1404/07/07
سرمقاله شماره ۱۰۰ روزنامه صدای ایران
«صدای ایران» در ایستگاه صدم

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صدمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید جعفر شهبازی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله
«صدای ایران» در ایستگاه صدم
«صدای ایران» که امروز صدمین شماره آن منتشر میشود، از دل جنگ ۱۲ روزه درآمد. کمتر از یک هفته از تهاجم دشمن گذشته بود که احساس شد باید درباره وضعیت جدیدی که با آن روبرو هستیم، فضای جدید برای تعامل با مخاطبان ایجاد کرد.در میان صدای گاه و بیگاه انفجارها و شلیک بیامان پدافند بر فراز آسمان تهران، میدانستیم که این جنگ اگر چه در لایه نظامی و عملیاتی با شدت و حدت در جریان است اما سرنوشت آن تا حد زیادی در جای دیگری رقم خواهد خورد. کما اینکه دشمن از همان روزهای نخست هدف خود را بیان کرده بود و میخواست به خیال خود مردم را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار داده و در سایه بمب و موشک، آشوب و براندازی درونی را رقم بزند. دروغهای وقیحانه و مکرر دشمن صهیونی درباره اینکه با مردم دشمنی ندارد، یکی از جلوههای این برنامه شوم و خیال خام بود.
تمام امپراطوری رسانهای غرب نیز به یاری باند جنایتکار آمده بودند تا حقیقت را قلب کنند، مردم را بترسانند، حتی بشورانند و صحنه را آنگونه که میخواهند نمایش دهند. ضرورت دفاع از ذهن و روان مردم در چنین معرکهای که زیر بمباران سنگین شایعات، دروغها و عملیات روانی دشمن بودند، اگر از دفاع نظامی مهمتر نبود، دست کمی هم از آن نداشت. رهبر معظم انقلاب هم همان روزها با صراحت فرموده بودند: «من انتظار دارم که صاحبان فکر و صاحبان بیان و قلم... اجازه ندهند که دشمن با تبلیغات فریبکارانهی خودش حقیقت را دگرگون جلوه بدهد.»
در چنین شرایطی رسانه KHAMENEI.IR، پویش سراسری «صدای ملت ایران» را به راه انداخت. پویشی که از مردم میخواست پیامهای صوتی خود را خطاب به مدافعان کشور و سربازان جان بر کف وطن ارسال کنند و ماحصل آن هزاران پیام از سراسر کشور و حتی ایرانیان خارج از کشور شد. این پویش نقطه آغاز بود و در کنار برنامه رادیو اینترنتی نگار که هر روز به تحلیل موضوعات مهم روزانه میپرداخت، محملی برای تولد یک روزنامه شد تا در میانه آن نبرد چند بعدی و جنگ ترکیبی، به زعم و سهم خود از حقیقت و از «ایران» و از ذهن و فکر مردم دفاع کند.
نامش شد «صدای ایران» تا پژواک صدای ملتی باشد که در عین اقتدار، مظلوم است. ملتی که در این جنگ ناجوانمردانه نمیخواست تسلیم شود.
چند روز بعد، دست قدرت مردان مومن ایرانی و غرش موشکهای ایران، دشمن را مجبور کرد شعلههای آتش را فروبنشاند اما جنگ اصلی تمام نشده بود؛ همانطور که این جنگ حتی از سحرگاه ۲۳ خرداد شروع نشده بود. جنگ ارادهها باقی است.
پس در کنار و با شما ملت شریف ایران، ایستادیم و ادامه دادیم و ادامه خواهیم که نبرد همچنان ادامه دارد.

