[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نوآوری و شکوفایی کلیدواژه(ها) : نوآوری و شکوفایی نوع(ها) : جستار متن فیش : حرف اصلی ما امروز این است که نه با توقف در گذشته و سرکوب نوآوری میتوان به جایی رسید، نه با رهاسازی و شالودهشکنی و هرج و مرجِ اقتصادی و عقیدتی و فرهنگی میتوان به جایی رسید؛ هر دو غلط است. آزادی فکر؛ همان نهضت آزادفکری که ما دو، سه سال قبل مطرح کردیم و البته دانشجوها هم استقبال کردند؛ اما عملاً آن کاری را که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه. من گفتم کرسیهای آزاداندیشی بگذارید. البته حالا اینجا الان یادم آمد که در گزارشهای مربوط به دانشگاههای سمنان خواندم که خوشبختانه مجموعههای فعال دانشجویی در سمنان با همدیگر مناظرات آزاد دارند. اگر این گزارش که به من دادند، دقیق باشد، بسیار چیز مثبت و خوبی است. مسئلهی آزاداندیشیای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعههای فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت میکند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفهای است به عهدهی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینهها؛ اما کار، کارِ خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم.نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال میگذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : عدالت و پیشرفت کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است - که جا دارد که این جزو آرمانهای ما باشد - مبارزهی با فقر، مبارزهی با تبعیض، مبارزهی با بیماری، مبارزهی با جهل، مبارزهی با ناامنی، مبارزهی با بیقانونی. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : عدالت و پیشرفت کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت نوع(ها) : جستار متن فیش : اقتداری که مبتنی بر ظلم به ملتهای دیگر و به بهای پسرفت ملتهای دیگر باشد، پیشرفت و تحولی که در خدمت یک طبقهی خاص - طبقهی سرمایهدار - باشد، که امروز در کشورهای غربی اینطور است، مورد نظر ما نیست. ثروت این کشورهایی که زیاد است، یعنی درآمد عمومیشان زیاد است - به تعبیر رایج، درآمد ناخالص ملی - چگونه توزیع میشود؟ به هر کس چقدر و در مقابل چه مقدار کار، میرسد؟ معمولا اینها را نگفته میگذارند. برای کسب معاش، زن و شوهر روز و شب کار کنند و توان نداشته باشند تا بتوانند زندگی خودشان را بگذرانند، اما در مقابل سرمایهداران بزرگ - راکفلرها و فوردها و آنهایی که حالا جدیدا در این میدان وارد شدهاند - کوههایی از ثروت داشته باشند که نتوانند محاسبه کنند؛ اینها مورد نظر ما نیست. پیشرفتی که در خدمت طبقهی سرمایهدارها باشد، پسرفت است. پیشرفتی که با باختن هویت مستقل ملی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : آزاداندیشی کلیدواژه(ها) : آزاداندیشی نوع(ها) : جستار متن فیش : حرف اصلی ما امروز این است که نه با توقف در گذشته و سرکوب نوآوری میتوان به جایی رسید، نه با رهاسازی و شالودهشکنی و هرج و مرج اقتصادی و عقیدتی و فرهنگی میتوان به جایی رسید؛ هر دو غلط است. آزادی فکر؛ همان نهضت آزادفکری که ما دو، سه سال قبل مطرح کردیم و البته دانشجوها هم استقبال کردند؛ اما عملا آن کاری را که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه. من گفتم کرسیهای آزاداندیشی بگذارید. البته حالا اینجا الان یادم آمد که در گزارشهای مربوط به دانشگاههای سمنان خواندم که خوشبختانه مجموعههای فعال دانشجویی در سمنان با همدیگر مناظرات آزاد دارند. اگر این گزارش که به من دادند، دقیق باشد، بسیار چیز مثبت و خوبی است. مسئلهی آزاداندیشیای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فورا میرود به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعههای فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت میکند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفهای است به عهدهی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینهها؛ اما کار، کار خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم.نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال میگذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : اقتدار ملی کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : مدیریتها را به سطح علمیتر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملی، رشد علم، رشد اقتدار ملی، رشد اخلاق و رشد عزت ملی است؛ همهی اینها در این تحول و پیشرفت، به معنای صحیح دخالت دارند و ما اینها را پایههای اصلی میدانیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : جنبش نرم افزاری کلیدواژه(ها) : جنبش نرم افزاری نوع(ها) : جستار متن فیش : نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال میگذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : اصلاح الگوی مصرف کلیدواژه(ها) : اصلاح الگوی مصرف نوع(ها) : جستار متن فیش : از این خطرناکتر، این است که سررشتهی همین تحولات منفی در سطح بینالمللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیلهی این تحولات میخواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلا ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بینالمللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایهداران بینالمللی بودهاند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایههای عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء میکرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت میکردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، بهراحتی این کار را انجام میدادند؛ بیاعتنایی به هویتهای ملی و مبانی فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را میکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر میکردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانهای و روزنامههای فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش میشود مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : اصلاح الگوی مصرف کلیدواژه(ها) : اصلاح الگوی مصرف نوع(ها) : جستار متن فیش : ای کاش در مقابل چیزی میگرفتند! نه، هیچ چیز هم نگرفتند. یعنی ایرانیها در طول سالهای متمادی - بیش از شصت، هفتاد سال - که در اختیار انگلیسیها و غربیها بودند، این قدرت را پیدا نکردند که مثلا یک مرکز تحقیقات علمی در کشور به وجود آورند که ظرف پنجاه سال دو تا اختراع درست کند؛ دانشمندانی را تربیت کنند که دو، سه تا کشف جدید علمی بکنند؛ یعنی اینها این اندازه از غرب استفاده نکردند. آنها چه میخواستند؟ مصرف کننده میخواستند. مصرف کنندهی اقتصادیای که به طور طبیعی با خودش مصرف فرهنگی و تسلیم سیاسی را هم همراه دارد. آنها این را میخواستند؛ اینها هم راحت تسلیم شدند و دادند. آنچه که پیشرفت هست، این است که ما از هر که و هر جور، همهی دانشهای مورد نیازمان را فرا بگیریم؛ این دانش را به مرحلهی عمل و کاربرد برسانیم، تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، برای اینکه دامنهی علم را توسعه بدهیم، تحقیقات بنیادی انجام بدهیم، تحقیقات کاربردی و تجربی انجام دهیم، تا فناوری را به وجود آوریم یا فناوری جدیدی را به وجود بیاوریم یا فناوری را تکمیل کنیم؛ تصحیح کنیم و انجام بدهیم؛ در زمینهی آموزشهای مدیریتی از پیشرفتهای دنیا فرا بگیریم، آن را بین خودمان بر طبق نیازها و عرف و فرهنگ خودمان تحلیل و فهم کنیم و با جامعهمان تطبیق کنیم. دربارهی مشکلات اجتماعیای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است. راه مبارزه با مصرف گرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق میخواهد. در دانشگاهها پروژههای تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجهی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، میشود پیشرفت. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : برای اینکه ما بتوانیم نسخهی درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظری. این، یکی از آن کارهایی است که شماها باید بکنید. پیشرفت یک کشور چیست؟ البته مقصودم این نیست که در بحثهای ذهنی و باز بیفتیم و همینطور خودمان را معطل مباحث ذهنی بکنیم؛ مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات؛ نه، اینها را نمیخواهم، این غلط است. مثل اینکه در باب تهاجم فرهنگی ما یک روزی گفتیم دارد تهاجم فرهنگی انجام میگیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من میخواستند که تهاجم فرهنگی را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگی را میبینم، میتوانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانی نشان هم دادم؛ اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگی! و گفتند: نه آقا، چنین چیزی وجود ندارد! بنده به یاد بنیصدر افتادم. در اول جنگ تحمیلی عراق، دلسوزهای محلی میآمدند و میگفتند عراقیها به خاک ما حمله کردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز کردند. ما به بنی صدر میگفتیم: رئیس جمهور! شما چه خبر دارید؟ میگویند عراقیها حمله کردند؛ میگفت دروغ میگویند؛ این سپاه برای اینکه خودش امکانات دست و پا کند، این حرفها را میزند! آنها را متهم میکردند. بعد هم به دهلران رفت - که هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ایستاد و مصاحبه کرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ میگویند عراقیها آمدهاند؛ عراقیها کجایند؟! از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیلهی عراقیها تصرف شد. نمیشود که واقعیات را با چشم روی هم گذاشتن انکار کرد.پادشاه معاصر حافظ، شاه شیخ ابواسحاق - که البته شاه بود، اما شیخ نبود؛ اسمش شیخ ابواسحاق است - یک جوان خوشگذران خوش قیافه بود که از شعرهای حافظ فهمیده میشود که به او خیلی علاقه داشته، وقتی امیر مبارزالدین آمده بود اطراف بیابانهای شیراز اردو زده بود و داشت خودش را آمادهی حملهی به شیراز میکرد، این حاکم بدبخت شیراز که غرق در عیش و نوش خودش بود، خبر نداشت، وزیرش هم جرئت نمیکرد به او چیزی بگوید. اگر چیزی میگفتند، میگفت شماها بیخود میگویید. وزیرش یک روز تدبیری اندیشید و مثلا گفت: جناب اعلی حضرت مایل نیستید که در این فصل بهار، بالای پشت بام برویم و این بیابان را نگاهی بکنیم و از این سبزهی بیابان استفادهای بکنیم؟ آن هم که چنین آدمی بود، گفت: چرا؛ برویم. بالای پشت بام قصر رفت، نگاه کرد و دید در بیابان اردو زدهاند. گفت: اینها چیست؟ گفت: اردوی مبارزالدین کرمانی است؛ آمده پدر شما و همهی دربارتان را در بیاورد. به این بهانه و تدبیر، وجود دشمن را به او نشان داد. بعضی اینطوریاند؛ چشمشان را روی هم میگذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگی نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگی هست، به دنبال بحثهای ذهنی رفتند! «تهاجم یعنی چه؟»، «فرهنگ یعنی چه؟»، «فرهنگی چه چیزهایی را شامل میشود و چه چیزهایی را شامل نمیشود؟» ما به اینها چه کار داریم؟! نقل میکنند قدیمها که در یک شهری، یک سینما درست کرده بودند؛ یک عدهای رفتند پیش عالم شهر - که آدم گوشهگیری بود - تا وادارش کنند که با این سینما مخالفت کند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساختهاند، شما یک اقدامی بکنید. عالم یک فکری کرد، گفت: حالا ببینیم این سینماست یا سینماست یا سینماست! کدام درست است؟! بنا کردند بحث نظری کردن که ضبط لفظ سینما را پیدا کنند! بنده طرفدار بحثهای نظری این طوری نیستم که برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحثهای نظری انجام بگیرد تا معلوم شود که پیشرفت به چیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : منافع ملی کلیدواژه(ها) : منافع ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : همهی این تشنجها، درگیریها و چالشهایی که شما در دوران حکومت قاجاریه از زمان تنباکو تا دوران رضا خان و تا بعد از آن میبینید که بین جبههای از مؤمنین به رهبری علما از یک طرف و حکام جائر از یک طرف انجام گرفت، نشئت گرفته از این قضیه است. در قضیهی امتیاز «رژی»، میرزای شیرازی در مقابل دادن امتیازِ مفت و مجانیِ یک منبع درآمد بزرگ در کشور به غربیها و خارجیها، مخالفت کرد. در قضیهی امتیاز «رویتر» همینطور، و در قضیهی قراردادِ 99 - قرارداد معروف به «قرارداد وثوق الدوله» که در واقع طبق آن، همهی کشور را به دست انگلیسها میدادند - هم همین طور بود، که مدرس، آن روحانی برجسته، مخالفت کرد. در قضیهی ملی شدن صنعت نفت هم که مرحوم آقای کاشانی (رضوان اللَّه علیه) دخالت کرد، همین طور بود. این چالشهایی که علما با حکام دورانهای مختلف داشتند - که مردم و بسیاری از روشنفکرها هم با اینها همراهی کردند - همه در این مرز است؛ مرز منافع ملی، و آن طرف هم که تحول ناشی از اراده و تصمیمگیری قدرتهای بیگانهاست. پس نسخههای پیشرفت و نسخههای غربی و بیگانه، بعضاً حتّی خائنانه است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : شاخص انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شاخص انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : پایهی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب میشود - که اغلبش را شمردیم - دانست؛ و معیارهای ویژهی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینههای اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت و اینها را هم بایستی جزو معیارهای پیشرفت دانست. و کسی هم که متصدی این کارهاست، عبارتند از مجموعهی نخبگانِ دانشگاه و حوزه. شما جوانها و آنهایی که آمادگی دارید، وارد این میدان شوید. منتها منتظر من و امثال من نمانید. ماها حداقل پنجاه سال اختلاف سنی با شما داریم؛ شما جوانید؛ مرکز نیرو و نشاط هستید؛ کار مالِ شماست؛ همچنان که آینده مال شماست. بنابراین منتظر نمانید، خودتان اقدام کنید؛ اساتیدتان اقدام کنند. مسئولان کشور هم البته آگاه و متوجه باشند. منتها توجه داشته باشید که اگر شما هم دنبال این کارها هستید، باید مدیریت کنید. همان شاخصها را مراقبت کنید. مثل میدان مین است؛ دو طرف، میدان مین است. از آن خط سالم و صحیح حرکت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : جنبش عدالتخواهی کلیدواژه(ها) : جنبش عدالتخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : و اما مشکلات دانشجویان و استادان و بالاخره جنبش عدالت خواهی - این حرفهایی که زدند - همهاش حرفهای مورد تأیید ماست. هر چه هم من بتوانم و در حوزهی کار من باشد، اقدام میکنم؛ هر چه باید توصیه کنم، توصیه میکنم و امیدواریم انشاءاللَّه که عزیزان ما دنبال بکنند. مطلبی که من میخواهم به شما عرض کنم، حول و حوش یک آیهی قرآن است. آیهی معروفی است: «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایرهی محدودتر میفرماید: «ذلک بأنّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». این آیه، پسرفت را میگوید. خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمیکند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود میآورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است. خلاصهی اینها چیست؟ خلاصهی اینها این است که شما آحاد انسان، سر رشتهدار تحولات جامعه هستید؛ شما هستید که تحول و تغییر را ایجاد میکنید. عزمِ انسان، تعیین کننده است. بعضی ممکن است بگویند منظور از عزم انسان چیست؟ ارادهی چه کسی؟ ارادهی منِ یک نفر، توی یک نفر، ارادهی چه کسانی مؤثر است؟ این البته جزو بحثهای دامنهدار است، لکن من میخواهم فیالجمله عرض بکنم که عزم یکایک انسانها در حد خودش تأثیر دارد؛ نه فقط در مسائل شخصی - که تأثیر تام دارد - بلکه در مسائل اجتماعی. ما اگر چنانچه آرزوهامان، هوسهامان، هواهای نفسانیمان در فعالیتهامان حاکم شوند و در رفتار ما، عقل کنار بیاید و محاسبهی درست کنار زده شود، این کار در ایجاد یک سلسله تحولات منفی در جامعه تأثیر میگذارد. حالا یک مثال کوچکش را عرض بکنم: شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید - یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف - نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی - این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیین کننده نیست - شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکی یکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثر گذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس میکند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ اینها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را - که پسرفت هست - به وجود میآورد. عکسش هم صادق است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : خودکفایی کلیدواژه(ها) : خودکفایی نوع(ها) : جستار متن فیش : «تعیین الگوی پیشرفت» هم لازم است. الگوی پیشرفت چیست؟ ما باید این را مشخص کنیم. اگر این را مشخص کنیم، آن وقت در برنامهریزیها، اولویتها، تقدمها، برنامهها، زمانبندیها، و سرمایهگذاریهای ما اثر میگذارد؛ به دنبال خود فرهنگ سازی میآورد؛ در گفتگوی نخبگان خودش را نشان میدهد و به ذهنیت عامهی مردم سرریز میشود؛ حتّی در صادرات و واردات کشور اثر میگذارد؛ چه چیزی را از کجا وارد کنیم؟ چه چیزی را به کجا صادر کنیم؟ حالا میخواهیم مشخص کنیم که پیشرفت چیست؟ تعریفهایی برای پیشرفت و کشور پیشرفته در دنیا معمول است؛ ما اغلب اینها را قبول داریم و رد نمیکنیم؛ مثلاً صنعتی شدن و فرا صنعتی شدن کشور؛ اینها دلیل پیشرفت است. خودکفایی؛ کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران بکلی بینیاز باشد، نه؛ اما اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت اسلامی, هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت اسلامی, هویت ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : تقلید، رایج شدن و پیشرفت تقلید، پیشرفت نیست. وابسته کردن اقتصاد، تقلیدی کردن علم، ترجمه گرایی در دانشگاه؛ که هر چه که آن طرف مرزها، مرزهای غربی و کشورهای اروپایی، گفتهاند، ما همان را ترجمه کنیم و اگر کسی حرف زد، بگویند مخالف علم حرف میزند؛ پیشرفت نیست و ما این را پیشرفت نمیدانیم. نه اینکه ترجمه را رد کنیم؛ من این را بارها در مجامع دانشگاهی گفتهام؛ نخیر، ترجمه هم خیلی خوب است؛ یاد گرفتن از دیگران خوب است؛ اما ترجمه کنیم تا بتوانیم خودمان به وجود آوریم. حرف دیگران را بفهمیم تا حرف نو به ذهن خود ما برسد؛ نه اینکه همیشه پای حرف کهنهی دیگران بمانیم. یک حرفی را در زمینهی مسائل اجتماعی پنجاه، شصت سال پیش فلان نویسنده یا فیلسوف یا شبه فیلسوف فرهنگی گفته، حالا آقایی بیاید در دانشگاه، دهنش را با غرور پر کند و همان را دوباره به عنوان حرف نو برای دانشجو بیان کند! این پیشرفت نیست؛ پسرفت است. زبان و ملی را مغشوش کردن، هویت اسلامی ملی را سلب کردن و مدلبازی به جای مدلسازی، پیشرفت نیست. ما وابسته شدن و غربی شدن را پیشرفت نمیدانیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : جنگ ارادهها کلیدواژه(ها) : جنگ ارادهها نوع(ها) : جستار متن فیش : همین تیپ مستقل قائم که از سال 65 تشکیل شده است، تا آخر جنگ- تقریباً در طول دو سال و نیم- در بیست و پنج عملیات آفندی و پدافندی شرکت کرده است. این شوخی است؟! بیست و پنج عملیات! رزمندگان این استان، تیپ قائم را سال 65 تشکیل دادند و قبلش هم در قالب لشکر هفده علیّ بن ابی طالب و تیپ امام رضا (علیهماالسّلام) از سمنان و شاهرود و دامغان و گرمسار و سراسر این استان به جبههها میرفتند و فعالیت میکردند. آنها به جای خود محفوظ؛ اما از وقتی این تیپ تشکیل شد، در طول تقریباً دو سال و نیم، در بیست و پنج عملیات آفندی و پدافندی شرکت کردند؛ این ارزش یک مجموعهی مردمی را نشان میدهد؛ قدرتِ ارادهها را نشان میدهد؛ صبر خانوادهها را نشان میدهد. همین تیپ قائم در عملیات مرصاد مهمترین نقش را ایفا کرد. شنیدم که نقش تیپ قائم در عملیات مرصاد آنچنان بود که اگر نبود، دشمن ممکن بود تا کرمانشاه پیش بیاید. آن که ایستاد، تیپ قائم بود. اینها در تاریخ میماند. ستادهای پشتیبانی جنگ این استان- که من دیروز هم در سخنرانی عمومی اشاره کردم که مربوط به جهاد سازندگی بود- در مجموعههای مهندسی- رزمی کارهای برجستهای انجام دادند. آنچه که به من گزارش کردند اینها بیست و پنج هزار کیلومتر در جبهه جاده ساختهاند؛ چهارهزار کیلومتر خاکریز زدند! رقم را ببینید! نقل میکنند پسر بچهی چهارده، پانزدهساله پشت فرمان بولدوزر نشسته بود و خاکریز میزد؛ از بس کوچک بود، پشت فرمان دیده نمیشد! گاهی میخواست جلوش را ببیند، مجبور بود از روی صندلیاش بلند شود و ببیند؛ این بچه تا صبح خاکریز زد. این جوانها کجایند؟ در بین شماهایند؛ در میان این ملتند. این ارادهها کجایند؟ اینها تشکیلدهندهی ارادهی عمومی ملت ایران هستند و از بین نمیروند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : اولین کسانی که با موج به اصطلاح مدرنیته مواجه شدند، چه کسانی بودند؟ شاهزادهها، رجال دربار قاجاری و شخصیتهای متنفذ سیاسی آن روز. عامهی مردم که خبری نداشتند، علما که اطلاعی نداشتند و دیگران که چیزی نمیدانستند. اینها هم به جز خیلی افراد معدود، عموماً- تقریباً میشود گفت بدون استثنا- در مواجههی با این فرهنگ و پیشرفتهای غربی مات و مبهوت شدند؛ دست و پای خودشان را گم کردند و نتوانستند ذهن و عقل خودشان را به کار بگیرند و از پیشرفت طرف مقابل، به فکر پیشرفت خود بیفتند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در دوران مشروطیت و بعد از استقرار آن، روشنفکرهای درجهی اول ما عقیدهشان این شد که اگر ایران بخواهد پیشرفت کند، باید از فرق سرتاپا غربیِ کامل بشود! این، یعنی تقلید محض. و همینطور هم عمل کردند و این روند تا حکومت پهلوی ادامه داشت. حکومت پهلوی آمد این را برنامهریزی کرد تا با سرعت بیشتری این کار انجام بگیرد. به آن مقداری که در دورهی قاجار بود، قانع نبودند. پهلوی را برای این سرِ کار آوردند؛ چند تا روشنفکرِ دستنشاندهی مورد اعتماد خودشان از ایرانیهای تحت تأثیر غرب را هم به عنوان عناصر فرهنگی، دوروبرِ آن گذاشتند تا همین کار را بکنند. مسئلهی کشف حجاب، مسئلهی تغییر لباس و مسئلهی حذف کردن نشانههای ایرانیِ اسم: میرزا، سید، خان، آقا، دادن امتیازات فراوان در زمینههای نفت و آوردن مستشارهای خارجی- که روز به روز هم بیشتر شد- از این قبیل است. بعد هم که- انگلیسیها رضا خان را کنار گذاشتند، در دورهی بعد، آمریکاییها از سال 1332 همهکارهی کشور شدند؛ این سرگذشت تحولات ما در دوران طاغوت است که با همان مدیریت خطرناک که گفتم، به سمت نابود کردن اصالتها رفت. ایکاش در مقابل چیزی میگرفتند! نه، هیچچیز هم نگرفتند. یعنی ایرانیها در طول سالهای متمادی- بیش از شصت، هفتاد سال- که در اختیار انگلیسیها و غربیها بودند، این قدرت را پیدا نکردند که مثلًا یک مرکز تحقیقات علمی در کشور به وجود آورند که ظرف پنجاه سال دوتا اختراع درست کند؛ دانشمندانی را تربیت کنند که دو، سه تا کشف جدید علمی بکنند؛ یعنی اینها این اندازه از غرب استفاده نکردند. آنها چه میخواستند؟ مصرفکننده میخواستند. مصرفکنندهی اقتصادیای که به طور طبیعی با خودش مصرف فرهنگی و تسلیم سیاسی را هم همراه دارد. آنها این را میخواستند؛ اینها هم راحت تسلیم شدند و دادند. همهی این تشنجها، درگیریها و چالشهایی که شما در دوران حکومت قاجاریه از زمان تنباکو تا دوران رضا خان و تا بعد از آن میبینید که بین جبههای از مؤمنین به رهبری علما از یک طرف و حکام جائر از یک طرف انجام گرفت، نشأت گرفته از این قضیه است. در قضیهی امتیاز «رژی»، میرزای شیرازی در مقابل دادن امتیازِ مفت و مجانیِ یک منبع درآمد بزرگ در کشور به غربیها و خارجیها، مخالفت کرد. در قضیهی امتیاز «رویتر» همینطور، و در قضیهی قراردادِ 99- قرارداد معروف به «قرارداد وثوق الدوله» که در واقع طبق آن، همهی کشور را به دست انگلیسها میدادند- هم همین طور بود، که مدرس، آن روحانی برجسته، مخالفت کرد. در قضیهی ملی شدن صنعت نفت هم که مرحوم آقای کاشانی (رضوان اللَّه علیه) دخالت کرد، همین طور بود. این چالشهایی که علما با حکام دورانهای مختلف داشتند- که مردم و بسیاری از روشنفکرها هم با اینها همراهی کردند- همه در این مرز است؛ مرز منافع ملی، و آن طرف هم که تحول ناشی از اراده و تصمیمگیری قدرتهای بیگانه است. پس نسخههای پیشرفت و نسخههای غربی و بیگانه، بعضاً حتّی خائنانه است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :تلاش عامل قرار گرفتن در قله دانش کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا نوع(ها) : قرآن متن فیش : آنهایی که امروز در قلهی دانشند، همیشه اینطور نبودهاند. همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همهی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگیِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! در جنگهای داخلی امریکا - به جنگهای انفصال معروف است؛ جنگ بین شمال و جنوب امریکا. جنوبیها میخواستند جدا شوند؛ اما شمالیها میجنگیدند و نمیگذاشتند که آنها جدا شوند؛ جنگ چهارساله که در حدود سالهای هزار و هشتصد و شصت تقریباً، صد و پنجاه سال پیش اتفاق افتاد - دو طرف موفقیت خودشان را در این میدانستند که بتوانند مثلاً یک کشتی جنگی یا یک توپِ از فلان نوع را از انگلیس بخرند، از اقیانوس اطلس عبور بدهند و برسانند به این طرف. آن زمان، امکانات نداشتند؛ اما امروز در قلهی علمند؛ چون تلاش کردند. تلاش به دین و ایمان و کفر و اسلام، ارتباطی ندارد؛ قرآن این را میگوید. من بارها این آیه را گفته و خواندهام: «کلاًّ نمدّ هؤلاء و هؤلاء»(1)؛ ما به همه کمک میکنیم؛ این سنت الهی است. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خدای متعال این سنت را قرار داده است که این تلاش به نتیجه خواهد رسید 1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 20 كُلًّا نُمِدُّ هٰؤُلاءِ وَهٰؤُلاءِ مِن عَطاءِ رَبِّكَ ۚ وَما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحظورًا ترجمه : هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک میدهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :کلید تحولات عظیم ، در دست انسان کلیدواژه(ها) : پیشرفت نوع(ها) : قرآن متن فیش : مطلبی که من میخواهم به شما عرض کنم، حول و حوش یک آیهی قرآن است. آیهی معروفی است: «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم»(1). تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایرهی محدودتر میفرماید: «ذلک بأنّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم»(2). این آیه، پسرفت را میگوید. خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمیکند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود میآورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 11 لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ ترجمه : برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! 2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 53 ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم يَكُ مُغَيِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۙ وَأَنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست! مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :احساس مسئولیت کردن افراد جامعه نسبت به یکدیگر کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : حدیث متن فیش : همهی افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت کنند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»(1)؛ همهی شما راعی هستید؛ یعنی رعایت کننده. همهی شما مسئول از رعیتتان هستید؛ یعنی آن کسی که مورد رعایت شما باید قرار بگیرد. 1 ) منیه المرید،شهید ثانی ص381 ؛ كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته ترجمه : به راستی كه همه شما حافظ و سرپرستید و همه شما جوابگوی مردم زیردست خود هستید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : مصرفگرایی کلیدواژه(ها) : مصرفگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : از این خطرناکتر، این است که سررشتهی همین تحولات منفی در سطح بینالمللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیلهی این تحولات میخواهند اهداف خودشان را- که یا زر است یا زور- تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلًا ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بینالمللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایهداران بینالمللی بودهاند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایههای عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء میکرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت میکردند؛ مصرفگرایی را در بین آنها ترویج کنند، بهراحتی این کار را انجام میدادند؛ بیاعتنایی به هویتهای ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را میکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر میکردند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : مصرفگرایی کلیدواژه(ها) : مصرفگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که پیشرفت هست، این است که ما از هرکه و هر جور، همهی دانشهای مورد نیازمان را فرابگیریم؛ این دانش را به مرحلهی عمل و کاربرد برسانیم، تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، برای اینکه دامنهی علم را توسعه بدهیم، تحقیقات بنیادی انجام بدهیم، تحقیقات کاربردی و تجربی انجام دهیم، تا فناوری را به وجود آوریم یا فناوری جدیدی را به وجود بیاوریم یا فناوری را تکمیل کنیم؛ تصحیح کنیم و انجام بدهیم؛ در زمینهی آموزشهای مدیریتی از پیشرفتهای دنیا فرابگیریم، آن را بین خودمان برطبق نیازها و عرف و فرهنگ خودمان تحلیل و فهم کنیم و با جامعهمان تطبیق کنیم. در بارهی مشکلات اجتماعیای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است. راه مبارزه با مصرفگرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق میخواهد. در دانشگاهها پروژههای تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجهی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، میشود پیشرفت. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : کالای داخلی کلیدواژه(ها) : کالای داخلی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکییکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس میکند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ اینها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را- که پسرفت هست- به وجود میآورد. عکسش هم صادق است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : کالای داخلی کلیدواژه(ها) : کالای داخلی نوع(ها) : جستار متن فیش : در بارهی مشکلات اجتماعیای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیمو به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است.راه مبارزه با مصرفگرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق میخواهد. در دانشگاهها پروژههای تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجهی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، میشود پیشرفت. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : صهیونیسم بینالملل کلیدواژه(ها) : صهیونیسم بینالملل نوع(ها) : جستار متن فیش : بعضیها در زمان جوانیِ ما- آن زمان که نهضت معماری غربی بر کشور ما تازه حاکم شده بود- میخواستند ساختمانهای قدیمی را خراب کنند و آنها را به ساختمانهای با سبک نو تبدیل کنند. همین ساختمانهای با پنجره و شیشههای بزرگ از آن زمان شروع شد. بیشتر اینها خانهی محکم قدیمی را خراب میکردند، که من تعجب میکردم. در مشهدِ ما اینطور بود. یک خانهی محکم و خوب، اما قدیمی- اتفاقاً حالا معمارها، مهندسان، آرشیتکتها و مطلعان ما میگویند برای کشور ما همان روش قدیمی درست است و این شیشهها و پنجرههای بزرگ و آفتابگیرهای آنچنانی، اروپایی است؛ چون آنها آفتاب را آرزو میبرند و نمیبینند، ولی کشور ما کشور پُرآفتاب است؛ بخصوص بعضی از مناطقش. بنابراین، چه لزومی دارد؛ همان پنجرههای کوچک و درهای چوبی خوب بود- را خراب میکردند و از تیرآهن و سیمان و درِ آهنی و شیشههای بزرگ و ... استفاده میکردند. اینها کار هجو و غلطی است؛ کار عاقلانهای نیست. ما در تحولات بنیانی اساسیِ جامعه، ممکن است گاهی اینطوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پافشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقل ملیِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد، که حالا بعد ممکن است اشارهای بکنم. از این خطرناکتر، این است که سررشتهی همین تحولات منفی در سطح بینالمللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیلهی این تحولات میخواهند اهداف خودشان را- که یا زر است یا زور- تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلًا ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بینالمللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایهداران بینالمللی بودهاند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایههای عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء میکرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت میکردند؛ مصرفگرایی را در بین آنها ترویج کنند، بهراحتی این کار را انجام میدادند؛ بیاعتنایی به هویتهای ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را میکردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر میکردند. آن وقت همیشه لشکری هم از امکانات فرهنگی و رسانهای و روزنامههای فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواشیواش دارد پخش میشود و من پریروز در روزنامه- البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقالهاش را دیده بودم- گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابلهی با شوروی سابق یک مجموعهی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده میکردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آوردهاند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعهی زنجیرهی به همپیوستهی رسانههای گوناگون- که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهوارهها و تلویزیونها و رادیوها- در جهت مشخصی حرکت میکنند تا سررشتهی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و روراست شده است. در گرجستان که یک تحول سیاسی اتفاق افتاد و جابهجایی قدرت انجام گرفت، یک سرمایهدار امریکایی و صهیونیست یهودی- البته اسمش معروف است، من نمیخواهم اسمش را بیاورم- اعلام کرد که من ده میلیون دلار در کشور گرجستان خرج کردم و تحول سیاسی ایجاد کردم؛ خیلی راحت. ده میلیون دلار خرج میکنند، یک حکومت را کنار میگذارند، یک حکومت دیگر را سرِ کار میآورند! اینها باید روی مردم اثر بگذارند؛ باید اجتماعات درست کنند. در اوکراین هم همین کار را کردند؛ در جاهای دیگر هم همین کار را کردند. گاهی اوقات تأثیراتشان به شکل دیگری است و تعیینکننده است؛ شاید این را در یک جمع دانشجویی دیگر گفته باشم که ماهاتیر محمد، نخستوزیر سابق مالزی- که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود- به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزلهی اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایهدار صهیونیستی و بعد سرمایهدارهای دیگر، با بازیهای بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به برشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخههای اقتصادی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را عمل بکند، همینطور هم خواهد شد. خود این بانک جهانی و صندوق بینالمللی هم یکی از بخشها و قطعههای این پازل بزرگند. این خیلی خطرناک است که سر رشتهی تحولات جهانی دست باندهای قدرت بینالمللی باشد؛ که امروز هست. اینها صهیونیستها و سرمایهدارهایند و عمدتاً هم در امریکا و در اروپایند. این دو، سه نکته در باب تحول بود. پس، از تحول نباید گریخت؛ نباید ترسید و نباید آن را با هرجومرج و آنارشیسم اشتباه کرد. تحول خوب است و لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : عزت ملی کلیدواژه(ها) : عزت ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است- که جا دارد که این جزو آرمانهای ما باشد- مبارزهی با فقر، مبارزهی با تبعیض، مبارزهی با بیماری، مبارزهی با جهل، مبارزهی با ناامنی، مبارزهی با بیقانونی مدیریتها را به سطح علمیتر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملی، رشد علم، رشد اقتدار ملی، رشد اخلاق و رشد عزت ملی است؛ همهی اینها در این تحول و پیشرفت، به معنای صحیح دخالت دارند و ما اینها را پایههای اصلی میدانیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تولید علم کلیدواژه(ها) : تولید علم نوع(ها) : جستار متن فیش : مسئلهی آزاداندیشیای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاداندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و ...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعههای فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت میکند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها باهم تفاوت دارد. این وظیفهای است به عهدهی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینهها؛ اما کار، کارِ خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم. نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الآن حدود ده سال میگذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یککلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : انسان کلیدواژه(ها) : انسان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بعضی از انسانها آن چنان وجودشان پُرتپش و پُرتحرّک است که مثل اینکه همهی اعضا و جوارح آنها قلب است؛ اینها میتوانند به قله برسند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : انسان, تحول, همت, آحاد ملت ایران کلیدواژه(ها) : انسان, تحول, همت, آحاد ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما آحاد انسان، سر رشتهدار تحوّلات جامعه هستید؛ شما هستید که تحوّل و تغییر را ایجاد میکنید. عزمِ انسان، تعیین کننده است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نشاط علمی, نقدپذیری متواضعانه, نقد و انتقاد کلیدواژه(ها) : نشاط علمی, نقدپذیری متواضعانه, نقد و انتقاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : لازمهی این نشاط و پویایی این است که هم منتقد باشیم، هم انتقادپذیر، که هر کدامش نباشد، بد است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از تحوّل نباید گریخت؛ نباید ترسید و نباید آن را با هرج و مرج و آنارشیسم اشتباه کرد. تحوّل خوب است و لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نخبگان, تحول, پیشرفت, حوزههای علمیه, وظایف خواص کلیدواژه(ها) : نخبگان, تحول, پیشرفت, حوزههای علمیه, وظایف خواص نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت تحوّلات اجتماعی است. نه باید تحوّلات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحوّلی شد. خوب، این تحوّل برای پیشرفت است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : پیشرفت, نظریهپردازی, نقشه راه پیشرفت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, نظریهپردازی, نقشه راه پیشرفت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای اینکه ما بتوانیم نسخهی درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظری. این، یکی از آن کارهایی است که شماها باید بکنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول, هویت ملی, هویت ملی, آرمانخواهی کلیدواژه(ها) : تحول, هویت ملی, هویت ملی, آرمانخواهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اساس تحوّل باید بر «ملاحظهی عناصر اصلی هویّت ملّی » قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : پیشرفت, انسان, اباحیگری, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, انسان, اباحیگری, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیشرفتی که بر فردمحوری و اباحهی لذّاتی که انسان به طور مطلق دوست میدارد، مبتنی باشد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : پیشرفت, هویت ملی, هویت ملی, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, هویت ملی, هویت ملی, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیشرفتی که در خدمت طبقهی سرمایهدارها باشد، پسرفت است. پیشرفتی که با باختن هویّت مستقل ملّی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : پیشرفت, هویت ملی, هویت ملی, هویت اسلامی, وابستگی, وابستگی به غرب, زبان فارسی, غربزدگی, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, هویت ملی, هویت ملی, هویت اسلامی, وابستگی, وابستگی به غرب, زبان فارسی, غربزدگی, شاخصه پیشرفت, نقشه راه پیشرفت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : زبان ملّی را مغشوش کردن، هویّت اسلامی ملّی را سلب کردن و مدلبازی به جای مدلسازی، پیشرفت نیست. ما وابسته شدن و غربی شدن را پیشرفت نمیدانیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : صرفهجویی, مبارزه با اسراف و گسترش کار سازنده, اصلاح الگوی مصرف, مصرفگرایی کلیدواژه(ها) : صرفهجویی, مبارزه با اسراف و گسترش کار سازنده, اصلاح الگوی مصرف, مصرفگرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسراف یک بیماری اجتماعی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نقاط ضعف جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : نقاط ضعف جمهوری اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادیِ تحرک و روح رقابت در میان جمع خود را باید بهشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. لازمهی این نشاط و پویایی این است که هم منتقد باشیم، هم انتقادپذیر، که هر کدامش نباشد، بد است. بعضیها اهل انتقاد کردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه کنید و یک خُردهای کنجکاوی کنید، یک نقطهی عیبی در آن پیدا میکنید و میشود عیبجویی کرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیبجویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر کسی بگوید چرا اینقدر پُرحرفی میکنی و چرا همهاش عیبها را میبینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها مینشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان میآید! البته معیار و ملاک، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشکلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنهی این دو با یکدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن میشود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است. پس هم انتقاد خوب است، هم انتقادپذیری. اینها لازمهی آن تحول و حالت مطلوب جامعه است؛ همراه با امید، همراه با پُرکاری، همراه با برنامهریزی و همراه با داشتن خط مشی درست و سرمشق برای تحول. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نقاط قوت جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : نقاط قوت جمهوری اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : بعضیها اهل انتقاد کردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه کنید و یک خُردهای کنجکاوی کنید، یک نقطهی عیبی در آن پیدا میکنید و میشود عیبجویی کرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیبجویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر کسی بگوید چرا اینقدر پُرحرفی میکنی و چرا همهاش عیبها را میبینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها مینشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان میآید! البته معیار و ملاک، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشکلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنهی این دو با یکدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن میشود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است. پس هم انتقاد خوب است، هم انتقادپذیری. اینها لازمهی آن تحول و حالت مطلوب جامعه است؛ همراه با امید، همراه با پُرکاری، همراه با برنامهریزی و همراه با داشتن خط مشی درست و سرمشق برای تحول. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اراده ی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، می تواند اثر گذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس می کند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ اینها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را - که پسرفت هست - به وجود می آورد. عکسش هم صادق است. بنده گاهی صبحها به ارتفاعات تهران می روم. وقتی ما حرکت می کنیم، هوا تاریک است؛ یعنی بعد از نماز صبح خیابانها خلوت است؛ وقتی به چراغ قرمز می رسیم، می ایستیم. بنای ما بر این است. هیچ کس هم در خیابان نیست؛ یعنی هیچ ماشینی هم از آن طرف نمی آید؛ می ایستیم تا چراغ سبز می شود، بعد عبور می کنیم. من دیده ام وقتی ما این طرف چهارراه ایستاده ایم - مثلاً سه، چهار تا ماشین همراه هستیم - از آن طرف چهارراه یک ماشین دارد می آید و تصمیم هم دارد از چراغ قرمز عبور کند؛ یک خرده هم عبور می کند؛ اما وقتی می بیند سه، چهار تا چراغ آن طرف روشن است و ماشینها ایستاده اند، او هم آهسته ترمز می گیرد و گاهی هم یک ذره به عقب می رود. یعنی انضباط اجتماعیِ یک نفر، در احساس لزوم انضباط اجتماعی در افراد مقابل تأثیر می گذارد. رفتارهای فردی ما تأثیر گذار است، حتّی در فرهنگ سازی و بسیاری چیزهای دیگر. به هر حال، عزم انسانی، محور و ملاک است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تفاخر به کالای خارجی کلیدواژه(ها) : تفاخر به کالای خارجی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که پیشرفت هست، این است که ما از هرکه و هر جور، همهی دانشهای مورد نیازمان را فرابگیریم؛ این دانش را به مرحلهی عمل و کاربرد برسانیم، تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، برای اینکه دامنهی علم را توسعه بدهیم، تحقیقات بنیادی انجام بدهیم، تحقیقات کاربردی و تجربی انجام دهیم، تا فناوری را به وجود آوریم یا فناوری جدیدی را به وجود بیاوریم یا فناوری را تکمیل کنیم؛ تصحیح کنیم و انجام بدهیم؛ در زمینهی آموزشهای مدیریتی از پیشرفتهای دنیا فرابگیریم، آن را بین خودمان برطبق نیازها و عرف و فرهنگ خودمان تحلیل و فهم کنیم و با جامعهمان تطبیق کنیم. در بارهی مشکلات اجتماعیای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کن کردن اینها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که راه مبارزه با اسراف چیست. اسراف یک بیماری اجتماعی است. راه مبارزه با مصرفگرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق میخواهد. در دانشگاهها پروژههای تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجهی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، میشود پیشرفت. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تفاخر به کالای خارجی کلیدواژه(ها) : تفاخر به کالای خارجی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکییکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس میکند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ اینها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را- که پسرفت هست- به وجود میآورد. عکسش هم صادق است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : حمایت از سرمایه ایرانی کلیدواژه(ها) : حمایت از سرمایه ایرانی نوع(ها) : جستار متن فیش : عزمِ انسان، تعیینکننده است. بعضی ممکن است بگویند منظور از عزم انسان چیست؟ ارادهی چه کسی؟ ارادهی منِ یک نفر، توی یک نفر، ارادهی چه کسانی مؤثر است؟ این البته جزو بحثهای دامنهدار است، لکن من میخواهم فیالجمله عرض بکنم که عزم یکایک انسانها در حد خودش تأثیر دارد؛ نه فقط در مسائل شخصی- که تأثیر تام دارد- بلکه در مسائل اجتماعی. ما اگر چنانچه آرزوهامان، هوسهامان، هواهای نفسانیمان در فعالیتهامان حاکم شوند و در رفتار ما، عقل کنار بیاید و محاسبهی درست کنار زده شود، این کار در ایجاد یک سلسله تحولات منفی در جامعه تأثیر میگذارد. حالا یک مثال کوچکش را عرض بکنم: شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکییکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما. پس ارادهی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، میتواند اثرگذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : مرجعیت علمی کلیدواژه(ها) : مرجعیت علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : بنده در یکی از همین ملاقاتها به دانشجوها گفتم شما برای پنجاه سال آینده برنامه ریزی کنید؛ توقع ما این است. منظورم در زمینه ی علم است. هدف را این قرار بدهیم که پنجاه سال بعد، کشور شما یکی از مراجع عمده و درجه ی اول علمی دنیا باشد؛ به طوری که اگر کسی خواست با تازه های دانش آشنا شود، مجبور بشود زبان ملی شما را یاد بگیرد؛ همچنانی که این دختر عزیزمان گفتند که ما مجبوریم زبان بین المللی را یاد بگیریم؛ راست هم می گوید. انگلیسیها با زرنگی زبان خودشان را زبان علم و زبان بین المللی کرده اند و هر چه شما می خواهید یاد بگیرید و هر چه می خواهید بخوانید، مجبورید زبان آنها را یاد بگیرید. شما کاری کنید که در پنجاه سال آینده، همین نیاز به زبان فارسی شما باشد. این، یک آرزوست؛ یک قله است؛ مثل قله ی دماوند، مثل قله ی توچال، که نگاه کردن به آن، هیجان انگیز است؛ شوق رسیدن به آن، در دل همه به وجود می آید؛ اما چه کسانی می رسند؟ باید کفش و کلاهش را آماده کنید؛ بیشتر از آن، باید همتش را آماده کنید و راه بیفتید. من در نسل جوان کشورمان، این استعداد را می بینم. من نمی خواهم گزافه بگویم، شعار هم نیست؛ هیچ کس از ما توقع نکرده که بیاییم این حرفها را بزنیم؛ اینها واقعیت است. جوان ایرانی در استعدادهای گوناگون، یک ظرفیت سطح بالا را داراست. اگر ما مسئولان نشناسیم، گناه ماست؛ اگر خودِ او این ظرفیت را نشناسد، گناه اوست. گناه هم نتیجه ی خودش را دارد؛ از راه ماندن و به مقصود نرسیدن است. اما اگر چشم را باز کنیم، راه را پیدا کنیم، همت بگماریم و هدف را گم نکنیم، بدون تردید خواهیم رسید. آنهایی که امروز در قله ی دانشند، همیشه این طور نبوده اند. همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همه ی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگیِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :بررسی نسخه های قلابی و بعضا خائنانه پیشرفت در زمان قاجار و پهلوی کلیدواژه(ها) : مدیریت تحول, نخبگان, تاریخ قاجاریه, عملکرد حکومت قاجاریه, مبارزه علما, روشنفکری وابسته, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, عملکرد حکومت پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, مبارزات ضد استعماری علما نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت كرد تا به ساختارشكنی و شالودهشكنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این كار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه كسی باید مدیریت كند؟ نگاهها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعههای فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا كردن حرف نو حركت كنید؛ اما مراقب باشید كه این حرف نو در كدام جهت دارد حركت میكند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تكمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفهای است به عهدهی خود شماها. امثال بنده كه مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شكی نیست در این زمینهها؛ اما كار، كارِ خود شماهاست. گمان نكنید كه نهضت آزاداندیشی و حركت تحول و شجاعت در كارهای گوناگون را، به جای شما كه دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممكن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است كه بیایم بگویم این كار را خوب است بكنیم.نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح كردیم؛ الان حدود ده سال میگذرد و امروز یك غوغایی راه افتاده است. چه كسی این را راه انداخته؟ من كه یك كلمه بیشتر نگفتم. این كار را شما كردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فكری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سركوب كرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا كنیم. اولاً این سؤال را باید از خودمان بكنیم: پیشرفت چیست؟ اگر سؤال نكنیم كه پیشرفت چیست، پیداست به فكر پیشرفت نیستیم. بنابراین، باید اول این سؤال را از خودمان بكنیم و به دنبال پاسخش حركت بكنیم تا آن را پیدا بكنیم. اینكه «پیشرفت چیست؟» حرفهای گوناگونی در سطح دنیا مطرح است. همهجور حرفی هست؛ نسخههای قلابی، توصیههای متناقض، عجیب و غریب و بعضاً خائنانه، كه این بلایی بود كه در آغاز شروع مدرنسازی كشور به جان ما ایرانیها افتاد. اول كه نشانههای پیشرفت اروپایی برای ایرانیها معلوم شد، كم كم به فكر افتادند كه ببینند در اروپا، در آن طرف دنیا، چه خبراست؛ قبل از آن، اصلاً خبر نداشتند كه در دنیا چه خبر است! سلاطین قاجاری آنقدر گرفتار حرمسراها و سفرهخانهها و گرفتاریهای شخصی و مسائل بیارزش خودشان بودند كه اصلاً از اینكه در دنیا چه دارد میگذرد، خبر نداشتند. رنسانس چه بود؟ چطور به وجود آمد؟ چرا به وجود آمد؟ نتیجهاش چه شد؟ اصلاً این قضایا را تا دوران فتحعلی شاه و بعد از آن ملتفت نبودند! بعد كه جنگ ایران و روس شد و دستگاه قاجاری به واسطهی سلاحهای پیشرفتهی روسها - كه آن روز از امكانات جدید و سلاحهایی كه برای خودشان ساخته بودند، بهره بردند - تو دهنی محكمی خورد، تازه كسانی را به اروپا فرستادند و سفرای اروپایی هم كه در ایران زندگی میكردند، دست و پایی باز كردند. پیغامآورها و مأموران ویژهای هم برای زمینهسازی نفوذ سیاسی به ایران گسیل شدند و با روشهای خودشان به ایران آمدند. اولین كسانی كه با موج به اصطلاح مدرنیته مواجه شدند، چه كسانی بودند؟ شاهزادهها، رجال دربار قاجاری و شخصیتهای متنفذ سیاسی آن روز. عامهی مردم كه خبری نداشتند، علما كه اطلاعی نداشتند و دیگران كه چیزی نمیدانستند. اینها هم به جز خیلی افراد معدود، عموماً - تقریباً میشود گفت بدون استثنا - در مواجههی با این فرهنگ و پیشرفتهای غربی مات و مبهوت شدند؛ دست و پای خودشان را گم كردند و نتوانستند ذهن و عقل خودشان را به كار بگیرند و از پیشرفت طرف مقابل، به فكر پیشرفت خود بیفتند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد كه در دوران مشروطیت و بعد از استقرار آن، روشنفكرهای درجهی اول ما عقیدهشان این شد كه اگر ایران بخواهد پیشرفت كند، باید از فرق سرتا پا غربیِ كامل بشود! این، یعنی تقلید محض. و همینطور هم عمل كردند و این روند تا حكومت پهلوی ادامه داشت. حكومت پهلوی آمد این را برنامهریزی كرد تا با سرعت بیشتری این كار انجام بگیرد. به آن مقداری كه در دورهی قاجار بود، قانع نبودند. پهلوی را برای این سرِ كار آوردند؛ چند تا روشنفكرِ دستنشاندهی مورد اعتماد خودشان از ایرانیهای تحت تأثیر غرب را هم به عنوان عناصر فرهنگی، دور و برِ آن گذاشتند تا همین كار را بكنند. مسئلهی كشف حجاب، مسئلهی تغییر لباس و مسئلهی حذف كردن نشانههای ایرانیِ اسم: میرزا، سید، خان، آقا، دادن امتیازات فراوان در زمینههای نفت و آوردن مستشارهای خارجی - كه روز به روز هم بیشتر شد - از این قبیل است. بعد هم كه - انگلیسیها رضاخان را كنار گذاشتند، در دورهی بعد، امریكاییها از سال 1332 همه كارهی كشور شدند؛ این سرگذشت تحولات ما در دوران طاغوت است كه با همان مدیریت خطرناك كه گفتم، به سمت نابود كردن اصالتها رفت. ای كاش در مقابل چیزی میگرفتند! نه، هیچ چیز هم نگرفتند. یعنی ایرانیها در طول سالهای متمادی - بیش از شصت، هفتاد سال - كه در اختیار انگلیسیها و غربیها بودند، این قدرت را پیدا نكردند كه مثلاً یك مركز تحقیقات علمی در كشور به وجود آورند كه ظرف پنجاه سال دو تا اختراع درست كند؛ دانشمندانی را تربیت كنند كه دو، سه تا كشف جدید علمی بكنند؛ یعنی اینها این اندازه از غرب استفاده نكردند. آنها چه میخواستند؟ مصرف كننده میخواستند. مصرف كنندهی اقتصادیای كه به طور طبیعی با خودش مصرف فرهنگی و تسلیم سیاسی را هم همراه دارد. آنها این را میخواستند؛ اینها هم راحت تسلیم شدند و دادند. همهی این تشنجها، درگیریها و چالشهایی كه شما در دوران حكومت قاجاریه از زمان تنباكو تا دوران رضا خان و تا بعد از آن میبینید كه بین جبههای از مؤمنین به رهبری علما از یك طرف و حكام جائر از یك طرف انجام گرفت، نشئت گرفته از این قضیه است. در قضیهی امتیاز «رژی»، میرزای شیرازی در مقابل دادن امتیازِ مفت و مجانیِ یك منبع درآمد بزرگ در كشور به غربیها و خارجیها، مخالفت كرد. در قضیهی امتیاز «رویتر» همینطور، و در قضیهی قراردادِ 99 - قرارداد معروف به «قرارداد وثوق الدوله» كه در واقع طبق آن، همهی كشور را به دست انگلیسها میدادند - هم همین طور بود، كه مدرس، آن روحانی برجسته، مخالفت كرد. در قضیهی ملی شدن صنعت نفت هم كه مرحوم آقای كاشانی (رضوان اللَّه علیه) دخالت كرد، همین طور بود. این چالشهایی كه علما با حكام دورانهای مختلف داشتند - كه مردم و بسیاری از روشنفكرها هم با اینها همراهی كردند - همه در این مرز است؛ مرز منافع ملی، و آن طرف هم كه تحول ناشی از اراده و تصمیمگیری قدرتهای بیگانهاست. پس نسخههای پیشرفت و نسخههای غربی و بیگانه، بعضاً حتّی خائنانه است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :ملتفت نبودن دستگاه قاجاری از پیشرفت اروپا تا زمان جنگ ایران وروس کلیدواژه(ها) : تاریخ قاجاریه, عملکرد حکومت قاجاریه, انحطاط ایران در دوره قاجار و پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اول كه نشانههای پیشرفت اروپایی برای ایرانیها معلوم شد، كم كم به فكر افتادند كه ببینند در اروپا، در آن طرف دنیا، چه خبراست؛ قبل از آن، اصلاً خبر نداشتند كه در دنیا چه خبر است! سلاطین قاجاری آنقدر گرفتار حرمسراها و سفرهخانهها و گرفتاریهای شخصی و مسائل بیارزش خودشان بودند كه اصلاً از اینكه در دنیا چه دارد میگذرد، خبر نداشتند. رنسانس چه بود؟ چطور به وجود آمد؟ چرا به وجود آمد؟ نتیجهاش چه شد؟ اصلاً این قضایا را تا دوران فتحعلی شاه و بعد از آن ملتفت نبودند! بعد كه جنگ ایران و روس شد و دستگاه قاجاری به واسطهی سلاحهای پیشرفتهی روسها - كه آن روز از امكانات جدید و سلاحهایی كه برای خودشان ساخته بودند، بهره بردند - تو دهنی محكمی خورد، تازه كسانی را به اروپا فرستادند و سفرای اروپایی هم كه در ایران زندگی میكردند، دست و پایی باز كردند. پیغامآورها و مأموران ویژهای هم برای زمینهسازی نفوذ سیاسی به ایران گسیل شدند و با روشهای خودشان به ایران آمدند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :لزوم پرداخت به مباحث تئوریک مبتنی بر واقعیات در مسئله ی پیشرفت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, تهاجم فرهنگی, تاریخ دفاع مقدس, بنی صدر, تاریخ ایران اسلامی در 9 قرن اول, امیر جمال الدین شاه شیخ ابواسحاق نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : برای اینكه ما بتوانیم نسخهی درست پیشرفت را پیدا كنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظری. این، یكی از آن كارهایی است كه شماها باید بكنید. پیشرفتِ یك كشور چیست؟ البته مقصودم این نیست كه در بحثهای ذهنی و باز بیفتیم و همینطور خودمان را معطل مباحث ذهنی بكنیم؛ مباحث تئوریكِ بدون توجه به خارج و واقعیات؛ نه، اینها را نمیخواهم، این غلط است. مثل اینكه در باب تهاجم فرهنگی ما یك روزی گفتیم دارد تهاجم فرهنگی انجام میگیرد. این صحبتِ دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من میخواستند كه تهاجم فرهنگی را نشان بدهم، من كه با چشم خودم كأنّه دارم تهاجم فرهنگی را میبینم، میتوانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانی نشان هم دادم؛ اما بعضیها شروع كردند به انكار تهاجم فرهنگی! و گفتند: نه آقا، چنین چیزی وجود ندارد! بنده به یاد بنیصدر افتادم. در اول جنگ تحمیلی عراق، دلسوزهای محلی میآمدند و میگفتند عراقیها به خاك ما حمله كردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز كردند. ما به بنی صدر میگفتیم: رئیس جمهور! شما چه خبر دارید؟ میگویند عراقیها حمله كردند؛ میگفت دروغ میگویند؛ این سپاه برای اینكه خودش امكانات دست و پا كند، این حرفها را میزند! آنها را متهم میكردند. بعد هم به دهلران رفت - كه هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ایستاد و مصاحبه كرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ میگویند عراقیها آمدهاند؛ عراقیها كجایند؟! از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیلهی عراقیها تصرف شد. نمیشود كه واقعیات را با چشم روی هم گذاشتن انكار كرد.پادشاهِ معاصر حافظ، شاه شیخ ابواسحاق - كه البته شاه بود، اما شیخ نبود؛ اسمش شیخ ابواسحاق است - یك جوان خوشگذرانِ خوش قیافه بود كه از شعرهای حافظ فهمیده میشود كه به او خیلی علاقه داشته، وقتی امیر مبارزالدین آمده بود اطراف بیابانهای شیراز اردو زده بود و داشت خودش را آمادهی حملهی به شیراز میكرد، این حاكم بدبختِ شیراز كه غرقِ در عیش و نوش خودش بود، خبر نداشت، وزیرش هم جرئت نمیكرد به او چیزی بگوید. اگر چیزی میگفتند، میگفت شماها بیخود میگویید. وزیرش یك روز تدبیری اندیشید و مثلاً گفت: جناب اعلی حضرت مایل نیستید كه در این فصل بهار، بالای پشت بام برویم و این بیابان را نگاهی بكنیم و از این سبزهی بیابان استفادهای بكنیم؟ آن هم كه چنین آدمی بود، گفت: چرا؛ برویم. بالای پشت بام قصر رفت، نگاه كرد و دید در بیابان اردو زدهاند. گفت: اینها چیست؟ گفت: اردوی مبارزالدین كرمانی است؛ آمده پدر شما و همهی دربارتان را در بیاورد. به این بهانه و تدبیر، وجود دشمن را به او نشان داد. بعضی اینطوریاند؛ چشمشان را روی هم میگذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگی نیست. بعد كه قبول كردند تهاجم فرهنگی هست، به دنبال بحثهای ذهنی رفتند! «تهاجم یعنی چه؟»، «فرهنگ یعنی چه؟»، «فرهنگی چه چیزهایی را شامل میشود و چه چیزهایی را شامل نمیشود؟» ما به اینها چه كار داریم؟! نقل میكنند قدیمها كه در یك شهری، یك سینما درست كرده بودند؛ یك عدهای رفتند پیش عالِم شهر - كه آدم گوشهگیری بود - تا وادارش كنند كه با این سینما مخالفت كند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساختهاند، شما یك اقدامی بكنید. عالِم یك فكری كرد، گفت: حالا ببینیم این سینُماست یا سینَماست یا سینِماست! كدام درست است؟! بنا كردند بحث نظری كردن كه ضبط لفظ سینما را پیدا كنند! بنده طرفدار بحثهای نظریِ این طوری نیستم كه برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحثهای نظری انجام بگیرد تا معلوم شود كه پیشرفت به چیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :قبیلهگرایی گروههای سیاسی در دهه شصت کلیدواژه(ها) : اختلاف سیاسی, مخالفت با نظام اسلامی, رفتار قبیلهای در سیاست, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, اختلاف سیاسی, جناحهای سیاسی, اختلاف سیاسی, هویت نظام اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : چرا همدیگر را تحمل نمیکنیم و عیبجویی میکنیم؟ در یک محیط واحد، با یک جهتگیری واحد، یک نقطه و خدشهی کوچکی موجب میشود که این گروه در مقابل آن گروه بایستد و آن گروه در مقابل این گروه. من این را به شما بگویم - با تجربهای که بنده از اول انقلاب تا حالا دارم - که غالبِ دستهبندیهای سیاسیِ کشور ما از این قبیل بود که متأسفانه بعد به دستهبندیهای عمیقتر هم منتهی شد. در آن سالهای ریاست جمهوریِ بنده، دو گروه در کشور بودند: چپ و راست. یک عدهای میگفتند چپ، یک عده میگفتند راست. بنده یک بحث تحلیلیِ مفصلی کردم - سالهای 62، 63 بود؛ حالا دقیقاً یادم نیست - و ثابت کردم که این اختلافات مثل اختلافات قبائل قدیمی عرب است. یک قبیله با یک قبیلهی دیگر بد بود؛ منشأش نه یک مبنای اقتصادی بود و نه یک مبنای اعتقادی. فرض کنید یک وقتی اسب این قبیله در مرتع یکی از افراد آن قبیله چریده، او هم مثلاً گفته بالای چشمت ابروست؛ این هم یک جوابی داده و احیاناً خونی هم بینشان ریخته شده یا نشده، اما این دو تا قبیله دیگر تا ابد باید با هم دشمن باشند! بنده ثابت کردم که اختلافات آن روزِ چپ و راست در کشور ما از این قبیل است؛ و بود. اختلافات عاطفی و اخلاقی به دستهبندیهای سیاسی تبدیل شده بود. البته امروز آنطور نیست. امروز یک عده عمیقاً با نظام جمهوری اسلامی مخالفند؛ حالا با زبانها و شعارهای گوناگون و تحت پرچمهای مختلف با اصل نظام مخالفند. مخالفت هم نه به خاطر اینکه یک جایگزین بهتری برای آن دارند. با همان شعارهایی که جمهوری اسلامی به خاطر مبارزه با آنها به وجود آمد، میخواهند با جمهوری اسلامی مخالفت کنند. جمهوری اسلامی براساس نفی سلطهی غرب و امریکا سرکار آمد؛ اما اینها طرفدار سلطهی غربند. جمهوری اسلامی برای گسترش دین و معنویت و مفاهیم اسلامی سرکار آمد؛ در حالی که اینها اصلاً مخالف گسترش این مفاهیمند. جمهوری اسلامی شعار خودش را وحدت دین و سیاست قرارداد؛ در حالی که اینها اصلا دشمنِ وحدت دین و سیاستند. بعضیها اینطوریاند؛ حالا کمند، زیادند، چه کسانیاند و چه هستند، اینها را کار نداریم، لکن باز در بین همین مجموعههایی که همفکرند و هم جهتند، انسان میبیند یک اختلافاتی هست که باز از قبیل همان اختلافات قبیلهای سابق است. راه مقابله با این بیتحملی چیست؟ این، تحقیق نظری میخواهد؛ به قول شماها کار تئوریک بکنید و بعد هم این را عملیاتی کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :احتیاج آمریکایها به ابزارهای جنگی در جنگهای انفصال کلیدواژه(ها) : مرجعیت علمی, مرجعیت زبان فارسی, تاریخ شکلگیری، استقلال و جنگهای داخلی آمریکا, سنتهای الهی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بنده در یکی از همین ملاقاتها به دانشجوها گفتم شما برای پنجاه سال آینده برنامهریزی کنید؛ توقع ما این است. منظورم در زمینهی علم است. هدف را این قرار بدهیم که پنجاه سال بعد، کشور شما یکی از مراجع عمده و درجهی اول علمی دنیا باشد؛ به طوری که اگر کسی خواست با تازههای دانش آشنا شود، مجبور بشود زبان ملی شما را یاد بگیرد؛ همچنانی که این دختر عزیزمان گفتند که ما مجبوریم زبان بینالمللی را یاد بگیریم؛ راست هم میگوید. انگلیسیها با زرنگی زبان خودشان را زبان علم و زبان بینالمللی کردهاند و هر چه شما میخواهید یاد بگیرید و هر چه میخواهید بخوانید، مجبورید زبان آنها را یاد بگیرید. شما کاری کنید که در پنجاه سال آینده، همین نیاز به زبان فارسی شما باشد. این، یک آرزوست؛ یک قله است؛ مثل قلهی دماوند، مثل قلهی توچال، که نگاه کردن به آن، هیجانانگیز است؛ شوق رسیدن به آن، در دل همه به وجود میآید؛ اما چه کسانی میرسند؟ باید کفش و کلاهش را آماده کنید؛ بیشتر از آن، باید همتش را آماده کنید و راه بیفتید. من در نسل جوان کشورمان، این استعداد را میبینم. من نمیخواهم گزافه بگویم، شعار هم نیست؛ هیچ کس از ما توقع نکرده که بیاییم این حرفها را بزنیم؛ اینها واقعیت است. جوان ایرانی در استعدادهای گوناگون، یک ظرفیت سطح بالا را داراست. اگر ما مسئولان نشناسیم، گناه ماست؛ اگر خودِ او این ظرفیت را نشناسد، گناه اوست. گناه هم نتیجهی خودش را دارد؛ از راه ماندن و به مقصود نرسیدن است. اما اگر چشم را باز کنیم، راه را پیدا کنیم، همت بگماریم و هدف را گم نکنیم، بدون تردید خواهیم رسید.آنهایی که امروز در قلهی دانشند، همیشه اینطور نبودهاند. همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همهی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگیِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! در جنگهای داخلی امریکا - به جنگهای انفصال معروف است؛ جنگ بین شمال و جنوب امریکا. جنوبیها میخواستند جدا شوند؛ اما شمالیها میجنگیدند و نمیگذاشتند که آنها جدا شوند؛ جنگ چهارساله که در حدود سالهای هزار و هشتصد و شصت تقریباً، صد و پنجاه سال پیش اتفاق افتاد - دو طرف موفقیت خودشان را در این میدانستند که بتوانند مثلاً یک کشتی جنگی یا یک توپِ از فلان نوع را از انگلیس بخرند، از اقیانوس اطلس عبور بدهند و برسانند به این طرف. آن زمان، امکانات نداشتند؛ اما امروز در قلهی علمند؛ چون تلاش کردند. تلاش به دین و ایمان و کفر و اسلام، ارتباطی ندارد؛ قرآن این را میگوید. من بارها این آیه را گفته و خواندهام: «کلاًّ نمدّ هؤلاء و هؤلاء»؛ ما به همه کمک میکنیم؛ این سنت الهی است. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خدای متعال این سنت را قرار داده است که این تلاش به نتیجه خواهد رسید. مشکل کسی که عاری از معنویت است، جای دیگر است؛ مشکل او یک بعدی بودن، تهیدست بودن از یک ثروت لازم دیگر است و همت را فقط متوجه یک بخش کردن است، که آن وقت ضررهایش را هم دارند میبینند. امروز جامعهی امریکایی تا خرخره در گنداب این ضررها دست و پا میزند و بدتر هم خواهد شد؛ همینها روی سرشان را هم خواهد گرفت. این حوادث تاریخی، ظرف یک سال و پنج سال و ده سال به وجود نمیآید؛ بلکه در ظرف صد سال، صد و پنجاه سال به وجود میآید؛ اینها به آن اواخرش رسیدهاند و مشکلات جدیای دارند، که حالا بحث ما در آنباره نیست. پس، باید کار و تلاش کرد. من این استعداد را در شما میبینم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :برشکسته شدن کشورهای آسیای شرقی به علت وابستگی اقتصادی به سرمایه داران صهیونیست کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ آسیا و آفریقا, سرمایهدارهای صهیونیست, ماهاتیر محمد, ناتوی فرهنگی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : [سررشته تحولات منفی در سطح بین المللی در دست کسانی است ]كه آنها به وسیلهی این تحولات میخواهند اهداف خودشان را - كه یا زر است یا زور - تأمین كنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ كه متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ تحولات كشورهای آسیایی و آفریقایی و امریكای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بینالمللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایهداران بینالمللی بودهاند. برای اینها آنچه مهم بوده، كسب قدرت سیاسی است كه بتوانند در كشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ كنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول كسب كنند و این كمپانیها، سرمایههای عظیم، كارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء میكرده است كه اخلاق جنسی ملتها را خراب كنند، راحت میكردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج كنند، بهراحتی این كار را انجام میدادند؛ بیاعتنایی به هویتهای ملی و مبانیِ فرهنگی را در آنها ترویج كنند، این كار را میكردند. اینها، اهداف كلان آنها بوده است كه تصویر میكردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امكانات فرهنگی و رسانهای و روزنامههای فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، كه اینها امروز یواش یواش دارد پخش میشود و من پریروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقالهاش را دیده بودم - گزارشی از تشكیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو كه امریكاییها در اروپا به عنوان مقابلهی با شوروی سابق یك مجموعهی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سركوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده میكردند، حالا یك ناتوی فرهنگی هم به وجود آوردهاند. این، بسیار چیز خطرناكی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست كه این اتفاق افتاده است. مجموعهی زنجیرهی به هم پیوستهی رسانههای گوناگون - كه حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهوارهها و تلویزیونها و رادیوها - در جهت مشخصی حركت میكنند تا سررشتهی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا كه دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است.در گرجستان كه یك تحول سیاسی اتفاق افتاد و جا بهجایی قدرت انجام گرفت، یك سرمایهدار امریكایی و صهیونیست یهودی - البته اسمش معروف است، من نمیخواهم اسمش را بیاورم - اعلام كرد كه من ده میلیون دلار در كشور گرجستان خرج كردم و تحول سیاسی ایجاد كردم؛ خیلی راحت. ده میلیون دلار خرج میكنند، یك حكومت را كنار میگذارند، یك حكومت دیگر را سرِ كار میآورند! اینها باید روی مردم اثر بگذارند؛ باید اجتماعات درست كنند. در اوكراین هم همین كار را كردند؛ در جاهای دیگر هم همین كار را كردند. گاهی اوقات تأثیراتشان به شكل دیگری است و تعیین كننده است؛ شاید این را در یك جمع دانشجویی دیگر گفته باشم كه ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی - كه بسیار هم آدم پُركار و دقیق و جدی و پایبندی بود - به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود كه تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزلهی اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایهدار صهیونیستی و بعد سرمایهدارهای دیگر، با بازیهای بانكی و پولی توانستند چند تا كشور را به برشكستگی بكشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم كه ما یك شبه گدا شدیم! البته وقتی كشوری وابستگی اقتصادی پیدا كرد و خواست نسخههای اقتصادی بانك جهانی و صندوق بینالمللی پول را عمل بكند، همینطور هم خواهد شد.خود این بانك جهانی و صندوق بینالمللی هم یكی از بخشها و قطعههای این پازل بزرگند. این خیلی خطرناك است كه سر رشتهی تحولات جهانی دست باندهای قدرت بینالمللی باشد؛ كه امروز هست. اینها صهیونیستها و سرمایهدارهایند و عمدتاً هم در امریكا و در اروپایند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :غلط و هجو بودن نهضت معماری غربی در گذشته کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, تحول, گوش کردن به انتقادات نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : نقطهی مقابل تحول، ركود است. بعضی اینها را غلط میفهمند و اشتباه معنا میكنند. بعضی ركود را با ثبات اجتماعی اشتباه میكنند. ركود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال میكنند كه ركود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هر چی به هر چی بودن، اشتباه میكنند. این اشتباهات موجب شده است كه یك عدهای كه طرفدار ثبات اجتماعیاند، با هر تحولی مخالفت كنند؛ به خیال اینكه این تحول، ثبات را به هم میزند. از طرف دیگر، كسانی كه خیال میكنند هر تحولی به معنای ساختار شكنی و شالودهشكنی و زیر سؤال بردن همهی اصالتهاست، اینها هم برای اینكه تحول ایجاد كنند، ثبات اجتماعی را از بین میبرند و دچار خطر میكنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یك چیز است، آنارشیسم، یك چیز دیگر؛ و هرج و مرج هم یك چیز دیگر است. همچنان كه ثبات اجتماعی یك چیز است و ركود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یك چیز دیگر است؛ اینها را نباید با هم اشتباه كرد. آنچه خوب و درست است، جامعهی با ثبات، اما غیر راكد و دارای تحول است؛ جامعهای كه حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد.چگونه میشود این ویژگی را به دست آورد؟ این كه: ریشهها و اصالتها را حفظ كنیم و شالودهشكنی نكنیم؛ هویت ملی را بشدت مورد ملاحظه قرار دهیم و ارج بنهیم. هویت جمعی یك ملت، جزو آن چیزهایی است كه در تحولات باید دست نخورد. در كنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادیِ تحرك و روح رقابت در میان جمع خود را باید بشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. لازمهی این نشاط و پویایی این است كه هم منتقد باشیم، هم انتقادپذیر، كه هر كدامش نباشد، بد است. بعضیها اهل انتقاد كردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه كنید و یك خُردهای كنجكاوی كنید، یك نقطهی عیبی در آن پیدا میكنید و میشود عیبجویی كرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیبجویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر كسی بگوید چرا اینقدر پُرحرفی میكنی و چرا همهاش عیبها را میبینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها مینشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان میآید! البته معیار و ملاك، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشكلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنهی این دو با یكدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن میشود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است.پس هم انتقاد خوب است، هم انتقادپذیری. اینها لازمهی آن تحول و حالت مطلوب جامعه است؛ همراه با امید، همراه با پُركاری، همراه با برنامهریزی و همراه با داشتن خط مشی درست و سرمشق برای تحول. حالا چه كار میخواهیم بكنیم؟ این دگرگونیای كه میخواهیم ایجاد كنیم، به چه معناست؟ جای آنچه كه میخواهیم دگرگون كنیم، چه میخواهیم بگذاریم؟ اینها مهم است. و در این راه، كار و تلاش، شرط اول است. پس، ثبات اجتماعی باقی میماند؛ به خاطر اینكه ریشهها و اصالتها و ساختارهای اصلی و هویت ملی محفوظ است. هویت ملی هم كه میگوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلكه هویت ملی هر ملت، مجموعهی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یك ملت مذهبی، یك ملت موحد، یك ملت مؤمن و یك ملت معتقد به پاكان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی كه میگوییم، شامل همهی اینها هست؛ اینها را حفظ كنیم. حالا برای تغییر بخشهای غلط، كارهای غلط و راههای غلط، تلاش و پویایی لازم است. نقطهی مقابل، این است كه هرج و مرج رفتاری و سیاسی و ساختارشكنی و پوچگرایی و فراموشی هویت ملی بر ما حاكم شده باشد؛ این، نقطهی مقابل آن چیز مطلوب است؛ یعنی ایجاد یك حركت، اما در جهت خراب كردن آنچه كه داریم و مفید است و لازم میدانیم. این، غلط است. بعضیها در زمان جوانیِ ما - آن زمان كه نهضت معماری غربی بر كشور ما تازه حاكم شده بود - میخواستند ساختمانهای قدیمی را خراب كنند و آنها را به ساختمانهای با سبك نو تبدیل كنند. همین ساختمانهای با پنجره و شیشههای بزرگ از آن زمان شروع شد. بیشتر اینها خانهی محكم قدیمی را خراب میكردند، كه من تعجب میكردم. در مشهدِ ما اینطور بود. یك خانهی محكم و خوب، اما قدیمی - اتفاقاً حالا معمارها، مهندسان، آرشیتكتها و مطلعان ما میگویند برای كشور ما همان روش قدیمی درست است و این شیشهها و پنجرههای بزرگ و آفتابگیرهای آنچنانی، اروپایی است؛ چون آنها آفتاب را آرزو میبرند و نمیبینند، ولی كشور ما كشور پُرآفتاب است؛ بخصوص بعضی از مناطقش. بنابراین، چه لزومی دارد؛ همان پنجرههای كوچك و درهای چوبی خوب بود - را خراب میكردند و از تیرآهن و سیمان و درِ آهنی و شیشههای بزرگ و... استفاده میكردند. اینها كار هجو و غلطی است؛ كار عاقلانهای نیست.ما در تحولات بنیانی اساسیِ جامعه، ممكن است گاهی اینطوری عمل كنیم؛ به جای اینكه بنیانها را حفظ كنیم و بر آنچه كه نیاز داریم، پا فشاری كنیم و آنچه را كه نداریم، برای خودمان فراهم كنیم، هویت مستقلِ ملیِ خودمان را فراموش كنیم! كه متأسفانه این مسئله در كشور ما و خیلی از كشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد، كه حالا بعد ممكن است اشارهای بكنم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انگلیسیها با زرنگی زبان خودشان را زبان علم و زبان بین المللی كرده اند و هر چه شما می خواهید یاد بگیرید و هر چه می خواهید بخوانید، مجبورید زبان آنها را یاد بگیرید. شما كاری كنید كه در پنجاه سال آینده، همین نیاز به زبان فارسی شما باشد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همهی افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت كنند: «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته»؛ همهی شما راعی هستید؛ یعنی رعایتكننده. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نوآوری و شکوفایی, آزاداندیشی, تحول, خلاقیت کلیدواژه(ها) : نوآوری و شکوفایی, آزاداندیشی, تحول, خلاقیت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت كرد تا به ساختارشكنی و شالودهشكنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : خودکفایی, مسائل اساسی کشور کلیدواژه(ها) : خودکفایی, مسائل اساسی کشور نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : كشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودكفا باشد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : صهیونیسم بینالملل, سرمایهدارهای صهیونیست کلیدواژه(ها) : صهیونیسم بینالملل, سرمایهدارهای صهیونیست نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این خیلى خطرناک است که سر رشتهى تحولات جهانى دست باندهاى قدرت بینالمللى باشد؛ که امروز هست. اینها صهیونیستها و سرمایهدارهایند و عمدتا هم در امریکا و در اروپایند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش :توجه رهبری نسبت به رعایت مسائل انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, انضباط اجتماعی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بنده گاهی صبحها به ارتفاعات تهران می روم. وقتی ما حرکت می کنیم، هوا تاریک است؛ یعنی بعد از نماز صبح خیابانها خلوت است؛ وقتی به چراغ قرمز می رسیم، می ایستیم. بنای ما بر این است. هیچ کس هم در خیابان نیست؛ یعنی هیچ ماشینی هم از آن طرف نمی آید؛ می ایستیم تا چراغ سبز می شود، بعد عبور می کنیم. من دیده ام وقتی ما این طرف چهارراه ایستاده ایم - مثلاً سه، چهار تا ماشین همراه هستیم - از آن طرف چهارراه یک ماشین دارد می آید و تصمیم هم دارد از چراغ قرمز عبور کند؛ یک خرده هم عبور می کند؛ اما وقتی می بیند سه، چهار تا چراغ آن طرف روشن است و ماشینها ایستاده اند، او هم آهسته ترمز می گیرد و گاهی هم یک ذره به عقب می رود. یعنی انضباط اجتماعیِ یک نفر، در احساس لزوم انضباط اجتماعی در افراد مقابل تأثیر می گذارد. رفتارهای فردی ما تأثیر گذار است، حتّی در فرهنگ سازی و بسیاری چیزهای دیگر. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نفوذ دشمن کلیدواژه(ها) : نفوذ دشمن نوع(ها) : جستار متن فیش : از این خطرناکتر، این است که سررشته ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات می خواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه های عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء می کرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت می کردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، به راحتی این کار را انجام می دادند؛ بی اعتنایی به هویتهای ملی و مبانىِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را می کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر می کردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانه ای و روزنامه های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش می شود و من پریروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم - گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که امریکاییها در اروپا به عنوان مقابله ی با شوروی سابق یک مجموعه ی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون - که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها - در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : بنده در یکی از همین ملاقاتها به دانشجوها گفتم شما برای پنجاه سال آینده برنامه ریزی کنید؛ توقع ما این است. منظورم در زمینه ی علم است. هدف را این قرار بدهیم که پنجاه سال بعد، کشور شما یکی از مراجع عمده و درجه ی اول علمی دنیا باشد؛ به طوری که اگر کسی خواست با تازه های دانش آشنا شود، مجبور بشود زبان ملی شما را یاد بگیرد؛ همچنانی که این دختر عزیزمان گفتند که ما مجبوریم زبان بین المللی را یاد بگیریم؛ راست هم می گوید. انگلیسیها با زرنگی زبان خودشان رازبان علم و زبان بین المللی کرده اند و هر چه شما می خواهید یاد بگیرید و هر چه می خواهید بخوانید، مجبورید زبان آنها را یاد بگیرید. شما کاری کنید که در پنجاه سال آینده، همین نیاز به زبان فارسی شما باشد. این، یک آرزوست؛ یک قله است؛ مثل قله ی دماوند، مثل قله ی توچال، که نگاه کردن به آن، هیجان انگیز است؛ شوق رسیدن به آن، در دل همه به وجود می آید؛ اما چه کسانی می رسند؟ باید کفش و کلاهش را آماده کنید؛ بیشتر از آن، باید همتش را آماده کنید و راه بیفتید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : حجاب کلیدواژه(ها) : حجاب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه «پیشرفت چیست؟» حرفهای گوناگونی در سطح دنیا مطرح است. همه جور حرفی هست؛ نسخه های قلابی، توصیه های متناقض، عجیب و غریب و بعضاً خائنانه، که این بلایی بود که در آغاز شروع مدرن سازی کشور به جان ما ایرانیها افتاد. اول که نشانه های پیشرفت اروپایی برای ایرانیها معلوم شد، کم کم به فکر افتادند که ببینند در اروپا، در آن طرف دنیا، چه خبراست؛ قبل از آن، اصلاً خبر نداشتند که در دنیا چه خبر است! سلاطین قاجاری آنقدر گرفتار حرمسراها و سفره خانه ها و گرفتاریهای شخصی و مسائل بی ارزش خودشان بودند که اصلاً از اینکه در دنیا چه دارد می گذرد، خبر نداشتند. رنسانس چه بود؟ چطور به وجود آمد؟ چرا به وجود آمد؟ نتیجه اش چه شد؟ اصلاً این قضایا را تا دوران فتحعلی شاه و بعد از آن ملتفت نبودند! بعد که جنگ ایران و روس شد و دستگاه قاجاری به واسطه ی سلاحهای پیشرفته ی روسها - که آن روز از امکانات جدید و سلاحهایی که برای خودشان ساخته بودند، بهره بردند - تو دهنی محکمی خورد، تازه کسانی را به اروپا فرستادند و سفرای اروپایی هم که در ایران زندگی می کردند، دست و پایی باز کردند. پیغام آورها و مأموران ویژه ای هم برای زمینه سازی نفوذ سیاسی به ایران گسیل شدند و با روشهای خودشان به ایران آمدند. اولین کسانی که با موج به اصطلاح مدرنیته مواجه شدند، چه کسانی بودند؟ شاهزاده ها، رجال دربار قاجاری و شخصیتهای متنفذ سیاسی آن روز. عامه ی مردم که خبری نداشتند، علما که اطلاعی نداشتند و دیگران که چیزی نمی دانستند. اینها هم به جز خیلی افراد معدود، عموماً - تقریباً می شود گفت بدون استثنا - در مواجهه ی با این فرهنگ و پیشرفتهای غربی مات و مبهوت شدند؛ دست و پای خودشان را گم کردند و نتوانستند ذهن و عقل خودشان را به کار بگیرند و از پیشرفت طرف مقابل، به فکر پیشرفت خود بیفتند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در دوران مشروطیت و بعد از استقرار آن، روشنفکرهای درجه ی اول ما عقیده شان این شد که اگر ایران بخواهد پیشرفت کند، باید از فرق سرتا پا غربىِ کامل بشود! این، یعنی تقلید محض. و همین طور هم عمل کردند و این روند تا حکومت پهلوی ادامه داشت. حکومت پهلوی آمد این را برنامه ریزی کرد تا با سرعت بیشتری این کار انجام بگیرد. به آن مقداری که در دوره ی قاجار بود، قانع نبودند. پهلوی را برای این سرِ کار آوردند؛ چند تا روشنفکرِ دست نشانده ی مورد اعتماد خودشان از ایرانیهای تحت تأثیر غرب را هم به عنوان عناصر فرهنگی، دور و برِ آن گذاشتند تا همین کار را بکنند. مسئله ی کشف حجاب، مسئله ی تغییر لباس و مسئله ی حذف کردن نشانه های ایرانىِ اسم: میرزا، سید، خان، آقا، دادن امتیازات فراوان در زمینه های نفت و آوردن مستشارهای خارجی - که روز به روز هم بیشتر شد - از این قبیل است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : فضای مجازی کلیدواژه(ها) : فضای مجازی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من پریروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از این، من مقاله اش را دیده بودم - گزارشی از تشکیلِ «ناتوی فرهنگی» را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که امریکاییها در اروپا به عنوان مقابله ی با شوروی سابق یک مجموعه ی مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاور میانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعهی زنجیرهی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون - که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها - در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : خانواده کلیدواژه(ها) : خانواده نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفه ی انسانی در هر تحولی، و عواطف و محبت در انسانها باید تقویت بشود و در این جهت باید راه برویم. آن تحول اجتماعی یا اقتصادی ای که انسانها را نسبت به هم بی تفاوت و بی محبت می کند، ممدوح نیست؛ مذموم است. اگر شما می شنوید که در برخی از کشورهای غربی، فرزند و پدر در یک شهر زندگی می کنند، اما فرزند از پدرش سال به سال احوالی نمی پرسد، خانواده ها دور هم جمع نمی شوند، کودکان از عطوفتهای پدرانه و مادرانه برخوردار نمی شوند، زن و شوهرها جز به موجب یک قرارداد موقت - یک قرارداد قانونی بسته شده است - کنار هم نمی نشینند؛ زن یک جا کار دارد، مرد یک جا کار دارد، آخرِ کارِ این، ساعت هشت شب است، آخر کار آن، ساعت ده شب است، بعد یک قرار این با یک دوستی دارد، او قرار با یک همکاری دارد؛ اگر اینها را شما می شنوید که در جایی هست و اگر اینها واقعیت دارد، اینها دیگر نشانه های پسرفت است. آن تحولی که به این چیزها بینجامد، مورد تأیید ما نیست. ما تحولی می خواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد؛ تا چهل خانه آن طرفتر را شما همسایه ی خود بدانید؛ این خوب است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن کسی که صبورانه، شائقانه، با استفاده ی از همه ی توان و نیروی خود و با امید به اینکه به مقصد خواهد رسید، حرکت بکند، از طولانی شدن زمان، از دراز بودن راه، از پی درپی آمدن گردنه ها، از در میان راه ماندن بعضی از رفیقانِ نیمه راه، نمی هراسد مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : واردات کلیدواژه(ها) : واردات نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : الگوی پیشرفت چیست؟ ما باید این را مشخص کنیم. اگر این را مشخص کنیم، آن وقت در برنامه ریزیها، اولویتها، تقدمها، برنامه ها، زمان بندیها، و سرمایه گذاریهای ما اثر می گذارد؛ به دنبال خود فرهنگ سازی می آورد؛ در گفتگوی نخبگان خودش را نشان می دهد و به ذهنیت عامه ی مردم سرریز می شود؛ حتّی در صادرات و واردات کشور اثر می گذارد؛ چه چیزی را از کجا وارد کنیم؟ چه چیزی را به کجا صادر کنیم؟ مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نه با توقف در گذشته و سرکوب نوآوری می توان به جایی رسید، نه با رهاسازی و شالوده شکنی و هرج و مرجِ اقتصادی و عقیدتی و فرهنگی می توان به جایی رسید؛ هر دو غلط است. آزادی فکر؛ همان نهضت آزادفکری... در گزارشهای مربوط به دانشگاههای سمنان خواندم که خوشبختانه مجموعه های فعال دانشجویی در سمنان با همدیگر مناظرات آزاد دارند. اگر این گزارش که به من دادند، دقیق باشد، بسیار چیز مثبت و خوبی است.مسئله ی آزاداندیشی ای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : مطالعه تاریخ کلیدواژه(ها) : مطالعه تاریخ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امریکا که امروز از لحاظ علمی از همه ی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگىِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. تاریخ را بخوانید! در جنگهای داخلی امریکا - به جنگهای انفصال معروف است؛ جنگ بین شمال و جنوب امریکا. جنوبی ها می خواستند جدا شوند؛ اما شمالیها می جنگیدند و نمی گذاشتند که آنها جدا شوند؛ جنگ چهارساله که در حدود سالهای هزار و هشتصد و شصت تقریباً، صد و پنجاه سال پیش اتفاق افتاد - دو طرف موفقیت خودشان را در این می دانستند که بتوانند مثلاً یک کشتی جنگی یا یک توپِ از فلان نوع را از انگلیس بخرند، از اقیانوس اطلس عبور بدهند و برسانند به این طرف. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : معنویتگرایی کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می کند مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : آیه ی معروفی است: «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایره ی محدودتر می فرماید: «ذلک بأنّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». این آیه، پسرفت را می گوید. خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمی کند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود می آورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است. خلاصه ی اینها چیست؟ خلاصه ی اینها این است که شما آحاد انسان، سر رشته دار تحولات جامعه هستید؛ شما هستید که تحول و تغییر را ایجاد می کنید. عزمِ انسان، تعیین کننده است... مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : حالا تحول یعنی چه؟ تحول چرا؟ مگر بناست تغییر اتفاق بیفتد؟ بله. تحول در جوامع انسانی و برای بشر، سنت لایتغیر الهی است. هیچ کس نمی تواند در مقابل تحول بشری بایستد؛ امکان ندارد. دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق می افتند. این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلاً خدا بشر را این طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. شاید یکی از فرقهای انسان با بقیه اشیا هم همین باشد. البته در بقیه ی اشیا هم یک نوع تغییرات، تحولات و تبدیل انواع را می گویند، که من حالا به آن مسائل کار ندارم؛ نه درست واردیم و نه می توانیم قضاوت کنیم؛ نه به بحث ما ارتباطی دارد؛ اما در بشریت تحول حتمی است. با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. و باید به سوی تحول - به همان معنایی که عرض خواهم کرد - به شکل درست حرکت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : در مقابلِ تحول چه هست؟ رکود. نقطه ی مقابل تحول، رکود است. بعضی اینها را غلط می فهمند و اشتباه معنا می کنند. بعضی رکود را با ثبات اجتماعی اشتباه می کنند. رکود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال می کنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هر چی به هر چی بودن، اشتباه می کنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عده ای که طرفدار ثبات اجتماعی اند، با هر تحولی مخالفت کنند؛ به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم می زند. از طرف دیگر، کسانی که خیال می کنند هر تحولی به معنای ساختار شکنی و شالوده شکنی و زیر سؤال بردن همه ی اصالتهاست، اینها هم برای اینکه تحول ایجاد کنند، ثبات اجتماعی را از بین می برند و دچار خطر می کنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یک چیز است، آنارشیسم، یک چیز دیگر؛ و هرج و مرج هم یک چیز دیگر است. همچنان که ثبات اجتماعی یک چیز است و رکود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یک چیز دیگر است؛ اینها را نباید با هم اشتباه کرد. آنچه خوب و درست است، جامعه ی با ثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعه ای که حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : چگونه می شود این ویژگی را به دست آورد؟ این که: ریشه ها و اصالتها را حفظ کنیم و شالوده شکنی نکنیم؛ هویت ملی را بشدت مورد ملاحظه قرار دهیم و ارج بنهیم. هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادىِ تحرک و روح رقابت در میان جمع خود را باید بشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. لازمه ی این نشاط و پویایی این است که هم منتقد باشیم، هم انتقادپذیر، که هر کدامش نباشد، بد است. بعضیها اهل انتقاد کردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه کنید و یک خُرده ای کنجکاوی کنید، یک نقطه ی عیبی در آن پیدا می کنید و می شود عیب جویی کرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیب جویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر کسی بگوید چرا این قدر پُرحرفی می کنی و چرا همه اش عیبها را می بینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها می نشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان می آید! البته معیار و ملاک، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشکلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنه ی این دو با یکدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن می شود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است. پس هم انتقاد خوب است، هم انتقادپذیری. اینها لازمه ی آن تحول و حالت مطلوب جامعه است؛ همراه با امید، همراه با پُرکاری، همراه با برنامه ریزی و همراه با داشتن خط مشی درست و سرمشق برای تحول. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : حالا چه کار می خواهیم بکنیم؟ این دگرگونی ای که می خواهیم ایجاد کنیم، به چه معناست؟ جای آنچه که می خواهیم دگرگون کنیم، چه می خواهیم بگذاریم؟ اینها مهم است. و در این راه، کار و تلاش، شرط اول است. پس، ثبات اجتماعی باقی می ماند؛ به خاطر اینکه ریشه ها و اصالتها و ساختارهای اصلی و هویت ملی محفوظ است. هویت ملی هم که می گوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه ی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی، یک ملت موحد، یک ملت مؤمن و یک ملت معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه ی اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. حالا برای تغییر بخشهای غلط، کارهای غلط و راه های غلط، تلاش و پویایی لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : نقطه ی مقابل، این است که هرج و مرج رفتاری و سیاسی و ساختارشکنی و پوچ گرایی و فراموشی هویت ملی بر ما حاکم شده باشد؛ این، نقطه ی مقابل آن چیز مطلوب است؛ یعنی ایجاد یک حرکت، اما در جهت خراب کردن آنچه که داریم و مفید است و لازم می دانیم. این، غلط است. بعضیها در زمان جوانىِ ما - آن زمان که نهضت معماری غربی بر کشور ما تازه حاکم شده بود - می خواستند ساختمانهای قدیمی را خراب کنند و آنها را به ساختمانهای با سبک نو تبدیل کنند. همین ساختمانهای با پنجره و شیشه های بزرگ از آن زمان شروع شد. بیشتر اینها خانه ی محکم قدیمی را خراب می کردند، که من تعجب می کردم. در مشهدِ ما این طور بود. یک خانه ی محکم و خوب، اما قدیمی - اتفاقاً حالا معمارها، مهندسان، آرشیتکتها و مطلعان ما می گویند برای کشور ما همان روش قدیمی درست است و این شیشه ها و پنجره های بزرگ و آفتابگیرهای آنچنانی، اروپایی است؛ چون آنها آفتاب را آرزو می برند و نمی بینند، ولی کشور ما کشور پُرآفتاب است؛ بخصوص بعضی از مناطقش. بنابراین، چه لزومی دارد؛ همان پنجره های کوچک و درهای چوبی خوب بود - را خراب می کردند و از تیرآهن و سیمان و درِ آهنی و شیشه های بزرگ و... استفاده می کردند. اینها کار هجو و غلطی است؛ کار عاقلانه ای نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد، که حالا بعد ممکن است اشاره ای بکنم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : از این خطرناکتر، این است که سررشته ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات می خواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند... مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : از تحول نباید گریخت؛ نباید ترسید و نباید آن را با هرج و مرج و آنارشیسم اشتباه کرد. تحول خوب است و لازم است. حرف اصلی ما امروز این است که نه با توقف در گذشته و سرکوب نوآوری می توان به جایی رسید، نه با رهاسازی و شالوده شکنی و هرج و مرجِ اقتصادی و عقیدتی و فرهنگی می توان به جایی رسید؛ هر دو غلط است. آزادی فکر؛ همان نهضت آزادفکری که ما دو، سه سال قبل مطرح کردیم و البته دانشجوها هم استقبال کردند؛ اما عملاً آن کاری را که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه. من گفتم کرسیهای آزاداندیشی بگذارید. البته حالا اینجا الان یادم آمد که در گزارشهای مربوط به دانشگاههای سمنان خواندم که خوشبختانه مجموعه های فعال دانشجویی در سمنان با همدیگر مناظرات آزاد دارند. اگر این گزارش که به من دادند، دقیق باشد، بسیار چیز مثبت و خوبی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسئله ی آزاداندیشی ای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فوراً می رود به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعه های فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت می کند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفه ای است به عهده ی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینه ها؛ اما کار، کارِ خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم. نهضت نرم افزاری و جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال می گذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : وظیفه ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. من این را عرض می کنم که صنعتی شدن، فرا صنعتی شدن، پیشرفت علمی، پیشرفت خدماتی و پیشرفتهای بهداشتی و درمانی، باشد؛ اما اساس اینها باید حفظ هویت ملی باشد. اگر یک کشوری همه ی اینها را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویتی بود، فرهنگش وابسته ی به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نداشت و نبرده بود، یا اگر گذشته ای داشت، آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند یا آن را در نظرش تحقیر کردند، این کشور مطلقاً پیشرفت نخواهد کرد؛ زیرا هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است - که جا دارد که این جزو آرمانهای ما باشد - مبارزه ی با فقر، مبارزه ی با تبعیض، مبارزه ی با بیماری، مبارزه ی با جهل، مبارزه ی با ناامنی، مبارزه ی با بی قانونی، مدیریتها را به سطح علمی تر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملی، رشد علم، رشد اقتدار ملی، رشد اخلاق و رشد عزت ملی است؛ همه ی اینها در این تحول و پیشرفت، به معنای صحیح دخالت دارند و ما اینها را پایه های اصلی می دانیم. در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می کند؛ اگر این نشد، همه ی آنچه که دستاوردهای به معنای عرفی و رایج جهانِ پیشرفته محسوب می شود، ممکن است در راههای غلطی مصرف شود. یعنی ممکن است یک کشور از لحاظ رفتارهای اجتماعی اش منضبط، مؤدب و با اخلاق باشد، ثروت و علم را هم به دست بیاورد، اما در عین حال همین ثروت و علم، و همین انضباط مردمی خودش را برای نابود کردن یک ملت دیگر به کار گیرد. این غلط است؛ این در منطق ما درست نیست. علم خودش را به کار بگیرد برای ایجاد سلاحی مثل بمب اتم که وقتی یک جایی فرود افتاد، دیگر با گناه و بی گناه و مسلح و بچه ی کوچک و شیرخوار و انسانهای مظلوم را نگاه نمی کند و فرقی نمی گذارد و همه را نابود می کند. علمی که در این راه به کار بیفتد و کشوری که این را داشته باشد و تحولی که بخواهد به اینجا منتهی شود، مورد تأیید ما نیست و ما چنین تحولی را دوست نمی داریم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفه ی انسانی در هر تحولی، و عواطف و محبت در انسانها باید تقویت بشود و در این جهت باید راه برویم. آن تحول اجتماعی یا اقتصادی ای که انسانها را نسبت به هم بی تفاوت و بی محبت می کند، ممدوح نیست؛ مذموم است. اگر شما می شنوید که در برخی از کشورهای غربی، فرزند و پدر در یک شهر زندگی می کنند، اما فرزند از پدرش سال به سال احوالی نمی پرسد، خانواده ها دور هم جمع نمی شوند، کودکان از عطوفتهای پدرانه و مادرانه برخوردار نمی شوند، زن و شوهرها جز به موجب یک قرارداد موقت - یک قرارداد قانونی بسته شده است - کنار هم نمی نشینند؛ زن یک جا کار دارد، مرد یک جا کار دارد، آخرِ کارِ این، ساعت هشت شب است، آخر کار آن، ساعت ده شب است، بعد یک قرار این با یک دوستی دارد، او قرار با یک همکاری دارد؛ اگر اینها را شما می شنوید که در جایی هست و اگر اینها واقعیت دارد، اینها دیگر نشانه های پسرفت است. آن تحولی که به این چیزها بینجامد، مورد تأیید ما نیست. ما تحولی می خواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد؛ تا چهل خانه آن طرفتر را شما همسایه ی خود بدانید؛ این خوب است. محیط، محیط تراحم و تعاطف باشد؛ همه ی افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت کنند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»؛ همه ی شما راعی هستید؛ یعنی رعایت کننده. همه ی شما مسئول از رعیت تان هستید؛ یعنی آن کسی که مورد رعایت شما باید قرار بگیرد. آن تحولی که در پیوندها و نظامات اجتماعی به یک چنین حقایقی منتهی بشود، آن پیشرفت است؛ پیشرفت مورد نظر اسلام و جمهوری اسلامی، این است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : پیشرفتی که بر فردمحوری و اباحه ی لذاتی که انسان به طور مطلق دوست می دارد، مبتنی باشد، پیشرفت نیست. دنیای صنعتی غرب امروز بر این پایه استوار است: اباحه ی لذات؛ هر لذتی که شرطش فقط این است که تعدی به دیگری نباشد. هر چیزی که دوست می داری، مباح است؛ لذت جویی کن. برای همین هم است که می بینید دیگر این تعبیرات شرم آوری که امروز وجود دارد، حتّی به سطح کلیساهای آنها هم کشیده شده است! همجنس بازیها و کارهای زشتی که اینها می کنند، ارتباط و اختلاطهای نامشروع و مستجهن جنسی که بین اینها رایج است، یک روز مخفی بود، همین طور بتدریج طوری شده که امروز یک چیز رایج شده است. دو، سه سال پیش از این، کشیش یک کلیسایی در امریکا اعلام کرد که من حاضرم دو تا همجنس را که می خواهند با هم زندگی کنند، عقدشان را بخوانم! این همان لذت گرایی است. می گوید از این خوشم می آید، پس باید انجام بدهم. این ممنوع و مطرود است. ما این را پیشرفت نمی دانیم. اقتداری که مبتنی بر ظلم به ملتهای دیگر و به بهای پسرفت ملتهای دیگر باشد، پیشرفت و تحولی که در خدمت یک طبقه ی خاص - طبقه ی سرمایه دار - باشد، که امروز در کشورهای غربی این طور است، مورد نظر ما نیست... مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد، که باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونىِ به سمت پیشرفت و تعالی را باید در نظر گرفت. تحولی که موجب پسرفت بشود، تحول بدی است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنی و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت. و بالاخره پایه ی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب می شود - که اغلبش را شمردیم - دانست؛ و معیارهای ویژه ی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینه های اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت و اینها را هم بایستی جزو معیارهای پیشرفت دانست. و کسی هم که متصدی این کارهاست، عبارتند از مجموعه ی نخبگانِ دانشگاه و حوزه. شما جوانها و آنهایی که آمادگی دارید، وارد این میدان شوید. منتها منتظر من و امثال من نمانید. ماها حداقل پنجاه سال اختلاف سنی با شما داریم؛ شما جوانید؛ مرکز نیرو و نشاط هستید؛ کار مالِ شماست؛ همچنان که آینده مال شماست. بنابراین منتظر نمانید، خودتان اقدام کنید؛ اساتیدتان اقدام کنند. مسئولان کشور هم البته آگاه و متوجه باشند. منتها توجه داشته باشید که اگر شما هم دنبال این کارها هستید، باید مدیریت کنید. همان شاخصها را مراقبت کنید. مثل میدان مین است؛ دو طرف، میدان مین است. از آن خط سالم و صحیح حرکت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نخبگان علمی کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وظیفه ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نخبگان علمی کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مجموعه ی نخبگانِ دانشگاه و حوزه، متصدی تحول در کشور هستند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نخبگان علمی کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وظیفه ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. ... [در خصوص تحول] حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد، که باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونىِ به سمت پیشرفت و تعالی را باید در نظر گرفت. تحولی که موجب پسرفت بشود، تحول بدی است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنی و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت. و بالاخره پایه ی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب می شود - که اغلبش را شمردیم - دانست؛ و معیارهای ویژه ی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینه های اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت و اینها را هم بایستی جزو معیارهای پیشرفت دانست. و کسی هم که متصدی این کارهاست، عبارتند از مجموعه ی نخبگانِ دانشگاه و حوزه. شما جوانها و آنهایی که آمادگی دارید، وارد این میدان شوید. منتها منتظر من و امثال من نمانید. ماها حداقل پنجاه سال اختلاف سنی با شما داریم؛ شما جوانید؛ مرکز نیرو و نشاط هستید؛ کار مالِ شماست؛ همچنان که آینده مال شماست. بنابراین منتظر نمانید، خودتان اقدام کنید؛ اساتیدتان اقدام کنند. مسئولان کشور هم البته آگاه و متوجه باشند. منتها توجه داشته باشید که اگر شما هم دنبال این کارها هستید، باید مدیریت کنید. همان شاخصها را مراقبت کنید. مثل میدان مین است؛ دو طرف، میدان مین است. از آن خط سالم و صحیح حرکت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان جوان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وظیفه ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. ... [در خصوص تحول] حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد، که باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونىِ به سمت پیشرفت و تعالی را باید در نظر گرفت. تحولی که موجب پسرفت بشود، تحول بدی است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنی و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت. و بالاخره پایه ی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب می شود - که اغلبش را شمردیم - دانست؛ و معیارهای ویژه ی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینه های اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت و اینها را هم بایستی جزو معیارهای پیشرفت دانست. و کسی هم که متصدی این کارهاست، عبارتند از مجموعه ی نخبگانِ دانشگاه و حوزه. شما جوانها و آنهایی که آمادگی دارید، وارد این میدان شوید. منتها منتظر من و امثال من نمانید. ماها حداقل پنجاه سال اختلاف سنی با شما داریم؛ شما جوانید؛ مرکز نیرو و نشاط هستید؛ کار مالِ شماست؛ همچنان که آینده مال شماست. بنابراین منتظر نمانید، خودتان اقدام کنید؛ اساتیدتان اقدام کنند. مسئولان کشور هم البته آگاه و متوجه باشند. منتها توجه داشته باشید که اگر شما هم دنبال این کارها هستید، باید مدیریت کنید. همان شاخصها را مراقبت کنید. مثل میدان مین است؛ دو طرف، میدان مین است. از آن خط سالم و صحیح حرکت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : اسراف کلیدواژه(ها) : اسراف نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسراف یک بیماری اجتماعی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت ملی... که می گوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه ی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی، یک ملت موحد، یک ملت مؤمن و یک ملت معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه ی اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. من این را عرض می کنم که صنعتی شدن، فرا صنعتی شدن، پیشرفت علمی، پیشرفت خدماتی و پیشرفتهای بهداشتی و درمانی، باشد؛ اما اساس اینها باید حفظ هویت ملی باشد. اگر یک کشوری همه ی اینها را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویتی بود، فرهنگش وابسته ی به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نداشت و نبرده بود، یا اگر گذشته ای داشت، آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند یا آن را در نظرش تحقیر کردند، این کشور مطلقاً پیشرفت نخواهد کرد؛ زیرا هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیشرفتی که با باختن هویت مستقل ملی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : مصرفگرایی کلیدواژه(ها) : مصرفگرایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : درباره ی مشکلات اجتماعی ای که در کشور وجود دارد، تحقیق کنیم و راه ریشه کردن اینها را پیدا کنیم و به دنبال این برویم که .... راه مبارزه با مصرف گرایی چیست؟... اینها تحقیق می خواهد. در دانشگاهها پروژه های تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجه ی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانه ها بدهید تا سرریز شود و فرهنگ سازی شود. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : اسلام سکولار کلیدواژه(ها) : اسلام سکولار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز یک عده عمیقاً با نظام جمهوری اسلامی مخالفند؛ حالا با زبانها و شعارهای گوناگون و تحت پرچمهای مختلف با اصل نظام مخالفند.... جمهوری اسلامی شعار خودش را وحدت دین و سیاست قرارداد؛ در حالی که اینها اصلا دشمنِ وحدت دین و سیاستند. بعضیها این طوری اند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : سنتهای الهی کلیدواژه(ها) : سنتهای الهی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنهایی که امروز در قله ی دانشند، همیشه این طور نبوده اند. همین امریکا که امروز از لحاظ علمی از همه ی مراکز علمی و کشورهای دنیا جلوتر است، صد سال پیش برای ابزارهای عادی جنگىِ خودش، محتاج انگلیس و فرانسه و ایتالیا بود. ... اما امروز در قله ی علمند؛ چون تلاش کردند. تلاش به دین و ایمان و کفر و اسلام، ارتباطی ندارد؛ قرآن این را می گوید. من بارها این آیه را گفته و خوانده ام: «کلاًّ نمدّ هؤلاء و هؤلاء»؛ ما به همه کمک می کنیم؛ این سنت الهی است. هر کس در راه یک مقصودی تلاش کرد، خدای متعال این سنت را قرار داده است که این تلاش به نتیجه خواهد رسید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : صنعت کلیدواژه(ها) : صنعت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صنعتی شدن و فرا صنعتی شدن کشور؛ اینها دلیل پیشرفت است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت ملی... که می گوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه ی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی، یک ملت موحد، یک ملت مؤمن و یک ملت معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه ی اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. من این را عرض می کنم که صنعتی شدن، فرا صنعتی شدن، پیشرفت علمی، پیشرفت خدماتی و پیشرفتهای بهداشتی و درمانی، باشد؛ اما اساس اینها باید حفظ هویت ملی باشد. اگر یک کشوری همه ی اینها را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویتی بود، فرهنگش وابسته ی به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نداشت و نبرده بود، یا اگر گذشته ای داشت، آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند یا آن را در نظرش تحقیر کردند، این کشور مطلقاً پیشرفت نخواهد کرد؛ زیرا هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیشرفتی که با باختن هویت مستقل ملی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادىِ تحرک و روح رقابت در میان جمع خود را باید بشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست. کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایره ی محدودتر می فرماید: «ذلک بأنّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». این آیه، پسرفت را می گوید. خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمی کند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود می آورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است. خلاصه ی اینها چیست؟ خلاصه ی اینها این است که شما آحاد انسان، سر رشته دار تحولات جامعه هستید؛ شما هستید که تحول و تغییر را ایجاد می کنید. عزمِ انسان، تعیین کننده است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تحول در جوامع انسانی و برای بشر، سنت لایتغیر الهی است. هیچ کس نمی تواند در مقابل تحول بشری بایستد؛ امکان ندارد. دیر یا زود، یکی پس از دیگری، تحولات بشری اتفاق می افتند. این راز ماندگاری و راز تعالی بشر است. اصلاً خدا بشر را این طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت انسان نیست. شاید یکی از فرقهای انسان با بقیه اشیا هم همین باشد. البته در بقیه ی اشیا هم یک نوع تغییرات، تحولات و تبدیل انواع را می گویند، که من حالا به آن مسائل کار ندارم؛ نه درست واردیم و نه می توانیم قضاوت کنیم؛ نه به بحث ما ارتباطی دارد؛ اما در بشریت تحول حتمی است. با تحول نبایستی مقابله کرد؛ تحول را نباید انکار کرد. و باید به سوی تحول... به شکل درست حرکت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در مقابلِ تحول چه هست؟ رکود. نقطه ی مقابل تحول، رکود است. بعضی اینها را غلط می فهمند و اشتباه معنا می کنند. بعضی رکود را با ثبات اجتماعی اشتباه می کنند. رکود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال می کنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی. تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هر چی به هر چی بودن، اشتباه می کنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عده ای که طرفدار ثبات اجتماعی اند، با هر تحولی مخالفت کنند؛ به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم می زند. از طرف دیگر، کسانی که خیال می کنند هر تحولی به معنای ساختار شکنی و شالوده شکنی و زیر سؤال بردن همه ی اصالتهاست، اینها هم برای اینکه تحول ایجاد کنند، ثبات اجتماعی را از بین می برند و دچار خطر می کنند. این دو اشتباه، از دو طرف وجود دارد. تحول، یک چیز است، آنارشیسم، یک چیز دیگر؛ و هرج و مرج هم یک چیز دیگر است. همچنان که ثبات اجتماعی یک چیز است و رکود اجتماعی و ایستایی اجتماعی هم یک چیز دیگر است؛ اینها را نباید با هم اشتباه کرد. آنچه خوب و درست است، جامعه ی با ثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعه ای که حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه خوب و درست است، جامعه ی با ثبات، اما غیر راکد و دارای تحول است؛ جامعه ای که حتّی تحولات صحیح را سریع در خودش به وجود بیاورد. چگونه می شود این ویژگی را به دست آورد؟ این که: ریشه ها و اصالتها را حفظ کنیم و شالوده شکنی نکنیم؛ هویت ملی را بشدت مورد ملاحظه قرار دهیم و ارج بنهیم. هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادىِ تحرک و روح رقابت در میان جمع خود را باید بشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم. لازمه ی این نشاط و پویایی این است که هم منتقد باشیم، هم انتقادپذیر، که هر کدامش نباشد، بد است. بعضیها اهل انتقاد کردن هستند؛ انتقاد هم بجاست؛ شما هر چیزی را با دقت نگاه کنید و یک خُرده ای کنجکاوی کنید، یک نقطه ی عیبی در آن پیدا می کنید و می شود عیب جویی کرد و عیبی هم ندارد؛ چنانچه عیب جویی در جهت رفع عیب باشد، خیلی خوب است؛ اما این افراد، خودشان انتقادپذیر نیستند! اگر کسی بگوید چرا این قدر پُرحرفی می کنی و چرا همه اش عیبها را می بینی، چرا مثل مگس فقط روی زخمها می نشینی، نقاط مثبت را هم ببین، بدشان می آید! البته معیار و ملاک، برآیند نقاط مثبت به نقاط منفی است. ما ضعفهایی داریم، مشکلاتی داریم، بدیهایی داریم؛ قوتهایی هم داریم، خوبیهایی هم داریم؛ زیباییهایی هم داریم. ببینید در موازنه ی این دو با یکدیگر، برآیند اینها چه خواهد شد؛ آن می شود معیار. اگر بدیهایمان بیشتر بود، بد است؛ اگر خوبیهایمان بیشتر بود، خوب است. پس هم انتقاد خوب است، هم انتقادپذیری. اینها لازمه ی آن تحول و حالت مطلوب جامعه است؛ همراه با امید، همراه با پُرکاری، همراه با برنامه ریزی و همراه با داشتن خط مشی درست و سرمشق برای تحول... در این راه، کار و تلاش، شرط اول است. پس، ثبات اجتماعی باقی می ماند؛ به خاطر اینکه ریشه ها و اصالتها و ساختارهای اصلی و هویت ملی محفوظ است. هویت ملی هم که می گوییم، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه ی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی، یک ملت موحد، یک ملت مؤمن و یک ملت معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه ی اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. حالا برای تغییر بخشهای غلط، کارهای غلط و راه های غلط، تلاش و پویایی لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما در تحولات بنیانی اساسىِ جامعه، ممکن است گاهی این طوری عمل کنیم؛ به جای اینکه بنیانها را حفظ کنیم و بر آنچه که نیاز داریم، پا فشاری کنیم و آنچه را که نداریم، برای خودمان فراهم کنیم، هویت مستقلِ ملىِ خودمان را فراموش کنیم! که متأسفانه این مسئله در کشور ما و خیلی از کشورهای اسلامی داستان و سرگذشت بسیار غمباری دارد... از این خطرناکتر، این است که سررشته ی همین تحولات منفی در سطح بین المللی، در دست کسانی باشد که آنها به وسیله ی این تحولات می خواهند اهداف خودشان را - که یا زر است یا زور - تأمین کنند و برای آنها چیزی به نام هویت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ که متأسفانه این در صد سال، صد و پنجاه سال اخیر، در دنیا اتفاق افتاده است؛ یعنی تحولات کشورهای آسیایی و آفریقایی و امریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللی بوده اند. برای اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتوانند در کشورها و دولتهای اروپایی و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسی را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانیها، سرمایه های عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء می کرده است که اخلاق جنسی ملتها را خراب کنند، راحت می کردند؛ مصرف گرایی را در بین آنها ترویج کنند، به راحتی این کار را انجام می دادند؛ بی اعتنایی به هویتهای ملی و مبانىِ فرهنگی را در آنها ترویج کنند، این کار را می کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر می کردند. آن وقت همیشه لشگری هم از امکانات فرهنگی و رسانه ای و روزنامه های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است... در گرجستان که یک تحول سیاسی اتفاق افتاد و جا به جایی قدرت انجام گرفت، یک سرمایه دار امریکایی و صهیونیست یهودی - البته اسمش معروف است، من نمی خواهم اسمش را بیاورم - اعلام کرد که من ده میلیون دلار در کشور گرجستان خرج کردم و تحول سیاسی ایجاد کردم؛ خیلی راحت. ده میلیون دلار خرج می کنند، یک حکومت را کنار می گذارند، یک حکومت دیگر را سرِ کار می آورند! اینها باید روی مردم اثر بگذارند؛ باید اجتماعات درست کنند. در اوکراین هم همین کار را کردند؛ در جاهای دیگر هم همین کار را کردند. گاهی اوقات تأثیراتشان به شکل دیگری است و تعیین کننده است؛ شاید این را در یک جمع دانشجویی دیگر گفته باشم که ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی - که بسیار هم آدم پُرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود - به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند، و زلزله ی اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایه دار صهیونیستی و بعد سرمایه دارهای دیگر، با بازیهای بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به برشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را عمل بکند، همین طور هم خواهد شد. خود این بانک جهانی و صندوق بین المللی هم یکی از بخشها و قطعه های این پازل بزرگند. این خیلی خطرناک است که سر رشته ی تحولات جهانی دست باندهای قدرت بین المللی باشد؛ که امروز هست. اینها صهیونیستها و سرمایه دارهایند و عمدتاً هم در امریکا و در اروپایند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از تحول نباید گریخت؛ نباید ترسید و نباید آن را با هرج و مرج و آنارشیسم اشتباه کرد. تحول خوب است و لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فوراً می رود به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعه های فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت می کند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفه ای است به عهده ی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینه ها؛ اما کار، کارِ خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم. نهضت نرم افزاری و جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال می گذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفه ی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. من این را عرض می کنم که صنعتی شدن، فرا صنعتی شدن، پیشرفت علمی، پیشرفت خدماتی و پیشرفتهای بهداشتی و درمانی، باشد؛ اما اساس اینها باید حفظ هویت ملی باشد. اگر یک کشوری همه ی اینها را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویتی بود، فرهنگش وابسته ی به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نداشت و نبرده بود، یا اگر گذشته ای داشت، آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند یا آن را در نظرش تحقیر کردند، این کشور مطلقاً پیشرفت نخواهد کرد؛ زیرا هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تحول برای چیست؟ برای پیشرفت... آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است - که جا دارد که این جزو آرمانهای ما باشد - مبارزه ی با فقر، مبارزه ی با تبعیض، مبارزه ی با بیماری، مبارزه ی با جهل، مبارزه ی با ناامنی، مبارزه ی با بی قانونی، مدیریتها را به سطح علمی تر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملی، رشد علم، رشد اقتدار ملی، رشد اخلاق و رشد عزت ملی است؛ همه ی اینها در این تحول و پیشرفت، به معنای صحیح دخالت دارند و ما اینها را پایه های اصلی می دانیم. در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می کند؛ اگر این نشد، همه ی آنچه که دستاوردهای به معنای عرفی و رایج جهانِ پیشرفته محسوب می شود، ممکن است در راههای غلطی مصرف شود. یعنی ممکن است یک کشور از لحاظ رفتارهای اجتماعی اش منضبط، مؤدب و با اخلاق باشد، ثروت و علم را هم به دست بیاورد، اما در عین حال همین ثروت و علم، و همین انضباط مردمی خودش را برای نابود کردن یک ملت دیگر به کار گیرد. این غلط است؛ این در منطق ما درست نیست. علم خودش را به کار بگیرد برای ایجاد سلاحی مثل بمب اتم که وقتی یک جایی فرود افتاد، دیگر با گناه و بی گناه و مسلح و بچه ی کوچک و شیرخوار و انسانهای مظلوم را نگاه نمی کند و فرقی نمی گذارد و همه را نابود می کند. علمی که در این راه به کار بیفتد و کشوری که این را داشته باشد و تحولی که بخواهد به اینجا منتهی شود، مورد تأیید ما نیست و ما چنین تحولی را دوست نمی داریم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خداپرستی، عشق به معنویت، عاطفه ی انسانی در هر تحولی، و عواطف و محبت در انسانها باید تقویت بشود و در این جهت باید راه برویم. آن تحول اجتماعی یا اقتصادی ای که انسانها را نسبت به هم بی تفاوت و بی محبت می کند، ممدوح نیست؛ مذموم است. اگر شما می شنوید که در برخی از کشورهای غربی، فرزند و پدر در یک شهر زندگی می کنند، اما فرزند از پدرش سال به سال احوالی نمی پرسد، خانواده ها دور هم جمع نمی شوند، کودکان از عطوفتهای پدرانه و مادرانه برخوردار نمی شوند، زن و شوهرها جز به موجب یک قرارداد موقت - یک قرارداد قانونی بسته شده است - کنار هم نمی نشینند؛ زن یک جا کار دارد، مرد یک جا کار دارد، آخرِ کارِ این، ساعت هشت شب است، آخر کار آن، ساعت ده شب است، بعد یک قرار این با یک دوستی دارد، او قرار با یک همکاری دارد؛ اگر اینها را شما می شنوید که در جایی هست و اگر اینها واقعیت دارد، اینها دیگر نشانه های پسرفت است. آن تحولی که به این چیزها بینجامد، مورد تأیید ما نیست. ما تحولی می خواهیم که بین پدرها، مادرها، خانواده ها، فرزندان، دوستان و همسایگان الفت و محبت بیشتر به وجود آورد؛ تا چهل خانه آن طرفتر را شما همسایه ی خود بدانید؛ این خوب است. محیط، محیط تراحم و تعاطف باشد؛ همه ی افراد جامعه نسبت به همدیگر احساس مسئولیت کنند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»؛ همه ی شما راعی هستید؛ یعنی رعایت کننده. همه ی شما مسئول از رعیت تان هستید؛ یعنی آن کسی که مورد رعایت شما باید قرار بگیرد. آن تحولی که در پیوندها و نظامات اجتماعی به یک چنین حقایقی منتهی بشود، آن پیشرفت است؛ پیشرفت مورد نظر اسلام و جمهوری اسلامی، این است. پیشرفتی که بر فردمحوری و اباحه ی لذاتی که انسان به طور مطلق دوست می دارد، مبتنی باشد، پیشرفت نیست. دنیای صنعتی غرب امروز بر این پایه استوار است: اباحه ی لذات؛ هر لذتی که شرطش فقط این است که تعدی به دیگری نباشد. هر چیزی که دوست می داری، مباح است؛ لذت جویی کن. برای همین هم است که می بینید دیگر این تعبیرات شرم آوری که امروز وجود دارد، حتّی به سطح کلیساهای آنها هم کشیده شده است! همجنس بازیها و کارهای زشتی که اینها می کنند، ارتباط و اختلاطهای نامشروع و مستجهن جنسی که بین اینها رایج است، یک روز مخفی بود، همین طور بتدریج طوری شده که امروز یک چیز رایج شده است. دو، سه سال پیش از این، کشیش یک کلیسایی در امریکا اعلام کرد که من حاضرم دو تا همجنس را که می خواهند با هم زندگی کنند، عقدشان را بخوانم! این همان لذت گرایی است. می گوید از این خوشم می آید، پس باید انجام بدهم. این ممنوع و مطرود است. ما این را پیشرفت نمی دانیم. اقتداری که مبتنی بر ظلم به ملتهای دیگر و به بهای پسرفت ملتهای دیگر باشد، پیشرفت و تحولی که در خدمت یک طبقه ی خاص - طبقه ی سرمایه دار - باشد، که امروز در کشورهای غربی این طور است، مورد نظر ما نیست. ثروت این کشورهایی که زیاد است، یعنی درآمد عمومی شان زیاد است - به تعبیر رایج، درآمد ناخالص ملی - چگونه توزیع می شود؟ به هر کس چقدر و در مقابل چه مقدار کار، می رسد؟ معمولاً اینها را نگفته می گذارند. برای کسب معاش، زن و شوهر روز و شب کار کنند و توان نداشته باشند تا بتوانند زندگی خودشان را بگذرانند، اما در مقابل سرمایه داران بزرگ - راکفلرها و فوردها و آنهایی که حالا جدیداً در این میدان وارد شده اند - کوههایی از ثروت داشته باشند که نتوانند محاسبه کنند؛ اینها مورد نظر ما نیست. پیشرفتی که در خدمت طبقه ی سرمایه دارها باشد، پسرفت است. پیشرفتی که با باختن هویت مستقل ملی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حرف ما این است: یک؛ با تحول نباید سینه به سینه شد. دو؛ از تحول باید استقبال کرد. سه؛ نه فقط با تحول نباید دشمنی کرد، که باید از آن استقبال کرد. چهار؛ تحول را باید مدیریت کرد؛ در تحول، دگرگونىِ به سمت پیشرفت و تعالی را باید در نظر گرفت. تحولی که موجب پسرفت بشود، تحول بدی است. پنج؛ تحول را با آنارشیسم و ساختارشکنی و هرج و مرج نباید اشتباه گرفت. و بالاخره پایه ی تحول را بایستی غیر از آن چیزی که امروز معیارهای پیشرفت در دنیا محسوب می شود... دانست؛ و معیارهای ویژه ی جمهوری اسلامی و حرف نوِ اسلام در زمینه های اخلاق، معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و ارتباطات و عواطف بشری را در نظر گرفت و اینها را هم بایستی جزو معیارهای پیشرفت دانست. و کسی هم که متصدی این کارهاست، عبارتند از مجموعه ی نخبگانِ دانشگاه و حوزه. شما جوانها و آنهایی که آمادگی دارید، وارد این میدان شوید. منتها منتظر من و امثال من نمانید. ماها حداقل پنجاه سال اختلاف سنی با شما داریم؛ شما جوانید؛ مرکز نیرو و نشاط هستید؛ کار مالِ شماست؛ همچنان که آینده مال شماست. بنابراین منتظر نمانید، خودتان اقدام کنید؛ اساتیدتان اقدام کنند. مسئولان کشور هم البته آگاه و متوجه باشند. منتها توجه داشته باشید که اگر شما هم دنبال این کارها هستید، باید مدیریت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هویت جمعی یک ملت، جزو آن چیزهایی است که در تحولات باید دست نخورد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در هویت ملی ، ملیت در مقابل دین نیست، بلکه هویت ملی هر ملت، مجموعه ی فرهنگها و باورها و خواستها و آرزوها و رفتارهای اوست. یک ملت مذهبی ؛ یک ملت موحد و مؤمن و معتقد به پاکان درگاه الهی و اهل بیت پیغمبر است؛ این جزو فرهنگ و هویتشان است؛ هویت ملی که می گوییم، شامل همه ی اینها هست؛ اینها را حفظ کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اساس تحول باید بر «ملاحظه ی عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود، که آرمانهای اساسی و اصولی مهمترین آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر یک کشوری همه نوع پیشرفتی را داشت، اما از لحاظ ملی، یک کشور بی هویتی بود، فرهنگش وابسته ی به دیگران بود، از گذشته و تاریخ خود هیچ بهره ای نداشت و نبرده بود، یا آن آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند و یا در نظرش تحقیر کردند، این کشور مطلقاً پیشرفت نخواهد کرد؛ زیرا هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هویت ملی، اساس هر پیشرفتی است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیشرفتی که با باختن هویت مستقل ملی همراه باشد و انسان خودش را از دست بدهد، پیشرفت نیست. |