1386/07/04
دیدار شاعران ۸۶ | شعرخوانی محمدعلی مجاهدی

در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. محمدعلی مجاهدی از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن آن را در ادامه منتشر میکند.
آن شب که بود فرصت سبز دعا فقط
گل کرد در قنوت شما ربنا فقط
باریده بود عشق در آن دشت و میوزید
عطر زلال نافله از خیمهها فقط
وقتی نسیم گلنفسیهای او وزید
پر شد فضای خیمه ز بوی خدا فقط
پرسید میروید اگر، وقت رفتن است
کوتاه بود پاسختان، ها! کجا فقط؟
بیرنگ میشدید در آن آزمون سرخ
منهایتان گرفت از او رنگ ما فقط
باور نداشتهاید اگر عشق را، چرا
برداشتند پرده ز چشم شما فقط
روزی که آه شیونیان هرم خاک داشت
زد خیمه گلخروش شما در فضا فقط
یک کاروان دلید ولی روی نیزههاست
سرهایتان در این سفر از هم جدا فقط
منظومۀ بلند شهادت سرودنیست
با حنجر بریده سرِ نیزهها فقط
ای از زمان همیشه فراتر که مانده است
از تو به یاد، خاطرۀ کربلا فقط
از حُر مجال شرم گرفتهست خندهات
یعنی که از تو شکوه ندارم، بیا فقط
زنجیرۀ قیام تو را امتداد داد
زینب به حلقه حلقۀ دام بلا فقط
بر روی نی چو دید گل افشانی تو، گفت
میخواهد این بهار شکوه تو را فقط
افزونتری ز حوصلۀ ما هزار حیف
از تو اگر که داغ بماند به جا فقط
هر شعر در رسای تو گفتیم نارساست
ای خطبۀ حماسی سرخت رسا فقط
تو مرگ را به سخره گرفتی، کجا رواست
تا نام تو خلاصه شود در عزا فقط
خون بود و داغ بود و عطش بود و آه بود
اما نبود این همۀ ماجرا فقط
طی میکنیم فاصلۀ فرش و عرش را
با مدِّ آهِ مانده به جا از شما فقط
روزی که عشق و عاطفه تاراج میشدند
سهم تو بود پارهای از بوریا فقط
افتاده از نفس جرس ای همنفس بیا
یک شیون است فاصله تا نینوا فقط
او ماند و خونحماسۀ او ماند و عشق ماند
از ما چرا به جای بماند صدا فقط
