بیانات پس از بازدید از ستاد کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

قال ا‌لله‌ الحکیم فى کتابه: اَلَم تَ‌رَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَ‌ـلًا کَلِمَةً طَیِّـبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماّْءِ × تُؤتیِّ اُکـُلَها کُلَّ حینٍـ بِ‌ـاِذنِ رَبِّهـا. (۲)

 خدا را سپاسگزاریم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را مصداق کامل این آیه‌ی مبارکه مشاهده میکنیم؛ همچنان که در طول این ده سال ‌-مخصوصاً در سالهاى سخت جنگ تحمیلى- بارها و بارها این حقیقت را در مورد سپاه مشاهده کردیم و تجربه کردیم.اوّلاً موفّقیّت برادران عزیز فارغ‌التّحصیل دوره‌هاى اخیر دانشکده‌ی فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى را تبریک عرض میکنم. همچنین به معلّمان و طرّاحان و برنامه‌ریزان و مدیرانى که این دوره‌ها را ترتیب دادند و اداره کردند و به مجموعه‌ی سپاه و به فرماندهان کارآمد و متعهّد آن هم پیشرفتهاى روزافزون سپاه را ‌-که انصافاً همه براى ملّت و براى انقلاب مبارک است- مجدّداً تبریک عرض میکنم. آنچه امروز من اجمالاً میخواهم عرض بکنم، در مرتبه‌ی اوّل، این حقیقت است که دفاع، جزوى از هویّت یک ملّت زنده است. هر ملّتى که نتواند از خود دفاع بکند، زنده نیست؛ هر ملّتى که به فکر دفاع از خود نباشد و خود را آماده نکند هم درواقع زنده نیست؛ هر ملّتى که اهمّیّت دفاع را درک نکند هم به یک معنا زنده نیست. ما نمیتوانیم چشم داشته باشیم، قدرت تحلیل داشته باشیم، توطئه‌ی عمیقِ عنادآمیزِ استکبار را علیه اسلام و انقلاب و نظام اسلامى ببینیم، درعین‌حال به فکر دفاع نباشیم. خدا نیاورد آن روزى را که این ملّت و برگزیدگانش از تهاجم عنودانه‌ی (۳) خباثت‌آمیز استکبار جهانى و در رأس آنها آمریکا، دچار غفلت بشوند.

 انقلاب به‌خاطر هویّتش، به‌خاطر اسلامى بودنش، به‌خاطر تسلیم نشدنش در مقابل ظلم ظالمانِ مستکبرِ عالم در این زمان، مورد بغض و عناد مستکبران و قلدران عالم بوده و هست و خواهد بود. آنچه تمام نخواهد شد، بغض و عناد استکبار با ما است. ممکن است یک روزى احساس کنند فایده‌اى ندارد و حمله و تهاجم را متوقّف کنند؛ ممکن است یک روزى قدرت نظام جمهورى اسلامى خیلی‌ها را در سطح عالم به اظهار دوستى و همراهى وادار کند؛ امّا ممکن نیست که دشمنىِ سلسله‌جنبانان استکبار عالم و شیطان‌صفتان گمره‌سازِ راه بنی‌آدم، نسبت به انقلاب، هیچوقت از بین برود.

 تا این دشمنى هست، تهدید هست؛ تا تهدید هست، فکر دفاع و آمادگى دفاع باید باشد. یکى از راه‌هاى تبلیغاتىِ موذیانه‌ی دشمنان ما همین است که تا ما سخن از دفاع از انقلاب و از نظام و از کشور و از ملّتمان میزنیم، بوقهاى تبلیغاتى به کار می‌افتد که اینها جنگ‌طلبند! جنگ‌طلب شما هستید که دنیا را پُر کرده‌اید از جنگ میان انسانها؛ جنگ‌طلب شما هستید که به‌خاطر منافع خودتان حرفى ندارید که سالهاى متمادى، ملّتهایى را اسیر آتش جنگ تحمیلى کنید؛ همچنان که کردید. ما جنگ‌طلب نیستیم؛ ما در فکر دفاعیم. ما زنده‌ایم؛ ما هوشیاریم؛ ما از سرمایه‌ی عظیم و ارزنده‌اى که پیش ما هست ‌-یعنى انقلابمان و اسلاممان و نظاممان- غفلت نخواهیم ورزید و از آن دفاع خواهیم کرد؛ این جنگ‌طلبى نیست؛ این رویّه‌ی ما است. همه‌ی آحاد ملّت ‌-مخصوصاً نیروهاى مسلّح- باید بدانند که آمادگى براى دفاع و هوشیارى براى دفاع، تمام‌نشدنى است.

 سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در مجموعه‌ی عظیم ملّت و سربازان و مدافعان از انقلاب، جایگاه ویژه‌اى دارد. سپاه این افتخار را دارد که زاده‌ی انقلاب است. ما به هیچ یک از نیروهاى مسلّحِ موجود در نظام جمهورى اسلامى کم‌احترامى نمیکنیم؛ همه‌ی آنها ارزشمندند. امروز ارتش جمهورى اسلامى ایران، یک ارتش آبرومند، یک ارتش پاک، یک ارتش مردمى است؛ نیروهاى انتظامى ما ‌-هر کدام به نوبه‌ی خود- نسبت به اَشباه و نظایرشان در دنیا، در یک وضعیّت استثنائى هستند؛ امّا سپاه پاسداران انقلاب اسلامى این خصوصیّت را دارد که از درون دامان انقلاب روییده است. دیگران انقلابى شدند؛ امّا سپاه، انقلابى به وجود آمد؛ این خیلى امتیاز است. شما برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شایسته‌ترین کسانى هستید که باید این امتیاز را قدر بدانید و از آن پاسدارى کنید.

 چند مطلب اساسى و حسّاس هست که اجمالاً باید عرض بکنم. اوّل این است که زمزمه و ادّعاى محو شدن یکى از دو سازمان ارتش و سپاه به نفع دیگرى تمام شد؛ از اوّل هم درست نبود. امام عزیزمان بارها و بارها این را تکرار کرده بودند که سپاه و ارتش، هر دو هستند و باید باشند و تقویت هم بشوند. [امّا] بعضی‌ها گوشه‌کنار، زمزمه درست میکردند؛ [ما] قاطعاً گفتیم و مشى کردیم و ‌ان‌شاءالله‌ این طریق را ادامه خواهیم داد که هر دو سازمان باید بمانند؛ و با قدرت. و من امروز خوشحالم که میبینم ما میتوانیم این دو سازمان را براى دو مأموریّت، در خدمت نظام اسلامى و ارزشهاى اسلامى نگه داریم. و گفته‌ایم و ‌ان‌شاءالله‌ این گفته را در عمل و در برنامه‌ها و آئین‌نامه‌ها به‌صورت دقیقى پیاده خواهیم کرد که مأموریّت اصلى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى عبارت است از دفاع مسلّح از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى؛ همچنان که مأموریّت اصلى ارتش جمهورى اسلامى دفاع از مرزهاى کشور است. البتّه در آن‌وقتى که تهاجمى نسبت به مرزها تحقّق پیدا بکند که شدید باشد ‌-مثل دوران هشت‌ساله- سپاه پاسداران با همه‌ی سازوبرگ و با همه‌ی امکانات به مرزها خواهد شتافت و تکلیف خودش را ‌-یعنى حفاظت از انقلاب و نظام را- در مرزها انجام خواهد داد.

 به نظر من سه مأموریّت عمده براى سپاه هست که اینها را باید توجّه کنند:اوّل، دفاع مسلّحانه از انقلاب و نظام اسلامى است که این مأموریّتِ محورى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است.

 دوّم، سازمان‌دهى و آموزش ارتش بیست‌میلیونى است. این ارتش بیست‌میلیونى که امام عزیزمان آن را اوّلْ‌بار در اوّلین ماه‌هاى انقلاب بر زبان مبارکشان جارى کردند و از آن یاد کردند، (۴) باید وجود خارجى پیدا کند. سخنان امام بزرگوار و فقید عزیز ما نباید مثل امواجى در فضا گم بشود و بتدریج محو بشود؛ بعکس، این سخنان باید روزبه‌روز به عمل نزدیک‌تر بشود؛ نه اینکه کم‌رنگ نباید بشود، [بلکه] روزبه‌روز باید پُررنگ‌تر بشود و تجسّم و تبلور پیدا کند. ما حقیقتاً باید یک ارتش مردمى متشکّل از بیست میلیون جمعیّت در این کشور داشته باشیم، که امروز هنوز نداریم. البتّه آحاد مردمىِ زیادى به جبهه‌ی جنگ شتافتند و مبارزه کردند و جان‌فشانى کردند؛ و بعضى از بسیجیان به مقام فرماندهی‌هاى والا در سپاه پاسداران نائل شدند ‌-و امروز هم هستند در سپاه؛ بسیجی‌هایى که خودشان یک فرمانده بزرگ هستند- امّا ما احتیاج داریم به همان چیزى که امام فرمودند: ارتشى متشکّل از بیست میلیون جمعیّت؛ ارتشى که وقتى صلاہ (۵) و ندا داده شد، به فاصله‌ی چند ساعت، در مراکز خودشان و در یگانهاى خودشان مستقر بشوند؛ فرمانده خودشان را بشناسند؛ یگان خودشان را بشناسند؛ حتّى نقطه‌ی استقرار خودشان را بشناسند؛ سازوبرگ‌شان را بدانند کجا است و در اختیار بگیرند؛ آموزشهاى لازم را داشته باشند. ما بایستى یک چنین ارتشى داشته باشیم. این ارتش را چه کسى درست خواهد کرد؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. این حدّاقل نیمى از مأموریّت سپاه را تشکیل خواهد داد؛ این کارى است که سپاه باید بکند و متناسب با سپاه است ولاغیر.

 و مأموریّت سوّم، همان چیزى است که امروز سپاه در قالب سپاه قدس یا نیروى قدس از آن یاد میکند. امام بزرگوارمان تشکیل هسته‌هاى مردمى حزب‌ا‌لله‌ در سراسر جهان را یکى از آرزوهاى خود و یکى از دستورهاى کار آینده‌ی انقلاب اسلامى در سطح جهان قرار دادند؛ (۶) بی‌شک سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در این مورد مأموریّتى خواهد داشت. ما نمیگوییم به جایى لشکرکشى خواهیم کرد، ما نمیگوییم در امور دیگران دخالت خواهیم کرد ‌-و نمیکنیم- امّا میگوییم که نیروى نظامىِ منظّمِ انقلابىِ مجرّبْ در اوّلین کشورى که با انقلاب اسلامى پدید آمده است، یقیناً در قبال هسته‌هاى مسلّح حزب‌ا‌لله‌ در سراسر جهان خالى از مسئولیّت نیست. کیفیّت این مسئولیّت، بایستى به تناسب و مقتضیّات روشن بشود. این، سه مأموریّت عمده‌ی سپاه است.

 من عرض میکنم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى اگر بخواهد این سه مأموریّت را درست انجام بدهد، اوّلاً احتیاج دارد که سازمان‌دهی‌اش را هرچه قوی‌تر و مستحکم‌تر بکند؛ این بارِ سنگینى است که فقط میتواند بر دوش یک سازمان مستحکم و یک بنیه‌ی قوىّ سازمانى قرار بگیرد ولاغیر. باید سازمان‌دهى سپاه هرچه قوی‌تر بشود. اعتقادى ندارم به گسترش بی‌رویّه و گسترش کمّى، [بلکه] اعتقاد دارم به توان بالاى کیفى. آنکه مملکت را نجات خواهد داد، آنکه انقلاب را به‌صورت مسلّحانه حفظ خواهد کرد، آنکه پشت‌گرمى و امید مسئولین و ملّت را براى حراست از انقلاب تشکیل خواهد داد، یک سازمان متشکّل و نیرومند و قوى است؛ نه یک سازمان گسترده‌اى که علی‌رغم گسترش، بنیه‌ی کافى و توان لازم را نداشته باشد. البتّه این گسترش در هنگام لازم انجام خواهد گرفت. من به برادران مسئول در سپاه گفتم: سپاه در هنگام لازم باید بتواند به سه برابر خود تبدیل بشود. یعنى اگر ما مثلاً امروز پانزده لشکر سپاهى داریم، باید این انعطاف، این قدرت و توانایىِ سازمانى در آن باشد که در وقتی‌که لازم شد، هر یک گروهان سپاه، تبدیل بشود به یک گردان. یعنى ۱۵ لشکر در آنِ واحد تبدیل بشود به ۴۵ لشکر؛ این قدرت انعطاف و تبدیل را بایستى داشته باشد، از نیروهاى بسیج بایستى سرشار بشود و پُر بشود تا بتواند کارش را انجام بدهد؛ این مال روزهاى استثنائى و روزهاى بسیج است؛ امّا در حال عادّى، همان بنیه‌ی نیرومند ‌-امّا نه‌چندان گسترده- با سازمان‌دهى بسیار قوى و داراى انعطاف [لازم است].

 دوّم عبارت است از آموزش. این آموزشى که شما در دانشکده‌ی فرماندهى و ستاد و همچنین دانشکده‌هاى دیگرى غیر از این دانشکده انجام میدهید ‌-از قبیل دانشکده‌ی افسرى و چیزهایى از این قبیل- باید ‌ان‌شاءالله‌ در ترتیبات و تنظیمات سپاه وارد بشود و برادران سپاهى را از ابتداى ورود، با آئین و رسم سپاهیگرى به شکل مناسب آشنا بکند؛ اینها وسیله‌ی خوبى است.البتّه در کنار این آموزشها، آموزش دین و اعتقاد و ایمان است که این، یکى از مهم‌ترین‌ها است. من همین جا این نکته را عرض بکنم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، این فضایل و مناقبى (۷) را که گفتیم و بسیارى را که نگفتیم، در صورتى خواهد داشت که دین و تقوا و ایمان در آن، همان‌طورى باشد که از آن انتظار میرود؛ یعنى فرزندان سپاه و برادران سپاهى، مظهر ایمان و تقوا باشند. براى این کار، نمایندگى ولی‌فقیه در سپاه پاسداران، محور و نقطه‌ی مرکزى و اصلى است. ما از اوّل در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ‌-حتّى قبل از آنکه قانون سپاه تدوین بشود- یک جایگاه والا و برجسته‌اى را براى نماینده‌ی امام داشتیم، براى اینکه سپاه باید این ارتباط معنوى را با نقطه و مرکز رهبرى و ولایت حفظ بکند و دائماً درس ایمان و تقوا در سرتاسر این پیکره‌ی عظیم و کارآمد دمیده بشود. سیاسى ـ عقیدتى هم به همان مرکز مربوط است؛ بحثهاى اعتقادى و درسهاى اعتقادى و آموزشهاى اعتقادى، همه‌وهمه مربوط به همین مرکز معنوى و روحانى است؛ و برادرانى که در این بخش کار میکنند ‌-که نمایندگان مقام ولایت محسوب میشوند- شأن بالا و سهم وافرى دارند در اداره‌ی صحیح نظام سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. البتّه آموزشهاى نظامى و فنّى به جاى خود و آموزشهاى دینى و اعتقادى و سیاسى [هم] به جاى خود؛ هر کدام بایستى به‌صورت کامل وجود داشته باشد.

 و سوّمین چیزى که لازم است، نظم و انضباط [است]. من امروز بحمدا‌لله‌ دارم نشانه‌هاى نظم را در اینجا میبینم. نظم و انضباط، یک چیز طاغوتى نیست، یک چیز تشریفاتى نیست؛ بعضی‌ها اشتباه نکنند. اینکه شما می‌بینید در تمام ارتشهاى دنیا ‌-حتّى از روزهاى بسیار قدیم و باستانى- نیروهاى نظامى با یک نظم و آئین خاصّى خو میگرفته‌اند، به‌خاطر یک مصلحتى است. همه‌ی مردم دنیا در طول زمانها، بر یک امر باطل و بیهوده اتّفاق نکردند که ما خیال کنیم اگر نظام‌جمع یا صف منظّم یا سلام نظامى یا رعایت لباس یا رعایت ادب و انضباط نظامى انجام میگیرد، اینها کارهاى طاغوتى و غلطى است، چون در ارتشِ دوران طاغوت چنین چیزهایى بوده، نه؛ ارتش دوران طاغوت از این جهت چیز بدى نبود، از جهات دیگرى بد بود. نظم چیز خوبى است و در همه‌ی ارتشهاى دنیا وجود دارد و هیچ ارتشى بدون نظم و انضباطِ دقیق و وسواس‌آمیز، کارایى لازم را نخواهد داشت. آن کسى که قدرت دارد در یک حرکت محدود، دقیقاً نظم و نظر فرمانده را رعایت بکند، توانایى خواهد داشت که در میدانهاى سخت هم دقیقاً نظر فرمانده را رعایت بکند و به اجتهاد شخصى خود عمل نکند، به نظر خود عمل نکند.شکل لباس، آرایش ظاهرى لباس، منظّم بودن لباس، منظّم بودن حرکات و آداب نظامى در سپاه بایستى روزبه‌روز تقویت بشود. البتّه سپاه یک سازمان انقلابى است، هیچ اصرارى نیست که این آداب را از ارتشهاى معمول دنیا یا حتّى از ارتش جمهورى اسلامى ایران ‌-که آن هم یک ارتش انقلابى است- کپیه کند؛ میتواند آدابى را به وجود بیاورد؛ امّا به‌هرحال آداب را لازم دارد. آنچه ما اصرار داریم، وجود آداب و سنن و رسوم انضباط‌آمیز است. اگر از تجربیّات دیگران استفاده کردید، اشکالى ندارد؛ اگر توانستید خود شما هم به وجود بیاورید -[البتّه] چیز پخته و خوبى باشد‌- آن هم اشکالى ندارد. بنابراین نظم، سلسله‌مراتب، رعایت فرماندهى و وحدت فرماندهى و تمرکز فرماندهى و اقتدار فرماندهى و دستور و فرمان فرماندهى به شکل سلسله‌مراتب، یکى از کارهاى لازم است که باید انجام بگیرد.

 و چهارم تجهیزات. بدون تجهیزات، کار دشوار خواهد بود، و تلفات زیاد خواهد بود. ما برآنیم که ‌ان‌شاءالله‌ مدرن‌ترین و بهترین تجهیزات را تا حدّى که امکانات کشور اجازه بدهد، براى نیروهاى مسلّح ‌-هر کدام به تناسب نیازشان- از جمله براى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فراهم بکنیم. باید فراهم بشود؛ اینها لازم است. اگر ما اینها را داشتیم، ‌ان‌شاءالله‌ سپاه را به‌صورت قوى و مقتدر ‌-همان‌جورى که امام عزیزمان میخواستند- خواهیم داشت.

 من یک بار دیگر نکته‌اى را که بارها از زبان امام بزرگوارمان صادر شده بود، به شما عرض میکنم و آن این است که نیروهاى مسلّح در دسته‌بندی‌هاى سیاسى باید دخالت نکنند. این معنایش این نیست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سیاست نفهمد؛ نخیر، سیاست به‌وسیله‌ی همه‌ی آحاد ملّت ‌-حتّى نیروهاى نظامى- باید فهمیده بشود. آنچه لازم است، قدرت تحلیل سیاسى است؛ آنچه ممنوع است، ورود در دسته‌بندی‌ها و کارهاى سیاسى است. اینها را از هم تفکیک کنید. همه‌ی شما به درک صحیح نظامى و سیاسى و فهم سیاستهاى رایج دنیا احتیاج دارید؛ بدون آن، انگیزه‌ی دفاع در انسان سست خواهد شد؛ امّا همه‌ی شما هم احتیاج مبرم دارید به پرهیز از دسته‌بندی‌ها و فعّالیّتها و دعواها و جنجالهاى سیاسى که تباه‌کننده‌ی نیروهاى مسلّح است و امام عزیزمان بارها این را تکرار کردند.

 من یک نکته‌ی دیگر را اضافه کنم و آن این است که ما نمیتوانیم به برادران جوانِ پرنشاطِ مؤمنِ انقلابىِ سپاه بگوییم شما متدیّن باشید، باورع باشید، متّقى باشید، مواظب باشید، امّا درعین‌حال که این توقّع را از آنها میکنیم، معلّم و مربّى و روحانى ‌-به قدر لازم- در اختیار آنها نگذاریم؛ این نمیشود؛ این تکلیفِ مالایطاق (۸) است؛ این توقّعِ زیادى است. اینجا است که تکلیف روحانیّون محترم و علماى عظیم‌الشّأن و فضلا نسبت به این سازمان انقلابى و همه‌ی نیروهاى مسلّح ‌-بخصوص سپاه- تکلیف بسیار عاجلى میشود. من از همه‌ی حوزه‌هاى علمیّه و فضلاى جوان و هوشیار و آگاه و انقلابى درخواست میکنم و دعوت میکنم که به دعوت نمایندگى ولی‌فقیه در سپاه پاسداران (۹) ‌-تا آنجایى که براى آنها تکلیف مالایطاق و اضطرار نباشد- پاسخ مثبت بدهند و این کار بزرگ را انجام بدهند. سپاه براى ما خیلى قیمت دارد. امروز سپاه یک سرمایه‌ی ذی‌قیمتى است براى انقلاب ما؛ این سرمایه‌ی ذی‌قیمت را باید حفظ کرد؛ و حفظ همه‌جانبه‌ی آن تنها در آن صورت انجام میگیرد که ما، هم به جهات مادّى و هم به جهات معنوى و فکرى آن برسیم؛ (۱۰) این مسئله، بسیار مهم است.

 من امیدوارم ‌ان‌شاءالله‌ روزبه‌روز شما عزیزان و برادران در خطّ دفاع از انقلاب راسخ‌تر بشوید. اشتباه نکنند کسانى که خیال میکردند و خیال میکنند دفاع تمام شد چون جنگ تمام شد؛ جنگ هنوز هم تبدیل به صلح نشده. می‌بینید که طرف مقابل چقدر بهانه‌جویى میکند. (۱۱) اگر غرور و بلندپروازىِ جهالت‌آمیز سردمداران عراق نبود، امروز این جنگ تبدیل به صلح شده بود، شاید هرگز این جنگ به وجود نمی‌آمد؛ امّا آنها مغرورند، آنها جاهلند، آنها در مقابل وسوسه‌هاى استکبارْ آسیب‌پذیرند، آنها غیر قابل اعتمادند. ما قصد جنگ نداریم، از جنگ استقبال نمیکنیم؛ امّا واجب و لازم میدانیم تا وقتی‌که جهالتها و وسوسه‌ها تهدیدکننده است، آمادگى خودمان را به‌صورت صددرصد و کامل حفظ کنیم؛ و این به ما تکلیف میکند که نیروهاى مسلّح را ‌-ارتش را، سپاه را- و مخصوصاً سازمان‌دهى عظیم بسیج را هیچوقت به فراموشى نسپریم.امیدوارم خداوند شما را و ما را موفّق بدارد. من یک بار دیگر به همه‌ی شما تبریک عرض میکنم. امیدوارم روح مبارک و مقدّس امام بزرگوارمان از همه‌ی شماها راضى باشد و روزبه‌روز به آرمانهاى آن بزرگوار نزدیک‌تر بشوید. شما را به خدا می‌سپارم.
والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته


۱) در این بازدید -که به‌مناسبت افتتاح ششمین دوره‌ى فرماندهى و ستاد دانشگاه امام حسین (علیه السّلام) برگزار شد- لباس رسمى سپاه از سوى معظّمٌ‌له به فرمانده کلّ سپاه اهدا شد. در ابتداى این دیدار، آقاى سیّدیحییٰ (رحیم) صفوى (قائم مقام فرمانده کلّ سپاه) گزارشى ارائه کرد.
۲) سوره‌ى ابراهیم، آیه‌ی ۲۴ و بخشى از آیه‌ی ۲۵؛ «آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده؛ سخنى پاک که مانند درختى پاک است، که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است؟ میوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد ...»
۳) ستیزه‌جویانه
۴) صحیفه‌ى امام، ج ۱۱، ص ۱۲۲؛ سخنرانى در جمع پاسداران تهران (۱۳۵۸/۹/۴)
۵) آواز دادن
۶) از جمله، صحیفه‌ى امام، ج ۲٠، ص ۳۲۱
۷) خصلتهاى نیک، فضایل
۸) فوق طاقت و توان
۹) اشاره به دعوت حوزه‌ى نمایندگى ولىّ‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى از طلّاب و مدرّسین حوزه‌هاى علمیّه براى حضور در سپاه، به منظور ارتقاء سطح فرهنگى و فکرى پاسداران و بسیجیان و تقویت و گسترش برنامه‌هاى فرهنگى و تبلیغى این نهاد.
۱۰) رسیدگى کنیم
۱۱) اشاره به کارشکنى‌ها و بهانه‌جویى‌هاى عراق در اجراى بندهاى دیگر قطعنامه‌ى ۵۹۸ آن هم پس از گذشت بیش از یک سال از برقرارى آتش‌بس میان ایران و عراق؛ از جمله: عدم عقب‌نشینى به مرزهاى شناخته‌شده‌ى بین‌المللى، اصرار بر لاى‌روبى اروندرود به‌عنوان یکى از شرط‌هاى تکمیل آتش‌بس، تأکید بر آزادى اسرا خارج از چهارچوب قطعنامه‌ى ۵۹۸، عدم ارائه‌ى آمار واقعى اسراى ثبت‌نام‌شده‌ى ایرانى در عراق، به اسارت گرفتن هفتصد نفر -از جمله شهروندان غیرنظامى- پس از برقرارى آتش‌بس و خوددارى از آزاد کردن آنها، بى‌توجّهى به طرح چهار مادّه‌اى دبیرکلّ سازمان ملل که به‌منظور رفع نگرانى‌هاى به وجود آمده پس از پذیرش قطعنامه تدوین شده بود، تلاش براى تضعیف قطعنامه‌ى ۵۹۸ و نقش دبیرکل در آن، پافشارى بر مذاکرات مستقیم با ایران و خوددارى از گفتگوهاى غیرمستقیم و زیر سؤال بردن اعتبار قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر.