سال 1345 - یعنی درست سیویک سال قبل - در مسجد جامع این شهر جمعیت پرشور و مؤمنی جمع میشدند، تا در آن ایام اختناق مطلق، سخنانی را بشنوند. من روزها و شبهای ماه رمضان از تهران میآمدم و با این مردم حرف میزدم. البته پلیس و دستگاه امنیت آن رژیم اختناقی و خفقانبار و ضدّآزادی، اجازه ندادند که آن ماه رمضان به شکل مطلوب تمام شود، و جلسات را قطع کردند. من از آن وقت، مردم کرج و روحیهی کرج و نشاط و سرزندگی را در این شهر میشناختم؛ لذا تعجّبی نمیکنم.
بیانات در دیدار مردم کرج ۱۳۷۶/۰۷/۲۴