• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1388/12/08

خلیج فارس متعلق به همه مسلمانان است

گفت‌وگوی اختصاصی با دکتر ولایتی پیرامون مسائل منطقه‌ای و ناوشکن جماران
محمدحسین وزارتی
سیدمرتضی مفیدنژاد
28 سال است که نام دکتر ولایتی در عرصه‌ی اجرا و تصمیم‌سازی، با وزارت خارجه و دیپلماسی جمهوری اسلامی عجین شده است؛ از سیاست خارجی اوائل انقلاب گرفته تا دیپلماسی جنگ و سال‌های پس از آن. به دفتر کار مشاور امور بین‌الملل رهبر انقلاب آمدیم تا پیامدهای حضور  آقا در خلیج فارس و افتتاح ناوشکن جماران را از زبان ایشان بشنویم. آقای دکتر معتقد است که یکی از ابزارهای غربی‌ها برای تفرقه‌افکنی بین مسلمانان، پروژه‌ی "ایران‌هراسی" است، درحالی‌که سوابق تاریخی و استراتژی بازدارندگی ما مغایر با این ادعا است.

- پیرامون موقعیت کنونی خلیج فارس و اهمیت استراتژیکی آن برای کشورهای منطقه و کشورهای غربی توضیحاتی بفرمایید.
باید گفت که خلیج فارس همیشه مهم بوده و اهمیت آن تنها برای دیروز و امروز نیست، بلکه از ابتدای تاریخ و شکل‌گیری ملت‌های منطقه، خلیج فارس نظر به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیکی‌اش، اهمیت داشته است. زمانی پرتغالی‌ها می‌خواستند که در منطقه‌ی اقیانوس هند، یک جاپایی پیدا کنند؛ چه قسمت غربی و چه قسمت شرقی‌اش که به اقیانوس آرام می‌رسید. به همین دلیل، چند جا را اشغال کردند؛ گوا در هند، ماکائو در چین و سومی جزایر تیمور در اندونزی. برای این‌که بتوانند تصرف دریایی‌شان را بر کل اقیانوس هند تثبیت کنند، به این نتیجه رسیدند که باید در خلیج فارس پایگاه داشته باشند و لذا جزیره‌ی هرمز و بندرعباس و مسقط در عُمان را اشغال کردند. در زمان صفویه پرتغالی‌، با خفت و خواری از ایران بیرون شدند.
قبل از آن و در زمان هخامنشیان نیز، ایران با قدرت در خلیج فارس حضور داشت. در طول تاریخ، حضور غالب ایران در خلیج فارس موجب شد که از ازمنه‌ی بسیار گذشته، از زمانی که یونانی‌ها تاریخ نوشتند و نقشه‌های جغرافیایی را ترسیم کردند - از بیش از دو هزار سال قبل- این منطقه به‌نام خلیج فارس یا "سینوس پرسیکوس" مشخص شود. در نقشه‌هایی که آن‌ها کشیده بودند و حالا هم شما می‌بینید، بیش از هر نقطه‌ی آبی دیگری در دنیا اهمیت دارد یا اگر بخواهیم متعادل‌تر صحبت کنیم، باید بگوییم که یکی از چند نقطه‌ی آبی حساس جهان است.

- همان‌طور که مستحضرید، رهبر انقلاب برای الحاق "ناوشکن جماران" به نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا به بندرعباس و سواحل خلیج فارس سفر کردند. حضور رهبری در عرشه‌ی این ناوشکن، با توجه به وجود ناوها و شناورهای پشتیبانی آمریکا و انگلیس و نیز حضور خانم هیلاری کلینتون در منطقه، چه پیامدها و بازتاب‌هایی را در پی داشت؟
این امر از چند نظر قابل توجه است. نکته‌ی اول این‌که رهبر معظم انقلاب، به‌عنوان شخصیت اول جمهوری اسلامی ایران، در مراسم به آب‌اندازی و شروع عملیاتی این ناو، شرکت کردند. خیلی پروژه‌ها در کشور اتفاق می‌افتند که ممکن است از لحاظ حجم، هزینه و مجموعه فناوری‌هایی که در آن‌ها به کار گرفته شده است، از این پروژه بزرگ‌تر باشند و رهبری لزوماً در همه‌ی آن‌ها حاضر نمی‌شوند اما ناوشکن جماران هم در حوزه‌ی خودکفاییِ دفاعی و هم به لحاظ فناوری، کار بزرگی بود که توسط جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.
در حوزه‌ی امنیت کل کشور، باید قوای مسلحه‌ی جمهوری اسلامی ایران علی‌الخصوص در حوزه‌ی دریا، به ابزارهای نوین مجهز شوند. ما در گذشته محتاج این بودیم که از بیگانه‌ها وسایل رزمی و دفاعی دریایی بخریم. برای مثال زیردریایی‌هایی که قرار بود قبل از انقلاب از آلمان خریداری شود؛ بعد از انقلاب، آلمان‌ها این را متوقف کرده و به ما نفروختند. این‌که ما رزم‌ناوی بسازیم که به لحاظ فناوری قابل مقایسه با رزم‌ناوهای ساخته‌شده توسط کشورهای پیشرفته باشد، این خودش یک گام بلند در خودکفایی دفاعی است که نظر به اهمیت این پروژه، رهبر انقلاب در مراسم افتتاح آن حاضر شدند. این در مورد ایران.
اما در مورد جهان اسلام باید گفت که امروزه در جای‌جای جهان اسلام به‌خصوص در قلب جهان اسلام که منطقه‌ی خاورمیانه است، آمریکایی‌ها، متحدین‌شان و ناتو حضور دارند و دیگران نیز مثل روسیه به بهانه‌ی حضور ناتو سعی می‌کنند در این منطقه حضور پیدا کنند. این منطقه متعلق به مسلمان‌ها است. اما گویی که این خاورمیانه را خوان یغمایی تصور کرده‌اند که هر بیگانه‌ای از هر کجا که آمده، بیاید و بر سر این سفره‌ی گسترده که از نظر آن‌ها بلادفاع است، بنشیند و در حقیقت به سبک جدید، به استثمار و استعمار این منطقه و کشورهای اسلامی ادامه دهد. حالا اگر یک کشور اسلامی که به لحاظ آرمانی تکیه‌گاه اعتقادی جهان اسلام است، به یک درجه‌ی بالایی از قوت دفاعی و خودکفایی ابزار دفاعی برسد، این خودش موجب دلگرمی مسلمان‌ها است.
دلیل این دلگرمی هم اینست که ما کشور اسلامیِ دیگری به‌جز جمهوری اسلامی ایران نمی‌شناسیم که با چنین استقلال رأیی و از موضع قوت، با دنیای استکبار سخن بگوید. البته معنایش این نیست که کشورهای اسلامی دیگر، از مواضع مسلمان‌ها حمایت نمی‌کنند، بلکه مقصود این است که ایران به دلیل استقلالی که دارد و به دلیل احساس استغنایی که در برابر بیگانگان می‌کند و قدرتی که از خودش نشان داده است، در دفاع از خود و ایستادن و اتکاء به امکانات بومی، در جهان اسلام حرف اول را می‌زند.

اگر این کشور به لحاظ دفاعی پیشرفت کند، در حقیقت موجب دل‌گرمی تمام مسلمان‌ها خواهد شد. بنابراین حضور رهبر انقلاب به‌عنوان شخصیت اول نظام جمهوری اسلامی ایران و شخصیت اول معنوی جهان اسلام در خلیج فارس، این پیام را برای مسلمان‌های دنیا دارد که اگر می‌بینند در جای‌جای جهان اسلام از سومالی، عراق، فلسطین، لبنان، افغانستان، پاکستان و جاهای دیگر، مورد طمع بیگانان است و بعضاً بخشی از این سرزمین‌های اسلامی در اشغال بیگانگان و دشمنان اسلام قرار دارد، در این‌چنین شرایطی، رهبر مستقل‌ترین و مقتدرترین کشور اسلامی برای عملیاتی شدن اولین رزم‌ناوی که توسط متخصصین ما ساخته شده بر عرشه‌ی ناوشکن حاضر شده و آن را افتتاح می‌کنند. بنابراین این حرکت نه فقط برای مردم ما بلکه برای کل جهان اسلام، نمادی از اقتدار رو به افزایش جمهوری اسلامی است.

- غرب و رسانه‌های آن سعی دارند تا پیشرفت‌های علمی و نظامی جمهوری اسلامی را شاهدی برای پروژه‌ی خودساخته‌ی "ایران‌هراسی" جلوه دهند. به عبارت دیگر، هر کدام از دستاوردهای ما در انرژی هسته‌ای، پرتاب موشک، لیزر و ناوشکن جماران، قطعه‌ای از پازل "ایران‌هراسی" نشان داده می‌شود. نظر جناب‌عالی درباره‌ی دلائل پدید آمدن این موج انحرافی چیست؟
دشمنان ما، دشمنان جهان اسلامند. یعنی علت دشمنی تعدادی از قدرت‌های غربی، مشخصاً آمریکایی‌ها و آن‌هایی که با آمریکا هم‌موضع هستند، به همین دلیل است. جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کشوری مهم با ظرفیت‌های بالای تاریخی، جغرافیایی، اعتقادی، اجتماعی و خلاصه در یک کلمه، یک کشور بالقوه قدرت‌مند است که به برکت انقلاب اسلامی در صدد است تا قدرت‌های بالقوه‌ی خود را به فعل تبدیل کند. این دولت‌ها وجود چنین کشوری را برای منافع نامشروع خود خطرناک می‌بینند و به همین دلیل از جمهوری اسلامی ناراحتند. شما هیچ کشور اسلامی را پیدا نمی‌کنید که موقعیت ژئوپلیتیک ایران را داشته باشد. همین ایران با موقعیت مهم خود، در گذشته قلمرو آمریکایی‌ها بود. بعد از کودتای 28 مرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی؛ یعنی مدت بیست‌وپنج سال ایران در دستان آمریکا بود. طبیعی است که پیروزی انقلاب اسلامی، یک ضرر برای آمریکا بود.
ضرر بزرگ‌تر، ترس از الگوشدن ایران برای 56 کشور اسلامی دیگر و در درجات بعد برای کشورهای جهان سوم است. این‌ها نمی‌خواهند که ما الگوی موفقی باشیم. فلذا از همه‌ی جهات سعی می‌کنند تا ما را تضعیف کنند. بنابراین اساس این مخالفت‌ها به زبان ساده، این مسأله است که: استعمارگران، اصلی را از گذشته تا به امروز دارند که به‌طور مستمر آن را روز‌آمد می‌کنند؛ "Divide And Rule" یعنی تفرقه بیانداز و حکومت کن. این تفرقه را هم بین ملت‌ها می‌اندازند، یعنی هر ملتی اگر متشکل از اقوام مختلف باشد، سعی می‌کنند که حالت تجزیه‌طلبی را تقویت کنند. دیگر این‌که در بین مسلمان‌ها تفرقه بیاندازند و برای نیل به این هدف به وسایل مختلفی متوسل می‌شوند. از جمله‌ی این طرح‌ها همین پدیده‌ی ""Irano Phobia یا "ایران‌هراسی" است.

اما ایران خودش را تقویت کرده تا در برابر زیاده‌خواهی زیاده‌خواهان عالم بایستد؛ یعنی نه یک حالت تهاجمی بلکه حالتی در حوزه‌ی بازدارندگی که قصد ندارد جایی را تصرف کند اما اجازه هم نمی‌دهد که به حریم امنیتی، تمامیت ارضی و منافع ایران تجاوز شود. بارها هم ما این موضوع را توسط مقامات مختلف از بالاترین مقامات تا رده‌های دیگر گفتیم.

- سوابق تاریخی ما هم مؤید این مطلب است.
بله؛  آن اوایل که وزیر خارجه شده بودم، خدمت امام رسیدم. شاید اواخر سال 60 بود یا اوایل 61. خدمت امام عرض کردم که سفری به چند کشور خارجی دارم. ایشان فرمودند که در رابطه با آن کشورهای دوردست، هر جور خودتان صلاح می‌دانید. اما به کشورهای همسایه و منطقه خاطرجمعی بدهید که ما کاری به آن‌ها نداریم. ما می‌خواهیم همه با هم زندگی کنیم. این سفارش امام، به وزیر خارجه جمهوری اسلامی در آغاز کارش است. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در همین مراسم آغاز عملیاتی شدن رزم‌ناو جماران بر دوستی ما با همسایگان تأکید کردند.
اما به لحاظ تاریخی هم همین‌طور است. زمانی همین نجْدی‌ها که بالأخره وهابیت از همان‌جا سر برآورد، به مسقط حمله کرده و آن‌جا را گرفتند. سلطان وقت عمان، از نادرشاه افشار کمک خواست. نادرشاه افشار نیرو فرستاد –رفتن به مسقط بدون استفاده از نیروی دریایی امکان‌پذیر نبود- و نجْدی‌ها را شکست داد و عمان را مجدداً تحویل سلطان‌نشین عمان داد. سابقه‌ی کمک ایران به کشورهای همسایه برای دفاع از خودشان و نیز عدم سابقه‌ی ایران به‌خصوص جمهوری اسلامی در تعرّض به خاک همسایگان، خود نشانه‌ی بسیار آشکاری است برای نیت‌خیرخواهانه ایران. صدام و نیروهایش به تحریک بیگانه‌ها به ایران حمله کرده و بخش مهمی از سرزمین ما را اشغال کردند. ما تلاش کردیم سرزمین خودمان را آزاد کنیم. البته گاهی هم برای این‌که کار متقابل کنیم، به داخل خاک عراق رفتیم، ولی همواره اصرارمان بر این بود که باید نیروهای دو طرف بر سر مرزهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی مصرّح در قرارداد 1975قرار گیرند.

- رهبر انقلاب در مراسم افتتاح ناوشکن جماران، اشاره‌ی ویژه‌ای به دریای عمان داشتند. به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی قصد دارد تا در این منطقه عمق استرتژیک خود را افزایش دهد. نظر شما دراین‌باره چیست؟
بخشی از سواحل جنوب ما با دریای آزاد در دریای عمان است؛ یعنی از تنگه‌ی هرمز تا حدود گوادر. بخشی از کناره‌ی ساحلی استان هرمزگان و تمام کرانه‌های ساحلی استان سیستان و بلوچستان سواحل دریای عمان است. بنابراین خیلی طبیعی است که ما هرجا که در کنار دریای آزاد هستیم، بتوانیم از محدوده‌ی دریایی خودمان حراست کنیم. نکته‌ی دوم این‌که امنیت دریاها در هر نقطه‌ای بر عهده‌ی کشورهای اطراف آن دریاهاست. فرض بفرمایید دریای شمال بین نروژ و انگلیس، دریای خزر بین 5 کشور ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان. در مورد دریای عمان هم به همین شکل است.

ایران، عمان، تا حدودی پاکستان و امارات طبق چارچوب قانون دریاها مسؤول امنیت دریای عمان هستند. پس اگر ما حوزه‌ی فعالیت نیروی دریایی خودمان را به دریای عمان توسعه بدهیم، کاری بر اساس حقوق دریاها در چارچوب حقوق حقه‌ی جمهوری اسلامی ایران انجام داده‌ایم. سومین نکته هم ملاحظات اقتصادی است که مثلاً مشخص کردن حدود ماهی‌گیری. ضمن این‌که مطابق قواعد بین‌المللی ما در دریاهای بین‌المللی مثل اقیانوس هند نیز باید حضور داشته باشیم.

- متأسفانه به نگاه رهبر انقلاب درباره‌ی مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی کمتر توجه شده است. جناب‌عالی به‌عنوان مشاور امور بین‌الملل معظم‌له، تأثیرات این موضوع را در جایگاه جمهوری اسلامی ایران چگونه می‌بینید؟
بیش از بیست‌سال از آغاز رهبری آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای می‌گذرد. از مهم‌ترین دستاوردهای دوره‌ی رهبری حضرت آقا تبدیل شدن ایران به قدرت اول منطقه‌ای است. این امر لوازمی دارد که بدون پایبندی به این لوازم امکان تحقق آن نبود. ایران به گفته‌ی دوستان، غیردوستان یا مخالفینش، قدرت اول منطقه‌ای است. حال به چه کشوری قدرت منطقه‌ای می‌گویند؟ آن کشوری که در مقایسه با سایر قدرت‌های منطقه، بیشترین تأثیرگذاری را در کشورهای منطقه‌ی خودش داشته باشد، به قدرت اول منطقه‌ای تبدیل می‌گردد. شما هیچ کشوری را نمی‌توانید مثال بزنید که به اندازه‌ی ایران در کشورهای اطراف و منطقه‌ی خودش این مقدار نفوذ داشته باشد؛ از آسیای مرکزی تا قفقاز، در منطقه‌ی خاورمیانه، عراق و فلسطین و لبنان تا شرق ایران در افغانستان و جنوب ایران در همین مناطق دریایی. به‌طوری‌که از اولین سیاست‌های اعلام شده‌ی آقای اوباما بعد از این‌که سر کار آمد، این بود که باید با ایران بنشینیم و مذاکره کنیم. زیرا اگر ما بخواهیم مسائل خودمان را در عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان حل کنیم، حتماً باید با مشارکت ایران باشد. در مورد هیچ کشور دیگری چنین سخنی توسط آقای اوباما گفته نشده است. حالا آمریکایی‌هایی که معلوم است دوست‌دار ما نیستند؛ یعنی دولت‌های آمریکا از اول تاکنون. ولی تصدیق می‌کنند به این‌که ایران تأثیرگذارترین کشور در منطقه است.

اما این مهم با مقدماتی شکل گرفته که پایه‌ی اصلی آن خود انقلاب است. پایه‌گذار اصلی، امام(رضوان الله‌تعالی‌علیه) بود که با این نگاهی که آقا دارند که هم نگاه ملی، هم جهان اسلامی و منطقه‌ای است، استمرار پیدا کرده است. یعنی ایشان زمانی در قبل از انقلاب اسلامی، مثلاً کتاب آینده در قلمرو اسلام سید قطب را ترجمه کردند و راجع به نقش مسلمانان در آزادی هند کتاب نوشتند. سید قطب رهبر عرفانی بود که دغدغه‌ی جهان اسلامی داشت. نگارش کتاب نقش مسلمانان در آزادی هند، این دید جهان اسلامی رهبر انقلاب را نشان می‌دهد. حمایت از مجلس اعلای انقلاب اسلامی، حزب الدعوه در زمان مبارزات‌شان با صدام، حمایت از مبارزین فلسطینی، حماس و جهاد اسلامی، حمایت از حزب‌الله در لبنان، حمایت از مجاهدین افغانی چه سنّی، چه شیعه در زمان اشغال خاک افغانستان توسط شوروی سابق. همواره ایشان، چه در زمان ریاست جمهوری و چه در زمان رهبری نقش محوری داشتند.
بنده هم در زمان ریاست جمهوری در وزارت خارجه بودم و هم در زمان رهبری ایشان و حالا هم که به‌عنوان مشاور بین‌الملل هستم، از نزدیک شاهدم که از سال 60 که ایشان به ریاست جمهوری انتخاب شدند و از سال 68 که به رهبری انتخاب شدند، یعنی حدود 28 سال، شاهد دیدگاه‌ها و تصمیم‌گیری‌های ایشان در حوزه‌ی بین‌المللی و در حوزه‌ی منطقه‌ای هستم و بدون تردید نگاه ملی، فراملی، منطقه‌ای و بین‌المللی ایشان، کاملاً راهبردی است که بر همین اساس هم جمهوری اسلامی ایران حرکت کرده است. به این دلیل است که می‌بینید امروز متحدین ما در منطقه، متحدین تعیین‌کننده‌ای هستند. به‌طوری‌که مثلاً یکی از رهبران لبنان، جناب آقای سیدحسن نصرالله اعلام می‌کند که اگر اسرائیل حرکتی علیه ایران بکند، پاسخش را از ما خواهد گرفت.