• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1389/04/29
چرایی ثبات سیاسی در ایران

ثبات‌سازی با علم و فناوری

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران در سخنان مهمی به تشریح وضعیت داخلی و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران پرداختند. یکی از مباحث مورد اشاره‌ی رهبر انقلاب در این دیدار، ثبات سیاسی در ایران بود. یادداشت زیر از دکتر مصطفی ملکوتیان، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره‌ی عوامل ثبات سیاسی و استمرار آن در ایران نوشته شده است.
 
مثلث ایدئولوژی، رهبری و مردم
هیچ انقلابی بدون نقش‌آفرینی این سه عامل به وقوع نپیوسته است: گسترش ایدئولوژی جدیدِ جایگزین، رهبری و مردم. البته ممکن است میزان نقش‌آفرینی هر یک از این عوامل در یک انقلاب با انقلاب دیگر متفاوت باشد. برای مثال در انقلاب روسیه بیشتر نقش بخش‌هایی از کارگران را در این انقلاب می‌بینیم، در فرانسه هم درصد شرکت مردم خیلی بالا نیست و بیشتر روشنفکران و گروه‌هایی از مردم مؤثر هستند، ولی در کشور ایران حضور اقشار مختلف مردم را در انقلاب اسلامی می‌بینیم. بنابراین نقش‌آفرینی این عوامل در انقلاب‌های مختلف متفاوت است.

درباره‌ی نقش ایدئولوژی و رهبری باید تأکید کنیم که هر قدر ایدئولوژی یک انقلاب اصیل باشد و به فرهنگ آن کشور پیوند خورده و وحدت ایدئولوژیک بین انقلابی‌ها محکم‌تر باشد، نقش ایدئولوژی قوی‌تر ظاهر می‌شود. درباره‌ی رهبری انقلاب‌ها نیز اگر رهبر یک انقلاب اصالت فرهنگی و اقتدار داشته و دارای اعتماد به نفس بیشتری باشد و نیز انقلاب دارای رهبری واحدی باشد، نقش‌آفرینی رهبری بیشتر می‌شود.

در مورد انقلاب اسلامی ایران ایدئولوژی، رهبری و نقش مردم را به صورت ویژه مشاهده می‌کنیم.  ایدئولوژی انقلاب اسلامی یک ایدئولوژی اصیل و برخاسته از داخل کشور است؛ یعنی یک ایدئولوژی فرهنگی و نشأت‌گرفته از اسلام می‌باشد. از طرفی رهبری انقلاب نیز این‌چنین اصالتی داشت و ایدئولوژی و رهبری در زمینه‌های مختلف، آثار مؤثری را از خود به نمایش گذاشتند. بدون شک سرعت پیروزی انقلاب اسلامی و ثبات سیاسی در انقلاب ناشی از نقش‌آفرینی مؤثر سه عامل ایدئولوژی، رهبری و مردم در حد عالی است.

بی‌ثباتی در انقلاب فرانسه
هیچ انقلابی بدون نقش‌آفرینی این سه عامل به وقوع نپیوسته است: گسترش ایدئولوژی جدیدِ جایگزین، رهبری و مردم. البته ممکن است میزان نقش‌آفرینی هر یک از این عوامل در یک انقلاب با انقلاب دیگر متفاوت باشد.

مقایسه‌ای ساده‌ با انقلاب فرانسه این مهم را نشان می‌دهد. بعد از انقلاب سال 1789 م فرانسه دچار بی‌ثباتی‌های بسیاری شد، به نحوی که در اروپا به کشور خاصی تبدیل شد. برای مثال در سال 1791م قانون اساسی نوشته می‌شود و طبق آن فرانسه به صورت یک کشور مشروطه درمی‌آید. اما در سال 1792م گروهی به نام میا‌نه‌رو و به رهبری دانتون در درگیری‌هایی که اتفاق افتاد توانستند انقلاب را در اختیار بگیرند. سال بعد گروهی که به نام رادیکال‌ها در انقلاب فرانسه مشهورند به قدرت رسیدند. ده ماه بعد و در سال 1794م رادیکال‌ها نیز از قدرت سرنگون شدند و یک گروه پنج نفره - که ناپلئون هم یکی از آن‌ها بود - به نام هیأت مدیره قدرت را در اختیار گرفتند. در سال 1799م خود ناپلئون به قدرت رسید و امپراتوری اول در فرانسه به وجود آمد و جنگ‌های ناپلئونی آغاز شد که اروپا را درنوردید که البته در نهایت ناپلئون شکست خورد. در سال 1815م دولت‌های پیروز در کنگره‌ی وین، رژیم قبلی را به فرانسه برگرداندند و این‌بار لویی هجدهم را به قدرت رساندند. البته لویی هفدهم هم توانسته بود به عنوان یک حرکت ضدانقلابی در قسمتی از فرانسه حکومتی را برای خودش تشکیل دهد. درسال 1830م دوباره در فرانسه انقلاب شد و این‌بار نیز رژیم این کشور دوباره مشروطه شد. در سال 1848م مجدداً در فرانسه انقلاب شد و انقلاب‌های 1848م اروپا را درنوردید. در این زمان دوباره در فرانسه جمهوری اعلام شد اما در سال 1870م حکومت کومنی در پاریس شکل گرفت که البته بیش از هفتاد و یک روز دوام نیاورد.

آنچه از سیر تحول انقلاب‌ در فرانسه مشخص است، این است که این کشور نتوانست روی ثبات و آرامش را ببیند. درواقع ایدئولوژی انقلاب فرانسه نتوانست نوعی وحدت ملی بر سر اصول را به وجود آورد. از طرف دیگر رهبری انقلاب فرانسه اصیل و واحد نبود. در مورد نقش مردم نیز درصد بسیار پائینی از مردم فرانسه در این انقلاب مشارکت داشتند. می‌توان گفت بورژووازی، نوکیسه‌ها و کسانی که در اثر تحولات اقتصادی مقداری وضعیت بهتری پیدا کرده بودند، در این انقلاب شرکت کردند. بنابراین نقش‌آفرینی این سه عامل در ثبات یک نظام سیاسی غیر قابل انکار است.

در مورد ایدئولوژی و نقش آن در ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران می‌توان به سه نکته‌ی مهم اشاره کرد: 1- ایدئولوژی انقلاب اسلامی یک ایدئولوژی فراگیر است و در سایه‌ی نظام جمهوری اسلامی همیشه الهام‌بخش برای نظام، مردم و ساختارهای نظام است. 2- این ایدئولوژی عنصر اصلی بازتاب انقلاب در جهان بوده و ضمن ایجاد پایگاه‌های جهانی، دشمنان انقلاب را در بیرون از مرزهای ما درگیر کرده است. 3- کارکرد سوم ایدئولوژی انقلاب اسلامی مبنای اصلی تداوم حرکت انقلاب و اعتماد به نفس مردم و مسئولان بوده است و به این ترتیب، ایدئولوژی همچنان به عنوان یک عامل کلیدی در ایجاد ثبات سیاسی نظام ایفای نقش می‌کند.

رهبری و افزایش قدرت ملی
پیشرفت‌های علمی و فناوری همیشه باعث اقتدار نظام و انقلاب می‌شود. با توجه به نقش مؤثر نهادهای علمی کشور و نیز همراهی‌ مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام ما توانستیم در زمینه‌های مختلف از فناوری فضایی و تسلیحات گرفته تا نانو، لیزر و انرژی هسته‌ای به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یابیم.

در مورد نقش رهبری چهار ویژگی را می‌توان برشمرد: 1- نقش رهبری در تعیین اهداف و راهبردهای کلان کشور. 2- نقش رهبری در شناسایی مسائل و بسیج امکانات برای حل آنها از جمله تلاش‌های گسترده‌ی فرهنگی در سال‌های اخیر و همین‌طور مقابله با جنگ نرم دشمن و تهاجم فرهنگی. 3- کارکرد دیگر رهبری حل معضلات و مشکلات نظام و نیز حفظ وحدت ملی است. رهبری توانسته وحدت ملی نظام را در مواجهه با مشکلات داخلی یا مشکلاتی که بیگانگان ایجاد می‌کنند، حفظ کند. 4- نقش دیگر رهبری در توجه به مسأله‌ی قدرت در نظام بین‌الملل است. امروزه در جهانی زندگی می‌کنیم که قدرت نقش بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد. با توجه به تأکید رهبری در مورد مسأله‌ی افزایش قدرت در نظام بین‌الملل، ما در سال‌های گذشته توانسته‌ایم جایگاه شایسته‌ای را از لحاظ قدرت ملی بدست بیاوریم که نقش بسیار مهمی را در ثبات نظام و جلوگیری از تهدیدات دشمن علیه کشور دارد.

عامل سوم نقش مردم در ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران است که از سه جنبه قابل بررسی است:1- انقلاب اسلامی یک نظام مردم‌سالاری دینی را آفرید که تمام ساختارها و مسئولانش با رأی مردم برگزیده می‌شوند. 2- حضور مردم در صحنه تاکنون تمام توطئه‌های داخلی و خارجی را خنثی کرده‌ است، از جنگ تحمیلی گرفته تا فتنه‌ی پس از انتخابات و غیره.  3- تصور حضور مردم، دشمنان انقلاب را از تجاوزهای آینده باز می‌دارد و آنها را ناامید می‌کند.

ثبات‌سازی با علم و فناوری
البته می‌توان علاوه بر این سه عامل اصلی در تکوین انقلاب اسلامی دو مؤلفه‌ی دیگر را نیز نام برد: عامل اول نقش نهادهای انقلابی نظیر سپاه پاسداران، بسیج، جهاد سازندگی وغیره است. انقلاب اسلامی در زمینه‌ی نهادهای انقلابی نسبت به انقلاب‌های دیگر نمونه‌ی منحصر به فردی است. وقتی انقلاب‌های استحاله شده را که به سمت غرب رفتند تحلیل و بررسی می‌کنیم، به اهمیت و نقش نهادهای انقلابی در حفظ و تداوم این انقلاب بیشتر پی می‌‌بریم؛ علت حمله‌های دشمنان به این نهادها نیز نقش آنها در حفظ انقلاب بوده است. بنابراین نقش نهادهای انقلابی در ثبات سیاسی بسیار مهم است. عامل دوم نقش نهادهای علمی کشور است؛ پیشرفت‌های علمی و فناوری همیشه باعث اقتدار نظام و انقلاب می‌شود. با توجه به نقش مؤثر نهادهای علمی کشور و نیز همراهی‌ مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام ما توانستیم در زمینه‌های مختلف از فناوری فضایی و تسلیحات گرفته تا نانو، لیزر و انرژی هسته‌ای به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یابیم. بدین‌ترتیب این پیشرفت‌ها هم باعث اقتدار نظام و انقلاب می‌شود؛ تداوم آن‌ها نیز می‌تواند قدرت جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهد.