1404/04/27
سرمقاله هفتهنامهی خط حزبالله
قدرتی جوشیده از دل ملت ایران
میتوان پایگاه آمریکاییها در العُدید قطر را هم به فهرست موفّقیّتهای زرّادخانهی بالستیکهای ایرانی اضافه کرد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متّحده، پس از حملهی موشکی نیروهای مسلّح ایران به العُدید، سعی کرد با ادبیّات سخیف خود این حمله را تخفیف دهد. بااینحال، بعد از گذشت زمان، آرامآرام بعضی تصاویر و اسنادِ درزکرده از سانسور سنگین آمریکایی و اسرائیلی نشان میدهد ضربهای که ایران وارد کرده آنقدر هم بدون درد نبوده؛ قلب سامانهی حیاتی بستر ارتباطات امن ارتش ایالات متّحده در العُدید، زیر ضربهی ایرانیها قرار گرفته و متلاشی شده است.شبکهی عصبی و ارتباطیای که قرار بود مقرّ یکی از فرماندهیهای ششگانهی ارتش آمریکا در دنیا را به سایر مقرهای آنها در دنیا و در داخل خاک آمریکا مرتبط کند، هدف کلاهک جنگی بالستیکهای ایرانی قرار گرفت و منهدم شد! حالا ترامپ هر قدر که میخواهد، با لفّاظیهای خود این حمله را کوچک جلوه دهد؛ حملهای که با حضور پدافند ضدّموشکی سنگین تاد و پاتریوت انجام گرفت. هشتاد سال پس از جنگ جهانی دوّم، این برای دوّمین مرتبه است که یک پایگاه نظامی آمریکایی با اعلام قبلی و پذیرفتن رسمی مسئولیّت، هدف قرار میگیرد. جالب است بدانید که افتخار مرتبهی اوّل هم در سال ۱۳۹۸ و حملهی موشکی به پایگاه عینالاسد در عراق به نام بالستیکهای ایرانی رقم خورده است.
قدرتنمایی در برابر پُرتراکمترین پدافند جهاناینها به جز کارنامهای است که دست پُرتوان موشکی ایران در پاسخ به تجاوز اسرائیل رقم زده است. توجّه به این مهم از آنجایی اهمّیّت مضاعف پیدا میکند که در نظر داشته باشیم صهیونیستها سنگینترین و پُرتراکمترین شبکهی پدافندی دنیا را در آسمان سرزمینهای اشغالی برقرار کردهاند؛ یک شبکهی پدافندی سنگین چندلایه، متشکّل از سامانههای گنبد آهنین، پاتریوت، فلاخن داوود و پیکان. حجم و شدّت تهدید موشکی ایران به حدّی بالا بود که پس از عملیّات موفّق «وعدهی صادق دو»، آمریکاییها دو آتشبار از سامانهی ضدّموشکی تاد را هم با پرسنل آمریکایی در سرزمینهای اشغالی مستقر کردند تا شاید بتوانند جلوی هجوم بالستیکهای ایرانی را بگیرند.
حالا امّا رسانهی آمریکایی والاستریتژورنال گزارش داده که پاسخهای موشکی ایران در نیمهی دوّم جنگ، با الهام از تجربیاتی که در نیمهی اوّل به دست آورده بود، کشندهتر، قویتر و با نرخ اصابت بالاتر انجام میگرفت. این افزایش کیفی حملات در حالی شکل گرفت که شلّیکهای ایران از نظر کمّی در نیمهی دوّم جنگ، بهوضوح نسبت به نیمهی اوّل جنگ کاهش پیدا کرده بود؛ کاهش محسوس در نرخ شلّیک، امّا نرخ اصابت و تخریب و تلفات را بهوضوح بالاتر برده بود. گزارش والاستریتژورنال به طور ضمنی در حال ارائهی این منطق است که ساختار فرماندهی و عملیّاتی و میدانی موشکی ایران با هضم ضربهی غافلگیرانهی روزهای اوّل و فاصله گرفتن از آن، در ادامه به خود آمده و بهمرور، ضربات کشندهای به دشمن صهیونی وارد میکرد. ناگفته پیدا است که ادامهی این مسیر به چه نتایجی ختم میشد.
درخواست آتشبس؛ اعتراف ضمنی به قدرت موشکی ایراندرخواست آتشبس از سوی رژیم و واسطه کردن آمریکاییها نوعی تاکتیک برای گریز از این فضا بود؛ فضایی که رژیم تصوّر میکرد با ترور دستهجمعی فرماندهان ایرانی، در ادامه میتواند ساختار نظامی و بهویژه موشکی ایران را به زانو درآورد، امّا گذشت زمان نشان داد قضیّه معکوس شده است. لفّاظی اخیر نخستوزیر رژیم مبنی بر اینکه هر توافقی که غرب با ایران میکند باید شامل توان موشکی ایران هم باشد و برد موشکهای بالستیک و کروز و پهپادهای ایرانی را زیر ۴۸۰ کیلومتر مهار کند، شاهدی دیگر بر توان و قدرت موشکی ایران است. ضربات موشکی ایران اگر کشنده، تأثیرگذار و تغییردهندهی قواعد بازی نبود، جنگ نه به ایستگاه درخواست آتشبس از سوی دشمن میرسید و نه به این مرحله که دشمن صهیونی رسماً از غرب و آمریکا درخواست کند تا یک طرح سیاسی برای مهار قدرت موشکی ایران ارائه کنند.
ریشههای خودکفایی؛ از نهال ۱۳۶۳ تا درخت تنومند امروزنقطهی پُرافتخار در این پرونده آن است که این توان با اتّکاء کامل به ظرفیّت داخلی به این نقطه رسیده و چنین قدرتی را برای ملّت ایران خلق کرده است. توان موشکی ایران مانند توان نیروی هوایی بعضی کشورهای همسایه از طریق یک کانال وارداتی تأمین نشده که به محض منهدم شدن کانال یا خرابکاری در زنجیرهی تأمین محصول از بین برود. ساختار و سازوکاری که ثمرهاش به تولید یک موشک بالستیک هایپرسونیک در برد دشمن صهیونی میرسد، به مثابهی یک درخت کهنسال است که از لحاظ توان علمی و فنّی، توان تکنولوژیکی، زنجیرهی تأمین و موادّ اوّلیّه، نیروی انسانی، توان کنترل و فرماندهی و مدیریّت، ریشه در عمق جامعهی ایرانی دارد؛ درختی که در سال ۱۳۶۳ و میانههای جنگ با رژیم بعثی یک نهال کوچک بود؛ نهالی کوچک که از آن سال تا الان، ریشه در ساختارهای متعدّد علمی، دانشگاهی، نظامی، فنّی و مدیریّتی دوانده و حالا تبدیل به درختی پهناور شده که دیگر نمیتوان با ترور چند فرمانده یا منهدم کردن چند تأسیسات روی زمین، آن را از ریشه درآورد؛ ساختار و شبکهای که با توزیع مویرگی تا کوچکترین افراد و کارگاهها و تولیدیها پیشرفته و همهی این اجزا، در کنار هم، یک قدرت را ساختهاند.
هرچند بر سَردَر این ساختار و مجموعه اسامی پُرافتخاری مانند «طهرانیمقدّم» و «حاجیزاده» قرار گرفته، امّا سلّول به سلّول این ساختار و توان با اتّکاء به آن چیزی شکل گرفته که بر بستر ظرفیّتها و تواناییها و استعدادهای ملّت ایران جاری است. اگر بتوان ملّت ایران را از ریشه درآورد، توان موشکی او را هم میتوان! ساختار و قدرت موشکی ایران یک نسخهی جوابداده در میدان عمل است که از کنار هم قرار گرفتن ذرّات، قدرتی عظیم خلق میشود که نابودشدنی نیست.
زرّادخانهای بینظیر و فنّاورانهدر چنین فضایی، بهتر میتوان اهمّیّت اظهارنظر ژنرال مککنزی، فرمانده پیشین سنتکام را درک کرد. مککنزی، دو سال قبل، با اعتراف به تواناییهای موشکی ایران گفته بود ایران در طول ده سالِ گذشته به طور قابل توجّهی قابلیّتها و ظرفیّت موشکهای بالستیک خود را افزایش داده است. البتّه چنین اعترافاتی محدود به مککنزی نیست. بیبیسی جهانی، در گزارشی راجع به زرّادخانهی موشکی ایران، اشاره و تصریح کرده است که این تواناییهای ایران بزرگترین زرّادخانهی موشکی در خاورمیانه است و تولید داخلی این تسلیحات بدون وابستگی به واردات تأمین شده است. رسانهی آمریکایی نیویورکتایمز هم با اشاره به نسل جدید موشکهای ایرانی تصریح میکند که ایران با توسعهی موشکهای هایپرسونیک و مانورپذیر، سیستمهای دفاع موشکی فعلی را به چالش میکشد. نیویورکتایمز همچنین به این موضوع هم اشاره کرده است که ایران با استفاده از فنّاوریهای پیشرفته، بسترهای لازم را برای هدایت دقیق موشکها و کاهش خطای اصابت آنها فراهم آورده است.
این گزارشها و نظایر آنها که در رسانههای بینالمللی کم هم نیست، در تولیداتِ رسانهای و محتواییِ خود به چند محورِ مشترک اشاره میکنند؛ محورهایی که میتوان آنها را نکتهی مشترک این گزارشها دانست.
خودکفایی: ایران توانسته با وجود تحریمها و فشارها و محدودیّتها، زنجیرهی تولید موشک و توان دفاعی خود در این حوزه را داخلی کند.
تنوّع زرّادخانه: ایران طیف متنوّعی از تسلیحات موشکی را برای دفاع از خود در اختیار دارد؛ از موشکهای بالستیک و کروز گرفته تا ضدّکشتی و پهپادهای تهاجمی.
برد راهبردی: طرّاحی و برنامهریزی موشکی ایران به گونهای بوده که تمام سرزمینهای دشمن خود در منطقه را ــ از اسرائیل گرفته تا پایگاههای آمریکا ــ تحت پوشش قرار داده است.
تکامل فنّاوری: هرچند تسلیحات موشکی ایران در ابتدا از نظر فنّاوری چندان قابل توجّه نبودند، ایران در یک دههی اخیر توانسته این خلأ را تا حدّ زیادی پُر کند. تمرکز بر موشکهای هایپرسونیک، تمرکز بر موشکهایی با حدّاقلّ مختصّات قابل شناسایی و طرّاحی تکنیکها و تاکتیکهای فرار و فریب سامانههای ضدّموشکی آمریکایی و اسرائیلی، نقطهی تمرکز اصلی توسعهی موشکی ایران در یک دههی اخیر بوده است.حالا بهتر میتوان به ترس و نگرانی صهیونیستها از این قدرت پی برد؛ قدرتی که به اعتراف دوست و دشمن، چیزی نیست که با ترور و بمباران از بین برود، بلکه ریشه در تاروپود جامعهی ایرانی دوانده. با این حساب، قدرت اصلی نه موشکهای ایرانی که ملّت ایرانند. اگر بتوان ملّت ایران را ریشهکن کرد، پس توان موشکی او را هم میتوان به زانو درآورد.

