1385/07/16
دیدار شاعران ۸۵ | شعرخوانی مهدی فرجی

در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. مهدی فرجی از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن آن را در ادامه منتشر میکند.
شبی دوباره به دریا زدم دلِ نگران را
سوار موج سخن گشتم آبهای جهان را
چه سرزمین نجیبیست در بدایت مشرق
که برده است دلِ بورهای چشمچران را
چه سرزمین غریبی که مهد آتش و خون است
اگر که باز کند قفل زخمهای نهان را
چه سرزمین عجیبی که رام کرده به دامن
کویرِ داغِ عطشپرور گسستهعنان را
بهار او به تماشا کشانده هرچه بهار است
خزان او به تمسخر گرفته هر چه خزان را
که کوهها همه گردن کشیدهاند ببینند
شکوه شانۀ الوند و سینۀ سبلان را
که مرغهای مهاجر به پیشواز میآیند
عروسِ اسبسوارِ بهارِ دشت مغان را
که بادهای جهان صوفیانه غرق سماعند
هوای چرخش بسطام و گردش خَرَقان را
که موجهای جهانگرد میکنند زیارت
خلیجِ آبیِ پُرآفتابِ فارسزبان را
چه سالهای درازی کشانده است به کِشتی
روایتش دل دریانوردهای جوان را
چه سالهاست که چشمآبیانِ آن سر دنیا
گشودهاند به بلعیدنش، هزار دهان را
به پاس قصۀ همسایگی، به رسم سخاوت
به خوشنشینان بخشیده است شیرۀ جان را
هنوز نعرۀ مردانۀ امام قلیخان
به لرزه میاندازد زمین هرمزگان را
گذشتهاند ز دریای خون خود پدرانم
رساندهاند به من، گنج کهنۀ پدران را
چنان به چاه میافتد که راه چاره نیابد
زِ یاد اگر ببرد گرگ تیرهروز، شبان را
