1388/02/30
نگاه ساختاری به عدالت در الگوی توسعه
عماد افروغ
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با الگوی عدالت و پیشرفت، مباحثی است که اکنون در دنیا جا افتاده و پذیرفته شده است. در بحث نظریهپردازی امروزه این موضوع پذیرفته شدهای است که توسعه همان پیشرفت نیست. چون پیشرفت دارای موارد بیشتری است که به ارزشهایی که جامعه به واسطه آنها ارزشمند میشود، باز میگردد؛ یعنی عدالت اجتماعی، اخلاقیات، معنویات و زندگی امن و ایمن.
در حال حاضر بحث مهمی به نام توسعه فرهنگی در دنیا وجود دارد که حتی یونسکو نیز یک دهه را به آن اختصاص داده است. در این بحث مطرح میشود که بیش از آنکه فرهنگ مجبور باشد خودش را با توسعه همگام کند، این توسعه است که باید بر مبنای فرهنگ پیش رود و خود را بر مبنای آن پیش ببرد. یعنی فرهنگ جوامع مختلف الزاماً ضد توسعه نیستند و بر خلاف قول قالب که تنها فرهنگ غرب را توسعه یافته میداند، مطرح میشود که میتوان با یک تکثر فرهنگی به سراغ توسعه رفت.
ما جامعهای هستیم با فرهنگ، هویت و تاریخ خاص که باید این هویت و فرهنگ رادرک کنیم و اولویت و تقدم ارزشی را به همین مولفهها بدهیم. در این بین اما یک تقدم رتبی و ابزاری هم مطرح میشود که میتواند به سیاست، قدرت و اقتصاد داده شود. یعنی قدرت و اقتصاد برای جامعه ما با توجه به مبانی ارزشی و اهداف خاص ما، ابزار تلقی میشوند و هدف نیستند. هدف در جامعه اسلامی ما تعالی روح و بسط اخلاق است و به تعبیر حضرت امام(ره) هدف، معرفتالله است.
از سویی دیگر درست است که سیاست و اقتصاد نقش ابزار را دارند و اصطلاحاً دارای تقدم رتبی هستند اما باید سایه تقدم و اولویتهای ارزشی همواره بر سر آنها باشد و حضور و نمود داشته باشد. یعنی ما حق نداریم به هر قیمتی به قدرت برسیم و یا مشکلات اقتصادی خود را حل کنیم. حتماً باید به پیوند اخلاق با اقتصاد و سیاست اعتقاد داشته باشیم. طبق این قول، ابزاری که تحت تأثیر اولویتها ارزشی هست، هر ابزاری نیست و رنگ و بو و صبغه خاصی دارد. به این معنی که از قدرت و اقتصاد در جامعه اسلامی باید بوی اخلاق به مشام برسد. به طور مشخص باید از اقتصاد ما بوی قناعت برآید و همچنین با توجه به نقش و جایگاه برجستهای که عدالت دارد و مورد تصریح رهبر معظم انقلاب اسلامی است این پیشرفت باید بوی عدالتخواهی بدهد. و این مشخصه باید یک صفت ذاتی باشد نه یک صفت عرضی. الگوی توسعه اقتصادی ما باید همراه با عدالت باشد. یعنی عدالت یکی از ارکان این الگو است. اینطور نیست که بگوییم از هر طریقی باید درآمد سرانه و تولید را بالا ببریم و در نهایت آنچه اضافه میآید را به عنوان عدالت بین فقرا تقسیم کنیم. در این صورت، نگاه ما به عدالت عرضی بوده است در صورتی که نگاه ساختاری و ذاتی به عدالت از همان ابتدا به بحث توزیع منصفانه و عادلانه امکانات تولیدی و بهرهمندیهای اقتصادی توجه دارد.
بنابراین بین نگاه ساختاری و غیر ساختاری در الگوی پیشرفت و عدالت تفاوت وسیعی وجود دارد و ما باید شاهد تجلی وجه ساختاری عدالت در تعریف پیشرفت، در فرایند پیشرفت و نیز در تحقق پیشرفت باشیم و این نیاز به انجام یک کار تئوریک دارد.
آنچه ابتکار رهبر معظم انقلاب اسلامی است، توجه به همین وجه ساختاری عدالت در الگوی توسعه و پیشرفت کشور است.
در حال حاضر بحث مهمی به نام توسعه فرهنگی در دنیا وجود دارد که حتی یونسکو نیز یک دهه را به آن اختصاص داده است. در این بحث مطرح میشود که بیش از آنکه فرهنگ مجبور باشد خودش را با توسعه همگام کند، این توسعه است که باید بر مبنای فرهنگ پیش رود و خود را بر مبنای آن پیش ببرد. یعنی فرهنگ جوامع مختلف الزاماً ضد توسعه نیستند و بر خلاف قول قالب که تنها فرهنگ غرب را توسعه یافته میداند، مطرح میشود که میتوان با یک تکثر فرهنگی به سراغ توسعه رفت.
ما جامعهای هستیم با فرهنگ، هویت و تاریخ خاص که باید این هویت و فرهنگ رادرک کنیم و اولویت و تقدم ارزشی را به همین مولفهها بدهیم. در این بین اما یک تقدم رتبی و ابزاری هم مطرح میشود که میتواند به سیاست، قدرت و اقتصاد داده شود. یعنی قدرت و اقتصاد برای جامعه ما با توجه به مبانی ارزشی و اهداف خاص ما، ابزار تلقی میشوند و هدف نیستند. هدف در جامعه اسلامی ما تعالی روح و بسط اخلاق است و به تعبیر حضرت امام(ره) هدف، معرفتالله است.
از سویی دیگر درست است که سیاست و اقتصاد نقش ابزار را دارند و اصطلاحاً دارای تقدم رتبی هستند اما باید سایه تقدم و اولویتهای ارزشی همواره بر سر آنها باشد و حضور و نمود داشته باشد. یعنی ما حق نداریم به هر قیمتی به قدرت برسیم و یا مشکلات اقتصادی خود را حل کنیم. حتماً باید به پیوند اخلاق با اقتصاد و سیاست اعتقاد داشته باشیم. طبق این قول، ابزاری که تحت تأثیر اولویتها ارزشی هست، هر ابزاری نیست و رنگ و بو و صبغه خاصی دارد. به این معنی که از قدرت و اقتصاد در جامعه اسلامی باید بوی اخلاق به مشام برسد. به طور مشخص باید از اقتصاد ما بوی قناعت برآید و همچنین با توجه به نقش و جایگاه برجستهای که عدالت دارد و مورد تصریح رهبر معظم انقلاب اسلامی است این پیشرفت باید بوی عدالتخواهی بدهد. و این مشخصه باید یک صفت ذاتی باشد نه یک صفت عرضی. الگوی توسعه اقتصادی ما باید همراه با عدالت باشد. یعنی عدالت یکی از ارکان این الگو است. اینطور نیست که بگوییم از هر طریقی باید درآمد سرانه و تولید را بالا ببریم و در نهایت آنچه اضافه میآید را به عنوان عدالت بین فقرا تقسیم کنیم. در این صورت، نگاه ما به عدالت عرضی بوده است در صورتی که نگاه ساختاری و ذاتی به عدالت از همان ابتدا به بحث توزیع منصفانه و عادلانه امکانات تولیدی و بهرهمندیهای اقتصادی توجه دارد.
بنابراین بین نگاه ساختاری و غیر ساختاری در الگوی پیشرفت و عدالت تفاوت وسیعی وجود دارد و ما باید شاهد تجلی وجه ساختاری عدالت در تعریف پیشرفت، در فرایند پیشرفت و نیز در تحقق پیشرفت باشیم و این نیاز به انجام یک کار تئوریک دارد.
آنچه ابتکار رهبر معظم انقلاب اسلامی است، توجه به همین وجه ساختاری عدالت در الگوی توسعه و پیشرفت کشور است.