1389/05/28
درباره سخنان رهبر انقلاب در جمع کارگزاران نظام
توجه به صدق وعده الهی
تحریریه دیگران: رهبر انقلاب در ضیافت افطاری کارگزان نظام جمهوری اسلامی، سخنان مهمی را پیرامون مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی بیان کردند. رعایت تقوای سیاسی و اجتماعی، عدم مذاکره با آمریکا، نفی موجودیت اسرائیل، سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی، توجه به قدرت الهی و صدق وعدهی الهی و... از مهمترین عناوین بیانات معظمله بود. متن زیر یادداشتی است در رابطه با همین دیدار و در زمینهی توجه به قدرت و صدق وعدهی الهی.
1. مرا عهدیست با جانان!
«اَّلذینَ یَنقُضُونَ عَهدَ اللهِ مِن بَعدِ میثاقِهِ وَ یَقطَعُونَ مَا أمَرَ اللهُ بِهِ أن یُوصَلَ وَ یُفسِدوُنَ فِی الأرضِ اولئِکَ هُمُ الخَاسِرونَ1» : آنان که پیمان خدا را پس از تأکیدش میشکنند و آنچه را که خدا به پیوستن آن امر کرده میگسلند و در زمین فساد میکنند، همینان زیانکارانند.
نطفه انقلاب اسلامی به عنوان یکی از نادرترین رخدادهای سیاسی، اجتماعی قرن بیستم که موجهای عظیمی را در عرصه جهانی به راه انداخت و اعجاب همگان را برانگیخت، با یک عهد منعقد گردید. عهدی میان ملت مسلمان ایران با پروردگار خویش و با زعیم روشنضمیرِ الهی، سیاسی که به فرموده مقام معظم رهبری روح خدا بود در کالبد زمان.
مابین بستهشدنِ این عهد با پیروزی معجزهآسای انقلاب اسلامی، رابطه آشکار علّی وجود دارد؛ یعنی معلول و پیامدِ بلافصل اتصال نهضت به منبع فیض الهی، قرارگرفتن آن در جریان شمول امدادهای غیبی و سنن حاکم بر نظام هستی و درنتیجه کسب توفیقات شگرف بود. چنین شد که در محیطی کاملاً سکولار که مقدّرات همه کشورها در دو اردوگاه لیبرالسرمایهداریِ غربی و کمونیسم شرقی رقم میخورد، انقلابی مردمی از امتزاج دین و سیاست شکلگرفت که نه سر در دامان غرب داشت و نه دل در گرو شرق و علیرغم اتخاذ موضعی خصمانه رویاروی ابرقدرتهای استکباری جهان، توانست در طول سه دهه مسیر خود را از میان انبوه موانع، فشارها و تحریمها طی کند و به جایگاه رفیعی در عرصه بینالمللی نائل گردد و اگر نبود این رشته اتصال با منبع ماوراییِ قدرت، بلاشک مولود انقلاب از اصل جامه وجود نمیپوشید تا چه رسد به اینکه امروز پیروزمندانه گام به دههی چهارم حیات خود بگذارد.
اما قرآن کریم به صراحت اعلام میدارد کسانی که میثاق خود را با پروردگار متعال نقض کنند و رشتههایی را که او به اتصالشان امر فرموده از هم بگسلند، زیانکار خواهند شد. لذا میتوان گفت توفیقات انقلاب اسلامی تا وقتی استمرار خواهد یافت که ریسمان میثاق ما با خدا همچنان محکم و ناگسستنی باشد. کما اینکه راز ماندگاریِ نظام اسلامی در کوران حوادث و بحرانهای داخلی و خارجی تا به امروز نیز در همین ایستادگی ملت آگاه بر عهد و پیمان خویش نهفته است. اما اگر زمانی این رشته اتصال گسسته گردد، آنگاه بنابر نص قرآن کریم، چیزی جز خسران و شکست حاصل نخواهد شد.
رهبر فرزانهی انقلاب در این زمینه گفتاری شنیدنی و درسآموز دارد:
«انقلاب اسلامی خیلی ریشهدار است... خیلی ارکان مستحکمی دارد و خدای متعال هم پشتیبان ماست؛ همینطور که من بارها از قول امام(ره) نقل کردهام که فرمودند: من از اولی که وارد این قضیه شدیم، دیدم ـ یا احساس کردم ـ یک دست قدرتی دارد کارها را پیش میبرد. حقیقتاً همینجور است و ایشان این را به من فرمودند. انسان این دست قدرت الهی را میبیند. البته این دست قدرت الهی، قوم و خویشی با ما ندارد. «مَن کانَ للهِ کانَ اللهُ لَه»، «إن تَنصُرُو اللهَ یَنصُرکُم »، «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه » باید در خدمت این راه باشیم؛ خالصانه آنچه که داریم بیاوریم میدان و برای این راه تقدیم کنیم... خدای متعال هم تفضل خواهد کرد؛ لطف خواهد کرد؛ امروز هم همینکار شده و خدای متعال تفضل کرده و سنگ دشمن به سوی خودش برگشته است.»
باید توجه داشت که امداد الهی همواره بر اساس یک معادله ساده محقق خواهد شد: «أوفُوا بِعَهدی اُوفِ بِعَهدِکُم2» یعنی مادامی که ما به عهد و پیمان خود وفادار بمانیم، این معادله برقرار خواهد بود و خداوند هرگز خلف وعده نخواهد کرد:«إنَّ اللهَ لا یُخلِفُ المیعَادَ3». اما اگر عهدشکنی کرده و رشته پیمان بگسلیم، دیگر هیچ تضمینی برای اجابت وعدهی نصرت الهی وجود نخواهد داشت. برای نمونه یکی از رشتههایی که پروردگار متعال امر به اتصالش فرموده، رشتهی وحدت است که همواره باید مؤمنین را در جامعهی اسلامی به یکدیگر پیوند دهد: «وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا4». اما در حوادث فتنهگون پس از انتخابات 88 به وضوح دیدیم که جمعی از خواص و عوام، خواسته یا ناخواسته از تمسک به ریسمان وحدت غفلت ورزیده و مصداق بارزِ «یَقطَعُونَ ما أمَرَ اللهُ بِهِ أن یُوصَل» گشتند که پیامد بروز این خطای فاحشِ راهبردی در میان خانوادهی انقلاب نیز چیزی جز وارد آمدن خسرانی بزرگ و پرهزینه نبود.
رهبر بزرگوار انقلاب معتقد است: «عدهای خلف وعدهی با خدا کردند، این موجب شد نفاق در دلهایشان بوجود بیاید. یعنی انسان گناهی انجام میدهد، این گناه انسان را به وادی نفاق میکشاند؛ که نفاق، کفر باطنی است...»
پس اولین راز ماندگاری انقلاب اسلامی در دهههای آتی، محکم نگاهداشتن ریسمان میثاق با پروردگار متعال خواهد بود. باید همواره به خاطر داشته باشیم که دوام پیروزیها و توفیقات رشکبرانگیز ما منوط به ثابتقدم ماندن بر سر عهدی است که گوهر انقلاب را در صدف خود پرورانده است و فلسفهی وجودی آن بشمار میآید و هیچگاه نباید این مهم را فراموش کنیم که حفظ یک پیمان طی مدتی دراز، بسی دشوارتر از انعقاد آن در روز نخستین خواهد بود.
به قول شیخ اجل سعدی: عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی...
2. نهر آزمایش
«فَلَمّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالجُنُودِ قَالَ إنَّ اللهَ مُبتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی وَ مَن لَم یَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی إلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَه بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنهُ إلّا قَلیلاً مِنهُم فَلَمّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الّذینَ آمَنُوا مَعَه قالُوا لا طَاقَه لَنَا الیَومَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالَ الّذینَ یَظُنُّونَ أنَّهُم مُّلاقُوا اللهِ کَم مِن فِئَه قَلیلَه غَلَبَت فِئَه کَثیرَه بِإِذنِ اللهِ وَ اللهُ مَعَ الصَّابِرینَ5»: پس همین که طالوت با سپاهیان به راه افتاد گفت: خدا شما را به نهر آبی امتحان میکند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که از آن نخورد از من است، مگر کسی که به اندازه کف دستی بیاشامد. ولی همه جز شمار اندکی از ایشان از آن نوشیدند. و زمانی که او و مؤمنان همراهش از نهر گذشتند، ]نافرمانان[ گفتند: امروز ما را یارای مقابله با جالوت و سپاه او نیست. اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد گفتند: چه بسا گروهی اندک به خواست خدا بر گروهی بسیار غلبه یافتند و خدا با صابران است.
این از سنن قطعیِ الهی است که انسانها همواره در معرض آزمونهایی قرار میگیرند تا خلوص عیار ایمانشان محک بخورد و مؤمنان راستین از ظاهرسازان و ریاکاران شناخته شوند. لذا با درنظرگرفتن تکرارپذیریِ سنتهای حاکم بر فرایند تاریخ بشر، توجه به سرنوشت دیگر امتها همچون ماجرای سپاهیان طالوت و واکاویِ آزمایشها و ابتلائاتی که پروردگار متعال بر سر راه آنان قرار داده است، میتواند برای امروز و فردای ما بسیار درسآموز باشد.
در این ماجرا خداوند سپاهیان طالوت را که داعیهدار جهاد فیسبیلالله بودند، در مسیر اعزام برای جنگ با لشکر جالوت بر سر نوشیدن از آب یک نهر آزمود. طالوت به امر خداوند سربازانش را دستور داد تا از آب این نهر مگر به اندازه یک کف دست ننوشند، اما سربازانِ تشنه که از صبر و تقوای لازم بیبهره بودند و روحشان برای ایستادگی در برابر شدائد مهیا نگشته بود، نتوانستند بر سر پیمان خویش استوار بمانند و به جز عده قلیلی، باقیِ افراد با سرپیچی از دستور فرمانده آب نوشیدند.
نکتهی درخور تأمل اینجاست که بر اثر خُلف وعده و بیصبریِ گروهی از مؤمنان، شاهد بروز نوعی دودستگیِ عقیدتی در سپاه طالوت به هنگام مواجهه با دشمن هستیم. یعنی وقتی که دو سپاه در مقابل هم صفآرایی کردند، اکثریت پیمانشکنِ سپاه طالوت که از عهدهی آزمون الهی برنیامده بودند، با مشاهده عظمت لشکر جالوت منهزم گردیده، وحشتزده و ناامیدانه گفتند: ما توانایی مقابله با جالوت و سربازان او را نداریم. اما آن گروهِ کمشماری که با استقامت بر سر عهد خویش، از نهرِ آزمون ننوشیده بودند، چون باور داشتند که در صورت کشتهشدن به ملاقات پروردگارشان خواهند شتافت، شجاعانه اعلام کردند: چه بسا گروهی اندک به خواست خدا بر گروهی بسیار چیرگی یافتند و خدا با صابران است. سرانجامِ جنگ نیز این شد که اقلیت صابر و با ایمانِ سپاه طالوت توانست در عین ناباوری بر لشکر نیرومند جالوت فائق آید.
هرگز نباید از یاد برد که وقایعی از این دست تنها مختص پیشینیان نبوده و سنت جاودانهی الهی، قراردادنِ مدعیان ایمان و اخلاص در معرض امتحانات و ابتلائات دشوار میباشد: «أم حَسِبتُم أن تَدخُلُوا الجَنَّه وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الّذینَ جَاهَدُوا مِنکُم وَ یَعلَمَ الصَّابِرینَ6»
انقلاب اسلامی ایران که همواره داعیهدار حرکت بر وفق آرمانهای بلند اسلام بوده و هست را نیز نمیتوان از این قاعده مستثنی دانست. بیهیچ تردیدی میشود گفت که ماجرای فتنهی عظیم پس از انتخابات 88 هم یکی از همان نهرهای آزمایش بود که خداوند بر سر راه ملت ایران قرار داد تا سِره از ناسِره را در جریان حرکت انقلاب نمایان سازد و عیار اخلاصِ رهپویان نهضت را بسنجد. لذا دیدیم که بخشی از آحاد جامعه و حتی عدهای از خواصِ نامآشنا و ظاهرالصلاح نتوانستند از پس آزمون بزرگ فتنه برآیند و با بیبصیرتی در برابر القائات مسموم دشمن شکست خوردند تا جایی که رهبر انقلاب آنان را مردودین این آزمون لقب داد.
ایشان در بیان روشنگری که به آموزههای آیهی 249 سورهی بقره و ماجرای سپاه طالوت بسیار نزدیک است میفرمایند:
«اینی که میبینید یک عدهای در مقابل دشمن منهزم میشوند، طاقت نمیآورند، نمیتوانند ایستادگی کنند، به خاطر آن چیزی است که قبلاً از اینها سر زده است؛ باطن خودشان را با گناه و با خطا خراب کردهاند. لغزشها انسان را فاسد میکند. این فساد به انحراف در عمل و گاهی به انحراف در عقیده منتهی میشود. این هم به مرور پیش میآید. علاجش هم مراقبت از خود است.»
همچنین باید توجه داشت که در عرصههای دشوارِ آزمون، وظیفه خواص و نخبگان بسیار سنگینتر از عوام است چرا که مردود شدن عوام تنها برای خود آنها خسران به بار میآورد ولیکن مردود شدن خواص میتواند به گمراهی و اشتباه آحاد جامعه بینجامد. رهبر انقلاب در این زمینه معتقدند: «نخبگان سر جلسه امتحانند. امتحان عظیمی است. در این امتحان مردود شدن، رفوزه شدن فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم، سقوط است!»
البته ایشان در همخوانی کامل با آموزههای کلام وحی، رعایت دو عامل مهمِ تقوا (مراقبت از خود) و صبر و بصیرت را به عنوان راهکار استقامت در بحبوحهی آزمونها معرفی میکنند: «من مکرر این جمله امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «اَلا وَ لا یَحمِلُ هذا العَلَم اِلّا أهلُ الَبصَرِ وَالصَّبرِ»
بنابر نص قرآن کریم دو عامل بسیار مهم «صبر و تقوا» همواره میتوانند در کنار یکدیگر ضامن مصون ماندن مؤمنان از توطئهها و فتنههای دشمن و نیز تداوم امدادهای الهی باشند:
وَ إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئاً8
بَلَی إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: یُمدِدکُم رَبُّکُم9
وَ إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: فَإنَّ ذَلِکَ مِن عَزمِ الأمُورِ10
با این حساب راز دیگری از رازهای حفظ انقلاب برای ما مکشوف میگردد و آن اینکه با تمسک به دو دستاویز صبر و تقوا میتوان خود و انقلاب را در عرصه آزمونهای دشوار و صعبالعبوری نظیر فتنه انتخابات که در آینده به کمین ما نشسته است رویینتن کرد و نیز از تداوم تابش آفتاب رحمت و امداد الهی اطمینان یافت.
1. مرا عهدیست با جانان!
«اَّلذینَ یَنقُضُونَ عَهدَ اللهِ مِن بَعدِ میثاقِهِ وَ یَقطَعُونَ مَا أمَرَ اللهُ بِهِ أن یُوصَلَ وَ یُفسِدوُنَ فِی الأرضِ اولئِکَ هُمُ الخَاسِرونَ1» : آنان که پیمان خدا را پس از تأکیدش میشکنند و آنچه را که خدا به پیوستن آن امر کرده میگسلند و در زمین فساد میکنند، همینان زیانکارانند.
نطفه انقلاب اسلامی به عنوان یکی از نادرترین رخدادهای سیاسی، اجتماعی قرن بیستم که موجهای عظیمی را در عرصه جهانی به راه انداخت و اعجاب همگان را برانگیخت، با یک عهد منعقد گردید. عهدی میان ملت مسلمان ایران با پروردگار خویش و با زعیم روشنضمیرِ الهی، سیاسی که به فرموده مقام معظم رهبری روح خدا بود در کالبد زمان.
مابین بستهشدنِ این عهد با پیروزی معجزهآسای انقلاب اسلامی، رابطه آشکار علّی وجود دارد؛ یعنی معلول و پیامدِ بلافصل اتصال نهضت به منبع فیض الهی، قرارگرفتن آن در جریان شمول امدادهای غیبی و سنن حاکم بر نظام هستی و درنتیجه کسب توفیقات شگرف بود. چنین شد که در محیطی کاملاً سکولار که مقدّرات همه کشورها در دو اردوگاه لیبرالسرمایهداریِ غربی و کمونیسم شرقی رقم میخورد، انقلابی مردمی از امتزاج دین و سیاست شکلگرفت که نه سر در دامان غرب داشت و نه دل در گرو شرق و علیرغم اتخاذ موضعی خصمانه رویاروی ابرقدرتهای استکباری جهان، توانست در طول سه دهه مسیر خود را از میان انبوه موانع، فشارها و تحریمها طی کند و به جایگاه رفیعی در عرصه بینالمللی نائل گردد و اگر نبود این رشته اتصال با منبع ماوراییِ قدرت، بلاشک مولود انقلاب از اصل جامه وجود نمیپوشید تا چه رسد به اینکه امروز پیروزمندانه گام به دههی چهارم حیات خود بگذارد.
رهبر بزرگوار انقلاب معتقد است: «عدهای خلف وعدهی با خدا کردند، این موجب شد نفاق در دلهایشان بوجود بیاید. یعنی انسان گناهی انجام میدهد، این گناه انسان را به وادی نفاق میکشاند؛ که نفاق، کفر باطنی است...»
اما قرآن کریم به صراحت اعلام میدارد کسانی که میثاق خود را با پروردگار متعال نقض کنند و رشتههایی را که او به اتصالشان امر فرموده از هم بگسلند، زیانکار خواهند شد. لذا میتوان گفت توفیقات انقلاب اسلامی تا وقتی استمرار خواهد یافت که ریسمان میثاق ما با خدا همچنان محکم و ناگسستنی باشد. کما اینکه راز ماندگاریِ نظام اسلامی در کوران حوادث و بحرانهای داخلی و خارجی تا به امروز نیز در همین ایستادگی ملت آگاه بر عهد و پیمان خویش نهفته است. اما اگر زمانی این رشته اتصال گسسته گردد، آنگاه بنابر نص قرآن کریم، چیزی جز خسران و شکست حاصل نخواهد شد.
رهبر فرزانهی انقلاب در این زمینه گفتاری شنیدنی و درسآموز دارد:
«انقلاب اسلامی خیلی ریشهدار است... خیلی ارکان مستحکمی دارد و خدای متعال هم پشتیبان ماست؛ همینطور که من بارها از قول امام(ره) نقل کردهام که فرمودند: من از اولی که وارد این قضیه شدیم، دیدم ـ یا احساس کردم ـ یک دست قدرتی دارد کارها را پیش میبرد. حقیقتاً همینجور است و ایشان این را به من فرمودند. انسان این دست قدرت الهی را میبیند. البته این دست قدرت الهی، قوم و خویشی با ما ندارد. «مَن کانَ للهِ کانَ اللهُ لَه»، «إن تَنصُرُو اللهَ یَنصُرکُم »، «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه » باید در خدمت این راه باشیم؛ خالصانه آنچه که داریم بیاوریم میدان و برای این راه تقدیم کنیم... خدای متعال هم تفضل خواهد کرد؛ لطف خواهد کرد؛ امروز هم همینکار شده و خدای متعال تفضل کرده و سنگ دشمن به سوی خودش برگشته است.»
باید توجه داشت که امداد الهی همواره بر اساس یک معادله ساده محقق خواهد شد: «أوفُوا بِعَهدی اُوفِ بِعَهدِکُم2» یعنی مادامی که ما به عهد و پیمان خود وفادار بمانیم، این معادله برقرار خواهد بود و خداوند هرگز خلف وعده نخواهد کرد:«إنَّ اللهَ لا یُخلِفُ المیعَادَ3». اما اگر عهدشکنی کرده و رشته پیمان بگسلیم، دیگر هیچ تضمینی برای اجابت وعدهی نصرت الهی وجود نخواهد داشت. برای نمونه یکی از رشتههایی که پروردگار متعال امر به اتصالش فرموده، رشتهی وحدت است که همواره باید مؤمنین را در جامعهی اسلامی به یکدیگر پیوند دهد: «وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا4». اما در حوادث فتنهگون پس از انتخابات 88 به وضوح دیدیم که جمعی از خواص و عوام، خواسته یا ناخواسته از تمسک به ریسمان وحدت غفلت ورزیده و مصداق بارزِ «یَقطَعُونَ ما أمَرَ اللهُ بِهِ أن یُوصَل» گشتند که پیامد بروز این خطای فاحشِ راهبردی در میان خانوادهی انقلاب نیز چیزی جز وارد آمدن خسرانی بزرگ و پرهزینه نبود.
رهبر بزرگوار انقلاب معتقد است: «عدهای خلف وعدهی با خدا کردند، این موجب شد نفاق در دلهایشان بوجود بیاید. یعنی انسان گناهی انجام میدهد، این گناه انسان را به وادی نفاق میکشاند؛ که نفاق، کفر باطنی است...»
پس اولین راز ماندگاری انقلاب اسلامی در دهههای آتی، محکم نگاهداشتن ریسمان میثاق با پروردگار متعال خواهد بود. باید همواره به خاطر داشته باشیم که دوام پیروزیها و توفیقات رشکبرانگیز ما منوط به ثابتقدم ماندن بر سر عهدی است که گوهر انقلاب را در صدف خود پرورانده است و فلسفهی وجودی آن بشمار میآید و هیچگاه نباید این مهم را فراموش کنیم که حفظ یک پیمان طی مدتی دراز، بسی دشوارتر از انعقاد آن در روز نخستین خواهد بود.
به قول شیخ اجل سعدی: عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی...
هرگز نباید از یاد برد که وقایعی از این دست تنها مختص پیشینیان نبوده و سنت جاودانهی الهی، قراردادنِ مدعیان ایمان و اخلاص در معرض امتحانات و ابتلائات دشوار میباشد: «أم حَسِبتُم أن تَدخُلُوا الجَنَّه وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الّذینَ جَاهَدُوا مِنکُم وَ یَعلَمَ الصَّابِرینَ»
2. نهر آزمایش
«فَلَمّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالجُنُودِ قَالَ إنَّ اللهَ مُبتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی وَ مَن لَم یَطعَمهُ فَإنَّهُ مِنّی إلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَه بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنهُ إلّا قَلیلاً مِنهُم فَلَمّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الّذینَ آمَنُوا مَعَه قالُوا لا طَاقَه لَنَا الیَومَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالَ الّذینَ یَظُنُّونَ أنَّهُم مُّلاقُوا اللهِ کَم مِن فِئَه قَلیلَه غَلَبَت فِئَه کَثیرَه بِإِذنِ اللهِ وَ اللهُ مَعَ الصَّابِرینَ5»: پس همین که طالوت با سپاهیان به راه افتاد گفت: خدا شما را به نهر آبی امتحان میکند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که از آن نخورد از من است، مگر کسی که به اندازه کف دستی بیاشامد. ولی همه جز شمار اندکی از ایشان از آن نوشیدند. و زمانی که او و مؤمنان همراهش از نهر گذشتند، ]نافرمانان[ گفتند: امروز ما را یارای مقابله با جالوت و سپاه او نیست. اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد گفتند: چه بسا گروهی اندک به خواست خدا بر گروهی بسیار غلبه یافتند و خدا با صابران است.
این از سنن قطعیِ الهی است که انسانها همواره در معرض آزمونهایی قرار میگیرند تا خلوص عیار ایمانشان محک بخورد و مؤمنان راستین از ظاهرسازان و ریاکاران شناخته شوند. لذا با درنظرگرفتن تکرارپذیریِ سنتهای حاکم بر فرایند تاریخ بشر، توجه به سرنوشت دیگر امتها همچون ماجرای سپاهیان طالوت و واکاویِ آزمایشها و ابتلائاتی که پروردگار متعال بر سر راه آنان قرار داده است، میتواند برای امروز و فردای ما بسیار درسآموز باشد.
در این ماجرا خداوند سپاهیان طالوت را که داعیهدار جهاد فیسبیلالله بودند، در مسیر اعزام برای جنگ با لشکر جالوت بر سر نوشیدن از آب یک نهر آزمود. طالوت به امر خداوند سربازانش را دستور داد تا از آب این نهر مگر به اندازه یک کف دست ننوشند، اما سربازانِ تشنه که از صبر و تقوای لازم بیبهره بودند و روحشان برای ایستادگی در برابر شدائد مهیا نگشته بود، نتوانستند بر سر پیمان خویش استوار بمانند و به جز عده قلیلی، باقیِ افراد با سرپیچی از دستور فرمانده آب نوشیدند.
نکتهی درخور تأمل اینجاست که بر اثر خُلف وعده و بیصبریِ گروهی از مؤمنان، شاهد بروز نوعی دودستگیِ عقیدتی در سپاه طالوت به هنگام مواجهه با دشمن هستیم. یعنی وقتی که دو سپاه در مقابل هم صفآرایی کردند، اکثریت پیمانشکنِ سپاه طالوت که از عهدهی آزمون الهی برنیامده بودند، با مشاهده عظمت لشکر جالوت منهزم گردیده، وحشتزده و ناامیدانه گفتند: ما توانایی مقابله با جالوت و سربازان او را نداریم. اما آن گروهِ کمشماری که با استقامت بر سر عهد خویش، از نهرِ آزمون ننوشیده بودند، چون باور داشتند که در صورت کشتهشدن به ملاقات پروردگارشان خواهند شتافت، شجاعانه اعلام کردند: چه بسا گروهی اندک به خواست خدا بر گروهی بسیار چیرگی یافتند و خدا با صابران است. سرانجامِ جنگ نیز این شد که اقلیت صابر و با ایمانِ سپاه طالوت توانست در عین ناباوری بر لشکر نیرومند جالوت فائق آید.
هرگز نباید از یاد برد که وقایعی از این دست تنها مختص پیشینیان نبوده و سنت جاودانهی الهی، قراردادنِ مدعیان ایمان و اخلاص در معرض امتحانات و ابتلائات دشوار میباشد: «أم حَسِبتُم أن تَدخُلُوا الجَنَّه وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الّذینَ جَاهَدُوا مِنکُم وَ یَعلَمَ الصَّابِرینَ6»
انقلاب اسلامی ایران که همواره داعیهدار حرکت بر وفق آرمانهای بلند اسلام بوده و هست را نیز نمیتوان از این قاعده مستثنی دانست. بیهیچ تردیدی میشود گفت که ماجرای فتنهی عظیم پس از انتخابات 88 هم یکی از همان نهرهای آزمایش بود که خداوند بر سر راه ملت ایران قرار داد تا سِره از ناسِره را در جریان حرکت انقلاب نمایان سازد و عیار اخلاصِ رهپویان نهضت را بسنجد. لذا دیدیم که بخشی از آحاد جامعه و حتی عدهای از خواصِ نامآشنا و ظاهرالصلاح نتوانستند از پس آزمون بزرگ فتنه برآیند و با بیبصیرتی در برابر القائات مسموم دشمن شکست خوردند تا جایی که رهبر انقلاب آنان را مردودین این آزمون لقب داد.
ایشان در بیان روشنگری که به آموزههای آیهی 249 سورهی بقره و ماجرای سپاه طالوت بسیار نزدیک است میفرمایند:
«اینی که میبینید یک عدهای در مقابل دشمن منهزم میشوند، طاقت نمیآورند، نمیتوانند ایستادگی کنند، به خاطر آن چیزی است که قبلاً از اینها سر زده است؛ باطن خودشان را با گناه و با خطا خراب کردهاند. لغزشها انسان را فاسد میکند. این فساد به انحراف در عمل و گاهی به انحراف در عقیده منتهی میشود. این هم به مرور پیش میآید. علاجش هم مراقبت از خود است.»
همچنین باید توجه داشت که در عرصههای دشوارِ آزمون، وظیفه خواص و نخبگان بسیار سنگینتر از عوام است چرا که مردود شدن عوام تنها برای خود آنها خسران به بار میآورد ولیکن مردود شدن خواص میتواند به گمراهی و اشتباه آحاد جامعه بینجامد. رهبر انقلاب در این زمینه معتقدند: «نخبگان سر جلسه امتحانند. امتحان عظیمی است. در این امتحان مردود شدن، رفوزه شدن فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم، سقوط است!»
در حوادث فتنهگون پس از انتخابات 88 دیدیم که جمعی از خواص و عوام، خواسته یا ناخواسته از تمسک به ریسمان وحدت غفلت ورزیدند که پیامد بروز این خطای فاحشِ راهبردی در میان خانوادهی انقلاب نیز چیزی جز وارد آمدن خسرانی بزرگ و پرهزینه نبود.
البته ایشان در همخوانی کامل با آموزههای کلام وحی، رعایت دو عامل مهمِ تقوا (مراقبت از خود) و صبر و بصیرت را به عنوان راهکار استقامت در بحبوحهی آزمونها معرفی میکنند: «من مکرر این جمله امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «اَلا وَ لا یَحمِلُ هذا العَلَم اِلّا أهلُ الَبصَرِ وَالصَّبرِ»
بنابر نص قرآن کریم دو عامل بسیار مهم «صبر و تقوا» همواره میتوانند در کنار یکدیگر ضامن مصون ماندن مؤمنان از توطئهها و فتنههای دشمن و نیز تداوم امدادهای الهی باشند:
وَ إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئاً8
بَلَی إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: یُمدِدکُم رَبُّکُم9
وَ إن تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا نتیجه: فَإنَّ ذَلِکَ مِن عَزمِ الأمُورِ10
با این حساب راز دیگری از رازهای حفظ انقلاب برای ما مکشوف میگردد و آن اینکه با تمسک به دو دستاویز صبر و تقوا میتوان خود و انقلاب را در عرصه آزمونهای دشوار و صعبالعبوری نظیر فتنه انتخابات که در آینده به کمین ما نشسته است رویینتن کرد و نیز از تداوم تابش آفتاب رحمت و امداد الهی اطمینان یافت.
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
پینوشت:
1. بقره، 27
2. بقره، 40
3. آلعمران، 9
4. آلعمران، 103
5. بقره، 249
6. آلعمران، 142
7. نهجالبلاغه، خطبه 137
8. آلعمران، 120
9. آلعمران، 125
10. آلعمران، 186
1. بقره، 27
2. بقره، 40
3. آلعمران، 9
4. آلعمران، 103
5. بقره، 249
6. آلعمران، 142
7. نهجالبلاغه، خطبه 137
8. آلعمران، 120
9. آلعمران، 125
10. آلعمران، 186