید، خطرهائی وجود دارد. آنچه برای آنها در درجهی اول ضروری است، عبارت است از اینکه تلاش کنند، کار کنند، تحرک داشته باشند، عزم راسخ داشته باشند، امید خود را از دست ندهند، نسبت به رسیدن به اهداف ناامید نشوند، صبر داشته باشند، برنامهریزی داشته باشند، هشیاری و آمادگی برای مواجههی با مشکلات داشته باشند. ممکن است در هر راهی مشکلات و خطرهائی پیش بیاید، که من اشاره خواهم کرد به آنچه که در سی سالهی انقلاب در مقابل مردم عزیز ما پیش آمده و مردم از این مشکلات عبور کردهاند. پس سازوبرگ اصلی این حرکت عظیم و بزرگ عبارت است از همین عزم راسخ، همین امید، همین کار و تلاش پیگیر، همین برنامهریزی، همین آمادگی و هشیاری. اگر این سازوبرگ اصلی وجود داشت، اگر این ارکان اصلی را دارا بود، این مجموعهای که دارد حرکت میکند - در مثال ما، کوهنوردان؛ و در واقعیت، ملت ایران - بر تمام مشکلات فائق میآید و میتواند همهی دشمنان خود را به زانو در بیاورد. اساس، این است. اگر این سازوبرگ وجود داشته باشد، هیچ مشکلی به معنای واقعیِ کامل، مشکل نیست؛ هیچ خطری خطر نیست. خطر واقعی چیست؟ خطر واقعی این است که ملت این سازوبرگ اصلی را از دست بدهد؛ یعنی روحیهی کار و تلاش را از دست بدهد، دچار تنبلی شود؛ روحیهی امید را از دست بدهد، دچار یأس شود؛ صبر و مقاومت را از دست بدهد، دچار شتابزدگی شود؛ برنامهریزی را فراموش کند، دچار بیبرنامگی و سردرگمی شود؛ اینها خطر است. اگر یک ملتی توانست این روحیهی برجستهی خود را که آمیختهای از امید و عزم و ایمان و تلاش و حرکت است، حفظ کند، هیچ مشکلی در مقابل او مشکل نیست.[2]
حرکتمان از اول انقلاب تا امروز سیر صعودی داشته است
حالا برگردیم صحنهی ایران عزیز و ملت بزرگ ایران را مشاهده کنیم. من مایلم آنچه را که میگویم، آنچه را که دربارهی آن فکر میکنم، منطبق با منطق باشد؛ نمیخواهیم حرف شعاری بزنیم. با لاف و گزاف گفتن در مسائل گوناگون، بخصوص در مسائل انقلاب، بنده موافق نیستم. ببینیم منطقی چیست، واقعیتها چیست.
ملت ایران یک عرصهی رویاروئی با یک مجموعهی دشمن دارد، دشمنی را هم آنها شروع کردند، در رأس دشمنها هم شبکهی خطرناک خبیث صهیونیستی است، که متأسفانه بعضاً دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا تحت تأثیر این شبکهاند. اینها از اول انقلاب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مخالفت کردند؛ کینهی این مردمی را که انقلاب کردهاند، به دل گرفتهاند؛ الان هم همین جور است. حالا در این صحنهی رویاروئی، یک طرف ملت ایران است، یک طرف هم برخی از قدرتهائی که کینهورزانه با ملت ایران دشمنی میکنند. وقتی عرصه را نگاه میکنیم، اگر یک نگاه به ملت عزیزمان بکنیم، میبینیم ملت ما دارای عزم است، دارای امید است، دارای استعداد برتر است، دارای نسل جوانِ پرانگیزه و پرتلاش است. این حضور نسل جوان، در همهی میدانها خودش را دارد نشان میدهد: در میدان علم، که امروز در دنیا به آن اعتراف میکنند؛ در میدان فناوری، در میدانهای گوناگون اجتماعی؛ آن وقتی که پیش آمد، در دفاع مقدس؛ امروز هم در آمادگیهای گوناگون. اینها را امروز ملت ایران دارد؛ چشمانداز بیست ساله را هم دارد، ابزارهای لازم برای حرکت به سمت جلو را هم دارد، منابع طبیعی هم دارد، معادن ارزشمند هم دارد.
آنچه را که در کشورمان از منابع اساسی در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلیای که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضی از منابع، در میان همهی کشورهای دنیا درجهی اوّلیم؛ مثل منابع انرژی - نفت و گاز - که امروز در میان همهی کشورهای دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست.
اقلیم ما اقلیم متنوعی است. کشور ما کشور وسیعی است. همه چیز، متناسب با نیازهای ما وجود دارد. طبیعتِ خوب داریم، معدنِ خوب داریم، مردمِ خوب داریم، استعدادِ خوب داریم، مسئولان دلسوز مردمی هم در سه قوه داریم، نیروهای مسلحِ پای کار و آماده و شجاع هم داریم، روحانیت فاضل و دلسوز و علاقهمند هم داریم، دانشگاهها و مدارس پر جمعیت هم داریم - چهار میلیون جمعیت دانشجو، و میلیونها جمعیت دانشآموز - اینها امکانات ماست، استعداد ماست؛ عزم و اراده و امید هم در ملت ما وجود دارد.
حرکتمان از اول انقلاب تا امروز سیر صعودی داشته است. نتیجهی این حرکتِ سیر صعودی هم پیشرفتی است که تا امروز حاصل شده است. آن مقداری که به تناسب سالها ما به دست آوردهایم، با توجه به دشمنیهائی که با ما شده است، برجسته است و پیشرفتها جلوی چشم همه است. در امور زیربنائی، کشور پیشرفت کرده است؛ در خدمات مردمی، کشور پیشرفت کرده است؛ در معنویات، کشور پیشرفت کرده است؛ در دانش و فناوری هم همین جور. زیربناهائی که ما در آنها برجسته و ممتاز هستیم، در درجهی اول عبارت است از ثبات سیاسی کشور. دولتهای گوناگونی سر کار آمدند، با وجود اختلاف نظرها و سلائق سیاسی، لیکن ثبات کشور از اول انقلاب تا امروز استمرار داشته است و کشور به سمت هدفها حرکت کرده است. منازعات و درگیریهای خطی و جناحی و سیاسی نتوانسته است ثبات سیاسی کشور را از بین ببرد؛ این مهمترین زیربناست.[3]
برای مطالعه بیشتر: بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۹۱/۰۵/۰۳