1388/05/09
بلندگوهای تبلیغاتی دشمن
منتخبی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد بلندگوهای تبلیغاتی دشمن
امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبههی دشمن نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلام سیاسی و اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلام منزوی، اسلام تسلیمطلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگارهی دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضد اسلام متحجر و خرافی و همچنین ضداسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه و التقاطی. هم آن روز، هم در طول سالهای مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبههی دشمن اسلام روی آن تأکید میکند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی میخواهد مسلمان باشد، باید سر خود بگیرد و گوشهای بنشیند و به اینکه دشمن چه میکند، متجاوز چه میکند، اشغالگر چه میکند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ میکنند. امروز نظام جمهوری اسلامی - که یک نظام دینی است و قواعد و اصول و پایههای ارزشی آن از دین سرچشمه میگیرد - یک نظام مردمسالار به تمام معناست و در هیچیک از کشورهای اسلامی، مردمسالاری به شکل وسیعی که در جمهوری اسلامی هست، وجود ندارد. البته این حقیقت برای جبههی دشمنان تلخ است. آنها حاضر نیستند ببینند در مقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته میشود. سعی آنها این است که بین مردمسالاری و دین فاصله ایجاد کنند؛ لذا واقعیت نظام جمهوری اسلامی رنجشان میدهد. برای اینکه بتوانند افکار عمومی دنیا را از این حقیقت درخشان منحرف کنند، با وسایل تبلیغاتی و ابزارها و عمال تبلیغاتی خود، ملت ایران را به دمکراسی دعوت میکنند! این یکی از طنزهای بزرگ امروز ما و این نقطهی تاریخ است. همان کسانیکه نظام طاغوتی شاه، نظام استبدادی دوران پهلوی، کودتاهای نظامی و نظامهای هیچ از دمکراسی نفهمیده و نشناخته را مورد قبول و تصدیق قرار میدهند، نظام جمهوری اسلامی را که در طول بیستوچهار سال عمرش، بیست و چند انتخابات در آن برگزار شده و از رهبری تا ریاست جمهوری تا نمایندگان مجلس و ارکان نظام آن، با واسطه و بیواسطه، به انتخاب مردم سر کار میآیند و مردم آنها را میشناسند و میپسندند و انتخاب میکنند، به دمکراسی و مردم سالاری دعوت میکنند! این در حالی است که مردمسالاری و میل مردم به شرکت در انتخاب مسؤولان، مثل کشور ما، در خود امریکا - که دشمنان ما و قدرتهای گزافهگوی امریکایی، از پشت بلندگوهای خود، ملت ما و ما را مخاطب قرار میدهند - وجود ندارد. رئیسجمهور امروز امریکا برخلاف قواعد مردمسالاری کشورش سر کار آمده است؛ این را همه میدانند. آنها با نظامهای استبدادی کنار میآیند، چون تسلیم هستند؛ با نظامهایی که بر اثر کودتا بهوجود آمدهاند، کنار میآیند، چون مطیع هستند؛ اما نظام اسلامی را چون معتقد به استقلال و متکی بر ارزشهای خود است و حاضر نیست سلطهی آنها را بپذیرد، مورد انتقاد قرار میدهند و به آن، تهمت استبداد و دیکتاتوری میزنند، که مناسب خودشان است. دستگاههای تبلیغاتی دشمن - که متأسفانه در داخل کشور گاهی شعبههایی هم پیدا میکنند - تبلیغ میکنند که بین مسؤولان دعوا و اختلاف است. خود و دوستان خود را به این دلخوش میکنند که این اختلاف موجب میشود تا از دشمن غافل شوند.
امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبههی دشمن نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلام سیاسی و اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلام منزوی، اسلام تسلیمطلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگارهی دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضد اسلام متحجر و خرافی و همچنین ضداسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه و التقاطی. هم آن روز، هم در طول سالهای مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبههی دشمن اسلام روی آن تأکید میکند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی میخواهد مسلمان باشد، باید سر خود بگیرد و گوشهای بنشیند و به اینکه دشمن چه میکند، متجاوز چه میکند، اشغالگر چه میکند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ میکنند. امروز نظام جمهوری اسلامی - که یک نظام دینی است و قواعد و اصول و پایههای ارزشی آن از دین سرچشمه میگیرد - یک نظام مردمسالار به تمام معناست و در هیچیک از کشورهای اسلامی، مردمسالاری به شکل وسیعی که در جمهوری اسلامی هست، وجود ندارد. البته این حقیقت برای جبههی دشمنان تلخ است. آنها حاضر نیستند ببینند در مقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته میشود. سعی آنها این است که بین مردمسالاری و دین فاصله ایجاد کنند؛ لذا واقعیت نظام جمهوری اسلامی رنجشان میدهد. برای اینکه بتوانند افکار عمومی دنیا را از این حقیقت درخشان منحرف کنند، با وسایل تبلیغاتی و ابزارها و عمال تبلیغاتی خود، ملت ایران را به دمکراسی دعوت میکنند! این یکی از طنزهای بزرگ امروز ما و این نقطهی تاریخ است. همان کسانیکه نظام طاغوتی شاه، نظام استبدادی دوران پهلوی، کودتاهای نظامی و نظامهای هیچ از دمکراسی نفهمیده و نشناخته را مورد قبول و تصدیق قرار میدهند، نظام جمهوری اسلامی را که در طول بیستوچهار سال عمرش، بیست و چند انتخابات در آن برگزار شده و از رهبری تا ریاست جمهوری تا نمایندگان مجلس و ارکان نظام آن، با واسطه و بیواسطه، به انتخاب مردم سر کار میآیند و مردم آنها را میشناسند و میپسندند و انتخاب میکنند، به دمکراسی و مردم سالاری دعوت میکنند! این در حالی است که مردمسالاری و میل مردم به شرکت در انتخاب مسؤولان، مثل کشور ما، در خود امریکا - که دشمنان ما و قدرتهای گزافهگوی امریکایی، از پشت بلندگوهای خود، ملت ما و ما را مخاطب قرار میدهند - وجود ندارد. رئیسجمهور امروز امریکا برخلاف قواعد مردمسالاری کشورش سر کار آمده است؛ این را همه میدانند. آنها با نظامهای استبدادی کنار میآیند، چون تسلیم هستند؛ با نظامهایی که بر اثر کودتا بهوجود آمدهاند، کنار میآیند، چون مطیع هستند؛ اما نظام اسلامی را چون معتقد به استقلال و متکی بر ارزشهای خود است و حاضر نیست سلطهی آنها را بپذیرد، مورد انتقاد قرار میدهند و به آن، تهمت استبداد و دیکتاتوری میزنند، که مناسب خودشان است. دستگاههای تبلیغاتی دشمن - که متأسفانه در داخل کشور گاهی شعبههایی هم پیدا میکنند - تبلیغ میکنند که بین مسؤولان دعوا و اختلاف است. خود و دوستان خود را به این دلخوش میکنند که این اختلاف موجب میشود تا از دشمن غافل شوند.
بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) 14/03/1382
هم دستگاههای دولتی - قوهی مجریه - هم قوهی قضاییه و هم مجلس باید به وظایف خود بیشتر توجه کنند. مسؤولیت رهبری در قبال مردم این است که مسؤولان قوای سهگانه را به وظایف حقیقی خود توجه دهد و اگر یک وقت خواستند حرکتی بکنند که به انحراف نظام و کشور منتهی میشود، به آنها هشدار و تذکر دهد. مسؤولیت امور جاری کشور به عهدهی دستگاههای ذیربط است - دولت، قوهی قضاییه و مجلس - اما مسؤولیت رهبری فراتر از اینهاست؛ مسؤولیت بسیار سنگینی هم هست. آنجایی که مسؤولان و مدیران قوهی مجریه، قوهی قضاییه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بخواهند حرکتی را شروع کنند که با اهداف نظام اسلامی معارض است، رهبری باید در مقابل آنها سد شود و به فضل الهی خواهد شد. اینکه بوقهای تبلیغاتی استکباری علیه رهبری بسیج شوند و بعضی از عوامل داخلی از روی غفلت یا خدای نخواسته از روی آگاهی با آنها همصدا شوند، موجب نمیشود که انسان این مسؤولیت عظیم الهی را از یاد ببرد. ما به قیامت و سؤال الهی و مؤاخذهی الهی اعتقاد داریم؛ مؤاخذهی زید و عمرو اهمیتی ندارد.
بیانات در دیدار اعضای ستادهای نماز جمعهی سراسر کشور 05/05/1381
در هر نوبت از انتخابات ریاست جمهوری - البته انتخابات دیگر نیز همینطور است؛ منتها انتخابات ریاست جمهوری مهمتر است - بوقهای تبلیغاتی دشمنان پیشاپیش مشغول سمپاشی و آلوده کردن و زهرآگین نمودن فضا میشوند تا شاید بتوانند به انتخابات لطمهای بزنند. شما و همهی ملت عزیز ایران بدانید - و میدانم که میدانید - دشمن چشم دوخته است که انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات بیرونقی شود. برای آنها این مهم است. در درجهی اول، دشمن مایل است که انتخابات بیرونق شود - البته در درجهی دوم ممکن است کسی را بر کسی ترجیح دهند؛ اما آن درجهی بعدی است؛ نقطهی مقابل آن، برای دلسوزان نظام و شخص اینجانب، در درجهی اول این مهم است که انتخابات، انتخابات پررونق و پرشوری شود و آحاد عظیم مردم، شرکت در انتخابات را وظیفهی خودشان بدانند.
بیانات در جمع کثیری از مردم استان گیلان در استادیوم شهید عضدی شهرستان رشت 11/02/1380
چند کشور در دنیا هستند که اینها ادعای اسلامیت دارند؛ اما در رادیوهای بیگانه، در تبلیغات استکبار جهانی و امپراتور تبلیغی دنیا هیچگاه شنیده نشده است که آن کشورها را به خاطر مسلمان بودنشان سرزنش کنند. ایران اسلامی از روز پیروزی انقلاب به این طرف، به خاطر مسلمان بودنش، در تمام بوقهای تبلیغاتی، مورد حمله و سرزنش و تهمت و افترا و بدگویی قرار گرفت. اگر در راهتان صادق باشید، این صدق شما در راه خدا، حتما دشمنی دشمنان خدا را جلب خواهد کرد؛ اما اگر ایستادگی کردید، پیروزی شما بر آنها هم قطعا تحقق پیدا خواهد کرد. همهی اینها وعدهی خداست. یک ملت هرچه قدرتمند باشد، هرچه ثروتمند باشد، اگر اختلافات در بین آحادش ریشه گرفت و آتش اختلافات مشتعل شد، بدبخت و بیچاره خواهد شد. اختلافات که گفته میشود، مقصود اختلاف سلیقه نیست. اختلاف سلیقه هست. اگر اختلاف خط، اختلاف جهت، اختلاف مذاق باشد، اشکالی ندارد. اختلافات، یعنی درگیریهای سیاسیای که فضا را متشنج میکند. اینکه من گاهی از بعضی از روزنامهها گله میکنم، به این خاطر است. فورا بعضیها فریادشان بلند نشود که «آزادی» محدود شد؛ نه. برای شعار آزادی ما بارها جان خودمان را در معرض مرگ قرار دادهایم! کسانی که اهل دینند، بیشتر از همه از آزادی دفاع میکنند. بنابراین، بحث «آزادی» نیست؛ بحث این است که از این آزادی که وجود دارد و از اول انقلاب هم وجود داشته است، کسانی برای متشنج کردن فضا استفاده نکنند. انسان وقتی بعضی از روزنامهها را نگاه میکند، میبیند کأنه این عنوانهای درشت را طوری انتخاب کردهاند، برای اینکه یک گروه را به جان یک گروه دیگر بیندازند! این نقش همان بوقهای تبلیغاتی است؛ این بد است. روزنامهها باید کاری کنند که دلها را به هم نزدیک نمایند؛ جناحها را به هم نزدیک نمایند. اگر جناحهای سیاسی و گروههای سیاسی واقعا معتقد به یک مبنا و اصلی هستند، باید سعی کنند که هرچه ممکن است، در عمل، خودشان را به گروههای رقیبشان نزدیک کنند، با هم مهربانی کنند، قضایای گوناگون را با هم حل کنند؛ نه اینکه اختلافات را همینطور دائم موج بدهند، اوج بدهند، بزرگنمایی کنند، بنویسند و بگویند.این فضا را متشنج خواهد کرد. مردم عادی که اکثریت مردم این کشورند، اصلا توجه و اعتنایی به این جناحبندیها و خطبازیها ندارند؛ ولی دلشان میشکند که ببینند در بالا رؤسا و مسؤولان کشور با هم اختلاف دارند و با هم بدند. اگر بگویند عقیدهشان دوتاست، باشد، چه اشکالی دارد؟ این آقا عقیدهاش این است، آن آقا عقیدهاش آن است؛ چه اشکالی دارد؟ این آقا عقیدهی خودش را بگوید، آن آقا هم عقیدهی خودش را بگوید؛ مانعی ندارد. اما اگر با هم دشمنی کنند، بخواهند زیر پای هم را خالی کنند، دائم علیه هم حرف بزنند و بدتر از همه فضا را متشنج کنند که آه، الان دعواست، چنین است، چنان است، این درست همان نقشی است که بوقهای تبلیغاتی خارجی و رادیوهای خارجی - که اگر کسی گوش کرده باشد میداند - ایفا میکنند؛ یعنی به جان یکدیگر انداختن دستجات مختلف.
خطبههای نماز جمعهی تهران 04/10/1377
این کاری که در انتخابات انجام گرفت و این رأی بالایی که در این انتخابات داده شد، دشمن را، بیگانه را و تحلیلگر خصم و مغرض را حیرتزده کرد. اینها با خودشان حساب کرده بودند که حداکثر چهار، پنج میلیون نفر بر اثر تبلیغات و گفتن، پای صندوقها خواهند رفت و مجلس خبرگان بیپشتوانه خواهد شد. بعضی گفتند چهار میلیون، بعضی گفتند پنج میلیون، بعضی گفتند شش میلیون، بعضی گفتند هشت میلیون؛ اما هیچکس فکر نمیکرد که در این انتخابات نسبت به انتخابات دورهی قبل، پنجاه درصد آرای مردم بیشتر باشد. حدود هجده میلیون نفر از مردم بروند به کسانی رأی بدهند که نه منتظرند برایشان جاده بکشند و نه منتظرند برایشان آب و برق ببرند؛ فقط بر اثر انگیزهی معنوی و به سائقهی احساس تکلیف؛ فقط بهخاطر اینکه کشورشان را میشناختند؛ فقط بهخاطر اینکه اهمیت مسألهی خبرگان و نقش آنها را میدانستند. این چیز خیلی عظیمی است. البته تبلیغات دشمن سعی میکند این را کوچک نشان دهد. تبلیغاتچی وظیفهاش همین است که تبلیغات کند. او یک چیزی میگوید، اما محافل سیاسی - آنهایی که پشت این بوقهای تبلیغاتی، مغزهای متفکر محسوب میشوند - میفهمند چه اتفاق افتاد.
خطبههای نماز جمعهی تهران 08/08/1377
اوضاع کشور در این مقطع حساس، آن چنان است که هر کشور و ملتی چنین وضعی داشته باشد و از چنین سرمایههایی برخوردار باشد، حق دارد که به آیندهی خود، با امیدواری منطقی و بجا نگاه کند. اولا در همهی حوادث و قضایا، نشانههای لطف الهی و کمک پروردگار را میبینیم. همین انتخابات سی میلیونی، مظهر لطف پروردگار به نظام جمهوری اسلامی بود. درست در همان هنگامی که بوقهای تبلیغاتی از سوی کشورهایی که مدعی دمکراسی هستند ادعا میکردند که ملت ایران از انقلاب و نظامش جدا شده و به آرمانهای امامش پشت کرده است، ملت در صحنه حاضر شد و به عنوان عمل به تکلیف و به وصیت امام، انتخاباتی با این شکوه و عظمت به راه انداخت، که ما از اول انقلاب، مانند آن را خیلی نادر داشتهایم.
بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حجةالاسلام والمسلمین «سید محمد خاتمی» 12/05/1376
از روزی که حرکتهای اسلامی در دنیا شروع شده، حرکت استعماری تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی و نظام اسلامی هم شروع شده است؛ یعنی همانطور که جاذبهی حرکت ملت ما، ملتهای دیگر را به حرکت آورد، کوشش استکبار این است که کاری کند که یک ضد جاذبه درست شود. هر جا مردم، متحرک به حرکت اسلامی و با انگیزهی اسلامی هستند، این تبلیغات بیشتر و غلیظتر و همهجانبهتر است. عرض کردم، ما از دشمن توقع هم نداریم که علیه ما تبلیغات نکند. ما توقع نداریم که دشمن به وجود یک نظام مردمی - به معنای حقیقی کلمه - اعتراف کند؛ اگر دشمن به این معنا اعتراف نکرد، این خلاف انتظار ما نیست. ما انتظار نداریم که دشمن وجود خفقان و اختناق و انتفاء آزادی را در این کشور ادعا نکند؛ باید هم بگوید؛ جز این انتظاری نیست. ما میبینیم که دشمن آنجا که به حرکت اسلامی میرسد، چگونه بهطور بارز و آشکار، حقکشی و حقپوشی خودش را غلیظتر از همیشه میکند و شرم هم نمیکند!
در کشور ما بحمدالله از روز اول پیروزی انقلاب تاکنون، حضور مردم در ایجاد و پیشرفت این نظام، و در تمهید و وضع و اجرای قوانین، محسوس بوده است. در قوهی مجریه و قوهی مقننه و در قضیهی رهبری، حضور مردم محسوس است. با این کیفیت و با این وضوح، ما در دنیا کشوری را که مردم آن اینطور آزادانه و با میل و با شوق و با احساس ایمان و با پشتوانهی دینی، حضوری همهجانبه داشته باشند، سراغ نداریم. یک چیز به این واضحی را تبلیغات دشمن انکار میکند؛ ما غیر از این هم از دشمن انتظاری نداریم. امروز ما انتظار نداریم که بلندگوهای استعماری به ما بدگویی نکنند؛ نظام را زیر سؤال نبرند؛ نقاط منفییی را که وجود ندارد، ادعا نکنند؛ ضعفهایی که به طور قهری و طبیعی در هر کشوری هست و بسیاری از آنها متأثر از حضور ابرقدرتهاست، آنها را چند برابر نکنند؛ تعجب ما آن وقتی است که دشمن بهجای دشمنی، دوستی کند.
بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری 12/12/1370
درست است که ما بلندگوهای قوی جهانی را که در اختیار استکبار و رسانههای صهیونیستی است، با آن عظمت و وسعت در اختیار نداریم و شبکههای تبلیغاتی آنها، بسیار وسیعتر از ماست و ما نسبت به آنها محدود هستیم؛ اما حقانیت ما موجب میشود که وقتی حرفی از زبان مسؤولان جمهوری اسلامی و ملت ایران صادر بشود، در دلهای سالم و در سطح جهان، اثر میکند. این همه سعی کردند با تبلیغاتی که استکبار جهانی آن را هدایت و برنامهریزی میکرد، وانمود کنند که ملت ایران در مواجهه با کید جهانی استکبار شکست خورده است. این بیعقلهای همسایهی ما در عراق هم باورشان آمد که واقعا این گونه است! به همین خاطر، در تبلیغات خودشان همواره تکرار کردند و گفتند که ما پیروز شدیم! سعی کردند چهرهی فاتح به خودشان بدهند؛ ولی همهی آدمهای منصف و سالم دنیا، حقیقت را فهمیدند و دریافتند آن کسی که در این جنگ پیروز شد، ملت ایران بود و آن کسی که شکست خورد، رژیم عراق بود.
سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم نایین و ابردهی خراسان و جمعی از خانوادههای شهدای تهران، گرگان و چهاردونگه، اعضای جمعیت هلال احمر، مسؤولان واحدهای فرهنگی بنیاد شهید و خواهران دانشجوی دانشگاه اصفهان 29/06/1368