میل به رفتار های قبلیهای در میدان سیاست و اقتصاد
میل به رفتارهای قبیلهای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیلهای معنایش این است که تخطئه یا تأییدی که نسبت به کار کسی میکنم، ناشی نباشد از ماهیت عمل او؛ ناشی باشد از نحوهی ارتباط او با من. اگر از قبیلهی ما کسی کار خطائی انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبیلهی مقابل اگر همان کار را انجام داد، این قابل پیگیری و تعقیب میشود. کار خوب اگر از کسی که مربوط به قبیلهی ماست، انجام گرفت، قابل تحسین و تشویق باشد؛ اگر از قبیلهی دیگر بود، نه. رفتار قبیلهای این است. این رفتار، اسلامی نیست، انقلابی نیست. ما متأسفانه اینگونه رفتار را در میان خودمان داریم. نمیگویم همهگیر است، فراگیر است؛ اما وجود دارد.
میل به رفتارهای قبیلهای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیلهای معنایش این است که تخطئه یا تأییدی که نسبت به کار کسی میکنم، ناشی نباشد از ماهیت عمل او؛ ناشی باشد از نحوهی ارتباط او با من. اگر از قبیلهی ما کسی کار خطائی انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبیلهی مقابل اگر همان کار را انجام داد، این قابل پیگیری و تعقیب میشود. کار خوب اگر از کسی که مربوط به قبیلهی ماست، انجام گرفت، قابل تحسین و تشویق باشد؛ اگر از قبیلهی دیگر بود، نه. رفتار قبیلهای این است. این رفتار، اسلامی نیست، انقلابی نیست. ما متأسفانه اینگونه رفتار را در میان خودمان داریم. نمیگویم همهگیر است، فراگیر است؛ اما وجود دارد.
۱۳۹۰/۰۵/۱۶
اختلاف نظر داشتن، حتّی در مسائل دینی، گاهی موجب دعوا نیست. شما به فقهای اسلام نگاه کنید؛ یک فقیه در مسألهای رأیی دارد، فقیه دیگر صددرصد رأیش مخالف اوست؛ اما پشت سر هم نماز میخوانند؛ به هم اقتدا میکنند؛ یکدیگر را عادل میدانند. در مسائل، اینگونه باید حرکت کرد. اگر هوای نفس نباشد، اگر خودخواهی نباشد، اگر مصلحتِ قبیلهگرایی نباشد؛ مصلحت کشور، مصلحت نظام، آیندههای بلندمدّت مورد نظر باشد، این جنجالها و این مناقشهها چیزی نیست که دو گروه را، دو نفر را، دو انسان انقلابی را به جان هم بیندازد.
۱۳۷۸/۰۷/۰۹