1395/10/14
گفتوگو با حمیدرضا خزایی؛
با حمایت رهبر انقلاب راه برای تولیدات طنز باز شد
در تاریخ اول دی ماه ۱۳۷۱، رهبر انقلاب با گروه ورزش و سرگرمی صدای جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند. موضوع اصلی این دیدار جایگاه تفریح و خنده در اسلام و جامعهی اسلامی بود. موضوعی که شاید برای بسیاری پوشیده باشد. رهبر انقلاب در این دیدار، توصیههای مهمی را در جهت تولید برنامههای مفرح و شاد، به مدیران و دستاندرکاران گروه ورزش و سرگرمی بیان کردند. از جمله نکات مهم این دیدار، اشاره و تقدیر رهبر انقلاب از نخستین برنامهی طنز تولیدی پس از انقلاب، برنامهی نام آشنای «صبح جمعه» بود. به همین دلیل پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در دومین بخش از پروندهی خنده و طنز، با هدف بازخوانی این دیدار و دلیل حمایت رهبر انقلاب از برنامههای طنز، با جناب آقای حمیدرضا خزایی، مدیر تولید وقت رادیو و از حاضران در آن دیدار گفتوگویی انجام داده است.
رهبر انقلاب در سال هفتاد دیدارهایی با دستاندرکاران رادیو داشتند. دلیل این دیدارها چه بود؟
حدود دو الی سه سال قبل از این دیدار، زمانی که حضرت آقا رئیسجمهور بودند، یک روز صبح بهصورت هماهنگنشده تشریف آوردند ساختمان رادیو. بنده آن زمان بهعنوان مدیر تولید در رادیو فعالیت میکردم و جناب آقای محمدعلی ایزدی مدیر وقت رادیو بودند. تقریباً ساعت هشت صبح بود که حضرت آقا تشریف آوردند و ضمن بازدید از ساختمان رادیو و استودیوهای تولید، با کارمندان نیز صحبت کردند.
آقا توصیههایی داشتند، مثلاً دربارهی نمایشها و برنامههای رادیو. فرصت کم بود و نمیتوانستند همهی نکات و نظرهایشان را بیان کنند. از سوی دیگر آقا میخواستند صحبت بچهها و عوامل را هم بشنوند. در پایان آن بازدید که تقریباً حوالی اذان ظهر بود، حضرت آقا فرمودند من با همهی شما صحبت دارم و میخواهم حرفهای شما را هم بشنوم. پس از آن بازدید بود که ما و بچههای رادیو متوجه اهمیت کارمان شدیم و متوجه شدیم که آقا تا چهاندازه به برنامههای رادیو اشراف دارند و از آنها مطلع هستند.
همانطور که عرض کردم، حضرت آقا فرمودند در دیدارهایی جداگانه بهصورت مفصل هم نظرات خود را میگویند و هم صحبتهای بچهها را میشنوند. این وعدهی دیدار مصادف شد با رحلت حضرت امام و پس از آن، رهبری حضرت آقا. یعنی دو سال و نیم وقفه اتفاق افتاد.
گزارش تصویری: گفتوگو با آقای حمیدرضا خزایی
دیدار با چه بخشهایی صورت میگرفت؟
آقا گروههای مختلف رادیو را دعوت میکردند. فکر میکنم در زمان تصدی آقای زورق در رادیو بود. در آن زمان ما هفت یا هشت گروه برنامهساز داشتیم: اجتماعی، تاریخ و دفاع مقدس، ورزش و سرگرمی، کودک و نوجوان و غیره. فکر میکنم همهی این گروهها را حضرت آقا دعوت کردند و با آنها صحبت کردند. این گروهها در قالب بیست یا سی نفر به خدمت حضرت آقا میرسیدند و آقا مفصلاً با آنها صحبت میکردند. بنده بهخاطر دارم که قبل از هر دیدار، آقا مطالبشان را در یک کاغذ نوشته بودند و اتفاقاً مطالب خیلی هم مفصل بود. یعنی آقا واقعاً نکته داشتند دربارهی برنامهها و این مسئله نشان میداد رادیو را دنبال میکنند.
در میان دیدارها، دیدار با گروه ورزش و سرگرمی متمایز شد. دلیل این امر چه بود؟
آقا در همهی دیدارهایی که با گروهها داشتند، نکات خیلی مهمی فرمودند، نه اینکه فقط دیدار ورزش و سرگرمی مهم باشد. مثلاً آقا در دیدار با گروه معارف، از اذان و نوع آن و تعبیری به نام اذان گلدستهای استفاده کردند و گفتند سعی کنید چنین اذانهایی پخش شود. اذانهایی مثل مرحوم آقاتی و اذان آقای صبحدل. اتفاقاً شاید جالب باشد که ما تا آن زمان بهخاطر مشکلاتی نمیتوانستیم اذان مرحوم مؤذنزاده را پخش کنیم، اما همان جلسات باعث شد که این اذان بسیار زیبا اجازهی پخش بگیرد. آقا همچنین توصیهی بسیار مهمی برای تولید داشتند و آن این بود که باید به ظاهر و فرم برنامهها توجه کرد. حتی آقا درصد دادند و گفتند ما باید برای یک برنامه چهل درصد به محتوا توجه کنیم و شصت درصد به اجرا. این شاید برخلاف آن چیزی باشد که برخی فکر میکنند و همهی توجه و تلاش خود را صرف محتوا میکنند. آقا گفتند اهمیت اجرا و ظاهر از محتوا هم بیشتر است.
اما دلیل اینکه دیدار با گروه ورزش و سرگرمی با دیگر دیدارها متمایز شد این بود که گروه ورزش و سرگرمی در یک دوران تحول و گذار بود. قبل از انقلاب افرادی که در این گروه کار میکردند بسیار کارکشته بودند، اما بعد از انقلاب نسلی از جوانان وارد این گروه شدند. پس از انقلاب آقای شیشهگران، که آن زمان جوانی مستعد بودند، تصمیم داشتند برای تولید برنامه، گروهی از افرادی که قبل از انقلاب فعالیت میکردند، دوباره به عرصهی فعالیت بازگردانند. این موضوع شاید نیاز به اجازه داشت. جواب آقا این بود که از افرادی که توانمند هستند و هنر دارند و با انقلاب دشمنی ندارند، استفاده شود تا حرف انقلاب زده شود. همین اجازه باعث شد تعدادی از هنرمندان توانمند به سازمان بازگردند. یکی از این عزیزان مرحوم نوذری بودند که به رادیو برگشتند. واقعاً ایشان خیلی توانمند بودند. وقتی دوستان و بهخصوص آقای شیشهگران مقدمات حضور دوبارهی ایشان را فراهم کردند، بنده یادم است که ایشان در جلسه اشک ریختند و گفتند این بچههای رادیو مثل بچههای خودم هستند و ما هرچه در توان داریم، برای مملکت و ملت خودمان ارائه میکنیم. واقعاً هم خیلی خوب کار کردند. حتی بعدها حضرت آقا نامهای برای آقای نوذری نوشتند و از او برای اجرای برنامههایشان تشکر کردند. در چنین فضا و جوی این دیدارها شروع شد و اهمیت آن از چنین مسائلی نشئت گرفت.
آقا میگفتند چرا در فیلمها ناامیدی و یأس و مشکلات را پخش میکنید، مردم را ناراحت میکنید و اعصابشان را مکدر میکنید. ایشان همیشه توصیه میکنند که یکدیگر را نقد کنید و از قالب طنز استفاده کنید، منتها نقد منصفانه باشد و توهین نکنید. یکی از مسائلی که آقا مطرح کردند این بود که لهجهها را مسخره نکنید و به اقوام توهین نشود.
رهبر انقلاب در این دیدار، تفریح و خنده را یک امر ضروری بیان کردند. دلیل این امر چه بود؟
این موضوع فقط از یک ذهن هوشمند میتواند بربیاید. بالأخره جامعهی ما چون جامعهای دینی است، بهنوعی این موضوع القا میشود که غم و عزا در جامعه بیشتر از خنده و شادی اهمیت دارد. بررسیهای روانشناختی انجامشده نشان میدهد ما نیاز به تفریح و سرگرمی و نشاط داریم. ما هم به این نتیجه رسیدهایم که اگر جامعهی ما بخندد و شاد باشد، عمر طولانیتری میکند و دهها نکتهی مثبت دیگر برای جامعه اتفاق میافتد. لذا حضرت آقا میگفتند چرا در فیلمها ناامیدی و یأس و مشکلات را پخش میکنید، مردم را ناراحت میکنید و اعصابشان را مکدر میکنید. ایشان همیشه توصیه میکنند که یکدیگر را نقد کنید و از قالب طنز استفاده کنید، منتها نقد منصفانه باشد و توهین نکنید. یکی از مسائلی که آقا مطرح کردند این بود که لهجهها را مسخره نکنید و به اقوام توهین نشود.
چرا رهبر انقلاب به یک برنامهی طنز در رادیو آن اندازه توجه داشتند؟
این خیلی نکتهی مهمی است و باید به آن توجه کرد. برنامهی صبح جمعه نخستین برنامهی طنز پس از انقلاب بود. کاری که روی خطقرمزهای آن زمان حرکت میکرد و انتقاد میکرد و اتفاقاً مردم را میخنداند. روی این برنامه خیلی فشار بود و دولت و نهادهای مختلف بهمحض انتقاد، واکنش نشان میدادند. یادم میآید یک قسمت از همین برنامهی صبح جمعه یک روز قبل از پخش حذف شد و ما مجبور شدیم در همان فرصت باقیمانده، با استفاده از آرشیو سالهای قبل، یک برنامهی جدید بسازیم و همان را پخش کنیم و اتفاقاً کسی هم متوجه آن نشد.
آقا نسبتبه برنامهی صبح جمعه خیلی اهمیت نشان دادند و در آن دیدار صحبتهایی انجام دادند که مشخص بود بهدقت این برنامه را بررسی کردهاند و حتی دربارهی شخصیتهای داستانی این برنامه هم صحبت کردند. مثلاً شخصیتی بود در این برنامه به نام آقای ملون و آقا به این شخصیت هم گریز زدند. همچنین از دستاندرکاران این برنامه و شخص آقای نوذری تشکر کردند.
باید این را گفت که اگر حمایت آقا از این برنامه نبود، احتمال تعطیلی و ادامه نیافتن آن بهدلیل فشارهای بیرونی، بسیار بالا بود. حتی ممکن بود با تعطیلی این برنامه، سیر تولیدات طنز تغییر کند و راه برای بقیهی تولیدات ناهموار شود. اما آقا از این برنامه حمایت و از آن تعریف کردند. پس از این بود که یک برنامهی طنز دیگر با نام «عصرانه» به تولیدات رادیو اضافه شد که آقای کاردان در آن درخشیدند و رفتهرفته برنامههای طنز دیگر در صداوسیما شکل گرفتند و تولید شدند.