سوره مبارکه نساء آیه ۷۹
ما أَصابَکَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَما أَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِکَ ۚ وَأَرسَلناکَ لِلنّاسِ رَسولًا ۚوَکَفیٰ بِاللَّهِ شَهیدًا﴿۷۹﴾
(آری،) آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، کافی است!
حقیقت شکر این است که انسان نعمت را از خدا بداند. نه اینکه به زبان بگوید؛ با همهی وجود باور کند که آنچه از نعمت در اختیار اوست، از سوی خداست. این طور نباشد که خیال کند، اوست که این نعمت را برای خود فراهم کرده است. این، جلب غضب و حرمان از نعمت الهی را فراهم خواهد کرد که «انما اوتیته علی علم». (۱) اگر بگویم که خودم این داناییها و این تمکّنها را به دست آوردهام، غلط است. قرآن اینطور میفرماید که «ما اصابک من حسنة فمن اللَّه»؛(۲) هر حادثهی نیکو که به شما میرسد، از خداست. «ما بکم من نعمة فمناللَّه»؛ (۳) هر نعمتی که دارید، از سوی خداست. در دعا هم به ما یاد دادهاند که به خدای متعال عرض کنیم: «ما بنا من نعمة فمنک وحدک لاشریک لک لا اله الّا انت»؛(۴) هر نعمتی که ما در اختیار داریم، از توست. حدّاکثر این است که ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا کنیم.
این شکر، چیز خیلی مهمی است. احساس اینکه نعمت از خداست، مشکلات را برطرف میکند، غرور و تفرعن و تفاخرِ به خاطر نعمت را از انسان میگیرد و انسان احساس میکند که هیچکاره است و آنچه که هست، متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. او داده است، از او باید خواست، از او باید طلبید، از او باید تداوم را توقّع کرد، به او باید پناه برد، به او باید متوسّل شد و پیش او باید تضرّع کرد. این راه درست است.(۵)
نواقص، ناشی از عملکرد ما است
آنچه که داریم، لطف خداست. باید از اسلام بیاموزیم و به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن به خود، مقدمهی لغزیدن، مقدمهی شکست خوردن است. آنچه که هست، از لطف و فضل خدا بدانیم: «ما اصابک من حسنة فمن اللَّه و ما اصابک من سیّئة فمن نفسک»؛ هرچه پیشرفت هست، هرچه توفیق هست، هرچه امکان خوب هست، از لطف خداست. هرچه نواقص اینجا و آنجا هست، ناشی از عملکرد ماست. مواظب عملکردمان باشیم.(۶)
امّت بزرگ اسلامی در طول قرنهای متمادی، چالشها و انحرافهایی داشته است. ما خود را از اسلام دور کرده و سرگرم چیزهایی کردیم که اسلام ما را از آن برحذر داشته بود. در طول این تاریخ طولانی، سرگرم جنگهای داخلی شدیم؛ به وسیلهی قدرتهای طاغوتی سرگرم شدیم. نتیجه این شد که امّت بزرگ اسلامی در طول قرنهای متمادی بعد از قرون اوّلیهی اسلام، نتوانست خود را به هدف و غایتی که پیغمبر اسلام و اسلامِ عزیز برای او پیشبینی کرده و در نظر گرفته بود، برساند. با اینکه خدای متعال ثروتهای مادّی زیادی را در کشورهای اسلامی ذخیره کرده و میتوانست وسیلهی پیشرفت ما باشد، اما در علم و صنعت و بسیاری از شاخصهای پیشرفت، جزو بخشهای عقبافتادهی عالم شدیم. این چیزی نبود که اسلام برای ما مقدّر کرده بود؛ این چیزی بود که عملِ بد و رفتار و غفلت ما مسلمانان برای ما پیش آورده بود: «ما اصابک من سیّئة فمن نفسک»؛ ما بودیم که بر اثر غفلتهایمان در طول زمان، خود را به این وضعیت دچار کردیم.(۷)
در ناکامیها اول خود را مقصر بدانیم
امّت بزرگ اسلامی در طول قرنهای متمادی، چالشها و انحرافهایی داشته است. ما خود را از اسلام دور کرده و سرگرم چیزهایی کردیم که اسلام ما را از آن برحذر داشته بود. در طول این تاریخ طولانی، سرگرم جنگهای داخلی شدیم؛ به وسیلهی قدرتهای طاغوتی سرگرم شدیم. نتیجه این شد که امّت بزرگ اسلامی در طول قرنهای متمادی بعد از قرون اوّلیهی اسلام، نتوانست خود را به هدف و غایتی که پیغمبر اسلام و اسلامِ عزیز برای او پیشبینی کرده و در نظر گرفته بود، برساند. با اینکه خدای متعال ثروتهای مادّی زیادی را در کشورهای اسلامی ذخیره کرده و میتوانست وسیلهی پیشرفت ما باشد، اما در علم و صنعت و بسیاری از شاخصهای پیشرفت، جزو بخشهای عقبافتادهی عالم شدیم. این چیزی نبود که اسلام برای ما مقدّر کرده بود؛ این چیزی بود که عملِ بد و رفتار و غفلت ما مسلمانان برای ما پیش آورده بود: «ما اصابک من سیّئة فمن نفسک»؛ ما بودیم که بر اثر غفلتهایمان در طول زمان، خود را به این وضعیت دچار کردیم.(۷)
ما هرگز منکر نیستیم که در نارسائیهای گوناگون و مشکلات فراوانی که بر سر راه جامعه و افراد پیش میآید، تقصیرهای شخصی و تقصیرهای اجتماعی، از درون وجود دارد؛ در این هیچ تردیدی نیست؛ کسی این را منکر نیست. «ما أصابک من حسنة فمن اللَّه و ما أصابک من سیئة فمن نفسک»؛ اینکه معلوم است. (۸) مصائب طبیعی، معلول و محصول عملکرد خود بشر است. اینها بلایی است که خود ما با کوتاهیها و سهلانگاریها برای خودمان درست میکنیم. اگر آن کسی که متکفّل ساختن خانهی زید و عمرو است، خود را مسؤول بداند و خوب، علمی و با دلسوزی کار کند، یا زلزله تلفاتی نخواهد داشت، یا اینقدر نخواهد داشت. نتیجهی کوتاهی این میشود که اینطور خسارت سنگین؛ از دست رفتن چندین هزار نفر، پیش میآید و داغش بر دل ملت میماند. (...) آنجایی که مسؤولیت و وظیفه به سراغ کسی آمد، خسارت کم میشود؛ اما آنجاییکه بیمسؤولیتی شود، مصیبت پیش میآید - «فبما کسبت ایدیکم»؛ (۹) «ما اصابک من سیّئة فمن نفسک» - و عدّهای از مردم بیگناه و مظلوم قربانی میشوند. بنابراین آحاد کسانی که در این زمینهها فعالیت دارند، مسؤولیت دارند و باید متوجّه این نکات باشند؛ خودشان خسارتها را کم کنند.(۱۰)
دشمن هم اگر ضربهای به ما زد و این ضربه کاری شد، این هم «من نفسک» است؛ در این شکی نیست. در جنگ احد هم که دشمن حمله کرد و ضربه زد، در حقیقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در اینکه بحثی نیست؛ منتها نکته این است که اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، باید نقش دشمن را ببیند. یکی از لوازم توجه و ملاحظه برای ضربه نخوردن، دیدن دشمنی است که میخواهد به ما ضربه بزند؛ از این ما را نباید غافل کنند.(۱۱)
دشمن هم اگر ضربهای به ما زد و این ضربه کاری شد، این هم «من نفسک» است؛ در این شکی نیست. در جنگ احد هم که دشمن حمله کرد و ضربه زد، در حقیقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در اینکه بحثی نیست؛ منتها نکته این است که اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، باید نقش دشمن را ببیند. یکی از لوازم توجه و ملاحظه برای ضربه نخوردن، دیدن دشمنی است که میخواهد به ما ضربه بزند؛ از این ما را نباید غافل کنند.(۱۱)
ما همیشه باید در ناکامیها در درجهی اول خود را مخاطب قرار دهیم. قرآن میفرماید: «ما اصابک من حسنة فمن اللَّه و ما اصابک من سیئة فمن نفسک» ما در درجهی اول باید خود را در همهی چیزهایی که به نظرمان ناکامی و بیتوفیقی میآید، مخاطب قرار دهیم؛ ولی بههرحال شکر الهی را با این همراه کنیم و اجر الهی را برای کاری که بهخاطر او انجام میگیرد، مسلّم بدانیم.(۱۲)
پینوشت:۱) قصص: ۷۸
زمر: ۴۹
۲) نساء: ۷۹
۳) نحل: ۵۳
۴) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۷۵. «اللَّهُمَ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یَخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لَا یُسْمَعُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَ الْفَرَجَ بَعْدَ الْکَرْبِ وَ الرَّخَاءَ بَعْدَ الشِّدَّةِ اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ» امام کاظم(علیهالسلام) بعد از نماز عصر اینگونه میفرمود:... خدایا همانا من از نفسی که سیر نمیشود و قلبی که خاشع نمیگردد و دانشی که سود نمیرساند و از نمازی که بالا نمیرود (پذیرفته نمیشود) و دعایی که شنیده نمیشود به تو پناه میآورم. بارالها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی میخواهم. خدایا هر نعمتی که در اختیار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش میکنم و به سوی تو باز میگردم (توبه میکنم).
۵) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس ۱۳۷۶/۰۳/۰۷۶) بیانات در دیدار سران و معتمدان عشایر کردستان ۱۳۸۸/۰۲/۲۴
۷) بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۲/۰۲/۲۹
۸) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
۹) شوری: ۳۰
۱۰) بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۸۲/۱۰/۱۸
۱۱) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
۱۲) بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت ۱۳۸۴/۰۵/۱۰