[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پاسداران کمیته‌های انقلاب اسلامی - 1369/10/10
عنوان فیش :عمل به تکلیف، انگیزه حرکت امام
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), تکلیف, نصرت الهی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
اعتقادم این است که مهمترین خصلت امام بزرگوار ما این بود که خویش و بیگانه و دوست و آشنا، برایش فرقی نداشت. حقیقتاً خدا می‌داند که آن بزرگوار در این دنیای تاریک ظلمانی، مثل یک خورشید، چند صباحی آمد درخشید و رفت، تا مردم بدانند که خورشیدی هم هست. دیگر بعد از ائمه و معصومین، ما و دیگران هم مثل آن آدم سراغ نداریم. اگر کسی هم بگوید، به نظر من بی‌انصافی کرده است. انسانیت باید بفهمد که این گوهر در خزانه‌ی الهی وجود دارد. آن مرد، اگر می‌فهمید که تکلیف است، عمل می‌کرد. نگفت که اگر من تنها بمانم، راه حق را خواهم پیمود؟ او، این را راست می‌گفت.
آن روزی که او به مردم خطاب کرد و مبارزه را شروع نمود، در بین علما و بزرگان و شخصیتهای برجسته و انسانهای لایقی که بودند، انصافاً هیچ‌کس گمان نمی‌کرد که مردم پشت سر کسی که صاحب این دعوت و فریاد است، راه بیفتند. البته امام به مردم ایمان داشت و معتقد بود که می‌آیند؛ اما درعین‌حال، آن دریادلی از توکل به خدا و این‌که من تکلیفم را عمل می‌کنم، می‌خواهند بیایند، می‌خواهند نیایند، مهم بود. خدای متعال هم قاعده‌یی دارد: «من کان للَّه کان اللَّه له»(1). «من اصلح فیما بینه و بین اللَّه اصلح اللَّه فیما بینه و بین النّاس»(2). هر کس بین خود و خدا را درست و اصلاح کند، خدا بین او و مردم را درست خواهد کرد.
در زندانهای فلسطین، در گوشه‌ی کشورهای آفریقایی، در تونس و مراکش، تحت اختناق به نام او شعار می‌دهند. چه کسی این کار را کرده است؟ ما تبلیغ کرده‌ایم؟ آیا دستگاههای تبلیغی می‌توانند بگویند که این کارها را ما کرده‌ایم؟ من هشت سال رئیس جمهور بودم؛ می‌دانم که در این مملکت چه خبر است. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که اسم امام را من در فلان جا بردم. اسم امام، خودش مثل سرازیر شدن آب در یک سرزمین صاف و مستعد رفت. نمی‌خواهد کسی آن را پارو بزند؛ خودش سرازیر می‌شود و می‌رود، تا چشنده و نوشنده‌ی خودش را پیدا کند.
1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج‏13، ص 195؛ 
الوافی، فیض كاشانی، ج ‏8، ص 784 .

كما ورد من‏ كان‏ لله‏ كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس‏.
ترجمه :
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.

2 ) قصار 89 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ .
ترجمه :
و آن حضرت فرمود: هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند. و هر كس كار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند كار دنيايش را اصلاح كند. و آن را كه از خود بر خود واعظ است از خدا بر او نگهبان است

2 )
كافی،الشیخ الكلینی ج8 ص307ح477؛
الفقیه،الشیخ الصدوق،ج4ص396ح5845
ثواب الاعمال،الشیخ الصدوق،ص181
بحار الانوار،علامه مجلسی،ج74ص381ح2

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَتِ الْفُقَهَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ إِذَا كَتَبَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ كَتَبُوا بِثَلَاثَةٍ لَيْسَ مَعَهُنَّ رَابِعَةٌ مَنْ كَانَتْ هِمَّتُهُ آخِرَتَهُ كَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ وَ مَنْ أَصْلَحَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ
ترجمه :
امير المؤمنين «ع» فرمود شيوه فقها و حكما اين بود كه در نگارشات خود بهم سه چيز مينوشتند و چهارمى نداشت. هر كه هم خود را آخرتش كند خدا هم دنيايش را كفايت كند. هر كه درونش را اصلاح كند خدا برونش را اصلاح كند. هر كه ميان خود و خدا را اصلاح كند خدا ميان او و خلق را اصلاح نمايد


مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد ابوذر تهران - 1360/04/06
عنوان فیش :نقل تمام شنیده‌ها نشانه انسان دروغگو
کلیدواژه(ها) : تکلیف, مردم, شایعه‌پراکنی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
وظیفه‌ی شما چیه؟ وظیفه‌ی ما چیه؟ وظیفه‌ی شما دو چیز است؛ اوّل، قبل از تحقیق قضاوت نکردن و منتظر روشن شدن بودن. این یک. وقتی که درباره‌ی فلان مسأله راجع به امور سیاست اطلاع ندارید، کسی را هم پیدا نکردید دم دستتان که بیاید بایستد این‌جا و جواب بدهد، یا نامه نوشتید و جواب نگرفتید، از روی حدس و گمان قضاوت نکنید. این یک. و سؤال کنید تا روشن بشود.
دوم، وظیفه این است که اگر راجع به اشخاص، افراد یا مسائلی که ارتباط به اشخاص و افراد پیدا می‌کند، چیزی شنیدید که باز هم برای شما محقَّق و ثابت نیست، این را دهن به دهن نگردانید. چون می‌شود شایعه و از قول پیغمبر اکرم،‌صلی‌اللَّه‌علیه‌واله‌، نقل شده است که فرموده‌اند: «کَفَی المرءُ کِذْباً أنْ یحدثَ بِکُلّْ ما یَسْمَعُ»(1) برای دروغ‌گو بودن یک آدم همین کافی است که هر چه می‌شنود، نقل کند.
2 )
معانی الاخبار، شیخ صدوق: ص 159؛بحارالانوار، علامه مجلسی: ج 2 ص 159

عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ حَدِيثٌ يَرْوِيهِ النَّاسُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ حَدِّثْ عَنْ بَنِی إِسْرَائِيلَ وَ لَا حَرَجَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَنُحَدِّثُ عَنْ بَنِی إِسْرَائِيلَ بِمَا سَمِعْنَاهُ وَ لَا حَرَجَ عَلَيْنَا قَالَ أَ مَا سَمِعْتَ مَا قَالَ كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ فَقُلْتُ فَكَيْفَ هَذَا قَالَ مَا كَانَ فِی الْكِتَابِ أَنَّهُ كَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِيلَ فَحَدِّثْ أَنَّهُ كَائِنٌ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ لَا حَرَج
ترجمه :
عبد الاعلى بن أعين گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم قربانت گردم، سنّى‏ها حديثى از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله روايت مى‏نمايند كه آن حضرت فرمود:از اخبار بنى اسرائيل بازگو و نگران مباش» آيا درست است؟ فرمود: بلى، گفتم: پس هر چه كه از بنى اسرائيل شنيديم بازگو نمائيم و براى ما اشكالى ندارد؟ فرمود: مگر نشنيده‏اى سخنى را كه فرمود: دليل بر دروغگو بودن مرد همين است كه هر چه را بشنود بازگو كند؟ عرض كردم پس مصداق آن فرمايش پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله چگونه است؟ فرمود: منظور آن است كه هر چه در قرآن از ماجراهاى بنى اسرائيل آمده تو بازگو نما كه در اين امّت ما خواهد آمد و باكى بر آن نيست