آداب تلاوت مجلسی را فرا بگیرید. فرض کنید عدهیی از این مردم و مسلمین حزباللَّه در جایی نشستهاند و از شما دعوت کردهاند که برایشان قرآن بخوانید. دأب و فکر من این است و میخواهم در جامعهی ما کاری بشود که برای قرّاء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلاً نیمساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشنوند و دلهایشان بلرزد و اشک بریزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند؛ ولی ما حالا قرآن کریم را فقط مقدمهی سخنرانی قرار دادهایم!
من در سالهای 51 و 52 و 53 در مشهد سخنرانی میکردم؛ میایستادم سخنرانی میکردم. بعد هم که حرف من تمام میشد، روی زمین مینشستم. سپس صندلی میگذاشتیم، تا قاری قرآن تلاوت کند. همین آقای فاطمی و بعضی از برادران دیگر، روی صندلی مینشستند و قرآن میخواندند. من میگفتم که حرف من مقدمهی تلاوت قرآن است. من ایستاده صحبت میکردم؛ اما صندلی بلند و قشنگی - مثل منبر - گذاشته بودیم و اینها روی آن مینشستند و بعد از صحبت من قرآن میخواندند؛ همان آیاتی که من قبلاً تفسیر کرده بودم. فکر من این است. من میگویم که در جامعه، قرآن اصل است.
بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن ۱۳۷۰/۰۱/۲۲
من در سالهای 51 و 52 و 53 در مشهد سخنرانی میکردم؛ میایستادم سخنرانی میکردم. بعد هم که حرف من تمام میشد، روی زمین مینشستم. سپس صندلی میگذاشتیم، تا قاری قرآن تلاوت کند. همین آقای فاطمی و بعضی از برادران دیگر، روی صندلی مینشستند و قرآن میخواندند. من میگفتم که حرف من مقدمهی تلاوت قرآن است. من ایستاده صحبت میکردم؛ اما صندلی بلند و قشنگی - مثل منبر - گذاشته بودیم و اینها روی آن مینشستند و بعد از صحبت من قرآن میخواندند؛ همان آیاتی که من قبلاً تفسیر کرده بودم. فکر من این است. من میگویم که در جامعه، قرآن اصل است.
بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن ۱۳۷۰/۰۱/۲۲