1389/01/28
پیام به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه
«نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه» امروز شنبه با پیام حضرت آیتالله خامنهای و با حضور بیش از 14 وزیر خارجه، 10 معاون وزیر و 8 نماینده از سازمانهای منطقهای و بینالمللی در تهران آغاز شد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که توسط دکتر علیاکبر ولایتی در افتتاحیه این کنفرانس قرائت شد، به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به شما میهمانان محترم که در اینجا گرد آمدهاید خوشامد میگویم. مایه خرسندی است که جمهوری اسلامی ایران امروز میزبان اجلاس بینالمللی خلع سلاح است، به امید آنکه از فرصت فراهم آمده استفاده کرده، نتایج ماندگار و ارزشمندی را که از گفتگو و مشورت با یکدیگر به دست میآورید، تقدیم جامعهی بشری نمائید.
اتمشناسی و علوم هستهای یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری است که میتواند و باید در خدمت رفاه ملتهای جهان و رشد و توسعهی همهی جوامع انسانی باشد. گسترهی کاربرد علوم هستهای طیف وسیعی از نیازهای پزشکی، انرژی و صنعتی را پوشش میدهد که هر یک از اهمیت شایستهای برخوردار است. به این دلیل میتوان گفت که فنآوری هستهای جایگاه برجستهای را در حیات اقتصادی به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزایش نیازهای صنعتی، پزشکی و انرژی به طور فزایندهای اهمیت آن بیشتر خواهد شد و به همین میزان، تلاش برای دستیابی به انرژی هستهای و بهرهگیری از آن نیز افزایش مییابد. ملّتهای خاورمیانه که مانند دیگر ملّتهای جهان تشنهی صلح و امنیّت و پیشرفتاند حق دارند که با بهرهگیری از این فنآوری، جایگاه اقتصادی و موقعیّت برتر نسلهای آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامههای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجه جدی ملتهای منطقه به این حق طبیعی و ارزشمند خود شوند.
طرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی میکند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هستهای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی میتوانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بینالمللی در این زمینه به ویژه ان.پی.تی، سرزمین اشغال شدهی فلسطین را به زرادخانهای مبدل سازد که انبوهی از سلاحهای هستهای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشتترین واقعه تاریخ و بزرگترین نسلکشی و سوء استفاده از دست آورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هستهای کردهاند که فینفسه میتواند مقدمهی ارتکاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، اما فقط یک دولت مرتکب جرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی که انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هستهای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید.
به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هستهای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤکد و مکرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کردهاند، نادیده گرفته شده است.
اصرار این دولتها بر نگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاحها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دستهجمعی و ایجاد امنیت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمینشده همگانی نداشته و ندارد، استمرار کابوس هستهای جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شدهاند تا هر یک از ابرقدرتها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند. بیدلیل نیست که این راهبرد «بازدارندگی مبتنی بر نابودی تضمینشده متقابل»، یا دیوانگی نام گرفته است.
برخی از دولتهای هستهای در سالهای اخیر از نظریهی بازدارندگی در مقابل سایر قدرتهای هستهای بر مبنای «نابودی تضمینشده متقابل» هم فراتر رفتهاند تا جائیکه در راهبرد هستهای این دولتها، بر حفظ انتخاب هستهای در برابر تهدیدات متعارف از سوی ناقضین معاهده عدم اشاعه تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرتهایی هستند که علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هستهای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاحها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای و حمایت از سیاستهای آن رژیم، در اشاعهی واقعی این سلاحها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقهی خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو کردهاند و در رأس این دولتها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
جا دارد که کنفرانس بینالمللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هستهای در جهان، بطور واقعبینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.
ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم.
سیدعلی خامنهای
27/فروردین/1389
1/جمادیالاول/1431
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که توسط دکتر علیاکبر ولایتی در افتتاحیه این کنفرانس قرائت شد، به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به شما میهمانان محترم که در اینجا گرد آمدهاید خوشامد میگویم. مایه خرسندی است که جمهوری اسلامی ایران امروز میزبان اجلاس بینالمللی خلع سلاح است، به امید آنکه از فرصت فراهم آمده استفاده کرده، نتایج ماندگار و ارزشمندی را که از گفتگو و مشورت با یکدیگر به دست میآورید، تقدیم جامعهی بشری نمائید.
اتمشناسی و علوم هستهای یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری است که میتواند و باید در خدمت رفاه ملتهای جهان و رشد و توسعهی همهی جوامع انسانی باشد. گسترهی کاربرد علوم هستهای طیف وسیعی از نیازهای پزشکی، انرژی و صنعتی را پوشش میدهد که هر یک از اهمیت شایستهای برخوردار است. به این دلیل میتوان گفت که فنآوری هستهای جایگاه برجستهای را در حیات اقتصادی به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزایش نیازهای صنعتی، پزشکی و انرژی به طور فزایندهای اهمیت آن بیشتر خواهد شد و به همین میزان، تلاش برای دستیابی به انرژی هستهای و بهرهگیری از آن نیز افزایش مییابد. ملّتهای خاورمیانه که مانند دیگر ملّتهای جهان تشنهی صلح و امنیّت و پیشرفتاند حق دارند که با بهرهگیری از این فنآوری، جایگاه اقتصادی و موقعیّت برتر نسلهای آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامههای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجه جدی ملتهای منطقه به این حق طبیعی و ارزشمند خود شوند.
طرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی میکند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هستهای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی میتوانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بینالمللی در این زمینه به ویژه ان.پی.تی، سرزمین اشغال شدهی فلسطین را به زرادخانهای مبدل سازد که انبوهی از سلاحهای هستهای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشتترین واقعه تاریخ و بزرگترین نسلکشی و سوء استفاده از دست آورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هستهای کردهاند که فینفسه میتواند مقدمهی ارتکاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، اما فقط یک دولت مرتکب جرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی که انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هستهای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، کوچک و بزرگ، زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید.
به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هستهای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤکد و مکرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، که امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کردهاند، نادیده گرفته شده است.
اصرار این دولتها بر نگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاحها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دستهجمعی و ایجاد امنیت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمینشده همگانی نداشته و ندارد، استمرار کابوس هستهای جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شدهاند تا هر یک از ابرقدرتها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند. بیدلیل نیست که این راهبرد «بازدارندگی مبتنی بر نابودی تضمینشده متقابل»، یا دیوانگی نام گرفته است.
برخی از دولتهای هستهای در سالهای اخیر از نظریهی بازدارندگی در مقابل سایر قدرتهای هستهای بر مبنای «نابودی تضمینشده متقابل» هم فراتر رفتهاند تا جائیکه در راهبرد هستهای این دولتها، بر حفظ انتخاب هستهای در برابر تهدیدات متعارف از سوی ناقضین معاهده عدم اشاعه تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرتهایی هستند که علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هستهای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاحها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای و حمایت از سیاستهای آن رژیم، در اشاعهی واقعی این سلاحها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقهی خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو کردهاند و در رأس این دولتها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
جا دارد که کنفرانس بینالمللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هستهای در جهان، بطور واقعبینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.
ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم.
سیدعلی خامنهای
27/فروردین/1389
1/جمادیالاول/1431