1389/03/11
درباره پیام رهبر انقلاب
مدیریت افکار عمومی
درباره پیام رهبر انقلاب
حمله روز دوشنبه کماندوهای ارتش رژیم صهیونیستی به کاروان امدادی حامل کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه در حالی با واکنش بیسابقه افکار عمومی مواجه شد که سردمداران رژیم صهیونیستی به روش معمول و همیشگی استراتژی تبلیغاتی این رژیم، ضمن حمایت از این حمله تلاش کردند تا خود را در جایگاه مظلوم قرار داده و بگویند که این آنان بودند که اول مورد حمله واقع شدهاند و تنها قصد دفاع از خود داشتهاند.
این واقعه، واکنشهای بسیاری را در اقصیاقاط جهان چه از سوی مردم عادی و چه از سوی مقامات و نهادهای مختلفی که تاکنون آشکارا به حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی میپرداختند، برانگیخت. در واقع این واکنش به نوعی تحقق پیشبینیهای گذشته رهبر انقلاب مبنی بر زوال رژیم صهیونیستی و شورش افکار عمومی جهان بر علیه این رژیم است؛ نکتهای که در پیام ایشان جهت محکومیت حمله به کاروان امدادی حامل کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه نیز مشهود است.
ایشان تببین فرمودهاند که رژیم صهیونیستی، این چهره جدید فاشیسم، دیگر تهدیدی برای مسلمانان و فلسطین نیست؛ این جنایت، ابعاد وسیعتری به کارنامه ننگین و سیاه این رژیم بخشیده و رهبر انقلاب تأکید کردند که این فاجعه در واقع یک مسئله حقوقبشری جدید برای دنیای معاصر را رقم زده است. اشاره و تأکید مقام معظم رهبری به «مسئله حقوقبشری» در واقع طعنهای به ارزشهای اشخاص و نظامهایی است که تاکنون مهر سکوت در مقابل جنایات اسرائیل علیه مسلمانان بر دهان خود زده بودند، اما اینبار نمیتوانند هیچ توجیهی برای سکوت خود پیدا کنند و آزمونی برای آنان است که از ارزشهای ادعایی خود دفاع کنند.
دیگر نکته این پیام مهم که میتوان آن را استراتژی بعدی مقابله با رژیم صهیونیستی و جنایات آن نامید؛ تأکید رهبر انقلاب بر جدا نبودن حساب حامیان پیشین و کماکان فعلی رژیم صهیونیستی است. دولتهایی که تا به امروز از جنایات رژیم صهیونیستی حمایت میکردند، اما امروز نمیتوانند در مقابل افکار عمومی جهانیان و وجدان بیدار آنان بیش از این سکوت کنند و لو با تمسک به محکومیتهای نمایشی. رهبر انقلاب، جنایت جدید صهیونیستها را نتیجه سالها حمایت و سکوت دولتهایی همچون آمریکا و انگلیس و فرانسه دانسته و بر لزوم پاسخگویی آنان نیز تأکید کردهاند.
تأکید چندباره رهبر انقلاب بر بیداری جهانیان، اهمیت افکار عمومی و لزوم ادامه و تکرار چندباره حرکاتی مانند کاروانهای امدادی به طرق مختلف، دقیقا نکته حساسی است که پیشتر کابوس صهیونیستها بوده و امروز به حقیقت تبدیل شده است.
رهبری با اشاره به اینکه این جنایت، حملهای علیه نمایندگان افکار عمومی بوده است، اینبار اشارهی مستقیمی به نهادهای بینالمللی ندارند؛ ایشان جنبش عظیم ضدصهیونیستی که از روز گذشته به شدت به پا خواسته را اهرمی میدانند که زوال و سقوط رژیم صهیونیستی را نزدیکتر مینماید.
در همین حال ایشان با اشاره به سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و دولتهای عرب به نوعی همبستگی اسلامی در این میان را خاطرنشان کرده و به اینان توصیه فرمودهاند که در مقابل افکار عمومی جهان، واکنشی مناسب و درخور ارائه دهند؛ که در غیر اینصورت، سرنوشتی مشابه دیگر نهادهای بینالمللی در انتظار است.
اشاره ایشان به رفع حصر غزه نیز از آنجایی اهمیت دارد که حتی به عقیده خود گزارشگران سازمان ملل متحد، این اقدام یک جنایت جنگی است؛ سکوت جامعه جهانی تا به امروز به هیچوجه پذیرفتنی نبوده و اینبار افکار عمومی بود که باعث شکست سکوت در این رابطه شد.
به معنای دیگر، رهبر انقلاب به قدرت افکار عمومی و فتح قلوب اشاره کرده و آن را به مثابه فرصتی دانستهاند که هم نابودی رژیم صهیونیستی را تسریع میبخشد و هم امکان برخورد با عاملان این جنایت و حامیان آنان را تسهیل مینماید. در واقع خلاصه پیام رهبر انقلاب در مورد این واقعه ارائه یک استراتژی روشن در مورد قدرت افکار عمومی برای برخورد با رژیم صهیونیستی و نزدیک بودن پیروزی نهایی است.
این واقعه، واکنشهای بسیاری را در اقصیاقاط جهان چه از سوی مردم عادی و چه از سوی مقامات و نهادهای مختلفی که تاکنون آشکارا به حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی میپرداختند، برانگیخت. در واقع این واکنش به نوعی تحقق پیشبینیهای گذشته رهبر انقلاب مبنی بر زوال رژیم صهیونیستی و شورش افکار عمومی جهان بر علیه این رژیم است؛ نکتهای که در پیام ایشان جهت محکومیت حمله به کاروان امدادی حامل کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه نیز مشهود است.
ایشان تببین فرمودهاند که رژیم صهیونیستی، این چهره جدید فاشیسم، دیگر تهدیدی برای مسلمانان و فلسطین نیست؛ این جنایت، ابعاد وسیعتری به کارنامه ننگین و سیاه این رژیم بخشیده و رهبر انقلاب تأکید کردند که این فاجعه در واقع یک مسئله حقوقبشری جدید برای دنیای معاصر را رقم زده است. اشاره و تأکید مقام معظم رهبری به «مسئله حقوقبشری» در واقع طعنهای به ارزشهای اشخاص و نظامهایی است که تاکنون مهر سکوت در مقابل جنایات اسرائیل علیه مسلمانان بر دهان خود زده بودند، اما اینبار نمیتوانند هیچ توجیهی برای سکوت خود پیدا کنند و آزمونی برای آنان است که از ارزشهای ادعایی خود دفاع کنند.
دیگر نکته این پیام مهم که میتوان آن را استراتژی بعدی مقابله با رژیم صهیونیستی و جنایات آن نامید؛ تأکید رهبر انقلاب بر جدا نبودن حساب حامیان پیشین و کماکان فعلی رژیم صهیونیستی است. دولتهایی که تا به امروز از جنایات رژیم صهیونیستی حمایت میکردند، اما امروز نمیتوانند در مقابل افکار عمومی جهانیان و وجدان بیدار آنان بیش از این سکوت کنند و لو با تمسک به محکومیتهای نمایشی. رهبر انقلاب، جنایت جدید صهیونیستها را نتیجه سالها حمایت و سکوت دولتهایی همچون آمریکا و انگلیس و فرانسه دانسته و بر لزوم پاسخگویی آنان نیز تأکید کردهاند.
تأکید چندباره رهبر انقلاب بر بیداری جهانیان، اهمیت افکار عمومی و لزوم ادامه و تکرار چندباره حرکاتی مانند کاروانهای امدادی به طرق مختلف، دقیقا نکته حساسی است که پیشتر کابوس صهیونیستها بوده و امروز به حقیقت تبدیل شده است.
رهبری با اشاره به اینکه این جنایت، حملهای علیه نمایندگان افکار عمومی بوده است، اینبار اشارهی مستقیمی به نهادهای بینالمللی ندارند؛ ایشان جنبش عظیم ضدصهیونیستی که از روز گذشته به شدت به پا خواسته را اهرمی میدانند که زوال و سقوط رژیم صهیونیستی را نزدیکتر مینماید.
در همین حال ایشان با اشاره به سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و دولتهای عرب به نوعی همبستگی اسلامی در این میان را خاطرنشان کرده و به اینان توصیه فرمودهاند که در مقابل افکار عمومی جهان، واکنشی مناسب و درخور ارائه دهند؛ که در غیر اینصورت، سرنوشتی مشابه دیگر نهادهای بینالمللی در انتظار است.
اشاره ایشان به رفع حصر غزه نیز از آنجایی اهمیت دارد که حتی به عقیده خود گزارشگران سازمان ملل متحد، این اقدام یک جنایت جنگی است؛ سکوت جامعه جهانی تا به امروز به هیچوجه پذیرفتنی نبوده و اینبار افکار عمومی بود که باعث شکست سکوت در این رابطه شد.
به معنای دیگر، رهبر انقلاب به قدرت افکار عمومی و فتح قلوب اشاره کرده و آن را به مثابه فرصتی دانستهاند که هم نابودی رژیم صهیونیستی را تسریع میبخشد و هم امکان برخورد با عاملان این جنایت و حامیان آنان را تسهیل مینماید. در واقع خلاصه پیام رهبر انقلاب در مورد این واقعه ارائه یک استراتژی روشن در مورد قدرت افکار عمومی برای برخورد با رژیم صهیونیستی و نزدیک بودن پیروزی نهایی است.