1404/04/29
سرمقاله شماره ۲۹ روزنامه صدای ایران
درخشش ملّت در نبرد ارادهها

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند. «صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.
بیست و نهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سروان محمد جهانینژاد تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی، هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله
درخشش ملّت در نبرد ارادهها
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر مسئولان قضایی فرمودند: «کار بزرگ ملت ایران در این جنگ، از جنس عملیات نبود؛ از جنس اراده بود، از جنس عزم بود، از جنس اعتمادبهنفس بود». برای درک این تعبیر، باید دایرهی تحلیل جنگ اخیر را از مواجههی صرف با رژیم اسرائیل فراتر برد.این جنگ، صرفاً جنگ ایران و رژیم صهیونیستی نبود؛ پروژهای چندلایه و طراحیشده از سوی آمریکا و متحدان غربیاش بود. تمرینات میدانی این حمله، حتی پیش از بازگشت ترامپ، در دوران بایدن آغاز شده بود. اسرائیل توان ورود مستقل به این سطح از جنگ را ندارد؛ نه از نظر جمعیت و جغرافیا، نه تابآوری و ظرفیت بقا در جنگ بلندمدت. از آغاز، راهبرد نظامیاش بر جنگهای برقآسا بوده؛ چنانکه مثلاً در نبرد با مصر و سوریه تجربه کرده بود.
آنچه ملت ایران با آن روبهرو شد، ترکیبی بود از عملیات نظامی، سایبری، روانی، و هدفگیری مراکز غیرنظامی؛ از هلالاحمر و پلیس تا مناطق شهری. در کنار آن، تلاش برای حذف سران کشور نیز جریان داشت. هدف، فقط بمباران فردو و نطنز نبود؛ فروپاشی روانی، سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بود.
این رفتار آمریکا و غرب، ریشهدار است؛ از سرنگونی هواپیمای مسافربری تا تحریمهای چندلایه. جنگ ۱۲ روزه، صرفاً ادامهی همین سیاست خشن و ضدایرانی مزمن بود. اما آنچه در این سوی میدان رخ داد، نه ترس و عقبنشینی، بلکه ایستادگی بود.
مهمترین مسئله، تقابل دو اراده بود: ارادهی ملت ایران و ارادهی رژیم جعلی اسرائیل. دشمن بهدنبال این بود که با حمله سنگین، حذف مقامات و تحریک به آشوب، سناریوی سوریه را در ایران تکرار کند. آنان تصور میکردند مردم از نظام فاصله گرفتهاند. از اپوزیسیون مسلح تا تبلیغات سلطنتطلبان، همه در راستای این طراحی بودند. اما برخلاف تحلیل آنها، «شور و شعور ملی ایرانیان» وارد میدان شد و ایرانیان بلوغ ملی خود را به نمایش گذاشتند. نمایشی درخشان که ناظران خارجی را شگفتزده کرد و بر محاسبات دشمن اثری غیرقابل انکار گذاشت.
دین، ستون دیگر این ایستادگی بود. برخلاف جریانهای تکفیری که چهرهی جهاد را زشت کردهاند، در ایران مفاهیمی چون شهادت، ایثار و مقاومت، حیاتیاند. در نظام جمهوری اسلامی، ملیت و مذهب با محوریت ولایت فقیه انسجام یافتهاند. در بزنگاه جنگ، ملت ایران این دوگانهها را پشت سر گذاشت و وحدتی ساخت که از هر پدافند نظامی مؤثرتر بود.
طراحان جنگ، برای شکستن این انسجام آمده بودند. اما مردم نشان دادند که این قدرت، ریشهدارتر از آن است که با محاسبات غلط غربیها از هم بپاشد.

