• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1404/04/01
سرمقاله شماره ۱ روزنامه صدای ایران

انسجام ملی پدافند اصلی ایران

 در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند. 
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR، سعی دارد در چنین فضایی به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورها و وضعیت راهبردی جبهه نبرد را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و آن را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها در این جنگ تحمیلی.

نخستین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید منصور سلطانی‌فرد تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی در ایام دفاع مقدس ملّت ایران در برابر تهاجم رژیم صهیونی،‌ هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
 
 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سرمقاله
* انسجام ملی پدافند اصلی ایران
* در بسیاری از درگیری‌های تاریخی، آنچه سرنوشت را تعیین کرده، نه قدرت و پیچیدگی سلاح‌ها، بلکه پایداری اراده‌ها و همبستگی مردم بوده است. جنگ‌های امروزی، هرچند با موشک، پهپاد و عملیات اطلاعاتی پیش می‌روند، اما در نهایت در سطح اجتماعی و ملی به نتیجه می‌رسند. زمانی که یک ملت، در برابر فشارها به جای از هم پاشیدن، متحدتر می‌شود و به جای تفرقه، انسجام شکل می‌گیرد، آنجاست که مسیر جنگ تغییر کرده و دشمن به بن‌بست می‌رسد.

رژیمی که اخیراً آتش جنگ را برافروخته بود، به خوبی می‌دانست که پیش‌شرط موفقیت نظامی‌اش، ایجاد شکاف‌های اجتماعی است. به همین دلیل، تمام دستگاه‌های رسانه‌ای و روانی خود را بسیج کرد تا انسجام ملی ایران را هدف قرار دهد. تکرار مداوم این ادعا که «ما با مردم ایران کاری نداریم»، دقیقاً برای القای دوگانگی میان حاکمیت و ملت بود. اما پاسخ مردم ایران آن‌چنان یکپارچه و روشن بود که حتی تحلیلگران همان جبهه نیز مجبور به اعتراف به آن شدند.

نمازهای جمعه این هفته به نمایشی از وحدت عمومی تبدیل شدند. افراد با چهره‌ها، گروه‌ها و سلیقه‌های متفاوت، همگی زیر یک پرچم، در برابر دشمن ایستادند. این صحنه‌ها ساختگی نبودند؛ آنها از عمق جامعه جوشیدند و این جوشش، همان قدرت واقعی مردم است.

گزارش‌های میدانی هر روز صحنه‌های جدیدی از این انسجام را ثبت می‌کردند. پدری با دختر خردسالش در صف پمپ بنزین، به مردم منتظر بنزین شربت تعارف می‌کردند. یا رانندگان جرثقیلی که داوطلبانه برای نجات جان نیروهای پایگاه سپاه در خرم‌آباد شتافتند و در حمله پهپادی به شهادت رسیدند. اینها داستان نیستند، بلکه تصاویری واقعی از کشوری هستند که در آن، فاصله چندانی میان «شهروند» و «رزمنده» باقی نمانده است.

دشمن تصور کرده بود که با چند انفجار داخلی و چند موج حمله نظامی، ملت ایران از درون فرومی‌پاشد. اما گزارش‌های رسانه‌ای خودشان اکنون چیز دیگری می‌گویند. الجزیره، تایمز اسرائیل، نیوزویک، جروزالم پست، اندیشکده‌های آمریکایی و دیگران، همگی یک نکته را تأیید کرده‌اند: شکاف‌های اجتماعی در ایران نه تنها عمیق‌تر نشده، بلکه انسجام جدیدی در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی پدید آمده است. این وضعیت برای آنها غیرمنتظره بود، درست مانند آنچه در عملیات مرصاد رخ داد؛ جایی که خیال می‌کردند مردم برایشان فرش قرمز پهن خواهند کرد، اما خاک ایران به مسلخ‌شان تبدیل شد.

این انسجام، ریشه‌ای عمیق دارد. ریشه در فرهنگی دارد که به جای فردمحوری، جمع‌باوری را ترویج می‌دهد. در ملتی که در شب بمباران، به مسجد می‌رفت نه فقط برای پناه بردن به خدا، بلکه برای پناه بردن به یکدیگر. این یاری رساندن به همدیگر و قوت قلب بودن برای هم، یک عامل ناشناخته برای تحلیلگران غربی است؛ چیزی که نه در محاسبات نظامی می‌گنجد و نه در برنامه‌ریزی‌های استراتژیک، اما قادر است مسیر میدان را تغییر دهد.

ملت ایران نشان داد که وقتی خطر واقعی فرا می‌رسد، در کنار هم می‌ایستد. حتی آنانی که شاید نقدی به وضعیت موجود دارند یا سال‌هاست از سیاست فاصله گرفته‌اند، امروز می‌دانند که مسئله، مسئله «وطن» است. و وطن، خط قرمز ماست.