• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1394/09/30

شعرخوانی علیرضا قزوه

ز فرط گریه باران میچکد از دستم این شبها
یکی دستم بگیرد، مست مست مستم این شبها
خدا را شکر، سوزی هست، آهی هست، اشکی هست
همین که قطره‌اشکی هست یعنی هستم این شبها
دلی برداشتم با تکّهابری از نگاه خود
به پابوس قیامت بار خود را بستم این شبها