• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1404/09/09
سرمقاله شماره ۱۶۲ روزنامه صدای ایران

ونزوئلا؛ ایستگاه جدید برای براندازی دولت‌های ملّی

 در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده 
و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و شصت‌ودومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر
 شهیده فهیمه مقیمی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله 
* ونزوئلا؛ ایستگاه جدید برای براندازی دولت‌های ملّی
* «مردم در منطقه آمریکای جنوبی، ونزوئلا و کشورهای دیگر منطقه به‌شدت آرام و فراری از تنش و درگیری‌اند.» اینها بخش‌هایی از روایتی است که یکی از دیپلمات‌های کشورمان از روحیه اجتماعی مردم در آمریکای جنوبی دارد. مردمی که در طول تاریخ خودشان هر قدر نجابت به خرج داده و اهل آرامش بوده‌اند اما به همان اندازه هم مورد طمع استعمارگرانی از پرتغال، فرانسه، هلند و اسپانیا بوده‌اند.

برخلاف تصور، منشأ اکثریت غالب درگیری‌ها در پانصد سال اخیر این منطقه، نه نزاع‌های داخلی، بلکه قیام‌ها و ستیزهایی علیه استعمارگران و دست‌نشاندگان محلی آن‌ها بوده است. پیش از قرن نوزدهم، تاریخ آمریکای لاتین کارنامه پرباری از مقاومت‌های مردمی و قیام‌های خونین علیه دستگاه استعماری اسپانیا، فرانسه و پرتغال را به ثبت رسانده است. اما با افول قدرت‌های سنتی اروپایی پس از پایان جنگ جهانی دوم، دوران جدیدی از سلطه در منطقه آغاز شد که رهبری آن را ایالات متحده آمریکا بر عهده گرفت.

صنعت و اقتصاد آمریکا که شکوفایی خود را مدیون جنگ عالم‌گیری بود که شعله‌هایش به خاک این کشور نرسید، پس از جنگ جهانی دوم باید روند رشد و سیطره خود را ادامه می‌داد. این پیشروی بر پایه نفت، مواد اولیه معدنی و محصولات کشاورزی سایر نقاط دنیا بنا شده بود. بی‌دلیل نیست که جغرافیای آمریکای جنوبی تقریباً همزمان با غرب آسیا، به یکی از مهم‌ترین نقاط مورد طمع واشنگتن تبدیل شد. در این میان، کودتای ۲۸ مرداد برای براندازی دولتی ملی در ایران که ملی شدن صنعت نفت را هدف قرار داده بود، عملاً به یک راهنمای عملی برای براندازی دولت‌های مستقل در آمریکای جنوبی تبدیل شد؛ دولت‌هایی که به ساز مقامات کاخ سفید نمی‌رقصیدند.

نتیجه این مداخلات آن شد که جوامع آمریکای لاتین در طول نیمه دوم قرن بیستم، با راهبری دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و بلوک غرب، تبدیل به پادگان‌های امپریالیستی دنیا شدند تا حافظ منافع سیاسی و اقتصادی غرب باشند. 

جنگ‌افروزی‌ها و لفاظی‌های امروز ایالات متحده علیه ونزوئلا نه‌تنها جدید نیست، بلکه دقیقاً در امتداد ۷۵ سال استعمار نوین این منطقه قرار دارد. اگر مقامات کاخ سفید برای نفت، طوق بردگی را به زور بر گردن جوامع غرب آسیا انداختند، در آمریکای جنوبی، آن‌ها حتی به میوه و کشاورزی این مردم نیز رحم نکردند. 

بخشی غم‌انگیز از تاریخ این منطقه، داستان شلتاق سرمایه‌داری آمریکا و کشیدن تسمه از گرده مردم توسط شرکت‌هایی بود که با حمایت دیکتاتورهای فاسد مورد حمایت واشنگتن، محصولات میوه و کشاورزی منطقه را به غارت می‌بردند.

قصه فشار، تحریم و محاصره امروز ونزوئلا توسط کاخ سفید، باز هم همان قصه چند صد ساله استعمار قدیم و قصه ۷۵ ساله استعمار نوین است. آمریکای جنوبی پس از ۴۰۰ سال استعمار مستقیم اروپاییان و یک قرن تحمیل دیکتاتورهای وابسته به آمریکا، هنوز در قرن بیست‌ویکم مشغول دست‌وپنجه نرم کردن با سایه سنگین سلطه است.

جرم جوامع این منطقه فقط یک چیز است: آن‌ها می‌خواهند خودشان برای سرنوشت‌شان تصمیم بگیرند؛ نه اینکه فرمان سرنوشت‌شان از واشنگتن صادر شود یا بخشی از جغرافیای منفعت‌طلبانه مقامات کاخ سفید باشند.

 در ۵۰ سال گذشته هر وقت جوامع منطقه نخواسته‌اند زیر بار سلطه و استیلا بروند، شمشیر غرب از نیام بیرون آمده. به همین دلیل هم تقریبا همه درگیری‌های ۵ قرن اخیر علیه استعمارگران و دست‌نشانده‌های آنها بوده. انگار که استعمار قدیم و جدید عهد کرده‌اند آب خوش از گلوی مردم نجیب این منطقه پایین نرود. جرم آمریکای جنوبی این است که با نه گفتن به استیلا و سلطه، اسرار باطن استعمار جدید و قدیم را هویدا می‌کنند.