• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1388/10/14

خدایا ما را بد عاقبت نکن

حاشیه‌نگاری شب‌های عزاداری ایام محرم در حضور رهبر معظم انقلاب
مهدی قزلی
از خیابان جمهوری که سرازیر می‌شدیم توی خیابان فلسطین، مردم را می‌دیدیم که دسته‌دسته می‌روند سمت حسینیه‌ امام خمینی. با لباس‌های سیاه و قیافه‌های عزادار. پایین‌تر ازدحام بیشتر می‌شد. زن‌ها می‌پیچیدند توی کوچه‌های سمت راست و مردها تا ته فلسطین می‌رفتند پایین. توی یک صف عریض و طویل.

جوان‌ترها توی این صف دم می‌گرفتند و هر شب چیزی می‌خواندند. یک شب «وای علی اکبرم»، یک شب «علم‌دار نیامد» و شب عاشورا هم «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است».

به لطف کارتی که رفقا برای‌مان جور کرده‌اند، توی صف نمی‌ایستیم و می‌رویم داخل، تا آن جلوها. بدون این‌که بایستیم توی صف‌های متعدد. قرار است به تاوان بی‌صف رفتن‌مان به این مجلس، حاشیه‌نگاری کنیم مثلاً. حالا که به یادداشت‌هایمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم حاشیه‌ها بیشتر مربوط است به دیگران تا رهبر!

فکر کردم بنویسم از آقای فلاح‌زاده و صحبت‌های قبل از نمازش و احکام گفتن‌هایش، از آقای جنتی و نمازهایش که آرام بود و طولانی، از شعارهای مردم که مردانه شده بود و حماسی، از بغض‌های‌شان که از بس فروخورده بودند رنگ‌شان را عوض کرده بود.

از غیبت‌های هر شب‌مان پشت سر بچه‌های حفاظت، از سخن‌رانی حاج‌آقا پناهیان و روضه‌های سیال ذهنش، از گله‌گزاری منصور ارضی توی شعرش، از شلوغ‌کاری‌های حسین سازور بعد از مراسم، از شام خوردن رهبر با مهمان‌هایش، از حداد عادل و صحبت‌های سر سفره شامش با رهبر، از سعید حدادیان و سخن‌رانی نیم ساعته‌اش وسط مداحی، از شعرهای خوب مرتضی و محمدرضا طاهری، از گریه‌ حسابی رهبر برای ام‌البنین، از سخن‌رانی سید احمد خاتمی و روضه سنگینی که خواند، از کنار هم نشستن قالیباف و احمدی‌نژاد، محسن رضایی و محصولی، از تکبیر گفتن‌های مردم در بین سخن‌رانی‌ها و بعضا مداحی‌ها، از بچه‌های کوچکی که وقتی مردم برای سینه زدن بلند می‌شدند، چون رهبر را نمی‌دیدند، ناراحت بودند، از بچه‌ کوچک سه چهار ساله‌ای که سر سفره‌ شام رفت و دست رهبر را بوسید و رهبر هم صورتش را...

واقعیت این است که نوشتن همه‌ این‌ها که بیش‌ترشان حاشیه‌های دیگران است، خودش یک کتاب می‌شود، کتابی که احتمالا حوصله‌ مخاطب را سر می‌برد. خودمان هم حوصله‌مان نمی‌آید. تنها چیزی که ارزش نوشتن داشت و دارد، دعاهای رهبر است بعد از شام. بدون بلندگو و آرام. شاید دوست داشته باشید بدانید رهبر سر سفره شام بین آن چهل، پنجاه نفر مهمانش چه دعاهایی می‌کرد و شاید بخواهید آمین بگویید شما هم:

پروردگارا ما را به نور معارف اهل‌بیت (علیهم السلام) منور بفرما.

پروردگارا دل‌های ما را متأثر از بیاناتی که از ائمه اطهار بیان می‌شود، قرار بده و ما را برای دریافت برترین تفضّلات بندگان صالحت آماده کن.

پروردگارا بسیاری چشم دوخته‌اند به نتایج و آثار این جلسات. همه کسانی که از مجلس سید‌الشهدا انتظاری دارند، نظر لطف خودت را شامل حال‌شان بفرما.

پروردگارا ما را در صراط مستقیم حفظ کن.

پروردگارا ما را با امام حسین در حیات دنیوی و اخروی محشور بدار.

پروردگارا ما را در راهی که در پیش گرفته‌ایم ثابت قدم بفرما.

پروردگارا ایمان ما را ثابت و مستقر بدار.

پروردگارا در آن‌جایی که قدم‌ها می‌لرزد و راه‌ها مشتبه می‌شود، دل‌ها از ندانستن و اشتباه دچار تردید می‌شود، دل و گام ما را به سمت راه اعلای خودت مستقیم بدار.

پروردگارا آن روشن‌بینی لازم برای شناخت عرصه‌ حق و باطل که دوستان اهل‌بیت را از دشمنان اهل‌بیت جدا کرده، عمیقا به ما عطا کن.

پروردگارا راضی نباش از کسانی باشیم که عمری از حسین دم زدند و در لحظه‌ی نیاز به دردش نخوردند.

پروردگارا ما را لحظه‌شناس، دشمن‌شناس، دوست‌شناس و وظیفه‌‌شناس کن.

پروردگارا بدعاقبتی کسانی که انسان فکر نمی‌کرد بدعاقبت بشوند، دل آدم را می‌لرزاند، ما را بد عاقبت نکن.

پروردگارا به محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و آل‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما در برآوردن هدفی که امام حسین به خاطرش این ایثار بزرگ را کرد، ثابت قدم بفرما.

پروردگارا گناهان ما را از بزرگ و کوچک ببخش و بیامرز.

پروردگارا از دل‌های ما شرک را و از عمل‌ها ریا را دور کن.

پروردگارا زبان ما را صادق کن، دل ما را هم صادق کن.

پروردگارا در روز قیامت که چشم‌ها به هم می‌افتد و حجاب‌ها هم فرو می‌افتد، ما را در برابر صلحا و شهدا و امام و بزرگان شرمنده مفرما.

پروردگارا از عمر ما هر چه مانده صدقه‌ راه خود و کار مورد رضای خود قرار بده.

پروردگارا زندگی ما را نذر اسلام قرار بده.

پروردگارا ما را مشمول دعای حضرت ولی‌عصر قرار بده.

پروردگارا دعای ولی‌ات را در مورد ما مستجاب کن.

پروردگارا ما را به شرف دیدار آن بزرگوار مشرف بدار.