|
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ضرورت بیداری و قیام ملتها در قبال جنایات قدرتها
روز قدس را باید مسلمانها زنده نگه دارند. من کراراً راجع به طمعهای اسرائیل تنبّه دادهام که اسرائیل اینطور نیست که اکتفا کند به آن زمینهایی که غصب کرده است. حالا دیدید که پایتخت خودش را در قدس قرار داده است و تمام این چیزهایی که از امریکا و از طرفدارهای حقوق بشر و از این محافل و مجالسی که در خارج هست، اینها تمام یک شعرهای غیر موزون است و لهذا، میبینید که انکار میکنند و اسرائیل هیچ اعتنا نمیکند. تنبّه میدهند، اسرائیل آنها را محکوم میکند. این برای آن است که مسئله، مسئلۀ جدّی نیست. اینطور نیست که امریکا جدّاً مخالف باشد با اینکه پایتخت اسرائیل در قدس باشد و معذلک اسرائیل بتواند یک همچو کاری بکند. اینها همه یک مانورهایی است که میدهند. یا مثلاً، مجالس حقوق بشر و مجالس دیگری که از همین ابواب هست در آنجا، در آن ممالک هست، اینها همه دستشان توی هم است و برای چاپیدن ما مسلمین و کسانی که در آسیا، در افریقا، در آنجاها هستند، و معالأسف، مسلمین متنبّه نمیشوند.
ملتها باید خودشان راجع به این مسائل قیام کنند. برای اینکه دولتها هم غالباً ـ الاّ کمی اگر باشد ـ آنها هم دستشان با همان ابر قدرتها توی هم است و لهذا، میبینید که اینطور جنایاتی که از امریکا واقع میشود، مسلمانها ـ یعنی، دولتهای اسلامی ـ هیچ از خودشان یک گرایشی نشان نمیدهند. گاهی هم اگر یکیشان یک چیزی بگوید، یک حرفی
است، بیش از یک حرف نیست. شما دیدید که امریکا با این جوانهای عزیز ما، با این دخترها، با این پسرها، با این دانشجوهای عزیز، چه رفتار وحشیانهای کرد، و آنها چه شجاعتی در مقابل پلیس امریکا از خود نشان دادند و در مقابل همۀ قدرتهایی که آنجا بود و همۀ پلیسها و همۀ دستگاههای انتظامی، اینها با مشت گره کرده ایستادند، تحمل کتکها را کردند، تحمل جنایتهای امریکا را کردند، لکن از آن مسئلهای که پیش آنها «مسئله» بود، اصلاً نگذشتند. مسلمین باید از این جوانها، از این جوانهایی که از ایران در خارج هست، چه در انگلستان و چه در اروپا و چه در امریکا هست، تنبّه پیدا کنند که باید چه کرد.ما دولتها را ازشان مأیوس هستیم، لکن ملتها میزانند. ملتها در مقابل این جنایتی که امریکا کرده است و اخیراً هم انگلستان نسبت به این جوانهای غیور ما، چه نشان دادند؛ چه عکسالعملی نشان دادند؟ اگر در بلادی باز عکسالعملی بود، از جوانهای ایرانی و گاهی هم از آنها بود. اما ملتها خیلی عکسالعملی نشان ندادند، این برای آن است که ملتهای اسلامی باز تنبّه به این پیدا نکردند که تعلیمات اسلام چیست.
اختلاف مسلمین منشأ گرفتاریهای آنان
اسلام همۀ مسلمانها را وادار میکند به اینکه با هم متفق باشید، اختلاف نداشته باشید، اگر اختلاف داشته باشید، فَشَل[۱]میشوید و رنگ و بویتان از بین میرود. و معالأسف، میبینیم که ما هر چه مصیبت پیدا کردیم، از سالهای طولانی تا حالا، از این اختلافاتی بوده است که در داخل خودمان بوده. دولتهایی که ـ دولتهای ممالک اسلامی، نه دولتهای اسلامی ـ من نمیتوانم بگویم دولت اسلامی. چطور من به دولت عراق بگویم «دولت اسلامی»؟ چطور من به دولت مصر بگویم «دولت اسلامی»؟ این دولتهایی که در ممالک اسلام هستند، اینها را میبینیم که بر ضد مسلمین، بر ضد این مسلمینی که الآن در ایران مقابل امریکا و مقابل شوروی ایستادهاند، آنها پایگاه درست میکنند برای امریکا
که بیا حمله کن به مسلمین. ما چطور میتوانیم امثال سادات[۲]را که پایگاه درست میکند و دعوت میکند از امریکا که هجوم کند به ایران و به مملکت اسلامی، چطور ما میتوانیم این را مُسلم بدانیم؟ و چطور میتوانیم ما عراق را، دولت عراق را مسلم بدانیم، در صورتی که اسلحه میفرستد به ایران، و دائماً ایران را مورد هجوم قرار میدهد، و برای امریکا کار میکند؟
من گمانم این است که امریکا، شوروی را هم بازی داده. شوروی الآن به عراق کمک میکند، در صورتی که عراق امریکایی است، نه شوروی. کمکها را از او میگیرد که به ایران صدمه وارد کند و راه را برای امریکا باز کند، نه اینکه بخواهد راه را برای شوروی باز کند. امریکا بازی داده این شوروی را. آنها اسلحه میدهند که برای امریکا کار کنند. آنها خیال میکنند این اسلحه را که میدهند به نفع شوروی است، و حال آنکه نیست به نفع شوروی.در هر صورت، مسلمین اگر با هم اتفاق پیدا بکنند و وحدت کلمه پیدا بکنند، نه قضیۀ قدس پیش میآید و نه قضایای افغانستان پیش میآید و نه قضایایی که برای مسلمین در جاهای دیگر پیش میآمد و پیش میآید، پیش میآید.
اقتدار و شکستناپذیری دولتها در همگامی با ملتها
باید تا کی ملتهای مسلم در غفلت باشند؟ چرا این ملتها در مقابل این ابرقدرتها قیام نمیکنند؟ ایران قیام کرد. الآن هم بیش از دو سال است ـ یا دو سال است ـ که میگذرد بر امر و تمام قدرتها هم مخالفت کردند. معذلک، ایران سر جای خودش هست و ایستاده است و ابداً اعتنا به این هیاهو نمیکند و همۀ کارهایی هم که آنها کردند فلج کرده؛ خوب همین کودتایی[۳]که تمام این دولتهای اطراف و آن دولتهای بزرگ دست در آن داشتند ولکن نتوانستند کاری بکنند. چرا؟ برای اینکه مسئله، مسئلۀ ملت است. اگر دولتِ شاه بود، کودتا میخواستند بکنند فوراً میشد؛ امریکا میخواست کودتا بکند فوراً میشد.
اما حالا مسئله، مسئلۀ ملت است؛ یعنی، اینطور نیست که دولت و ملت دوتا باشند، اینطور نیست که مثل دولت عراق باشد که ملت با او دشمن است، مثل دولت مصر باشد که ملت با او دشمن است. اینجا ملت اسلامی است که حکومتش اسلامی است و ملت با این حکومت موافقند. از این جهت، توطئهها را خود ملت به دست میآورد. خود این سربازها توطئههایی که در داخل سربازخانهها انجام میگیرد به دست میآورند و گزارش میدهند. پاسدارها همه دنبال این مطلب هستند که این توطئهها را خنثی کنند و خود ملت است که ناظر است، در همه جا ناظر است. الآن هم در همۀ اطراف، این جنایتکارها را به تدریج، پیدا میکنند و معرفی میکنند و خودشان میگیرند و تحویل میدهند. اگر دولتها بفهمند این معنا را که اگر اینها با ملت خودشان درست رفتار کنند و ملت همراه آنها باشد چه خواهد شد، اگر این خوفی که این ابرقدرتها ایجاد کردند در این دولتها بفهمند که در دولت ایران هم این اخافهها[۴]همیشه بوده است و حالا هم هست، لکن دولت فعلی ایران دیگر گوش به این حرفها نمیدهد. اگر بفهمند که طرفداری ملت از یک دولتی چه معنا دارد، بفهمند این معنا را که اگر ملتها را دلشان را به دست بیاورند و حکومت بشود ـ یک حکومتی که مال خود ملت باشد، از خود ملت جوشش کند و عقاید، عقاید اسلامی باشد، احکام، احکام اسلامی باشد و زیر سایۀ اسلام بخواهند زندگی بکنند ـ و ملتهایی که به اسلام عقیده دارند همراه آنها بشوند، آن وقت میفهمند که هیچ یک از دولتهای بزرگ نمیتوانند کاری انجام بدهند، چنانچه در اینجا نتوانستند. تا الآن دو مرتبه، سه مرتبه ـ به حسب ظاهر ـ هی قیام کردند یا[توطئه]کردند که کودتایی بکنند یا بریزند در ایران، لکن فَشَل شدند و دائماً هم درصدد هستند، نه این است که در صدد نیستند. لکن من مطمئنم و اطمینان میدهم به ملت خودمان که نمیتوانند کاری انجام بدهند.
ملت باید توجه داشته باشد که تا توجه به خدا دارد، تا توجه به اسلام دارد، تاخدمتگزار اسلام است، کسی نمیتواند به او آسیبی برساند، مگر که این حیثیت از دستشان برود. باید این جهت اسلامیت را حفظ کند. این ملیگراها و اینها که هی فریاد ملی، ملی میزنند، همینها هستند که بعضیشان در این کودتا هم دخالت داشتند، بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران. همینها هستند که بعضیشان به طوری که شواهد هست، دخالت در این امر داشتند. این جهات مختلفه، گروههای مختلفهای که در ایران هست و هی داد خلق را میزنند، و داد اینکه ما چطور هستیم، اینها هم همینهایند که در این مسائل دخالت داشتند. اینها هم همینهایند که میروند در امریکا این جوانهای عزیز ما که گرفتار هستند، همین اشخاص که دعوی خلقیت و ـ نمیدانم ـ چه میزنند، همینها آنجا میروند، به آنها میگویند: ای مرتجعین! اینها چه جمعیتهایی هستند؛ در داخل این کارها را میکنند، در خارج آن کارها را میکنند؟ تا ملتها بیدار نشوند و این ریشهها را نکَنند و تا یک دولتی که دولت اسلامی باشد به تمام معنا، دولتی باشد که متعهد باشد به احکام اسلام، دولتی باشد که غربزده نباشد، به اسلام گرایش داشته باشد، روی کار نیاید، ما باید باز همین گرفتاریها را داشته باشیم.
مجلس باید به تمام قوّهای که دارد و قوّۀ او از همه قوّهها بالاتر است ـ وتمام مسلمین واجب است بر آنها که پشتیبانی کنند از دولت و از ملت و از مجلس بالخصوص ـ باید با تمام معنا کوشش کند که افرادی که سر کار میآیند، نخستوزیر، سایر وزرا و سایر کسانی که کارهای مهم را دارند، از اشخاص مسلمان[باشند]متعهد، متوجه به کارهایی که در دنیا میشود، مدبّر، لکن متعهد به اسلام، متعهد به مکتب.
مکتب بزرگترین چیزی است که از برای ما مطرح است. نباید راجع به مکتب یک کلمهای کسی بگوید. اشتباه میکنند اگر میگویند مکتب چطور. تمام مقصد ما مکتب ماست و مسلمانهای ما برای مکتب ماست که اینطور قدرت دارند. و اینطور در مقابل دیگران میایستند. اگر چنانچه سایر ممالک اسلامی هم مکتب خودشان را حفظ کنند ـ این مکتب اسلام را ـ اگر مکتب اسلام را حفظ بکنند، مطمئن باشند که هیچ قدرتی به آنها آسیب نمیرساند. اگر ما مکتب خودمان را حفظ نکنیم ـ که یکی از تعلیمات مکتب ما این است که متفق با هم باشیم ـ هر یک از این گروهها یا هر یک از این افراد که بر ضد آن رفیق خودش یک کلمهای بگوید، از مکتب خارج شده است و به درد اصل ایران دیگر نمیخورد. هر کدام از اینها که دیگری را بخواهند تضعیف کنند، مجلس بخواهد یکی دیگر را تضعیف کند، یکی دیگر بخواهد مجلس را تضعیف کند، دولت بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولتش را تضعیف بکند، رئیسجمهور بخواهد مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد رئیسجمهور را تضعیف کند، تمام اینها برخلاف مکتب اسلام است، مخالفت با اسلام است.
باید این آقایان همانطوری که مدعی هستند اسلامی هستیم، واقع مطلب این است که باید در عملشان، در قولشان، در خطابههایشان، در حرفهایشان، در نوشتههایشان، در روزنامههایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانی است که هر روزنامهای که مال یک طایفه است به طایفۀ دیگر فحاشی میکند؟! ما چی جواب این مردم را بدهیم که هی میآیند از من الآن وقت خواستهاند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است، این آقایان چهشان است با هم؛ این آقای رئیسجمهور با مجلس، مجلس با رئیس جمهور چرا، چرا اینطور رفتار میکنند؟ چرا باید اینطور باشد که صدای مردم در آید؟ من نصیحت به آنها میکنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت میکنم که با هم اختلاف نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را برای دیگران باز میکنید. شما اختلاف با هم نداشته باشید. سر چه اختلاف میکنید؟ چه میراثی هست که شما میخواهید قسمت کنید و سرش اختلاف میکنید؟ این همه مردم جوانهایشان را دادند، میراث برای شما گذاشتند که اختلاف با هم بکنید و اینطور توی سر هم بزنید و اینطور فساد ایجاد کنید؟! یک قدری با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید.
آقای رئیس جمهور افرادی که به درد جامعۀ اسلامی ما بخورد، به درد مکتب ما بخورد باید تهیه کند، معرفی کند؛ یعنی، نخست وزیر را[که]او تهیه میکند باید یک شخصی باشد که همۀ آن صفاتی که من گفتهام درش باشد. از اینکه در رأس همۀ صفات، مکتبی بودن است. فکر بکند؛ فکر مکتب اسلام. درصدد باشد که اسلام را تقویت بکند. درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند، نه درصدد این باشد که ملیت را احیا بکند. آنهایی که میگویند: «ما ملیت را میخواهیم احیا بکنیم»، آنها مقابل اسلام ایستادهاند. اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد. افراد ملی به درد ما نمیخورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما ملت را میخواهیم، ملیت را میخواهیم، و اسلام را نمیخواهیم. آن مردِکه[۵]در خارج گفت که اول من ایرانی هستم، ملی هستم، دوم ایرانی هستم، سوم اسلام[ی]. این اسلام نیست، تو سوم هم اسلامی نیستی.
روز قدس، روز قیام مسلمانان علیه مفسدین
باید آقایان توجه کنند، تمام مسلمین توجه بکنند. روز قدس روزی است که باید تمام ملتهای اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند. اگر یک هیاهویی از تمام ملتهای مسلمین بلند بشود، روز جمعه آخر ماه مبارک، که روز قدس است، همۀ ملتها قیام بکنند ـ همان که حالا همان تظاهرات، همان راهپیماییها را بکنند ـ این مقدمه میشود از برای اینکه انشاءاللّه جلوی این مفسدین را ما بگیریم و کلک اینها از بلاد اسلام کنده بشود. ما، هی سست میگیریم، مسلمانها هی سست میگیرند، ملتها بیطرف میمانند، کم قیام میکنند و نهضت میکنند، کم تظاهر میکنند راجع به این امور. اسرائیل وقتی که دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر هم، که همراه اوست، برادر است و عراق هم که با اینها برادر است، وقتی این چیزها را دید، هی قدم قدم پیش میرود. و شما مطمئن باشید که اگر سست بگیرید، اینها تا فرات[۶]میخواهند بروند. اینها همۀ اینجا را ملک خودشان میگویند هست.
شما باید محکم بایستید در مقابل اینها و چنانچه مسلمین ـ ملتهای مسلم ـ بایستند در مقابل اینها، و اگر دولتهایشان بخواهند مخالفت کنند، مشت توی دهنشان بزنند چنانکه ایران مشت در دهن محمدرضا زد. محمدرضا از همۀ دولتهای مسلمین، از همۀ آنها قویتر بود، و از همۀ آنها پشتوانهاش بیشتر بود، معذلک، ملت ما قیام کرد و اسلام را وجهۀ نظر خودش قرار داد، و «اللّه اکبر» را فریاد کشید و این قدرت را از بین برد و قدرتهای دیگر را هم، و تا آخر هم همۀ قدرتها اگر روی هم باشند، نمیتوانند آسیب به یک همچو ملتی برسانند.
جریحهدار شدن عواطف ملت بواسطه اختلافات و فتنهانگیزیها
یک همچو ملتی که ما داریم به این صفا، به این خوبی که در همۀ قضایا پشتیبان دولتشان هستند، پشتیبان رئیسجمهورشان هستند، پشتیبان مجلسشان هستند، حیف است که این ملت را ما عواطفشان را جریحهدار کنیم و ما بنشینیم با هم مخالفت کنیم. نه خدا را خوش میآید از این و نه ملت را. ملت ناراحت است از این کار. روزنامههایتان را جلویش را بگیرید. آقایان روزنامههایی که به آنها مربوط است، جلویشان را بگیرند. این عذر نمیشود که ما روزنامهها را نمیدانیم چه نوشته است. نخیر، این عذر نیست. باید روزنامهها را ببینند چه نوشته. خودشان نمیرسند، خود آقایانی که مثلاً، در مجلس هستند یا آقایانی که در خارج مجلس هستند، نمیرسند بخوانند، یک کس دیگر را وادار کنند که روزنامهها را بخوانند. روزنامهها ببینند چه است. در روزنامهها مشغول فتنهانگیزی هستند و مشغول این هستند که دولت را با رئیسجمهور، مجلس را با رئیسجمهور، رئیسجمهور را با مجلس مخالف کنند و این یک توطئهای است که در روزنامهها ایجاد شده است و باید خود آقایان جلویشان را بگیرند قبل از اینکه ملت جلویش را بگیرد، قبل از اینکه خود ملت بیاید و بیملاحظه از کسی، تمام این روزنامهها را خفه کند خودشان جلویش را بگیرند.
در مجلس هم آقایان با هم باشند، رفیق باشند. همه مسلمان هستیم. همه باید دوست با هم باشیم. مسلمین «ید واحده» باید باشند. اینقدر در مجلس با هم اختلاف نداشته باشند، جهات شرعی را حفظ بکنند، جهات اخلاقی را حفظ بکنند. هی این به او بدگویی کند، او به این بدگویی کند، این اسباب ناراحتی مسلمانهاست. آقایان میگویند، مسلمانها میگویند، خوب ما خون بچههایمان[را]دادهایم، یک قبرستان اینجا پر است از جوانهای ما، قبرستانهای شهرستان پر از جوانهای ماست که در راه این مملکت و در راه این اسلام اینها کشته شدهاند. حالا که اینها کشته شدهاند، آقایان آمدهاند از خارج و از داخل، با هم نشستهاند دعوا میکنند. سر چه میراثی دعوا میکنید؟ میراث پدر کدامتان است؟ یک قدری آرام باشید. یک قدری توجه کنید به مسائل. هر وقت هر کدام صحبت[می]کنید به ضد دیگری نباشد که این خلاف آداب اسلام است، خلاف آداب مسلمین است، خلاف انسانیت است، خلاف مشی انبیا و مشی اولیاست. نکنید این کار را. یک قدری آرام باشید. یک قدری هوای نفس را کنار بگذارید، اشتهار را کنار بگذارید. تمام گرفتاریهای ما سر این هوای نفسی است که ما داریم. اعدا عدوّ[۷]انسان این نفْس انسان است که در بین جنبیه است. این اعدا عدوّ انسان است. یک قدری جلویش را بگیرید، یک قدر مهار کنید.
ترغیب مسلمانان جهان به اتحاد بر علیه اسرائیل
خداوند انشاءاللّه ما را موفق کند به اینکه یک روزی برویم و در قدس نماز بخوانیم. امیدوارم که مسلمانها روز قدس را بزرگ بشمارند و در همۀ ممالک اسلامی، در روز قدس، در روز جمعۀ آخر ماه مبارک، تظاهر کنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند. وقتی یک میلیارد جمعیت فریاد کرد، اسرائیل نمیتواند، از همان فریادش میترسد. اگر همۀ مسلمینی که در دنیا الآن هستند، که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس، همه بیرون بیایند از خانه، فریاد بکنند «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر شوروی»، همین قول «مرگ بر شوروی» برای آنها مرگ میآورد. جمعیتشان یک میلیارد، ذخایرشان این همه زیاد که همۀ دولتها محتاج به ذخایر شما هستند. معذلک، شما را وادار میکنند با هم مختلف باشید، اختلاف کنید و ذخایرتان را ما ببریم و هیچکدام صحبت نکنید.
خوب است یک مقدار ملتهای غیر ایران از ایران سرمشق بگیرند، از این ملت نجیب عزیز ما. خوب است یک قدری از این جوانهایی که در امریکا و در انگلستان و در بلاد غرب هستند و تظاهرات میکنند و در مقابل پلیس میایستند و آنها را غل و زنجیر میکنند، در حال غل هم فریاد میزنند و احقاق حق میخواهند بکنند، یک قدری ما متنبّه بشویم و ما تعلیم بگیریم از این جوانها که آنها برای اسلام فریاد میکنند. و ملتها بیطرف هستند، کأنّه آنها برای اسلام دارند فریاد میکنند و ما اینجا با هم اختلاف میکنیم و انصافاً انصاف نیست.
خداوند همهتان را توفیق بدهد و همۀ مسلمین را توفیق بدهد که با هم «ید واحده» بشوند و خصوصاً ملت ایران را توفیق بدهد و این نهادهایی که هستند و در دولت و در مجلس و در سایر جاها، به اینها توفیق بدهد که با هم تفاهم کنند و با هم باشند تا اینکه این ملت آسیب نبیند. اگر ـ خدای نخواسته ـ آسیبی دید، روی ماها سیاه است و روی دولتها و روی اشخاصی که در رأس هستند، در دنیا سیاه است، در آخرت هم سیاه است.
به خود باشند، برای خدا قیام کنند، برای خدا آرام باشند، برای خدا به هم نپرند، برای خدا این نگوید که توطئه برعلیه من است، آن یکی بگوید توطئه برعلیه من هست. نه، توطئۀ خارجی علیه افراد نیست. افراد قابل توطئه نیستند، علیه اسلام است. افراد قابل نیستند که امریکا توطئه کند به ضد این آدم، یا توطئه کند به ضد آن آدم. امریکا میفهمد چه هست. امریکا به ضد اسلام است. او از اسلام صدمه خورده است، نه از افراد، نه از فرد؛ او از اسلام سیلی خورده است، او از ملتی که میگوید «اسلام» سیلی خورده است؛ نه از من سیلی خورده و نه از آقای رئیسجمهور سیلی خورده و نه از اشخاصی که در مجلس هستند و نه دولتها، هیچ کدام، از اینها سیلی نخورده است. از این زاغهنشینها سیلی خورده، از این ملت سیلی خورده. و او در صدد است. اگر توطئه کند، بر ضد ملت توطئه میکند، نه اینکه بر ضد من یا بر ضد تو یا بر ضد او. خیر، این حرفها نیست در کار. اینقدر خودنمایی نکنید. این اشتباه است. انسان باید توجه به خدا داشته باشد و خودش را در مکتبش فانی کند. هی نگوید من، بگوید: مکتب من. هر وقت میگویید، «مکتب من» بگویید. از پیغمبرها بشنوید این مطلب را. از اولیای خدا تعلیم بگیرید که همیشه دنبال مکتب بودهاند، نه دنبال خودشان؛ نه خودشان زرق و برق دنیایی داشتهاند و نه اینقدر توجه به نفْس داشتند که من چه کردم و من چه کردم. خیر، این حرفها نبوده. از آنها باید تعلیم بگیریم و آدم بشویم. آدم، وقتی[ساخته]میشود که خودش را هیچ نبیند و هرچه میبیند خدا ببیند و هر چه هم هست اوست:اللّهُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَرْض.[۸]تمام قدرتها مال اوست و تمام نورها مال اوست و همه چیز از اوست و ما هیچ هستیم و این معنا را باید ادراک بکنیم. اگر مسلمین ادراک بکنند که ما از خدا هستیم و برای خدا باید باشیم، دیگر آسیب نمیبینند، دیگر اسرائیل قدمش را باز پیش نمیآورد.
ما باید جدیّت کنیم که اسرائیل را برانیم از این زمینهای اعراب، نه اینکه بگوییم در بیتالمقدس[پایتخت]را قرار نده. خیر و نباید گول بخوریم از امریکا و از این مجالسی که درست کردهاند و تعزیه گردانی میکنند برای خوردن ما، از آنها گول بخوریم. هر کس باید خودش قیام[کند]، مسلمین باید خودشان قیام کنند در مقابل اینها. دنبال این نباشند که دولتهایشان یک کاری بکنند. دولتها کاری نمیکنند. خودشان باید بکنند. دنبال این نباشند که در آغوش آن یکی برویم برای نگهداری ما از آن یکی. خیر، همه گرگند و همۀ شما را میخورند. باید خودتان حفظ کنید. توجه به خدا بکنید. توجه به اسلام بکنید و برای خدا و برای اسلام قیام بکنید و برای خدا و برای اسلام به پیش بروید و پیروز هستید. انشاءاللّه.
و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
۱- سست، ترسو. اشاره به آیه ۴۶ سورۀ انفال. |
۲- محمدانور سادات، رئیس جمهور مصر. |
۳- کودتای نافرجام «نوژه». |
۴- اخافه: ترسانیدن. |
۵- شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی. |
۶- رودی بزرگ در کشور عراق، شعار اسرائیل همیشه تصاحب نیل تا فرات بوده است. |
۷- دشمنترین دشمن. |
۸- بخشی از آیۀ ۳۵ سورۀ نور: «خدا نور آسمانها و زمین است.» |