1404/06/23
سرمقاله شماره ۸۵ روزنامه صدای ایران
قدرت نرم جهان اسلام، کابوس منفورترین رژیم دنیا

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
هشتادوپنجمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید آروین محمدی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله
قدرت نرم جهان اسلام، کابوس منفورترین رژیم دنیا
امروز حدود ۹۰ روز از آغاز جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران میگذرد. جنگی ترکیبی که یکی از صفحات اصلی آن، عملیاتهای رسانهای رژیم اسرائیل و آمریکا علیه ایران نزد افکار عمومی دنیا بود. انسجام بینظیر داخلی و تظاهراتها و حمایتهای گسترده مردم جهان از ایران و علیه جنایات رژیم مؤید شکست قطعی رژیم صهیونی در این صفحه از جنگ بود.این رژیم در حوزه افکار عمومی جهان شکست بزرگتری نیز در دو سال اخیر متحمل شده و آن هم مسئله غزه است. امروز آنها منفورترین رژیم در نزد افکار عمومی دنیا هستند و فضای تنفر از رژیم از جمعیت میلیاردی امّت اسلامی هم فراتر رفته و شرق تا غرب عالم را فراگرفته است.
این یک تجربه است. تجربه وحدت در یک هدف مشترک. وحدت علیه یک رژیم غاصب و نسلکش. اما با کمال تأسف، این وحدت نظر و «یکصدایی» که امروز بین ملّتهای مسلمان و دیگر ملّتهای آزادهی جهان علیه رژیم صهیونی وجود دارد، خروجی عملی بین دولتهای اسلامی ندارد. هنوز ارتباطات اقتصادی و سیاسی آنها با این رژیم سرطانی برقرار است و میتوان گفت هنوز رگ حیات رژیم غاصب وصل است.
به نظر میرسد یکی از خطوط اصلی دیپلماسی جمهوری اسلامی ما باید این باشد: به دولتها سفارش کنیم و تأکید کنیم که روابطشان را با رژیم قطع کنند؛ اوّلاً و در درجهی اوّل روابط بازرگانی، در درجهی بعد هم روابط سیاسی را قطع کنند. این گزاره باید دستورکار قطعی و فوری دستگاه دیپلماسی ما باشد.
از پایههای رسیدن به این هدف یعنی قطع رگ حیات رژیم، ایجاد مطالبه بیشتر در ملّتها برای فشار به دولتهای خود است و از مؤثرترین روشها تقویت دیپلماسی عمومی است. دیپلماسی عمومی در ذات خود مبتنی بر مردم است. برخلاف دیپلماسی رسمی که از مجاری دولتها، وزارتخانهها و نهادهای حاکمیتی پیگیری میشود، دیپلماسی عمومی از مسیر رسانهها، دانشگاهها، نهادهای مردمی و حتّی علما و روشنفکران دینی جریان مییابد. این نوع دیپلماسی، اگرچه غیررسمی است، اما بهویژه در عصر ارتباطات نقشی تعیینکننده دارد. زیرا در نهایت، افکار عمومی است که بر روند تصمیمگیری دولتها اثر میگذارد.
هنر دیپلماسی عمومی در این زمینه، دو چیز است: تقویت اشتراکات و کاهش اختلافات. ما در بستر جهان اسلام، اشتراکات فراوانی داریم: کتاب مشترک، قبله مشترک، پیامبر واحد، و در بُعد سیاسی، مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از قبله نخست مسلمانان، مهمترین اشتراک ماست؛ این اشتراکات را باید تقویت کنیم.
در مقابل، اختلافات موجود اگرچه محدود است، اما دشمنان اسلام همواره میکوشند آنها را پررنگ سازند. در همین چارچوب، رهبر معظم انقلاب اسلامی، سال ۹۱ در حکم انتصاب «دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی» بر ایدهای تأکید کردند که میتوان آن را محور اصلی دیپلماسی عمومی جهان اسلام دانست: «دیپلماسی وحدت اسلامی». این تعبیر، واجد بار معنایی عمیقی است و ضرورت دارد بهعنوان یک راهبرد کلان مورد توجه جدی قرار گیرد.
رسالت «دیپلماسی وحدت اسلامی» این است که اختلافات را به حاشیه رانده و تکیه اصلی را بر نقاط اشتراک مسلمانان استوار سازد. اهمیت این مسئله آنجایی بیشتر نمایان میشود که ببینیم از مهمترین راهبردهای رژیم صهیونی چه در جریان جنگ ۱۲ روزه و چه در دو سال اخیر و یا دوران گذشته در ایران، لبنان، فلسطین و دیگر مناطق محوری، تشدید فضای نقار و دشمنی بین مسلمانان است.
سرمایهگذاری سنگنین رژیم بر اختلافافکنی بین ملّتهای مسلمان نشان میدهد که اتّحاد و یکصدایی، به نوعی قدرت نرم جهان اسلام است و این همان کابوس اصلی رژیم در مواجهه با افکار عمومی جهان اسلام و ملّتهای آزادهی دنیاست و دیپلماسی عمومی ابزار تقویت این اتّحاد و همگرایی بین ملّتها و دولتهای اسلامی علیه رژیم کودککش اسرائیل است.

