مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه

عنوان: مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه
تاریخ: ۱۳۶۲/۰۲/۱۸
محل: تهران، حسینیه جماران
موضوع: مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه
مناسبت:  
حضار: اعضای شورای مرکزی کمیته‌های امداد امام در سراسر کشور
 

بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

وجود سپاه و کمیته امداد به برکت اسلام

قبلاً تشکر می‌‌کنم از آقایان علما و مؤمنین که در اینجا تشریف دارند و برای زیارتشان ما موفق شدیم. از اموری که باید توجه به آن کرد این است که انقلاب اسلامی یک نوآوردهایی دارد که سابقه ندارد.

بعد از انقلاب یک گروه‌هایی پیدا شدند و یک جمعیت‌هایی که نظیر اینها در تاریخ گمان ندارم سابقه داشته باشد. همین گروه امداد و کمیتۀ امداد، من نشنیده‌ام که در یک کشوری یک همچو کمیته‌ای باشد که همّتشان صرف رسیدگی به فقرا و مستمندان و دهقانانی که در دور افتادۀ شهرها قرار گرفته‌اند و محرومان جامعه و همین طور نهادهای دیگر از قبیل پاسدار، کمیته و امثال اینها، بسیج، اینها یک نوآوردهایی است که به برکت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پیدا شده است و بی‌سابقه است.

بیسابقه است که به مجرد اینکه انقلاب می‌شود یک عده‌ای به نام پاسدار، یک عده‌ای به نام کمیته، یک عده‌ای به نام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود مردم جوشش کنند؛ و بیسابقه است که در یک کشوری خود مردم و خود علما و مؤمنین یک کمیته‌ای به اسم کمیته‌ای برای امداد داشته باشند که همّشان این باشد که فقرا و مستمندان را در سراسر کشور رسیدگی کنند و امداد کنند. اینها برکات اسلام است و این گروههای عزیز و کمیته‌ها و همین طور این کمیتۀ امداد یک عمل بسیار لطیف ظریف شریف دارند که با این عمل ان شاء اللّه‌ می‌توانند ریشۀ فقر را از سرتاسر کشور به امداد ملت بزرگوار
ایران و به همت دولت بزرگوار ایران، این ریشه را از بیخ و بن بکنند. و عمل شما آقایان در سرتاسر کشور عمل بسیار شریف خداپسندی است که مورد عنایت خدای تبارک و تعالی خواهد بود. خداوند تبارک و تعالی به فقرا و به مستمندان و به محرومان آن قدر عنایت دارد که معلوم نیست به قشر دیگر این قدر عنایت داشته باشد.

محرومان و مستضعفان حامیان واقعی انقلاب و اسلام

و شما کاری را متکفل شدید و انجام کاری را به عهده گرفتید که مورد عنایت خاص خدای تبارک و تعالی است. و البته باید این توجه را به آقایان عرض کنم، گرچه خودشان توجه دارند که باید این عمل با یک ظرافتی انجام بگیرد که مستمندان، محرومان خیال نکنند که آنها از باب اینکه در صف پایین جامعه واقع شده‌اند مورد امداد واقع شده‌اند؛ آنها در صف مقدم جامعه‌اند. مستمندان و فقرا و دورافتاده‌ها در صف مقدم جامعه هستند، و همین‌ها و همین زاغه‌نشینان و همین حاشیه‌نشینان و همین محرومان بودند که این انقلاب را به ثمر رساندند. اینها بودند که از همه چیز خودشان در راه اسلام عزیز در رژیم سابق گذشتند و الآن همه مشغول‌اند. همین‌ها هستند که الآن در جبهه‌ها مشغول به فداکاری هستند، و جوانهای همین‌هاست که در سرتاسر کشور، داخل و در خارج کشور مشغول‌اند برای تأیید اسلام. و ملت شریف ایران قدر یک همچو جوانان و قدر یک همچو خانواده‌هایی که این جوانان را تحویل جامعه داده‌اند می‌داند؛ و عمده این است که در پیشگاه خدای تبارک و تعالی یک درخشندگی خاص این افراد دارند. اگر نبودند این محرومان جامعه که دلبستگی به این دنیا به آن طوری که بالاتری‌ها به خیال خودشان دارند، اگر نبود همت این محرومان و همت این روستائیان و همت این جنوب شهری‌ها، اگر نبود این، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات می‌توانستیم مقاومت کنیم. همۀ اینها از برکات اینهایی هستند که شما به امداد آنها برخاسته‌اید؛ و آنها لایق این هستند که ما با تواضع به خدمت آنها برویم و برای آنها خدمت کنیم؛ همۀ ما خدمتگزار آنها باید باشیم. آنها به ما منت دارند که ما را از این قیدی که ابرقدرت‌ها به دست و پای ما بسته بودند نجات دادند. آنها بر کشور ما منت دارند که اسلام عزیز را در این کشور حاکم کردند. ما و شما برای آنها کاری نمی‌کنیم، آنها ما را رساندند به آنجایی که بتوانیم در مقابل همۀ قدرت‌ها بایستیم و سرفراز باشیم که ما نه در طرف شرق هستیم و نه در طرف غرب هستیم و نه احتیاجی به وابستگی آنها داریم. ما یک ملت مستقل هستیم. یک کشور مستقل آزاد و سرفراز هستیم که تمام ریشه‌های فساد را کنده‌ایم، یا ان شاء اللّه‌ اگر یک ریشه‌های پوسیده‌ای هم مانده است می‌کنیم و این به برکت همین محرومان است. همین زاغه‌نشینانی که من یادم نمی‌رود که وقتی در تلویزیون دیدم از یک خانه‌ای از این زاغه‌ها یک عده‌ای پیرمرد و پیرزن و بچه و اینها بیرون آمدند و یکی از آنها پرسید که کجا می‌روید، گفتند می‌رویم تظاهر، تظاهرات. همین‌ها بودند که ناهار روزشان و شام شبشان را نداشتند، لکن با همت والای خودشان، با آن قدرت معنوی الهی خودشان در آن رژیم بیرون آمدند و شهید دادند و فاتح شدند، و در جمهوری اسلامی هم همینها هستند که پشتیبانی می‌کنند و در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها محکم ایستاده‌اند. البته همۀ قشرهای ملت باید ما بگوییم که اینها از مستضعفان بودند؛ برای اینکه دولت‌های قوی ما را به استضعاف کشیده بود و همۀ ملت‌های عالم را به استضعاف کشیدند. در زمان رژیم سابق همۀ قشرها در نظر آنها مستضعف بودند و باید فرمانبردار باشند؛ از قشر روحانی گرفته تا بازاری تا روستایی تا همۀ افرادی که سرتاسر کشور هستند. امروز همۀ اینها از آن قیدها آزاد شدند و برای خاطر همین که این محرومان و مستضعفان و دیگر قشرها قیام کردند، نهضت کردند و نترسیدند از هیچ چیز، و خدای تبارک و تعالی آنها را امداد کرد و به امدادهای غیبی و جلوه‌های معنوی و پشتیبانی حضرت ولی عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ ما را رسانده‌اند به اینکه آزاد شدیم. پس آنها به ما منت دارند و ما باید خدمت به آنها بکنیم؛ دولت باید خدمتگزار آنها باشد.

خدمت به محرومان، بزرگترین جهات معنوی

کسانی که دارای یک چیزهایی هستند که می‌توانند به اینها خدمت کنند اینها هم انصاف اقتضا می‌‌کند که خدمت کنند. و در این چیزی که در بانک ذکر کردند که قرار دادند به اینجا، خدمت کنند، که این خدمت برای آنها جاودان است و اموال برای آنها نمی‌ماند. آنچه که می‌ماند آن جهات معنوی است که انسان در کارش انجام می‌دهد. جهات معنوی، که یکی از بزرگترین جهات معنوی خدمت به خلق اللّه‌ است، خدمت به انسان‌های محروم است. این است که برای انسان جاودان می‌ماند و در عالم دیگر به درد انسان می‌خورد. اموالی که انسان بگذارد و برود به درد انسان نمی‌خورد. اموالی که پیش بفرستد به درد انسان می‌خورد. و امیدوارم که آنهایی که دارای یک مکنتی هستند توجه داشته باشند که به این مستمندان، که ولی نعمت ما هستند، رسیدگی کنند، و به این حساب که ذکر کردند کمک کنند تا اینکه ریشۀ این محرومیت ان شاء اللّه‌ به همت والای همۀ کشور و همۀ علما و غیر علما این ریشۀ فاسد از بین برود، و همۀ افراد این ملت یک زندگی متوسطی که باید داشته باشند، داشته باشند و با راحتی به خدمت به اسلام مشغول باشند.

رسیدگی ننمودن مدافعان حقوق بشر به جنایات صدام

و امیدوارم که ان‌شاء‌اللّه‌ آسیبی از ناحیۀ فاسدها به این کشور وارد نشود. و ملاحظه می‌کنید که مدتی است که دولت ایران از سازمان ملل خواسته است که نماینده‌ای بفرستند که این جنایاتی که این رژیم بعث ملحد به دزفول و سایر شهرهای ما، پلدختر و اینها وارد کرده‌اند، ملاحظه کنند، و اثری از این پیدا نشده است که تا حالا یک همچو کاری بکنند و توقع هم نیست که بکنند. آنها، وقتی که منافقین و امثال آنها یک مطلب دروغی می‌گویند که الآن روزی صدها نفر را در خیابان‌ها، بچه‌های کوچک را می‌کشند و در اوین چه می‌کنند و اینها، آنها مستندشان را قول یک دشمن اسلام قرار می‌دهند و هیاهو می‌کنند و اطلاعیه و اینها می‌دهند، لکن حاضر نیستند که یک نماینده بفرستند که ببینند اینها با این شهرهای ایران چه کردند، اینها با خوزستان چه کردند. اینهایی که می‌‌گویند که ما عرب هستیم و به اصطلاح غیرت عربی داریم، با این ملت عرب چه کردند، با این ملت مسلم چه کردند، با این کردها چه کردند. حاضر نیستند این کسانی که ادعای طرفداری از حقوق بشر می‌کنند، حاضر نیستند گوش کنند به حرف این مظلومانی که زیر ستم این ظالم‌ها به دستیاری امریکای جابر ظالم که تمام گرفتاری‌های ما با دست اوست، حاضر نیستند که رسیدگی کنند که چه شده است. از آن طرف برای ما اطلاعیه صادر می‌کنند و اعلامیه صادر می‌کنند و محکوم می‌کنند. و ما نه به آن محکومیتش ترتیب اثر می‌دهیم و نه به این نیامدن.

من ثانیاً از آقایان تشکر می‌‌کنم که در این خدمت بسیار شریف و بزرگ همت گماشتید. و برادران عزیز خودتان را که اینها در طول تاریخ، اینها محروم بودند، اینها مظلوم بودند، نگذارید که اینها باز محرومیت بکشند. در رژیم اسلامی نباید محرومیت بکشند اینها، باید نجات پیدا کنند اینها هم از محرومیت. و همت بزرگتان در این باشد که آن روستاهای دورافتاده‌ای که هیچ نداشتند در زمان سابق، و بحمداللّه‌ الآن بسیاری از کارها در آنجاها شده است، لکن همتتان در این باشد که به آنها بیشتر برسید و به آنها بیشتر خدمت کنید. خداوند تعالی همۀ شما را ان شاء اللّه‌ توفیق بدهد و دست ستمکاران را از سر مظلومان جهان قطع کند، و خدای تبارک و تعالی از نور هدایت خودش نصیب همۀ ما بفرماید.

والسلام علیکم و رحمة اللّه‌