پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای، با گذشت دو هفته از پایان سفر معظمله به قم، بیانات ایشان را در دیدارهای انجام شده در این سفر، به ترتیب تاریخی بازخوانی میکند.
پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت بود
شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است. بصیرت مردم قم یکی از آن نکات بسیار مهمی است که در طول این سی و چند سال همواره خود را نشان داده است. جالب است که پیدایش شهر قم هم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. [اطلاعات بیشتر] این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد.
در دوران معاصر ما هم عیناً همین مسئله اتفاق افتاد؛ من دو مقطع مهم را یادآوری میکنم، که در این دو مقطع مهم قمیها حقیقتاً نقش ایفاء کردند؛ نقشهای مؤثر و ماندگاری را مردم قم در این دو مقطع به وجود آوردند: یکی مقطع عاشورای سال 42 و پانزده خرداد که دو روز بعد از عاشورا بود. روز عاشورا در همین مدرسهی فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود. پیشرو این کار، قمیها بودند و این کار بزرگ را انجام دادند.
مقطع دیگر، مقطع سال 56 است که عمق توطئهی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند؛ فهمیدند مسئله چیست؛ صرفاً این نیست که خواستهاند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمیِ گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد.
اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان دربارهی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزهی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.
انقلاب اسلامی، یک انقلاب دینی و مذهبی
این همان شهری است که به خاطر برخاستن آن مرد بزرگ دوران، حضرت امام خمینی، پایگاه و امید انقلاب است... خاستگاه انقلاب است. مذهبیترین شهر کشور، پایگاه و خاستگاه بزرگترین انقلاب دوران معاصر شد. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که همهی دنیا بدانند این انقلاب، یک انقلاب دینی و مذهبی است؛ هیچ تفسیر به رأیی، هیچ تفسیر مادیای از این انقلاب نمیشود کرد؛ خاستگاهش قم است؛ رهبرش یک فقیه، یک فیلسوف، یک عالم بزرگ، یک روحانی معنوی است. شناسنامهی انقلاب، اینجور در همهی دنیا شناخته شده است.
فتنهی سال 88 کشور را واکسینه کرد
آماج حملات دشمنان، دو نقطهی اساسی است: یکی دین، یکی مردم و وفاداری آنها. میدانند که اگر این انقلاب، یک انقلاب دینی نبود، قدرت مقاومت نداشت؛ چون دین است که پیروان خود را از تسلیم شدن در مقابل ظلم منع میکند، به مقابلهی با ظالم تشویق میکند؛ عدالت و آزادی و معنویت و پیشرفت را به زندگی انسانها پیشنهاد میکند.
اگر عنصر دین در این انقلاب نبود، ممکن بود مسئولین انقلاب و سرکردگان انقلاب با گرفتن یک امتیازی در مقابل دشمن کوتاه بیایند و راه را برای سلطهی دوبارهی دشمن باز کنند؛ اما چون دین ستون فقرات این انقلاب است، چنین چیزی تاکنون پیش نیامده است و بعد از این هم پیش نخواهد آمد.
مردمی بودن، یعنی این انقلاب از سوی مردم وفادارانه مورد حمایت قرار بگیرد؛ نظام اسلامی از سوی مردم مورد تأیید و حمایت و پشتیبانی کامل قرار بگیرد.
اگر حضور مردم نمیبود، اگر فاصلهی بین مردم و نظام ایجاد میشد، نظام نمیتوانست در مقابل دشمنان مقاومتی بکند. این حضور مستحکم مردم است که پشتوانهی ایستادگی مسئولان است.
بدون تردید دشمن در جدا کردن مردم از نظام اسلامی شکست خورده است. سال گذشته در انتخابات، چهل میلیون مردم کشور پای صندوقهای رأی رفتند. در واقع یک رفراندوم چهل میلیونی به نفع نظام جمهوری اسلامی و به نفع انتخابات انجام گرفت؛ همین بود که دشمن را عصبانی کرد. خواستند با فتنه اثر آن را از بین ببرند، اما این را هم نتوانستند انجام دهند. مردم در مقابل فتنه هم ایستادند. فتنهی سال 88 کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعیای که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد.
اصول رفتاری با توجه به نقشهی دشمن
یک مسئله، مسئلهی وحدت کلمهی ملی است. مخاطب این، هم خواصند، هم عامهی مردم. مسئلهی وحدت را باید جدی گرفت. صرف اینکه کسی بگوید ما طرفدار وحدتیم، کافی نیست؛ شاخصهائی دارد، علامتهائی دارد.
مسئلهی دیگر، همبستگی روزافزون مردم و خواص با سه قوه است. همبستگی با قوای سه گانهی کشور باید روزبهروز بیشتر شود، باید کمک بشوند؛ بخصوص قوهی مجریه که بارهای زیادی را بر دوش دارد. این شایعه درست کردن و زحمات را ندیده گرفتن، به هیچ وجه صلاح کار کشور و آیندهی کشور نیست.
نکتهی سوم، تقویت ایمان دینی، تأمین نیازهای فکری و استفهامهای نسل جوان است؛ که این عمدتاً متوجه به روحانیت و حوزههای علمیه است. دائماً شبهه القاء میکنند؛ باید به طور دائم و بهروز پاسخ شبههها را داد.
نکتهی چهارم، معرفی درست و شایستهی روحانیت است؛ که این فقط وظیفهی خود روحانیون نیست. روشنفکران و آگاهان میتوانند نقش روحانیت را در کشور نشان بدهند و نشان بدهند که در مقاطع حساس، روحانیت، بخصوص مراجع معظم و بزرگان حوزههای علمیه، از چه مشکلاتی و چه گذرگاههای سختی توانستهاند جامعه را عبور بدهند.
مسئلهی دیگر، تلاش جوانان برای بصیرتافزائی است. خود جوانها باید در این زمینه تلاش کنند. دشمن را باید شناخت، روشهای دشمن را باید شناخت؛ این کاری است که بر عهدهی خود جوانهاست.
نکتهی بعدی... مسئلهی پیشرفت علم و حرکت در جهت نقشهی جامع علمی کشور است... انشاءاللَّه این حرکت، شتابندهتر شود. لازم است حرکت شتابندهی دیگری در داخل حوزههای علمیه انجام بگیرد.
کار مهم دیگر - که مخاطب و مسئول آن، دولت است - اهتمام به رفع عوامل نارضائی و مشکلساز برای مردم است: مسئلهی معیشت، مسئلهی اشتغال، مسئلهی سامانههای اداری، مسئلهی منصوبان دستگاهها - بخصوص در سطوح بالا - مسئلهی شهرداریها، مسئلهی نیروی انتظامی، که مباشراً و مستقیماً با مردم روبهرو هستند و میتوانند بسیاری از مشکلات مردم را برطرف کنند یا خدای نکرده نارضائیهائی به وجود بیاید.
چند نکته راجع به شهر قم
نگاه بینالمللی به قم، یک نگاه ویژه است؛ علاوه بر اینکه رفت و آمد به اینجا از کشورهای گوناگون وجود دارد. آن کسانی هم که به دلائلی، به ملاحظاتی رفت و آمد نمیکنند، نسبت به این شهر حساسیت دارند، یک نگاه ویژهای دارند، حوادث این شهر را دنبال میکنند.
بزرگترین حوزهی علمیهی علوم اسلامی در دنیای اسلام، در این شهر است. هیچ حوزهای از حوزههای علمیه به عظمت حوزهی علمیهی قم نیست.
اینجا قطب زیارتی و معنوی است؛ اینجا حرم حضرت معصومه، این بارگاه باشکوه قرار دارد؛ مسجد جمکران در اینجا بنا شده است؛ حرم امامزادههای گوناگون در این شهر واقع شده است؛ که هر یک از این امامزادههائی که در خیابانهای قم مدفون هستند، اگر در هر شهری بودند، مرکز و محور آن شهر قرار میگرفتند. اینها همه ظرفیتهای ملی و بینالمللی و کارکردهای این شهر مقدس است.
قم چون از دوران طاغوت مغضوب دستگاه حکومت بود، متأسفانه عقبافتادگیهای متراکمی دارد. این عقبافتادگیها را باید مسئولین محترم با جدیت و بسرعت برطرف کنند.
از مهمترین نیازهای این شهر، مسئلهی آب است؛ ...از مسئولین محترم این کار میخواهیم که آبی را که از راه دور و از سرچشمههای دز برای قم میآید، هرچه زودتر به قم برسانند. این نیاز اساسی و بزرگ مردم قم باید انجام بگیرد.
آنچه را که من تأکید میکنم، معماری و شهرسازی قم است. امروز کارهای بزرگی در قم دارد انجام میگیرد، ساخت و سازهائی انجام میگیرد؛ حتماً در این معماریها باید ملاحظه کنند که معماریِ اسلامی باشد؛ نمادهای انقلاب در این شهر، در معماریها مشاهده شود؛ چون اینجا شهر اسلام و شهر انقلاب است.
نکتهی آخر هم این است که مسئولین محترم در این شهر اگر برای یک چیزی با همدیگر اختلاف دارند، نباید بگذارند این اختلاف با زندگی مردم تماسی پیدا کند و مردم را دچار مشکل کند.
پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت بود
شهر قم شهر علم است، شهر جهاد است، شهر بصیرت است. بصیرت مردم قم یکی از آن نکات بسیار مهمی است که در طول این سی و چند سال همواره خود را نشان داده است. جالب است که پیدایش شهر قم هم ناشی بود از یک حرکت جهادی و توأم با بصیرت. [اطلاعات بیشتر] این، بصیرت آن روزِ مردم قم است؛ که پیدایش قم بر اساس جهاد و بصیرت شد.
در دوران معاصر ما هم عیناً همین مسئله اتفاق افتاد؛ من دو مقطع مهم را یادآوری میکنم، که در این دو مقطع مهم قمیها حقیقتاً نقش ایفاء کردند؛ نقشهای مؤثر و ماندگاری را مردم قم در این دو مقطع به وجود آوردند: یکی مقطع عاشورای سال 42 و پانزده خرداد که دو روز بعد از عاشورا بود. روز عاشورا در همین مدرسهی فیضیه مردم قم جمع شدند، فریاد و غریو امام را شنیدند، جانهاشان را لبریز کردند و دو روز بعد که خبر دستگیری امام بزرگوار را شنیدند، در صحن مطهر اجتماع کردند. این حرکت عظیم آنها موجب شد که نهضت روحانیت به رهبری امام بزرگوارمان در حصار حوزه محبوس و محصور نماند؛ بیاید وارد جامعه شود. پیشرو این کار، قمیها بودند و این کار بزرگ را انجام دادند.
مقطع دیگر، مقطع سال 56 است که عمق توطئهی دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درک کردند؛ فهمیدند مسئله چیست؛ صرفاً این نیست که خواستهاند به امام بزرگوار اهانتی بکنند. در شهر قم، اولین تظاهرات مردمیِ گسترده علیه آن حرکت خائنانه به وجود آمد.
اگر مردم قم بیدار نبودند، بابصیرت نبودند، طرحهای دشمنان دربارهی قم، طرحهای خطرناکی بود. بیداری مردم و حضور حوزهی علمیه در این شهر موجب شده است که این شهر پایگاه بصیرت باشد.
انقلاب اسلامی، یک انقلاب دینی و مذهبی
این همان شهری است که به خاطر برخاستن آن مرد بزرگ دوران، حضرت امام خمینی، پایگاه و امید انقلاب است... خاستگاه انقلاب است. مذهبیترین شهر کشور، پایگاه و خاستگاه بزرگترین انقلاب دوران معاصر شد. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که همهی دنیا بدانند این انقلاب، یک انقلاب دینی و مذهبی است؛ هیچ تفسیر به رأیی، هیچ تفسیر مادیای از این انقلاب نمیشود کرد؛ خاستگاهش قم است؛ رهبرش یک فقیه، یک فیلسوف، یک عالم بزرگ، یک روحانی معنوی است. شناسنامهی انقلاب، اینجور در همهی دنیا شناخته شده است.
فتنهی سال 88 کشور را واکسینه کرد
آماج حملات دشمنان، دو نقطهی اساسی است: یکی دین، یکی مردم و وفاداری آنها. میدانند که اگر این انقلاب، یک انقلاب دینی نبود، قدرت مقاومت نداشت؛ چون دین است که پیروان خود را از تسلیم شدن در مقابل ظلم منع میکند، به مقابلهی با ظالم تشویق میکند؛ عدالت و آزادی و معنویت و پیشرفت را به زندگی انسانها پیشنهاد میکند.
اگر عنصر دین در این انقلاب نبود، ممکن بود مسئولین انقلاب و سرکردگان انقلاب با گرفتن یک امتیازی در مقابل دشمن کوتاه بیایند و راه را برای سلطهی دوبارهی دشمن باز کنند؛ اما چون دین ستون فقرات این انقلاب است، چنین چیزی تاکنون پیش نیامده است و بعد از این هم پیش نخواهد آمد.
مردمی بودن، یعنی این انقلاب از سوی مردم وفادارانه مورد حمایت قرار بگیرد؛ نظام اسلامی از سوی مردم مورد تأیید و حمایت و پشتیبانی کامل قرار بگیرد.
اگر حضور مردم نمیبود، اگر فاصلهی بین مردم و نظام ایجاد میشد، نظام نمیتوانست در مقابل دشمنان مقاومتی بکند. این حضور مستحکم مردم است که پشتوانهی ایستادگی مسئولان است.
بدون تردید دشمن در جدا کردن مردم از نظام اسلامی شکست خورده است. سال گذشته در انتخابات، چهل میلیون مردم کشور پای صندوقهای رأی رفتند. در واقع یک رفراندوم چهل میلیونی به نفع نظام جمهوری اسلامی و به نفع انتخابات انجام گرفت؛ همین بود که دشمن را عصبانی کرد. خواستند با فتنه اثر آن را از بین ببرند، اما این را هم نتوانستند انجام دهند. مردم در مقابل فتنه هم ایستادند. فتنهی سال 88 کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعیای که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد.
اصول رفتاری با توجه به نقشهی دشمن
یک مسئله، مسئلهی وحدت کلمهی ملی است. مخاطب این، هم خواصند، هم عامهی مردم. مسئلهی وحدت را باید جدی گرفت. صرف اینکه کسی بگوید ما طرفدار وحدتیم، کافی نیست؛ شاخصهائی دارد، علامتهائی دارد.
مسئلهی دیگر، همبستگی روزافزون مردم و خواص با سه قوه است. همبستگی با قوای سه گانهی کشور باید روزبهروز بیشتر شود، باید کمک بشوند؛ بخصوص قوهی مجریه که بارهای زیادی را بر دوش دارد. این شایعه درست کردن و زحمات را ندیده گرفتن، به هیچ وجه صلاح کار کشور و آیندهی کشور نیست.
نکتهی سوم، تقویت ایمان دینی، تأمین نیازهای فکری و استفهامهای نسل جوان است؛ که این عمدتاً متوجه به روحانیت و حوزههای علمیه است. دائماً شبهه القاء میکنند؛ باید به طور دائم و بهروز پاسخ شبههها را داد.
نکتهی چهارم، معرفی درست و شایستهی روحانیت است؛ که این فقط وظیفهی خود روحانیون نیست. روشنفکران و آگاهان میتوانند نقش روحانیت را در کشور نشان بدهند و نشان بدهند که در مقاطع حساس، روحانیت، بخصوص مراجع معظم و بزرگان حوزههای علمیه، از چه مشکلاتی و چه گذرگاههای سختی توانستهاند جامعه را عبور بدهند.
مسئلهی دیگر، تلاش جوانان برای بصیرتافزائی است. خود جوانها باید در این زمینه تلاش کنند. دشمن را باید شناخت، روشهای دشمن را باید شناخت؛ این کاری است که بر عهدهی خود جوانهاست.
نکتهی بعدی... مسئلهی پیشرفت علم و حرکت در جهت نقشهی جامع علمی کشور است... انشاءاللَّه این حرکت، شتابندهتر شود. لازم است حرکت شتابندهی دیگری در داخل حوزههای علمیه انجام بگیرد.
کار مهم دیگر - که مخاطب و مسئول آن، دولت است - اهتمام به رفع عوامل نارضائی و مشکلساز برای مردم است: مسئلهی معیشت، مسئلهی اشتغال، مسئلهی سامانههای اداری، مسئلهی منصوبان دستگاهها - بخصوص در سطوح بالا - مسئلهی شهرداریها، مسئلهی نیروی انتظامی، که مباشراً و مستقیماً با مردم روبهرو هستند و میتوانند بسیاری از مشکلات مردم را برطرف کنند یا خدای نکرده نارضائیهائی به وجود بیاید.
چند نکته راجع به شهر قم
نگاه بینالمللی به قم، یک نگاه ویژه است؛ علاوه بر اینکه رفت و آمد به اینجا از کشورهای گوناگون وجود دارد. آن کسانی هم که به دلائلی، به ملاحظاتی رفت و آمد نمیکنند، نسبت به این شهر حساسیت دارند، یک نگاه ویژهای دارند، حوادث این شهر را دنبال میکنند.
بزرگترین حوزهی علمیهی علوم اسلامی در دنیای اسلام، در این شهر است. هیچ حوزهای از حوزههای علمیه به عظمت حوزهی علمیهی قم نیست.
اینجا قطب زیارتی و معنوی است؛ اینجا حرم حضرت معصومه، این بارگاه باشکوه قرار دارد؛ مسجد جمکران در اینجا بنا شده است؛ حرم امامزادههای گوناگون در این شهر واقع شده است؛ که هر یک از این امامزادههائی که در خیابانهای قم مدفون هستند، اگر در هر شهری بودند، مرکز و محور آن شهر قرار میگرفتند. اینها همه ظرفیتهای ملی و بینالمللی و کارکردهای این شهر مقدس است.
قم چون از دوران طاغوت مغضوب دستگاه حکومت بود، متأسفانه عقبافتادگیهای متراکمی دارد. این عقبافتادگیها را باید مسئولین محترم با جدیت و بسرعت برطرف کنند.
از مهمترین نیازهای این شهر، مسئلهی آب است؛ ...از مسئولین محترم این کار میخواهیم که آبی را که از راه دور و از سرچشمههای دز برای قم میآید، هرچه زودتر به قم برسانند. این نیاز اساسی و بزرگ مردم قم باید انجام بگیرد.
آنچه را که من تأکید میکنم، معماری و شهرسازی قم است. امروز کارهای بزرگی در قم دارد انجام میگیرد، ساخت و سازهائی انجام میگیرد؛ حتماً در این معماریها باید ملاحظه کنند که معماریِ اسلامی باشد؛ نمادهای انقلاب در این شهر، در معماریها مشاهده شود؛ چون اینجا شهر اسلام و شهر انقلاب است.
نکتهی آخر هم این است که مسئولین محترم در این شهر اگر برای یک چیزی با همدیگر اختلاف دارند، نباید بگذارند این اختلاف با زندگی مردم تماسی پیدا کند و مردم را دچار مشکل کند.