1404/04/13
سرمقاله شماره ۱۳ روزنامه صدای ایران
رسوایی در هشت ثانیه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند. «صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.
سیزدهمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید میلاد نماینده تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی، هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله
رسوایی در هشت ثانیه
ظهر روز ۲۵ خرداد در سومین روز آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان، یکی از تکاندهندهترین رخدادهای جنگ اتفاق افتاد. جنگ در جریان بود و تهران نیز در مرکز تهاجم اما مردم همچنان مشغول زندگی خود بودند. در منطقه یک تهران، تقاطع خیابان باهنر و شریعتی، در چشمبههمزدنی همه چیز کنفیکون شد.موشک اول به یک ساختمان خورد و چند طبقه از آن را در لحظه منفجر کرد و آوار آن تا دهها متر پرتاب شد و ساختمانهای روبرویی را هم تحت تاثیر قرار داد. چند ثانیه بعد موشک دوم از راه میرسد و اینبار خودروها، موتورها و آدمهای پیاده پشت چراغقرمز را هدف میگیرد. چند خودرو به هوا پرتاب میشوند و دود و گرد خاک فضا را پر میکند. شدت انفجار چنان شدید است که شاهلوله آب منطقه که منطقاً چندین متر زیر زمین است هم آسیب میبیند و دقایقی بعد کل خیابان را آب برمیدارد و آب مشترکان منطقه ۴۸ ساعت قطع میشود.
در این حمله وحشیانه ۱۲ شهروند بیگناه به شهادت رسیده و دستکم ۵۰ تن مجروح شدند. در میان شهدای این ماجرا، دانشآموز، زن باردار، پزشک، دختر دانشجو، کارگر، راننده تاکسی، مترجم و گرافیست مطبوعات بودند. انتشار فیلمی حدود هشتثانیهای از این واقعه، موج تازهای از انزجار و خشم را در میان مردم برانگیخت و پسلرزههای انتشار این فیلم و خشم ناشی از آن، به ایران محدود نماند و برخی رسانههای بینالمللی نیز به آن پرداختند.
این فیلم کوتاه سند دیگری بر توحش رژیم صهیونیستی شد و نشان داد ادعای مضحک این رژیم مبنی بر آنکه با مردم عادی کار ندارد، چقدر با واقعیت تطابق دارد. نکته جالب و قابل تأمل آنکه سربازان سایبری این رژیم در فضای مجازی فعالشده و در حال تشکیک و حتی توجیه این ماجرا هستند.
این جماعت که جنایت را سفیدشویی میکنند و سعی دارند جای جلاد و شهید را عوض کنند، گویا خیال میکنند مردم نمیدانند با رژیمی طرف هستند که طی دو سال گذشته در غزه بیش از ۱۸هزار کودک را کشته است و آدمکشی برای ارتشش، نوعی تفریح است. این تشکیکها در حالی است که برخی رسانههای معاند و ضدانقلاب نیز نتوانستهاند در واقعی بودن فیلم منتشر شده تزلزل ایجاد کرده، و صحت آن را تایید کردهاند.
رژیم صهیونیستی روسیاهتر و پلشتتر از آن است که برای اثبات جانی بودنش نیازی به سندی همچون ویدئوی حمله به تجریش باشد. این فیلم پیش و بیش از همه، رسواکننده پیادهنظام این رژیم در رسانه و فضای مجازی است. آنهایی که هنوز هم خیال خام فریب مردم را درباره ماهیت این رژیم در سر میپرورانند. خون شهدای مظلوم آن روز، افشاگر و برملاکننده ماهیت واقعی جانیان و حامیان آنهاست.

