«مدح خورشید» تازهترین کتاب منتشر شده از سوی موسسه انقلاب اسلامی، گزیدهای از خاطرات حضرت آیتالله خامنهای درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) است.
این کتاب شامل بخشی از نکات و خاطرات آیت الله خامنهای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح (منتشر نشده) پس از رهبری است. نکته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است که هر یک از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیرهی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی که از دوره زمانی بهار ۵۸ تا شهریور ۸۸ را شامل میشود.
در ادامه و به مناسبت سالروز رحلت امام برشهایی از این کتاب برای اولین بار منتشر میشود:
تاکید امام بر عدم تفکیک دین از سیاست
من به یاد میآورم که در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شرکت در یک مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود که متن این نوع سخنرانیها را قبلا خدمت امام ارایه میدادم و میگفتم: «بنده این متن را آماده کردهام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان کنند. در مورد آن سخنرانی که قرار بود در جمعی از سران کشورها ـ که اکثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیهی تفکیکناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید! من ابتدا تعجب کردم که آخر این قضیه چه مناسبت دارد؟! اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف میدانستم آنچه را که خواستهاند، انجام دهم. خلاصه اینکه به قاعدهی یکی دو صفحه، قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را در متن سخنرانی گنجاندم. نهایت سعیام این بود که آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجستهای گنجانده شود. بعدها هر چه زمان گذشت به صحت نظر ایشان بیشتر معتقد شدم. همان وقت هم ـ بعد از آنکه سخنرانی انجام شد و برگشتم ـ به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملا درست بود.» تاکید مکرر امام به این خاطر بود که واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی کار شده است. (۱)
ایمان امام به توده مردم و نقش روحانیت
یک روزی بعد از یک سخنرانی که امام مبالغی صحبت کرده بودند، ما خدمتشان شرفیاب شدیم. حقیقت این است که آدم نگران است از اینکه امام زیاد و بلند و با شور و هیجان صحبت کنند. ایشان از یک بیماری قلبی تازه برخاستند و آدم نگران میشود، طبیعی است، همه هرکسی توجه پیدا کند نگران میشود. خدمتشان عرض کردیم که خوب است شما یک قدری این سخنرانیها، این صحبتها را کم کنید. لااقل اگر قرار است صحبت بفرمائید، طولانی صحبت نکنید، یک ربع ساعت مثلا. نه سه ربع ساعت و یک ساعت که گاهی دیده شده در همین اواخر ایشان فرمودند که من آرام صحبت میکنم. بعد فرمودند وقتی که عدهای از همین مردم، از همین عامهی مردم اینجا میآیند، من میتوانم نروم و برایشان صحبت نکنم. این ایمان به تودهی مردم است و بدانید که اگر این ایمان به تودهی مردم نبود این انقلاب حالا حالاها پیروز نشده بود. (۲)
پیروزی در انجام تکلیف
دیروز یکی از برادران عزیزی که در پاریس خدمت امام بودند برای من نقل میکردند. در پاریس خبرنگارها از امام پرسیدند شما چقدر امیدوار به پیروزی خودتان هستید؟ امام خطاب به خبرنگارها گفتند ما همین الان پیروزیم. این را امام در وضعی گفت که شاه هنوز امیدوار بود که کماندوهای امریکایی بریزند مردم را قتل عام کنند. احتمالش هم بود ممکن بود بکنند، در همان شرایط امام گفت ما پیروزیم. چرا پیروزیم؟ چون آن شخصی که تکلیفش را انجام داده و موفق شده که تکلیفش را انجام بدهد پیروز است. (۳)
تواضع و حیای امام در امور عاطفی و معنوی
شبی در یک جلسهی خصوصی با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان ]حضرت امام[ هم نشسته بود. یکی از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید؛ چند جملهای ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مرد با عظمتی که آنگونه اهل معنا و سلوک بود، در مقابل این جملهی ستایشگونهی کوتاه یک شاگردش ...آن چنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی این گونه متواضع و با حیا بود. (۴)
برای اطلاع بیشتر این صفحه را ببینید.
(۱)دیدار با روحانیون خوزستان در حوزه علمیه اهواز ۱۳۷۵/۱۲/۱۸ - کتاب «مدح خورشید».صفحه ۱۰۴
(۲)سخنرانی با عنوان مساله امامت پیشوایی (نیمه شعبان)۱۳۵۹/۴/۱۲- کتاب «مدح خورشید».صفحه ۲۰
(۳) بیانات در جمع امت شهیدپرور مشهد به مناسبت شهادت امام رضا(علیهالسلام) ۱۳۶۳/۹/۳ - «مدح خورشید».صفحه ۳۲
(۴) خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۸/۳/۱۴ – «مدح خورشید».صفحه ۱۱۷
این کتاب شامل بخشی از نکات و خاطرات آیت الله خامنهای در دوران پیش از رهبری ایشان و نیز دیدارهای غیر مشروح (منتشر نشده) پس از رهبری است. نکته حایز اهمیت درباره «مدح خورشید» این است که هر یک از این خاطرات، برای تبیین صفات و سیرهی عملی و سیاسیِ خاصی از حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است. خاطراتی که از دوره زمانی بهار ۵۸ تا شهریور ۸۸ را شامل میشود.
در ادامه و به مناسبت سالروز رحلت امام برشهایی از این کتاب برای اولین بار منتشر میشود:
تاکید امام بر عدم تفکیک دین از سیاست
من به یاد میآورم که در زمان ریاست جمهوری خود، قصد شرکت در یک مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسم من این بود که متن این نوع سخنرانیها را قبلا خدمت امام ارایه میدادم و میگفتم: «بنده این متن را آماده کردهام.» تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان کنند. در مورد آن سخنرانی که قرار بود در جمعی از سران کشورها ـ که اکثرشان هم غیر مسلمان بودند ـ ایراد شود، ایشان به من گفتند قضیهی تفکیکناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید! من ابتدا تعجب کردم که آخر این قضیه چه مناسبت دارد؟! اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف میدانستم آنچه را که خواستهاند، انجام دهم. خلاصه اینکه به قاعدهی یکی دو صفحه، قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را در متن سخنرانی گنجاندم. نهایت سعیام این بود که آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجستهای گنجانده شود. بعدها هر چه زمان گذشت به صحت نظر ایشان بیشتر معتقد شدم. همان وقت هم ـ بعد از آنکه سخنرانی انجام شد و برگشتم ـ به دوستانم گفتم: «این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملا درست بود.» تاکید مکرر امام به این خاطر بود که واقعا روی این قضیه، در طول زمان، خیلی کار شده است. (۱)
ایمان امام به توده مردم و نقش روحانیت
یک روزی بعد از یک سخنرانی که امام مبالغی صحبت کرده بودند، ما خدمتشان شرفیاب شدیم. حقیقت این است که آدم نگران است از اینکه امام زیاد و بلند و با شور و هیجان صحبت کنند. ایشان از یک بیماری قلبی تازه برخاستند و آدم نگران میشود، طبیعی است، همه هرکسی توجه پیدا کند نگران میشود. خدمتشان عرض کردیم که خوب است شما یک قدری این سخنرانیها، این صحبتها را کم کنید. لااقل اگر قرار است صحبت بفرمائید، طولانی صحبت نکنید، یک ربع ساعت مثلا. نه سه ربع ساعت و یک ساعت که گاهی دیده شده در همین اواخر ایشان فرمودند که من آرام صحبت میکنم. بعد فرمودند وقتی که عدهای از همین مردم، از همین عامهی مردم اینجا میآیند، من میتوانم نروم و برایشان صحبت نکنم. این ایمان به تودهی مردم است و بدانید که اگر این ایمان به تودهی مردم نبود این انقلاب حالا حالاها پیروز نشده بود. (۲)
پیروزی در انجام تکلیف
دیروز یکی از برادران عزیزی که در پاریس خدمت امام بودند برای من نقل میکردند. در پاریس خبرنگارها از امام پرسیدند شما چقدر امیدوار به پیروزی خودتان هستید؟ امام خطاب به خبرنگارها گفتند ما همین الان پیروزیم. این را امام در وضعی گفت که شاه هنوز امیدوار بود که کماندوهای امریکایی بریزند مردم را قتل عام کنند. احتمالش هم بود ممکن بود بکنند، در همان شرایط امام گفت ما پیروزیم. چرا پیروزیم؟ چون آن شخصی که تکلیفش را انجام داده و موفق شده که تکلیفش را انجام بدهد پیروز است. (۳)
تواضع و حیای امام در امور عاطفی و معنوی
شبی در یک جلسهی خصوصی با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان ]حضرت امام[ هم نشسته بود. یکی از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید؛ چند جملهای ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مرد با عظمتی که آنگونه اهل معنا و سلوک بود، در مقابل این جملهی ستایشگونهی کوتاه یک شاگردش ...آن چنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی این گونه متواضع و با حیا بود. (۴)
برای اطلاع بیشتر این صفحه را ببینید.
(۱)دیدار با روحانیون خوزستان در حوزه علمیه اهواز ۱۳۷۵/۱۲/۱۸ - کتاب «مدح خورشید».صفحه ۱۰۴
(۲)سخنرانی با عنوان مساله امامت پیشوایی (نیمه شعبان)۱۳۵۹/۴/۱۲- کتاب «مدح خورشید».صفحه ۲۰
(۳) بیانات در جمع امت شهیدپرور مشهد به مناسبت شهادت امام رضا(علیهالسلام) ۱۳۶۳/۹/۳ - «مدح خورشید».صفحه ۳۲
(۴) خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۸/۳/۱۴ – «مدح خورشید».صفحه ۱۱۷