1388/07/05
دلائل وقوع جنگ از نگاه رهبری
جنگی که گنج شد
«دلائل وقوع جنگ از نگاه رهبری»
سجاد راعی گلوجه*
آیتالله خامنهای از جمله شخصیتهای برجسته و ممتاز نظام جمهوری اسلامی میباشند که نه تنها از نخستین ساعات شروع جنگ تحمیلی تا پایان آن، در سطوح گوناگون مدیریتی و نظارتی نقشهای مهمی را ایفا کردند، بلکه ماهها قبل از آن، با مشاهدهی نشانههای حمایت هدفدار کشورهای خارجی از عراق برای تجاوز به مرزها و قلمرو کشورمان، طی مصاحبه با خبرگزاری پارس در 20 فروردین 1359 نسبت به آن هشدار داده و خواستار اقدامات پیشگیرانه شده بودند.1
ایشان درحالیکه یک روحانی بوده و ظاهراً نسبتی با امور نظامی نداشتند، در سمتهای رسمی و غیررسمی، برای تقویت قدرت و اقتدار آن در شورای انقلاب و در سمتهایی نظیر نمایندهی امام خمینی(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندهی شورای انقلاب در وزارت دفاع، معاونت وزارت دفاع و نمایندهی امام در شورای عالی دفاع و سخنگوی آن شورا تلاش کردند و در این مدت، درک عمیق و صحیحی از ساختار نیروهای مسلح اعم از سپاه و ارتش و ضرورت هماهنگی و اقتدار آن دو نیرو کسب کرده بودند.
در سال اول جنگ تحمیلی نیز به صورت مستقیم و بلافاصله با پوشیدن لباس نظامی در جبهههای جنگ جنوب و غرب کشور حضور یافتند و در کنار شهید چمران و ستاد جنگهای نامنظم او، ضمن دادن روحیه به سپاهیان اسلام، از مسائل و مشکلات جبههها نیز اطلاعات دقیق و دستاولی تهیه و هر هفته زمانی که برای اقامهی نماز جمعهی تهران و شرکت در جلسههای شورای عالی دفاع به تهران میآمدند، به اطلاع امام خمینی(ره) میرساندند.
در طول دوران هشتسالهی ریاستجمهوری نیز، گرچه امکان حضور ایشان در جبههها وجود نداشت، اما بهعنوان دومین مقام رسمی کشور و ریاست شورای عالی دفاع و از سال 1365 به بعد با امور مربوط به جنگ و دفاع مقدس در ارتباط بوده و لحظهای از تجهیز و تقویت نیروهای مسلح و رفع نیازمندیهای آن و تلاش برای خودکفایی در تولید سلاح و مهمات و جنگافزارهای نظامی غافل نبودند. همچنین با بازدید از جبهههای جنگ و شرکت در مراسمهای سان و رِژه و سخنرانی در جمع نظامیان، به تقویت روحیهی جنگاوری و دشمنستیزی آنها کمک میکردند.
در عرصهی سیاست خارجی جنگ تحمیلی نیز یکی از عناصر اصلی تصمیمگیری و از ارکان اجرایی و سیاسی در امر مذاکرات سیاست خارجی مربوط به جنگ و پشتیبانی از آن بودهاند. بنابراین همچون امام خمینی(ره) و سایر مسؤولان ارشد کشور به پیگیری امور مربوط به جنگ بهعنوان اولویت اول کشور نگاه میکردند. مذاکره با سازمانها، تعاملات و سران کشورهای خارجی، پیگیری حقوقی موضوع جنگ از طریق مجامع و سازمانهای بینالمللی، خنثیسازی تبلیغات عراق و جهان استکباری برای وارونه نشان دادن حقایق جنگ و عدم پذیرش صلح تحمیلی تا زمان بازگرداندن نیروهای متجاوز دشمن به مرزهای بینالمللی و مواردی از این قبیل بخشی از تلاشهای ایشان بوده است.
از تریبون نماز جمعهی تهران نیز بهنحو شایستهای برای پیشبرد امور جنگ، تشویق و ترغیب مردم برای اعزام به جبهههای جنگ و کمکهای مردم به جبهههای جنگ و همچنین خنثیسازی تبلیغات هدفدار و دروغین دشمن و حامیان آن و ذکر حقایق جبهههای جنگ بهرهبرداری مینمودند. پس از ذکر مقدمهای از نقش و جایگاه آیتالله خامنهای در رابطه با جنگ تحمیلی و دفاع مقدس به ترسیم و تبیین موضوع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از نگاه ایشان میپردازیم:
آیتالله خامنهای جنگ تحمیلی عراق بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران را "جنگ میان اسلام و کفر" میدانند که قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی طراحی و توسط دولت بعثی عراق اجرا کردند. ایشان در خطبهی نماز جمعهی 28 شهریور 1359، یعنی سه روز قبل از آغاز رسمی جنگ گفتند: "نیروهایی که باید با اسرائیل بجنگند، پشت مرزهای جمهوری اسلامی متمرکز شدند. آمریکا میدانست که حضور نظامی او در ایران برای او گران تمام خواهد شد، بسیاری از نقشهها و هدفهای خود را به دست حکام بعثی پست و مزدور عراق انجام میدهد."2
بر مبنای یاد شده، جنبهی عقیدتی و ایدئولوژیکی دفاع مقدس بر سایر جنبههای معمول تقدم داشت و در واقع جنگ عقیده با عقیده بود. آیتالله خامنهای اهداف و انگیزههای تجاوز عراق به قلمرو جمهوری اسلامی ایران را به شرح زیر برمیشمارند:
1. مقابله با اسلام و انقلاب اسلامی: "جنگ تحمیلی هشتساله، محاصرهی اقتصادی و انواع حملات بیشمار سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، در حقیقت با انگیزهی فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت و ما افتخار میکنیم که بهخاطر گوهر عزیز یکدانهای که با خود داشتیم ـ یعنی ایمان به خدا و عمل به اسلام- سالها مورد خشم جنونآمیز و انتقام سبعانهی قدرتهای جهانی قرار گرفته و سپر بلا شدیم."3 در جای دیگری نیز اشاره میکنند: "غرب بهخاطر دشمنی با اسلام و ترس از اسلام مبارز، به عراق کمک کرد تا نگذارد که جمهوری اسلامی در جنگ به پیروزی قاطع نظامی دست پیدا کند و عراق را از صحنه خارج نماید."4
2. براندازی یا تضعیف نظام جمهوری اسلامی: "جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامی را از بین ببرند یا وادار به تسلیم کنند، برای آنها فرقی نمیکرد. میخواستند یا جمهوری اسلامی بهخاطر اشغال و گرفتاریهای جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمیشود، همانطوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبتها دچار میشوند و بالأخره رو به یک قدرتمند میکنند و پیش او دست دراز میکنند، شاید ملت ایران و نظام عظیمالشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، تسلیم هستیم. نگذارید دیگر عراق اینقدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند."5
ایشان در جایی دیگر اشاره دارند: "در اول انقلاب، استکبار با مطالعهی دقیق به این نتیجه رسید که باید ملت ایران را بهخاطر انقلابی که به اسلام عظمت میبخشد، مورد فشار شدیدی قرار بدهد تا به خیال خود، هم آنها را از انقلاب پشیمان کند و هم وضع ملت ایران برای کشورهای دیگر عبرتی بشود. جنگ که به راه افتاد، همهی نیروهای قابل توجه دنیای کفر و استکبار، پشتسر رژیم جنگافروز قرار گرفتند. تصمیم قطعی آنها این بود که جمهوری اسلامی را نابود کنند؛ اما ارادهی خدای متعال غیر از این بود."6
3. جلوگیری از سازندگی و آبادانی کشور: "این جنگ را بر ما تحمیل کردند، یکی از هدفهای عمدهاش همین بود که نگذارند کشور ما ساخته بشود، نگذارند این نیروهای کار مانند چشمهای بجوشند، نگذارند پول بیتالمال که در اختیار دولت است، خرج وضع محرومیت بشود؛ خواستند ما را دائم به جنگ و به حملهی خارجی سرگرم نگهدارند"7
4. تجزیهی کشور: "آن نیروی مجهز به همهی ابزارهای مدرن جنگی، نیامده بود که برود. مگر ارتش عراق به ایران آمده بود که برگردد؟ اگر میخواست برگردد، نمیآمد؛ آمده بود که خوزستان را از آن خود کند، منابع نفت را از جمهوری اسلامی بگیرد و این ننگ و ذلت را بر پیشانی جمهوری اسلامی ابدی کند و بگوید جمهوری اسلامی نتوانست یک استان ثروتمند و نفتخیز خودش را حفظ کند."8
البته جنگ ابعاد وسیعتری داشت و خسارات مادی و انسانی فراوانی بهبار آورد اما چون به عرصهی تجلی و تأثیر معنویت و ایمان سپاهیان ایرانی تبدیل شد. لذا علاوه بر خنثی کردن همهی توطئههای دشمن، عناصر سازندگی و خودکفایی نیز از دل دفاع مقدس جوشید و اهداف و انگیزههای حمله به جمهوری اسلامی ایران به ضد خود تبدیل شد: "جنگ تحمیلی هشتساله، ملت ما را عزیزتر کرد. اگرچه طراحان این توطئه میخواستند به جمهوری اسلامی ضربه بزنند، اما ملت بزرگ ما با ایستادگی و مقاومت خود در راه خدا، این توطئه را به وسیله و نردبانی به سمت قلهی آرزوها و ارزشهای اسلامی و وسیلهای برای پیشرفت تبدیل کرد."9
بنابر آنچه گفته شد در سایهی نظام ولایی به رهبری امام خمینی(ره) و ایمان راستین به خدا و نگرش عقیدتی به دفاع مقدس، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران همه به الگویی برای استقلال و پیشرفت ملتها تبدیل شد و همه پرچمدار عزت و سربلندی اسلام و در داخل نیز موجب اتحاد و انسجام مردم گردید و ارزشها و پیامهای انقلاب ایران از این رهگذر به سراسر جهان صادر گردید.
ایشان درحالیکه یک روحانی بوده و ظاهراً نسبتی با امور نظامی نداشتند، در سمتهای رسمی و غیررسمی، برای تقویت قدرت و اقتدار آن در شورای انقلاب و در سمتهایی نظیر نمایندهی امام خمینی(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندهی شورای انقلاب در وزارت دفاع، معاونت وزارت دفاع و نمایندهی امام در شورای عالی دفاع و سخنگوی آن شورا تلاش کردند و در این مدت، درک عمیق و صحیحی از ساختار نیروهای مسلح اعم از سپاه و ارتش و ضرورت هماهنگی و اقتدار آن دو نیرو کسب کرده بودند.
در سال اول جنگ تحمیلی نیز به صورت مستقیم و بلافاصله با پوشیدن لباس نظامی در جبهههای جنگ جنوب و غرب کشور حضور یافتند و در کنار شهید چمران و ستاد جنگهای نامنظم او، ضمن دادن روحیه به سپاهیان اسلام، از مسائل و مشکلات جبههها نیز اطلاعات دقیق و دستاولی تهیه و هر هفته زمانی که برای اقامهی نماز جمعهی تهران و شرکت در جلسههای شورای عالی دفاع به تهران میآمدند، به اطلاع امام خمینی(ره) میرساندند.
در طول دوران هشتسالهی ریاستجمهوری نیز، گرچه امکان حضور ایشان در جبههها وجود نداشت، اما بهعنوان دومین مقام رسمی کشور و ریاست شورای عالی دفاع و از سال 1365 به بعد با امور مربوط به جنگ و دفاع مقدس در ارتباط بوده و لحظهای از تجهیز و تقویت نیروهای مسلح و رفع نیازمندیهای آن و تلاش برای خودکفایی در تولید سلاح و مهمات و جنگافزارهای نظامی غافل نبودند. همچنین با بازدید از جبهههای جنگ و شرکت در مراسمهای سان و رِژه و سخنرانی در جمع نظامیان، به تقویت روحیهی جنگاوری و دشمنستیزی آنها کمک میکردند.
در عرصهی سیاست خارجی جنگ تحمیلی نیز یکی از عناصر اصلی تصمیمگیری و از ارکان اجرایی و سیاسی در امر مذاکرات سیاست خارجی مربوط به جنگ و پشتیبانی از آن بودهاند. بنابراین همچون امام خمینی(ره) و سایر مسؤولان ارشد کشور به پیگیری امور مربوط به جنگ بهعنوان اولویت اول کشور نگاه میکردند. مذاکره با سازمانها، تعاملات و سران کشورهای خارجی، پیگیری حقوقی موضوع جنگ از طریق مجامع و سازمانهای بینالمللی، خنثیسازی تبلیغات عراق و جهان استکباری برای وارونه نشان دادن حقایق جنگ و عدم پذیرش صلح تحمیلی تا زمان بازگرداندن نیروهای متجاوز دشمن به مرزهای بینالمللی و مواردی از این قبیل بخشی از تلاشهای ایشان بوده است.
از تریبون نماز جمعهی تهران نیز بهنحو شایستهای برای پیشبرد امور جنگ، تشویق و ترغیب مردم برای اعزام به جبهههای جنگ و کمکهای مردم به جبهههای جنگ و همچنین خنثیسازی تبلیغات هدفدار و دروغین دشمن و حامیان آن و ذکر حقایق جبهههای جنگ بهرهبرداری مینمودند. پس از ذکر مقدمهای از نقش و جایگاه آیتالله خامنهای در رابطه با جنگ تحمیلی و دفاع مقدس به ترسیم و تبیین موضوع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از نگاه ایشان میپردازیم:
آیتالله خامنهای جنگ تحمیلی عراق بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران را "جنگ میان اسلام و کفر" میدانند که قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی طراحی و توسط دولت بعثی عراق اجرا کردند. ایشان در خطبهی نماز جمعهی 28 شهریور 1359، یعنی سه روز قبل از آغاز رسمی جنگ گفتند: "نیروهایی که باید با اسرائیل بجنگند، پشت مرزهای جمهوری اسلامی متمرکز شدند. آمریکا میدانست که حضور نظامی او در ایران برای او گران تمام خواهد شد، بسیاری از نقشهها و هدفهای خود را به دست حکام بعثی پست و مزدور عراق انجام میدهد."2
بر مبنای یاد شده، جنبهی عقیدتی و ایدئولوژیکی دفاع مقدس بر سایر جنبههای معمول تقدم داشت و در واقع جنگ عقیده با عقیده بود. آیتالله خامنهای اهداف و انگیزههای تجاوز عراق به قلمرو جمهوری اسلامی ایران را به شرح زیر برمیشمارند:
1. مقابله با اسلام و انقلاب اسلامی: "جنگ تحمیلی هشتساله، محاصرهی اقتصادی و انواع حملات بیشمار سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، در حقیقت با انگیزهی فشار بر اسلام و دشمنی با آن انجام گرفت و ما افتخار میکنیم که بهخاطر گوهر عزیز یکدانهای که با خود داشتیم ـ یعنی ایمان به خدا و عمل به اسلام- سالها مورد خشم جنونآمیز و انتقام سبعانهی قدرتهای جهانی قرار گرفته و سپر بلا شدیم."3 در جای دیگری نیز اشاره میکنند: "غرب بهخاطر دشمنی با اسلام و ترس از اسلام مبارز، به عراق کمک کرد تا نگذارد که جمهوری اسلامی در جنگ به پیروزی قاطع نظامی دست پیدا کند و عراق را از صحنه خارج نماید."4
2. براندازی یا تضعیف نظام جمهوری اسلامی: "جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامی را از بین ببرند یا وادار به تسلیم کنند، برای آنها فرقی نمیکرد. میخواستند یا جمهوری اسلامی بهخاطر اشغال و گرفتاریهای جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمیشود، همانطوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبتها دچار میشوند و بالأخره رو به یک قدرتمند میکنند و پیش او دست دراز میکنند، شاید ملت ایران و نظام عظیمالشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، تسلیم هستیم. نگذارید دیگر عراق اینقدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند."5
ایشان در جایی دیگر اشاره دارند: "در اول انقلاب، استکبار با مطالعهی دقیق به این نتیجه رسید که باید ملت ایران را بهخاطر انقلابی که به اسلام عظمت میبخشد، مورد فشار شدیدی قرار بدهد تا به خیال خود، هم آنها را از انقلاب پشیمان کند و هم وضع ملت ایران برای کشورهای دیگر عبرتی بشود. جنگ که به راه افتاد، همهی نیروهای قابل توجه دنیای کفر و استکبار، پشتسر رژیم جنگافروز قرار گرفتند. تصمیم قطعی آنها این بود که جمهوری اسلامی را نابود کنند؛ اما ارادهی خدای متعال غیر از این بود."6
3. جلوگیری از سازندگی و آبادانی کشور: "این جنگ را بر ما تحمیل کردند، یکی از هدفهای عمدهاش همین بود که نگذارند کشور ما ساخته بشود، نگذارند این نیروهای کار مانند چشمهای بجوشند، نگذارند پول بیتالمال که در اختیار دولت است، خرج وضع محرومیت بشود؛ خواستند ما را دائم به جنگ و به حملهی خارجی سرگرم نگهدارند"7
4. تجزیهی کشور: "آن نیروی مجهز به همهی ابزارهای مدرن جنگی، نیامده بود که برود. مگر ارتش عراق به ایران آمده بود که برگردد؟ اگر میخواست برگردد، نمیآمد؛ آمده بود که خوزستان را از آن خود کند، منابع نفت را از جمهوری اسلامی بگیرد و این ننگ و ذلت را بر پیشانی جمهوری اسلامی ابدی کند و بگوید جمهوری اسلامی نتوانست یک استان ثروتمند و نفتخیز خودش را حفظ کند."8
البته جنگ ابعاد وسیعتری داشت و خسارات مادی و انسانی فراوانی بهبار آورد اما چون به عرصهی تجلی و تأثیر معنویت و ایمان سپاهیان ایرانی تبدیل شد. لذا علاوه بر خنثی کردن همهی توطئههای دشمن، عناصر سازندگی و خودکفایی نیز از دل دفاع مقدس جوشید و اهداف و انگیزههای حمله به جمهوری اسلامی ایران به ضد خود تبدیل شد: "جنگ تحمیلی هشتساله، ملت ما را عزیزتر کرد. اگرچه طراحان این توطئه میخواستند به جمهوری اسلامی ضربه بزنند، اما ملت بزرگ ما با ایستادگی و مقاومت خود در راه خدا، این توطئه را به وسیله و نردبانی به سمت قلهی آرزوها و ارزشهای اسلامی و وسیلهای برای پیشرفت تبدیل کرد."9
بنابر آنچه گفته شد در سایهی نظام ولایی به رهبری امام خمینی(ره) و ایمان راستین به خدا و نگرش عقیدتی به دفاع مقدس، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران همه به الگویی برای استقلال و پیشرفت ملتها تبدیل شد و همه پرچمدار عزت و سربلندی اسلام و در داخل نیز موجب اتحاد و انسجام مردم گردید و ارزشها و پیامهای انقلاب ایران از این رهگذر به سراسر جهان صادر گردید.
* کارشناس اسناد و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی
در این رابطه:
روایتی از آزادی خرمشهر از زبان رهبر انقلاب [دانلود، 600 کیلوبایت]
تصاویری از رهبر معظم انقلاب در دوران دفاع مقدس
منابع:
1. در مکتب جمعه؛ مجموعه خطبه¬های نماز جمعهی تهران، ج 2، به کوشش مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی، 1364، ص 341.
2. همان، ص 310.
3. حدیث ولایت؛ مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج 1، به کوشش دفتر مقام معظم رهبری، تهران، سازمان مدارک فرهنگ انقلاب اسلامی، 1375، صص 224 ـ 223.
4. همان، ج 4، ص 55.
5. همان، ج 8، ص 118.
6. همان، صص 256 ـ 255.
7. همان، ج 7، ص 280.
8. همان، ج 1، ص 294.
9. همان، ج 5، ص 112.
روایتی از آزادی خرمشهر از زبان رهبر انقلاب [دانلود، 600 کیلوبایت]
تصاویری از رهبر معظم انقلاب در دوران دفاع مقدس
منابع:
1. در مکتب جمعه؛ مجموعه خطبه¬های نماز جمعهی تهران، ج 2، به کوشش مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی، 1364، ص 341.
2. همان، ص 310.
3. حدیث ولایت؛ مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج 1، به کوشش دفتر مقام معظم رهبری، تهران، سازمان مدارک فرهنگ انقلاب اسلامی، 1375، صص 224 ـ 223.
4. همان، ج 4، ص 55.
5. همان، ج 8، ص 118.
6. همان، صص 256 ـ 255.
7. همان، ج 7، ص 280.
8. همان، ج 1، ص 294.
9. همان، ج 5، ص 112.