1389/02/05
همت مضاعف، کار مضاعف
سلسله نام سال
همت مضاعف، کار مضاعف
منوچهر منطقی*
با توجه به اینکه کشور ما به دلایل گوناگون تاریخی و در مقاطع بلندی از زمان، دچار عقبافتادگیهایی خصوصاً در حوزههای صنعتی و اقتصادی شده است، جهش به سوی توسعه و پیشرفت نیازمند ملزوماتی است که باید با بهرهگیری از تئوریهای بازشناسی شده مورد مداقه قرار گیرد و بهعنوان حرکتهای عمومی در کشور مطرح گردد.
با توجه به جهتگیری که رهبر معظم انقلاب دارند و آن را در نامگذاری سالهای اخیر تعریف نمودهاند، مقدمهی رشد اقتصادی با نوآوری آغاز میشود و با اهداف بالا و تلاش مضاعف، پیگیری میگردد. به تعبیر دیگر، این نامگذاریها یک پازل کامل است که متناسب با بینش جامعه و بخشهای مختلف آن توسط رهبر معظم انقلاب عنوان میشود.
بررسی رویدادهای اقتصادی و صنعتی دنیا در سالهای 1960 تا 2010 میلادی نشان میدهد که در هر دهه، کشورهای صنعتی با تکیه بر یک اصل اقتصادی به روند توسعهی خود سرعت دادهاند. برای نمونه در دههی 1960 تکیه بر اصل «بهرهوری» داشتند و آن را محور حرکتهای جمعی خود قرار دادند. همینطور در دههی 1970 موضوع «کیفیت» و در دههی 1980 موضوع «نوآوری» را در نظر گرفتند. از دههی 1990 تا 2006 میلادی نیز مسئلهی «کارآفرینی» محوریترین موضوع آنان در عرصههای اقتصادی و صنعتی بود. پس کارشناسان اقتصادی دنیا با تحلیلهایی که در دهههای مختلف انجام دادند، گامهایی را برای نیل به عملکرد بالاتر اقتصادی خود تعریف کردند و برداشتند.
در جمهوری اسلامی نیز با نامگذاری یک سال بهعنوان سال «نوآوری و شکوفایی» حرکت برای رسیدن به کارآفرینی آغاز شد. برای تحقق اهداف در حوزهی کارآفرینی دو شاخصهی مهم لازم است؛ یکی استفاده از آدمهای خستگیناپذیر و دوم اهداف والا. مثلاً در زمینهی «بهرهوری»، مسئلهی «اصلاح الگوی مصرف» یکی از شاخصههایی است که کشورهای توسعهیافته آن را جدی دنبال کردهاند. این تئوری یک تئوری جاافتاده در دنیا است که در کشور ما نیز به گونهای دیگر و متناسب با برنامهها و اهداف کلان بومی و فرهنگی جامعه بیان میشود. برای نمونه نامگذاریها در سطح کلان با برنامهی پنجم توسعه در دههی پیشرفت و عدالت و همچنین سند چشمانداز بیستساله در سال 1404 ارتباط منطقی و علمی دارد. مثلاً در سند چشمانداز 1404 پیشبینی شده که رشد اقتصادی کشور سالانه به 7/5 درصد برسد که 2/5 درصد آن باید از بهرهوری و 5 درصد آن نیز از محل سرمایهگذاری محقق شود. رشد 2/5 درصدی به بهرهوری و اصلاح الگوی مصرف مربوط میشود که اگر بهطور مثال ما در حوزهی اصلاح الگوی مصرف بهطور صحیح و نتیجهبخش حرکت کنیم، میتوانیم از سرمایههای موجود بازده بالاتری را کسب کنیم. در بخش رشد ۵ درصدی از محل سرمایهگذاری نیز ما به نوآوریهای جدید نیاز داریم تا بتوانیم ارزش افزودهی چندبرابری را به دست آوریم. پس برای تحقق این اهداف درمجموع به تلاش مضاعف و کار مضاعف نیازمندیم.
مطالعهی فرآیند موفقیتآمیز دیگر کشورها نیز نشان میدهد که پشتکار و پرکاری درنهایت دستاوردهای بزرگ اقتصادی را حاصل میکند. این همان ادبیاتی است که در روایات اسلامی در موارد متعدد تکرار شده است و اکنون هم رهبر معظم انقلاب به آن تأکید دارند و توسط بسیاری از جوامع دیگر نیز تجربه شده است.
در خصوص مسئلهی «همت مضاعف و کار مضاعف» چند ویژگی را باید در نظر گرفت: اول عشق به کار؛ یعنی اینکه کار یکی از اولویتهای مهم زندگی افراد جامعه است. در این شرایط بسیاری از مسائل زندگی در حاشیه قرار خواهند گرفت و نفس کار بهعنوان محوریترین مسئله در ذهن افراد نقش خواهد بست.
دوم اینکه در کارهای جدید بهطور قطع منظر شکستهای احتمالی که نقش اساسی در پیروزی نهایی دارند، بهعنوان موانع جدی در ذهن افراد و مدیران جامعه صف خواهد کشید. پس باید «قدرت خطرپذیری بالا» و به عبارت دقیقتر «همت مضاعف» حضور مؤثر داشته باشد. این مسئله علاوه بر خود فرد، باید در سطوح مسئولان و حامیان طرحهای بزرگ نیز بروز یابد تا افراد در خلال شکستهای بزرگ به سرخوردگی و دست کشیدن از کار دچار نشوند.
مطلب سوم هم این است که مدیران یا مسئولان، خصوصاً در بخشهای مهم صنعتی و اقتصادی و نیز در بخشهای مربوط به دستاوردهای علمی و فناوری، باید یک مجموعه را با خودشان بهپیش ببرند. یعنی همچون لوکوموتیوهایی باشند که نقش ریل را نیز بر عهده دارند.
* مدیرعامل صنایع هوایی نیروهای مسلح
با توجه به جهتگیری که رهبر معظم انقلاب دارند و آن را در نامگذاری سالهای اخیر تعریف نمودهاند، مقدمهی رشد اقتصادی با نوآوری آغاز میشود و با اهداف بالا و تلاش مضاعف، پیگیری میگردد. به تعبیر دیگر، این نامگذاریها یک پازل کامل است که متناسب با بینش جامعه و بخشهای مختلف آن توسط رهبر معظم انقلاب عنوان میشود.
بررسی رویدادهای اقتصادی و صنعتی دنیا در سالهای 1960 تا 2010 میلادی نشان میدهد که در هر دهه، کشورهای صنعتی با تکیه بر یک اصل اقتصادی به روند توسعهی خود سرعت دادهاند. برای نمونه در دههی 1960 تکیه بر اصل «بهرهوری» داشتند و آن را محور حرکتهای جمعی خود قرار دادند. همینطور در دههی 1970 موضوع «کیفیت» و در دههی 1980 موضوع «نوآوری» را در نظر گرفتند. از دههی 1990 تا 2006 میلادی نیز مسئلهی «کارآفرینی» محوریترین موضوع آنان در عرصههای اقتصادی و صنعتی بود. پس کارشناسان اقتصادی دنیا با تحلیلهایی که در دهههای مختلف انجام دادند، گامهایی را برای نیل به عملکرد بالاتر اقتصادی خود تعریف کردند و برداشتند.
در جمهوری اسلامی نیز با نامگذاری یک سال بهعنوان سال «نوآوری و شکوفایی» حرکت برای رسیدن به کارآفرینی آغاز شد. برای تحقق اهداف در حوزهی کارآفرینی دو شاخصهی مهم لازم است؛ یکی استفاده از آدمهای خستگیناپذیر و دوم اهداف والا. مثلاً در زمینهی «بهرهوری»، مسئلهی «اصلاح الگوی مصرف» یکی از شاخصههایی است که کشورهای توسعهیافته آن را جدی دنبال کردهاند. این تئوری یک تئوری جاافتاده در دنیا است که در کشور ما نیز به گونهای دیگر و متناسب با برنامهها و اهداف کلان بومی و فرهنگی جامعه بیان میشود. برای نمونه نامگذاریها در سطح کلان با برنامهی پنجم توسعه در دههی پیشرفت و عدالت و همچنین سند چشمانداز بیستساله در سال 1404 ارتباط منطقی و علمی دارد. مثلاً در سند چشمانداز 1404 پیشبینی شده که رشد اقتصادی کشور سالانه به 7/5 درصد برسد که 2/5 درصد آن باید از بهرهوری و 5 درصد آن نیز از محل سرمایهگذاری محقق شود. رشد 2/5 درصدی به بهرهوری و اصلاح الگوی مصرف مربوط میشود که اگر بهطور مثال ما در حوزهی اصلاح الگوی مصرف بهطور صحیح و نتیجهبخش حرکت کنیم، میتوانیم از سرمایههای موجود بازده بالاتری را کسب کنیم. در بخش رشد ۵ درصدی از محل سرمایهگذاری نیز ما به نوآوریهای جدید نیاز داریم تا بتوانیم ارزش افزودهی چندبرابری را به دست آوریم. پس برای تحقق این اهداف درمجموع به تلاش مضاعف و کار مضاعف نیازمندیم.
مطالعهی فرآیند موفقیتآمیز دیگر کشورها نیز نشان میدهد که پشتکار و پرکاری درنهایت دستاوردهای بزرگ اقتصادی را حاصل میکند. این همان ادبیاتی است که در روایات اسلامی در موارد متعدد تکرار شده است و اکنون هم رهبر معظم انقلاب به آن تأکید دارند و توسط بسیاری از جوامع دیگر نیز تجربه شده است.
در خصوص مسئلهی «همت مضاعف و کار مضاعف» چند ویژگی را باید در نظر گرفت: اول عشق به کار؛ یعنی اینکه کار یکی از اولویتهای مهم زندگی افراد جامعه است. در این شرایط بسیاری از مسائل زندگی در حاشیه قرار خواهند گرفت و نفس کار بهعنوان محوریترین مسئله در ذهن افراد نقش خواهد بست.
دوم اینکه در کارهای جدید بهطور قطع منظر شکستهای احتمالی که نقش اساسی در پیروزی نهایی دارند، بهعنوان موانع جدی در ذهن افراد و مدیران جامعه صف خواهد کشید. پس باید «قدرت خطرپذیری بالا» و به عبارت دقیقتر «همت مضاعف» حضور مؤثر داشته باشد. این مسئله علاوه بر خود فرد، باید در سطوح مسئولان و حامیان طرحهای بزرگ نیز بروز یابد تا افراد در خلال شکستهای بزرگ به سرخوردگی و دست کشیدن از کار دچار نشوند.
مطلب سوم هم این است که مدیران یا مسئولان، خصوصاً در بخشهای مهم صنعتی و اقتصادی و نیز در بخشهای مربوط به دستاوردهای علمی و فناوری، باید یک مجموعه را با خودشان بهپیش ببرند. یعنی همچون لوکوموتیوهایی باشند که نقش ریل را نیز بر عهده دارند.
* مدیرعامل صنایع هوایی نیروهای مسلح