بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
صمیمانه متشکّرم از همهی برادران و خواهران که از راههاى دور -با صمیمیّت و خلوص نیّت- اینجا تشریف آوردید و مجتمع شدید؛ بخصوص از این برادران پاکستانى؛ چه برادرانى که از سازمان دانشجویان امامیّه هستند و چه برادرانى که از تحریک نفاذ فقه جعفرى هستند. خداوند انشاءالله به همهی شما جزاى خیر بدهد و روح متعالىِ ملکوتى امام فقید عزیزِ محبوبمان را از شما راضى کند.
وقتى ما اعلام میکنیم که قاطعانه راه اماممان را دنبال خواهیم کرد، اوّلین تکلیف این است که ببینیم عناصر اصلى حرکت امام ما چه بود. چون این حرکتى که امام امّت از بیست و چند سال پیش شروع کرد و به توفیق الهى کار را به جایى رساند که اسلام را در دنیا عزیز کرد و مسلمین بهخاطر مسلمانى خودشان احساس عزّت کردند و نظامى و حکومتى و جامعهاى بر اساس اسلام به وجود آورد، این راه راهى طولانى و دشوار بود. پیمودن این راه شرایطى داشت و امام بزرگ ما چون حائز آن شرایط بود، توانست این راه را طى کند. خب، ما در اینکه میخواهیم آن راه را دنبال کنیم صادقیم، امّا آیا آن شرایط را هم در خودمان و براى خودمان تحصیل کردهایم یا نه؟ این مهم است. یقیناً امام با همان روحیهاى حرکت میکرد که پیغمبران حرکت میکردند؛ روش، روش پیغمبران بود؛ چون راه هم راه پیغمبران بود، چون هدفها هم هدفهاى پیغمبران بود، پس روش هم باید روش پیغمبران میبود و بود.
پیغمبران در راه دشوار خودشان یک چیزهایى را ملاحظه میکردند؛ از جمله، آن چیزى است که پیغمبر عظیمالشّأن الهى حضرت موسى به اصحاب خود و مؤمنینِ به خود توصیه کرد که قرآن از قول موسى نقل میکند: قالَ موسىّْ لِقَومِـهِ اسـتَعیـنوا بِاللهِ وَ اصـبِروِّا اِنَّـ الاَرضَ لِله یورِثُهـا مَن یَشـاّْءُ مِن عِبادِه وَ العـاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛ (۲) یعنى این دو عامل را باید رعایت کرد: اوّل صبر و استقامت، و دوّم استعانت به خدا و کمک گرفتن از خدا و تکیهی به خدا. این دو عامل حتماً لازم است؛ اگر نباشد، راه طى نخواهد شد. اگر امام نمیداشت، راه را نمیتوانست طى کند. اوّل: صبر و استقامت؛ بر مشکلات، بر سختیها، بر کمبودها، بر فشارها، بر طعنهی دشمن، بر شایعهپراکنى و شماتت انسانهاى پستْ در سطح عالم، بر همهی اینها باید صبر کرد. از دشمن نمیشود انتظار داشت که توطئه نکند، دشمنى نکند -او دشمن است، توطئه خواهد کرد، دشمنى خواهد کرد- این ما هستیم که باید در مقابل مشکلات و توطئههایى که دشمن سر راه ما میگذارد صبر کنیم؛ یعنى استقامت، یعنى پافشارى بر راه، خسته نشدن، کسل و ملول نشدن. این تکلیف اوّل؛ همهی ما، هر که هستیم، هر جا هستیم. و دوّم: استعانت به خدا، ایجاد رابطهی با خدا، کمک گرفتن از خدا، راه را راه خدا دانستن، حول و قوّهی الهى را از او خواستن، و براى خودْ حول و قوّهاى غیر از حول و قوّهی الهى قائل نبودن؛ اگر این باشد، که ملّت ما بحمدالله نشان دادند که اینها را دارند. مردم ما صبرشان و استقامتشان بر مشکلات را نشان دادند، استعانت به خدا و تکیه به لطف و تفضّل الهى را ثابت کردند -در همهی مراحل مبارزه و بعد از آن در همهی مراحل دوران انقلاب- و در این امتحان بزرگى هم که خدا براى ملّت ما پیش آورد یعنى فقدان رهبر عزیز و عظیممان، باز حقّاً و انصافاً نشان دادند و ثابت کردند که صبورند، که آگاهند، که بااستقامتند، که به خدا متوکّل و متّکیاند. این روحیه را باید حفظ کنیم.
یک جملهی دیگر اضافه کنم و آن این است که امام عظیمالشّأن ما امّت اسلامى را یکجا میدید. اینکه شما میبینید مردم پاکستان، مسلمانهاى آفریقا، مسلمانهاى مناطق عربى، مسلمانهاى آسیا -حتّى در اقصىٰ نقاط، مسلمانهاى اروپا- نسبت به انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى آنقدر احساس وابستگى میکنند و امام را پدر خودشان و رهبر خودشان میدانند -که بود- این بهخاطر همین است. امام منطقهاى فکر نمیکرد، داخل مرزها فکر نمیکرد؛ براى او اسلام مطرح بود هر جا که باشد، امّت اسلامى مطرح بود در هر گوشهی دنیا که زندگى کند. براى ما هم همینطور است؛ ما امّت اسلامى را با همان کلّیّت که در سرتاسر دنیاى اسلام و در سراسر جهان حضور دارند، معتبر و محترم میشماریم؛ به استحکام روابط برادرى بین مسلمانان معتقدیم. شما برادران پاکستانى و همهی برادران و خواهران مسلمان در سراسر عالم باید بدانند، راز عظمت مسلمانان، پیوند و اتّحاد آنها با یکدیگر است. و استعمار بزرگترین خیانتى که به اسلام کرد، همین ضربه زدن به یکپارچگى و وحدت مسلمانها بود. استعمار و حکّام فاسد -در دوران جدیدْ استعمار، در دورانهاى قبل هم دستگاههاى استبدادى و فسادهاى حکومتى- مسلمانها را تکّهتکّه کردند، خانهها را از هم جدا کردند، دلها را با هم نامهربان کردند؛ و ما رسالتمان و پیاممان و وظیفهی الهیمان این است که در مقابل آنچه استعمار انجام داد حرکت کنیم، دلهاى مسلمین را در سطح جهان به هم نزدیک کنیم. مصالح مسلمین، مصالح مشترک است، اگرچه حکومتهاى فاسد نخواهند، اگرچه دستنشاندههاى استعمار از این بترسند یا اِباء داشته باشند یا بهخاطر نقشههاى استکبار جهانى با آن مخالفت کنند. مسلمانان عالم باید زیر یک پرچم -که پرچم توحید و پرچم اسلام است- گرد بیایند، به هم کمک کنند و در شادى یکدیگر شاد باشند، در غم یکدیگر غمگین باشند. این پیام انقلاب ما است؛ حرکت امام بر همین مبنا بود؛ حرکت ما هم بر همین مبنا خواهد بود. البتّه خداى متعال هم کمک خواهد کرد.بنده به نوبهی خودم به همهی شما عزیزان -برادران، خواهران، داخل کشور، خارج، شهرها و نقاط مختلف و قشرهاى مختلف، مخصوصاً علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و روحانیّون، طلّاب عزیز و رزمندگان- صمیمانه این مصیبت بزرگ را تسلیت عرض میکنم. از خداى متعال براى همهی شما صبر و اجر و هدایت الهى را مسئلت میکنم. خداوند انشاءالله به همهی ما و شما توفیق بدهد تا وظایفى را که بر عهده داریم انجام بدهیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
صمیمانه متشکّرم از همهی برادران و خواهران که از راههاى دور -با صمیمیّت و خلوص نیّت- اینجا تشریف آوردید و مجتمع شدید؛ بخصوص از این برادران پاکستانى؛ چه برادرانى که از سازمان دانشجویان امامیّه هستند و چه برادرانى که از تحریک نفاذ فقه جعفرى هستند. خداوند انشاءالله به همهی شما جزاى خیر بدهد و روح متعالىِ ملکوتى امام فقید عزیزِ محبوبمان را از شما راضى کند.
وقتى ما اعلام میکنیم که قاطعانه راه اماممان را دنبال خواهیم کرد، اوّلین تکلیف این است که ببینیم عناصر اصلى حرکت امام ما چه بود. چون این حرکتى که امام امّت از بیست و چند سال پیش شروع کرد و به توفیق الهى کار را به جایى رساند که اسلام را در دنیا عزیز کرد و مسلمین بهخاطر مسلمانى خودشان احساس عزّت کردند و نظامى و حکومتى و جامعهاى بر اساس اسلام به وجود آورد، این راه راهى طولانى و دشوار بود. پیمودن این راه شرایطى داشت و امام بزرگ ما چون حائز آن شرایط بود، توانست این راه را طى کند. خب، ما در اینکه میخواهیم آن راه را دنبال کنیم صادقیم، امّا آیا آن شرایط را هم در خودمان و براى خودمان تحصیل کردهایم یا نه؟ این مهم است. یقیناً امام با همان روحیهاى حرکت میکرد که پیغمبران حرکت میکردند؛ روش، روش پیغمبران بود؛ چون راه هم راه پیغمبران بود، چون هدفها هم هدفهاى پیغمبران بود، پس روش هم باید روش پیغمبران میبود و بود.
پیغمبران در راه دشوار خودشان یک چیزهایى را ملاحظه میکردند؛ از جمله، آن چیزى است که پیغمبر عظیمالشّأن الهى حضرت موسى به اصحاب خود و مؤمنینِ به خود توصیه کرد که قرآن از قول موسى نقل میکند: قالَ موسىّْ لِقَومِـهِ اسـتَعیـنوا بِاللهِ وَ اصـبِروِّا اِنَّـ الاَرضَ لِله یورِثُهـا مَن یَشـاّْءُ مِن عِبادِه وَ العـاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛ (۲) یعنى این دو عامل را باید رعایت کرد: اوّل صبر و استقامت، و دوّم استعانت به خدا و کمک گرفتن از خدا و تکیهی به خدا. این دو عامل حتماً لازم است؛ اگر نباشد، راه طى نخواهد شد. اگر امام نمیداشت، راه را نمیتوانست طى کند. اوّل: صبر و استقامت؛ بر مشکلات، بر سختیها، بر کمبودها، بر فشارها، بر طعنهی دشمن، بر شایعهپراکنى و شماتت انسانهاى پستْ در سطح عالم، بر همهی اینها باید صبر کرد. از دشمن نمیشود انتظار داشت که توطئه نکند، دشمنى نکند -او دشمن است، توطئه خواهد کرد، دشمنى خواهد کرد- این ما هستیم که باید در مقابل مشکلات و توطئههایى که دشمن سر راه ما میگذارد صبر کنیم؛ یعنى استقامت، یعنى پافشارى بر راه، خسته نشدن، کسل و ملول نشدن. این تکلیف اوّل؛ همهی ما، هر که هستیم، هر جا هستیم. و دوّم: استعانت به خدا، ایجاد رابطهی با خدا، کمک گرفتن از خدا، راه را راه خدا دانستن، حول و قوّهی الهى را از او خواستن، و براى خودْ حول و قوّهاى غیر از حول و قوّهی الهى قائل نبودن؛ اگر این باشد، که ملّت ما بحمدالله نشان دادند که اینها را دارند. مردم ما صبرشان و استقامتشان بر مشکلات را نشان دادند، استعانت به خدا و تکیه به لطف و تفضّل الهى را ثابت کردند -در همهی مراحل مبارزه و بعد از آن در همهی مراحل دوران انقلاب- و در این امتحان بزرگى هم که خدا براى ملّت ما پیش آورد یعنى فقدان رهبر عزیز و عظیممان، باز حقّاً و انصافاً نشان دادند و ثابت کردند که صبورند، که آگاهند، که بااستقامتند، که به خدا متوکّل و متّکیاند. این روحیه را باید حفظ کنیم.
یک جملهی دیگر اضافه کنم و آن این است که امام عظیمالشّأن ما امّت اسلامى را یکجا میدید. اینکه شما میبینید مردم پاکستان، مسلمانهاى آفریقا، مسلمانهاى مناطق عربى، مسلمانهاى آسیا -حتّى در اقصىٰ نقاط، مسلمانهاى اروپا- نسبت به انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى آنقدر احساس وابستگى میکنند و امام را پدر خودشان و رهبر خودشان میدانند -که بود- این بهخاطر همین است. امام منطقهاى فکر نمیکرد، داخل مرزها فکر نمیکرد؛ براى او اسلام مطرح بود هر جا که باشد، امّت اسلامى مطرح بود در هر گوشهی دنیا که زندگى کند. براى ما هم همینطور است؛ ما امّت اسلامى را با همان کلّیّت که در سرتاسر دنیاى اسلام و در سراسر جهان حضور دارند، معتبر و محترم میشماریم؛ به استحکام روابط برادرى بین مسلمانان معتقدیم. شما برادران پاکستانى و همهی برادران و خواهران مسلمان در سراسر عالم باید بدانند، راز عظمت مسلمانان، پیوند و اتّحاد آنها با یکدیگر است. و استعمار بزرگترین خیانتى که به اسلام کرد، همین ضربه زدن به یکپارچگى و وحدت مسلمانها بود. استعمار و حکّام فاسد -در دوران جدیدْ استعمار، در دورانهاى قبل هم دستگاههاى استبدادى و فسادهاى حکومتى- مسلمانها را تکّهتکّه کردند، خانهها را از هم جدا کردند، دلها را با هم نامهربان کردند؛ و ما رسالتمان و پیاممان و وظیفهی الهیمان این است که در مقابل آنچه استعمار انجام داد حرکت کنیم، دلهاى مسلمین را در سطح جهان به هم نزدیک کنیم. مصالح مسلمین، مصالح مشترک است، اگرچه حکومتهاى فاسد نخواهند، اگرچه دستنشاندههاى استعمار از این بترسند یا اِباء داشته باشند یا بهخاطر نقشههاى استکبار جهانى با آن مخالفت کنند. مسلمانان عالم باید زیر یک پرچم -که پرچم توحید و پرچم اسلام است- گرد بیایند، به هم کمک کنند و در شادى یکدیگر شاد باشند، در غم یکدیگر غمگین باشند. این پیام انقلاب ما است؛ حرکت امام بر همین مبنا بود؛ حرکت ما هم بر همین مبنا خواهد بود. البتّه خداى متعال هم کمک خواهد کرد.بنده به نوبهی خودم به همهی شما عزیزان -برادران، خواهران، داخل کشور، خارج، شهرها و نقاط مختلف و قشرهاى مختلف، مخصوصاً علماى اعلام و ائمّهی محترم جمعه و روحانیّون، طلّاب عزیز و رزمندگان- صمیمانه این مصیبت بزرگ را تسلیت عرض میکنم. از خداى متعال براى همهی شما صبر و اجر و هدایت الهى را مسئلت میکنم. خداوند انشاءالله به همهی ما و شما توفیق بدهد تا وظایفى را که بر عهده داریم انجام بدهیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. روحانیّون، ائمّهى جمعه، نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و مجلس خبرگان رهبرى، مسئولان، خانوادههاى شهدا، گروهى از ایثارگران و رزمندگان و جمعى از مردم شهرهاى قزوین و ورامین، بانوان حوزهى علمیّهى اصفهان، جمعى از اعضاى سازمان جوانان امامیّه و نهضت اجراى فقه جعفرى پاکستان، و جمعى از پاسداران و بسیجیان منطقهى دوّم دریایى (بوشهر) در این دیدار حضور داشتند. در ابتداى این دیدار، حجّتالاسلام سیّدمرتضىٰ محمودى (امامجمعهى ورامین) و نمایندهى مسلمانان پاکستان، مطالبى بیان کردند.
۲) سورهى اعراف، آیهی ۱۲۸؛ «موسى به قوم خود گفت: از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید، که زمین از آنِ خدا است؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، میدهد؛ و فرجام [نیک] براى پرهیزکاران است.»