1388/06/14
دیدار شاعران ۸۸ | شعرخوانی محسن حسنزادۀ لیلهکوهی

آسمان بیقرار چشمانش
صبح آیینهدار چشمانش
در زمستان اگر چه میآمد
موج میزد بهار چشمانش
چشم گفتم به خاطرم آمد
چشمۀ بیغبار چشمانش
چشمه گفتم، گریستم از شوق
در پی چشمهسار چشمانش
چشمهچشمه نگاه من شد رود
رود شد آبشار چشمانش
آبشاری که طرح آن را ریخت
سالها انتظار چشمانش
بیتعارف، چقدر زیبا بود!
گردش روزگار چشمانش
