بیانات در دیدار وزیر و مسئولان ارشد وزارت کشور و استانداران سراسر کشور

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

 از برادر عزیزمان جناب آقاى محتشمى و از همه‌ی شما برادران عزیز و زحمت‌کش صمیمانه تشکّر میکنم. حقیقتاً خیلى سخت است که ما وضعیّت جدید را ‌-یعنى خلأ امام عزیزمان را- در ذهنمان تصویر کنیم و آن را جا بیندازیم. حقیقتاً تا آنجایى که بنده با احساسم و با عقلم و با مشاهده‌ی جلوه‌هاى گوناگون وجود این مرد در طول این مدّت درک کردم، ارزیابى این ضایعه حقّاً و انصافاً میسور نیست. ضایعه، بسیار بزرگ، بسیار سنگین و بسیار خطیر است؛ اصلاً قابل مقایسه با آنچه در کشورهاى دیگر ما دیدیم ‌-که رهبران را از دست میدهند- نیست. بنده قضایاى مختلف این انقلابهاى زمان خودمان را که همه‌ی اینها رهبرانى داشتند و آنها را از دست دادند، خوانده‌ام، دیده‌ام؛ شماها هم لابد اینها را دیده‌اید، خوانده‌اید؛ آنچه امروز براى ما پیش می‌آید و این وزنه‌ی عظیمى که از انقلاب گرفته میشود، اصلاً قابل مقایسه با آنچه ما در جاهاى دیگر شناختیم و دیدیم نیست؛ ابعاد وجود امام!

 امام فقط یک رهبر سیاسى ‌-یک مقام در سلسله‌مراتب تشکیلات کشور- نبود؛ امام پشتوانه‌ی معنوى ما بود، پشتوانه‌ی روحى ما بود، مایه‌ی امید ما بود؛ اصلاً یک قلّه‌ی عظیمى بود که دائم میجوشید و سیراب میکرد و بهره‌مند میکرد؛ همه را، هر کسى را به ‌قدر خودش و ظرفیّتش. بنده هم به نوبه‌ی خودم به برادران عزیز تسلیت عرض میکنم و امیدوارم که همه‌ی ما با اوّلاً توکّل به خدا ‌-که واقعاً باید در این شرایط به خدا توکّل کرد، باید از خدا کمک خواست- ثانیاً با تدبیر و عقل و حکمت و صفا و همکارى حقیقى و واقعى با همدیگر، سعى کنیم این کمبود بزرگ را، این خلأ عظیم را به کمک الهى پُر کنیم.

 از لحاظ تشکیلات کشور، مسئله ترمیم شد. خب، این پیکره‌ی نظام جمهورى اسلامى، با انتخاب مجلس خبرگان کامل شد؛ (۲) امّا قضیّه به اینجا خاتمه پیدا نمیکند. من دوست دارم که در جمع شما برادران عزیز ‌-که با یکایک شماها تقریباً در سفرهاى مختلف راجع به مسائل گوناگون نشستیم و راجع به مردم، راجع به سیاست، راجع به کشور، راجع به انقلاب، راجع به وظایفمان در قبال انقلاب، زیاد حرف زدیم، صحبت کردیم و با نقطه‌نظرهاى همدیگر آشنا هستیم- عرض بکنم که امروز شما برادران عزیزِ استاندار و پیکره‌ی وزارت کشور با مدیریّت برادر عزیزمان جناب آقاى محتشمى، یک مسئولیّت سنگینى به عهده دارید و نقش بزرگى را هم میتوانید ایفا کنید؛ به اعتقاد من امروز این نقش را کمتر دستگاهى در جمهورى اسلامى میتواند ایفا کند؛ شما میتوانید.

 من قبلاً این را عرض بکنم که ارزیابى من از حادثه، همینى است که گفتم؛ حادثه را من بسیار بزرگ میدانم؛ خیلى بزرگ. اینکه شما دیدید خبرگزاری‌هاى خارجى و تحلیلگرها و مانند اینها، آن تحلیل‌ها را در روز اوّل کردند ‌-پیش‌بینى کردند که همه‌چیز تمام شد و رفت و مانند اینها- این تحلیل‌ها روى هوا نبود، یعنى ناشى از یک کار تبلیغاتىِ محض نبود، [بلکه] ناشى از یک محاسبه بود. البتّه در آن محاسبه، حقایق موجود در جامعه‌ی ما دیده نشده بود؛ کمااینکه غالباً در تحلیل‌هاى دیگران، ایمان مردم، شهادت‌طلبى مردم، ارتباط معنوى بین مسئولین و مردم، دشمنى مردم نسبت به استکبار و دشمن‌شناسى مردم دیده نشده بود، یعنى یک‌جانبه بود، امّا آن تحلیل‌ها ناشى از این بود که حقیقتاً فقدان حضرت امام را در انقلاب ما ‌-با یک ارزیابى نزدیک به واقع- ارزیابى میکردند. بنده هم حقیقتاً معتقدم که اگر ما بخواهیم این فقدان را ارزیابى کنیم و از برکات الهى و از معجزاتى که همیشه در سر راه انقلاب به ما کمک رسانده و توکّل به خدا و ایمان خودمان و ایمان به انسان و نیروهاى عظیم او ‌-که مخصوص مکتب ما است- چشم بپوشیم، همان‌جور باید قضاوت کنیم؛ یعنى حقیقتاً عظمت این حادثه، این است؛ این ارزیابى من است از حادثه.

 منتها در کنار این ‌-همان‌طور که عرض کردم- این عناصر را هم ما می‌بینیم، یعنى بنده به نقش انسان و اراده‌ی انسانى و قدرت انسان، ایمان زیادى دارم، این جزو اصول فکرى ما است. مال حالا هم نیست؛ این جزو آن اصولى است که ما در طول دوران انقلاب و در بررسى مسائل اسلامى به آن رسیدیم، آن را در عمل اجرا کردیم، از [اجراى] آن، آثار و نتایج آن را دیدیم؛ ایمان به اراده‌ی انسانى و اینکه اگر انسانهاى مؤمن اراده کنند و به دنبال اراده‌ی خود، نیروها را به کار بیندازند و عمل کنند، هیچ‌چیز نشدنى در دنیا نیست؛ یعنى میشود کوه‌هاى بزرگ را با اراده‌ی انسانى و ناشى از نیروهاى درونى انسان، از جا کند. و بعد از آن، یا نمیشود گفت بعد از آن [بلکه] در کنار آن، اعتقاد و ایمان و اطمینان به کمک الهى براى مردمى که راه بروند و حرکت کنند.بنابراین بنده در کنار آن ارزیابى، خوش‌بینى همیشگىِ خودم را نسبت به آینده‌ی انقلاب و آینده‌ی کشور و آینده‌ی این نظام و آنچه پیش خواهد آمد، با همان قوّت حفظ کردم؛ یعنى من یک ذرّه امروز احساس بدبینى و ضعف نمیکنم، بخصوص که این حرکت عظیم مردم، یک معجزه‌ی الهى را دارد نشان میدهد و ما را به نقش مردم و عظمت این نقش و تأثیر آن دارد آشنا میکند.

 حالا با توجّه به اینها، من دو سه مطلب را این روزها اساس کار میدانم که اگر بتوانیم آنها را تأمین کنیم، میتوانیم به کمک و مدد الهى امیدوار باشیم و فکر میکنم شما آقایان و وزارت کشور در سطح بالاتر، و شما [استانداران] در سطح استانها میتوانید اینها را تأمین کنید؛ یعنى در تأمین آن تأثیر داشته باشید:

 یکى همین حفظ روحیه‌ی مردم است. این نکته‌اى که آقاى محتشمى فرمودند که برادرها آنجا ماندید و علی‌رغم میلتان در مراسم تشییع و وداع و این چیزها نیامدید، این کاملاً درست است؛ بسیار خوب کارى کردید. همیشه خوف اصلى از این است که مأمورینى که در جاى خاصّى به آنها نیاز است، آنجا حضور نداشته باشند؛ مراکز استانها حقّاً و انصافاً مهم است و شما خوب کردید که ماندید؛ حالا هم به نظر من زودتر باید برگردید و آنجا حضور داشته باشید و بین مردم باشید و با روحانیّون و علما دائماً ارتباط داشته باشید، با ائمّه‌ی جمعه ارتباط داشته باشید؛ مراسم را در حدّى که متناسب با استاندار است، هدایت کنید؛ نه به معناى اینکه حالا در جزئیّات کارهایى که مردم میخواهند بکنند دخالتى انجام بگیرد؛ نه. خب این حرکت، حرکت مردمى است؛ لکن تسهیل کارها به‌طورى [باشد] که حضور استاندار در همه‌ی جوانب این حادثه ‌-که الان به دست مردم دارد اجرا میشود- محسوس باشد؛ یعنى معلوم بشود که استاندار نقش دارد، حضور دارد، در بهتر اجرا شدن مراسم تأثیر دارد. مردم امکانات میخواهند، بهشان داده بشود؛ ضایعات دارند، فوراً جبران بشود؛ به دستگاه‌ها براى تسهیل کارها ‌-رفت‌وآمدها، کارهاى اورژانسى، پشتیبانی‌ها و از این قبیل- دستور داده شود؛ خلاصه، استاندار بشود محور در کلّ استان تا مردم حضور استاندار را احساس کنند. بسیار لازم است که در این مراسم عظیمى که انجام میگیرد، استاندارها از فرصتهاى گوناگون استفاده کنند ‌-شما نماینده‌ی دولت هستید در آنجا- و این فرصت را پیدا کنید تا با مردم گاهى صحبت کنید، حرف بزنید، تسلّا بدهید، وعده بدهید ‌-نه وعده‌هاى آن‌چنانى، [بلکه] وعده‌ی به لطف الهى، به توکّل به خدا- تا مردم حضور دستگاه دولتى را که مظهرش در یک استان استاندار است ‌-من بارها گفته‌ام، شما مثل نخست‌وزیر استان و رئیس‌جمهور استان هستید- احساس کنند؛ این به حضور مردم کمک میکند. و دستگاه‌هاى گوناگون اعمّ از نیروهاى انتظامى و امنیّتى و غیره هم البتّه همواره با همفکرى شما، در این شوراى تأمین استانها ‌-که لابد در این روزها باید دائماً و به‌طور مستمرّ تشکیل بشود- کار خودشان را و تلاش خودشان را در آنجا به شما بگویند. این مسئله‌ی اوّل است که حضور شما میتواند حضور مردم را و امید مردم را و خوش‌بینى مردم را تا حدود زیادى تأمین کند؛ یعنى این تلاش شما را میخواهد. استاندار نباید از جریانات کنار بماند، در متن جریانها بایستى قرار داشته باشد. البتّه در سطح کشور و در خود تهران، وزارت کشور هم این نقش را میتواند داشته باشد و ایفا کند.

 مسئله‌ی دوّم مسئله‌ی وحدت است. این هیجان عظیم عمومى، زمینه‌ی خوبى شد براى اینکه ما بتوانیم به فضل پروردگار این بددلی‌ها و گله‌مندی‌ها و دودستگی‌هایى را که در غالب استانها متأسّفانه وجود دارد هموار کنیم. شما اگر در صحنه‌ی این حادثه‌ی بزرگ با ابتکار و عقل و حکمت به انگیزه‌ی رفع این مناقشات حرکت کنید، من خیلى [به رفع آنها] امیدوار هستم. بعضى جاها البتّه خیلى مشکلى ندارد، بعضى از استانها مسئله‌ی زیادى ندارد، لکن در بعضى از استانها واقعاً مسئله وجود دارد. حقیقتاً در دورانى که ما وزنه‌ی عظیم حضرت امام را نداریم، بیش از همه‌چیز بایست به یکپارچگى مردم بیندیشیم. این چیز بسیار مهمّى است؛ وَالّا اگر ما نتوانیم این انگیزه‌ها را در یک مجرا و در یک کانال به راه بیندازیم، انقلاب تهدید خواهد شد؛ حقیقتاً تهدید میشود. راه این را هم آقایان میدانند؛ همه جا هم یک نسخه‌ی واحدى ندارد؛ این‌جورى است. یک جاهایى با تماس شما با امام‌جمعه مسئله حل میشود؛ یک جاهایى با میانجیگرى شما بین چند تن از علما مسئله حل میشود؛ یک جا با کوتاه آمدن شما در مقابل یک کسى که یک مقدارى نگرانى از او دارید مسئله حل میشود. کوشش بشود که در تمام این مدّتى که مردم این شور و هیجان را دارند، براى ایجاد یک قاعده‌اى و یک پایه‌اى براى همدلى مردم کار بشود. این به اعتقاد من یکى از وظایف اصلى است که بایستى استاندارها ‌-که البتّه یکى از اطراف قضیّه هستند، همه‌ی کار هم دست استاندارها نیست- بتوانند ‌ان‌شاءالله‌ در این مسئله نقش ایفا کنند. در سطح کشور هم همین‌جور است.

 به اعتقاد بنده آن روزگارى که لازم باشد که افراد براى خاطر برخى از ملاحظات ‌-ملاحظات فکرى، ملاحظات سلیقه‌اى، ملاحظات عاطفى- نیروهاى خودشان را، حرف زدن را، شعار دادن را، زبان زدن را، براى ایجاد جدایى استخدام کنند، آن روزگار دیگر گذشته؛ یعنى امروز آن روزى است که همه بایستى از سلایق شخصى، از انگیزه‌هاى شخصى عبور کنند ‌-هرچه هم در گذشته بوده پشت سرشان بریزند و دیگر حتّى به آن نگاه نکنند- و زمینه‌ی یک همکارى عمومى را ‌ان‌شاءالله‌ فراهم بکنند.

 این چند ماه چند ماه حسّاسى است زیرا که انتخابات را در پیش داریم و همه‌پرسى قانون اساسى را در پیش داریم؛ (۳) تا دولت جدید سر کار بیاید و جا بیفتد و بخواهد کارها را به دست بگیرد و زمام مشکلات را به دست بگیرد و بخواهد حرکت بکند، یک مقدارى فاصله میشود. این پنج شش ماهى که ما در مقابل داریم، به اعتقاد من یک پنج شش ماه حسّاسى است که حدّاکثر عقل و حکمت را بایستى مسئولین کشور در این پنج شش ماه به خرج بدهند تا بتوانند ‌ان‌شاءالله‌ حرکت را به شکل آرام و صحیحى به سمت جلو هدایت کنند.

 بنده البتّه به وضع کلّى که نگاه میکنم و خبرهایى را که از خارج میرسد و اظهاراتى که میشود مشاهده میکنم، از آینده نگرانی‌اى ندارم؛ یعنى احساس میکنم که ملّت ایران بحمدا‌لله‌ آن رشد را امروز دارد که بتواند همان حرکتى را که آغاز کرده بود و امام رهنمودهایى براى ادامه‌ی آن حرکت دادند، تداوم ببخشد؛ یعنى دنیا این را پذیرفته و انقلاب به‌صورت یک حقیقت غیر قابل خدشه‌اى در ذهنیّت سیاسى عالم جا افتاده. امید به این داشتند که شاید از گوشه‌وکنار قضایا ‌-حالا یا از اظهارات یا از موضع‌گیری‌ها یا از بقیّه‌ی مسائل- یک چیزى را احساس کنند تا بتوانند بر اساس آن بگویند که انقلاب راهش را عوض کرد یا جهت‌گیری‌اش را عوض کرد؛ بحمدا‌لله‌ مأیوس شدند. من این یکى دو سه روزِ اخیر که خبرها را میبینم، این یأس را که در اخبار خبرگزاری‌ها و در اظهارات مقامات سیاسى کاملاً منعکس است، احساس میکنم. نخیر، راه روشن است، مستقیم است، ابزار کار براى حرکت کردن آماده است، و ملّت حقیقتاً هوشیارانه و پُرانگیزه در خدمت هدفهاى انقلاب هستند؛ این مشکلات جزئى و نارضایی‌هاى ناشى از برخى از مضیقه‌هایى که در بعضى از قشرها بود، الان به‌طور موقّت فراموش شده است؛ ما اگر تلاش کنیم، اگر خوب حرکت کنیم، اگر از این حادثه‌ی عظیمى که امید داشتند به شکست جمهورى اسلامى منتهى بشود حُسن استفاده را بکنیم، آنچه تصوّر میشد میتواند عامل شکست باشد، میتواند عامل تقدّم و پیشرفت باشد.و بزرگان همیشه همین‌جور هستند؛ یعنى مردان بزرگ و انسانهاى بزرگ، همه‌چیزشان در خدمت اهداف قرار میگیرد. امام حرکتش، سکونش، حرف‌زدنش، ورودش به ایران، مبارزات قبلی‌اش، مبارزات مستمرّ این ده‌ساله‌اش و همه‌ی خصوصیّاتش در خدمت اهداف انقلاب بود. در فقدان او ‌-که ضایعه‌اى غیر قابل مقایسه‌ی با هر ضایعه‌ی دیگر است- مثل اینکه با تفضّلات الهى، حوادث دارد در جهت انقلاب، انقلاب را پیش میبرد، ملّت را پیش میبرد. ببینید چه برکتى است! وَ جَعَلَهُ مُبارَکاً اَینَ ما کان؛ (۴) در یک جاى دیگر «وَجَعَـلَ‌نی مُبارَکًـا اَینَ ماکُنت»؛ (۵) وَسَلـّْمٌ عَلَیهِ یَومَ وُلِدَ وَ یَومَ یَموتُ وَ یَومَ یُبعَثُ حَیًّا، (۶) سلام بر ولادتش و سلام بر مرگش! همه‌ی خصوصیّات او مشمول سلام و برکت الهى و منشأ برکات الهى است. ببینید، این واقعیّتى است که وجود دارد. اگر ما نتوانیم از این واقعیّت استفاده کنیم، این ضعف ما است؛ باید جوابش را بدهیم. امیدواریم که ‌ان‌شاءالله‌ با همفکرى و همکارى برادران عزیز، استانداران سراسر کشور ‌-که شما هم به نوبه‌ی خود، مسئله را به فرماندارها منتقل میکنید- بشود راه را خوب و قوى ادامه داد و از تفضّلات الهى حدّاکثر استفاده را ‌ان‌شاءالله‌ کرد. انّه سمیع مجیب.

 خداى متعال یقیناً از بندگانى که در راه او حرکت کنند و با اخلاص گام بردارند حمایت خواهد کرد؛ من در این هیچ تردیدى ندارم. البتّه تضرّع و ابتهال به پروردگار را هم فراموش نباید بکنیم. قُل ما یَعبَؤُا بِکُم رَبّى لَو لا دُعآؤُکُم. (۷) بدون دعا و توجّه و توسّل به پروردگار هم نمیشود راه را پیش برد؛ و اعتقاد من این است که این بُعد از وجود امام، یکى از آن تعیین‌کننده‌ترین ابعاد بود براى موفّقیّتهاى امام؛ یعنى در کنار آن اراده و آن قاطعیّت ......

 
۱) این دیدار به‌مناسبت ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف) و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبرى انقلاب اسلامى صورت پذیرفت. در ابتداى این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدعلى‌‌اکبر محتشمى‌‌پور (وزیر کشور) مطالبی بیان کرد.
۲) ر.ک: پیام به ملّت ایران در آغاز مسئولیّت رهبرى (۱۳۶۸/۳/۱۸)، پى‌نوشت شماره‌ی ۱
۳) پنجمین دوره‌ى انتخابات ریاست جمهورى و همه‌پرسى قانون اساسى، قرار بود در بیست‌وهفتم مرداد سال جارى برگزار شود، امّا پس از انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور به رهبرى و لزوم انتخاب هرچه سریع‌تر رئیس‌جمهور، بنا بر اعلام وزارت کشور، مقرّر شد این دو انتخابات در روز جمعه ششم مرداد سال جارى برگزار شود.
۴) و هر جا که باشد، او را مبارک قرار داد. (برگرفته از قرآن کریم؛ سوره‌ى مریم، آیه‌ی ۳۱)
۵) سوره‌ى مریم، بخشی از آیه‌ی ۳۱؛ «و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته...»
۶) سوره‌ى مریم، آیه‌ی ۱۵؛ «و درود بر او، روزى که زاده شد و روزى که میمیرد و روزى که زنده برانگیخته میشود.»
۷) سوره‌ى فرقان، بخشى از آیه‌ی ۷۷؛ «بگو اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنائى به شما نمیکند...»