• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1404/04/07
سرمقاله شماره ۷ روزنامه صدای ایران

پیام‌های بدرقه تاریخی شهدای اقتدار ایران

 در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند. 
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.

هفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده مرضیه عسکری و فرزندش زهرا برزگر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی،‌ هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سرمقاله
* پیام‌های بدرقه تاریخی شهدای اقتدار ایران
* امروز تهران شاهد تشییعی بود که بی‌تردید در حافظه تاریخی این ملت ماندگار خواهد شد. پیکرهای شهدایی از متن مردم: فرماندهان نظامی، دانشمندان، کودکان و مردمانی عادی که قربانی تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی شدند، بر دوش ملتی تشییع شد که سال‌هاست در تجربه‌های بزرگ تاریخی‌اش آموخته است نیروی اصلی هر دفاع، ریشه در باور جمعی دارد.

این حضور پرشور نه یک رسم تکراری و تشریفاتی، بلکه بازآفرینی همان مفهوم قدرتی بود که در جنگ تحمیلی، در ۱۵ خرداد ۴۲، در ملی شدن صنعت نفت و حتی پیش‌تر در مقاومت‌های پراکنده دوران قاجار و پهلوی خود را نشان داده بود. آنچه قدرت نرم خوانده می‌شود، از درون عقیده‌های عمیق اجتماعی می‌جوشد و اگر این عقبه حاضر نباشد، هیچ تجهیزات و فناور‌ی‌ای به تنهایی ضامن امنیت نیست.

صحنه‌های امروز یکبار دیگر این حقیقت ساده و عمیق را عیان کرد: اگر تابوتی کوچک بر دوش یک ملت تشییع شود، خون کودک هم می‌تواند همان کارکرد خون قهرمانان را داشته باشد؛ پیوند مردم و سربازان را محکم‌تر کند و سرمایه اجتماعی یک ملت را بیافزاید. کودکان و نوجوانانی که امروز پرچم ایران را در دست داشتند، نسلی‌اند که مفهوم امنیت را نه فقط از زبان رسانه‌ها، بلکه در متن زندگی روزمره تجربه می‌کنند.

این مراسم معنایی فراتر از سوگواری داشت. مردم با همه تفاوت‌های ظاهری، با همه سلیقه‌های سیاسی و اجتماعی، به خیابان آمدند تا بگویند هیچ تبلیغ و عملیات روانی دشمن قادر نیست اعتبار نیروهای مسلح و حافظان وطن را در ذهن و دل‌ها مخدوش کند. این همان چیزی است که رژیم‌های متخاصم سال‌هاست برایش میلیاردها دلار هزینه کرده‌اند؛ جنگ روایت‌ها، هجمه به اعتماد عمومی و تهی کردن ذهن‌ها از احساس افتخار ملی.

اما امروز، تهران جوابی روشن به این تلاش‌ها داد. مردم، قدردانی و همدلی‌شان را به صراحت و با حضور میلیونی ابراز کردند. آن هم در شرایطی که نه جنگ رسماً پایان یافته، نه تهدیدها فروکش کرده است. برای ایرانیان این حضور نماد قدرت و انسجام است؛ قدرتی که ستون اصلی دوام ایران در همه بحران‌ها بوده است.

در این تشییع، تقدیر از کسانی هم موج می‌زد که نامشان هرگز در رسانه‌ها پررنگ نشد: سربازانی که سال‌ها بی‌ادعا بر مرزها ایستادند، جوانانی که پای لانچرها جانشان را گرو گذاشتند و خانواده‌های آنان که سایه خطر را بر سر عزیزان خود حس کردند. امروز خون شهیدان بر پرچم سه‌رنگ ایران نشسته است و اگرچه داغ و دلهره این روزها فراموش نمی‌شود، اما از دل همین داغ، اتحاد و بیداری تازه‌ای زاده شده که دشمن را بیش از هر قدرت موشکی و تجهیزاتی به هراس می‌اندازد.

این روزها ما بیش از همیشه نیازمند فهم ارزش امنیت و انسجام ملی هستیم. هرکس هر جایگاهی دارد، باید سهم خود را در پاسداری از این سرمایه بی‌بدیل ادا کند؛ چه در رسانه، چه در سیاست و چه در خانه‌های همین مردمی که امروز خیابان‌های تهران را به صحنه تشییع و عهد دوباره تبدیل کردند.