1403/10/28
به مناسبت بیستوهشتم دی ۱۳۵۸ سالروز اوّلین خطبه آیتالله خامنهای به عنوان امامجمعهی تهران
«پرچمدار جهاد تبیین»
۴۵ سال پیش در چنین روزی ــ جمعه، بیستوهشتم دیماه سال ۱۳۵۸ ــ حضرت آیتالله خامنهای برای نخستین بار پس از دریافت حکم امامت جمعهی تهران از سوی امام خمینی (رحمة الله علیه)، نماز جمعهی تهران را اقامه کردند؛ حکمی که چهار روز پیش از آن صادر شده بود و امام در آن تأکید کرده بودند: «جنابعالی که بحمدالله به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید، به امامت جمعهی تهران منصوب میباشید. از خداوند متعال، توفیق جنابعالی را در ارشاد و هدایت مردم خواستارم.»
انتخاب ایشان به عنوان خطیب جمعهی پایتخت، بیدلیل نبود و به سابقهی ایشان در سخنرانیها و فعّالیّتهای تبلیغی و روشنگرانه در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی بازمیگشت. درحالیکه در آن ایّام گروهها و جریانهای مختلف با شیوههای گوناگون علیه رژیم طاغوتی مبارزه میکردند، امّا مشی و شیوهی مبارزهی امام خمینی (رحمة الله علیه) مبتنی بر آگاهسازی مردم و تبیین جنایتها و مفاسد و اصولاً ماهیّت این رژیم بود و بر همین اساس میتوان گفت آیتالله خامنهای و فعّالیّتهای ایشان در مشهد، یکی از نزدیکترین و منطبقترین شیوههای مبارزه با خطّمشی امام بود. آیتالله خامنهای، در قالب کلاسهای تفسیر قرآن و ارتباط با اقشار مختلف مردم و بهخصوص نسل جوان، چرایی و چگونگی مبارزه با رژیم پهلوی را تبلیغ و تبیین میکردند؛ مسیری که از ایشان یک خطیب توانا و دارای قدرت اقناع و جذب بالای مخاطبان ساخت و البتّه منجر به شش بار دستگیری و سه بار تبعید ایشان نیز شد.
اوّلین دستگیری در پی روشنگری
در سال ۱۳۴۲ و در آستانهی ماه محرّم، امام خمینی آقای خامنهای جوان را مأمور ساخت تا پیامهایی را به آیتالله میلانی و علما، روحانیّون و هیئتهای مذهبی خراسان در جهت تداوم نهضت و آگاهسازی مردم در قبال تبلیغات رژیم پهلوی انتقال دهند. امام خمینی در این پیامها خطّمشی مبارزه را ترسیم کرده و از علما و روحانیّون خواسته بودند به منظور تبیین جنایات رژیم پهلوی، ذکر واقعهی مدرسهی فیضیّه از روز هفتم محرّم در منابر خوانده شود. آیتالله خامنهای، خود نیز برای محقّق ساختن این هدف و اجرای خطّمشی امام خمینی راهی بیرجند شدند ــ که تحت نفوذ خاندان عَلَم بود ــ و در منابر و مجالس آن شهر دربارهی حادثهی مدرسهی فیضیّه و سلطهی اسرائیل بر جوامع اسلامی سخنرانی کردند. در پی این سخنرانیهای روشنگرانه، ایشان در دوازدهم خرداد سال ۱۳۴۲ دستگیر و زندانی شدند. دستگیریها و برخوردهای بعدی نیز همگی به دلیل چنین فعّالیّتهای روشنگرانه و سخنرانیهایی بود که باعث آگاهی و به حرکت درآوردن مخاطبان میشد؛ سخنرانیها و جلساتی که در شهرهای مختلف برپا میشد، از مشهد و زاهدان گرفته تا نیشابور و تهران و دیگر شهرها.
یکی از سخنرانیهای مشهور و تاریخی ایشان در دوران مبارزه، سخنرانی در شب عاشورای آن سال در حرم مطهّر رضوی است. ایشان در نوزدهم و بیستم آذر ۱۳۵۷، همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، سخنرانی پُرشوری در اجتماع بزرگ راهپیمایان مشهد ایراد کردند و خطبهی شب عاشورا را در حرم مطهّر امام رضا (علیه السّلام) به نام امام خمینی خواندند و با این اقدام انقلابی، تابوی سنّتی حکومت پهلوی را که تا پیش از آن، مراسم مذکور را به صورت تشریفاتی و با دعا برای محمّدرضا پهلوی اجرا میکرد، در هم شکستند.
مجموعهای از ویژگیها، از جمله همین فعّالیّتهای هوشمندانه و البتّه جسورانه بود که باعث شد امام خمینی (رحمة الله علیه) ایشان را به عضویّت شورای انقلاب انتخاب کنند؛ این شورا نیز در آستانهی بازگشت امام به ایران از تبعید، کمیتهی استقبال را تشکیل داد و آیتالله خامنهای مسئول کمیتهی تبلیغات آن شد.
تبلیغ تعطیل نشد
پس از پیروزی انقلاب و با توجّه به وضعیّت خاصّ آن دوران، آیتالله خامنهای مسئولیّتهای متنوّع و گوناگونی را بر عهده داشتند و دنبال میکردند، از جمله نقش محوری در تشکیل حزب جمهوری اسلامی و مسئولیّت در وزارت دفاع و سپاه و مانند اینها؛ امّا در کنار همهی این کارهای سنگین و بنیادین، ایشان هیچ گاه از تبلیغ و روشنگری و ارتباط چهرهبهچهره با مردم غافل نبودند و دور نشدند. انقلاب به پیروزی رسیده بود و مبارزه و فداکاری مردم ایران به ثمر نشسته بود، امّا نیاز به روشنگری نهتنها کمتر از پیش نبود، بلکه به نوعی این نیاز بیش از پیش احساس میشد.
چنین مسیر و کارنامهای بود که باعث شد پس از فوت آیتالله طالقانی و انصراف آیتالله منتظری، حضرت امام ایشان را به عنوان امامجمعهی تهران منصوب کنند. از بیستوهشتم دی ۱۳۵۸ تا واقعهی ششم تیر۱۳۶۰ که در مسجد ابوذر تهران به ایشان سوء قصد شد و بر اثر آن بهشدّت مجروح گردیدند، ایشان به جز مقطع بیستویکم بهمن تا ششم اسفند ۱۳۵۹ که در جریان سفری تبلیغی در هندوستان به سر میبردند، نماز جمعهی تهران را اقامه کردند و پس از آن نیز همواره این سمت را بر عهده داشتند.
اقدام مهم و ابتکاری ایشان در مورد نماز جمعه پیشنهاد برگزاری سمینارهای ائمّهی جمعه به منظور انسجام شبکهی امامان جمعه در داخل کشور و جهان اسلام بود که پس از موافقت امام خمینی، نخستین سمینار در مدرسهی فیضیّهی قم برگزار شد و پس از آن نیز سمینارهای متعدّدی برگزار شد. آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه به عنوان یک تریبون اثرگذار، مهمترین و قاطعترین مواضع اصولی و راهبردی نظام جمهوری اسلامی را ارائه میکردند و همچنین به تعمیق اندیشهی دینی و بینش و بصیرت سیاسی جامعه میپرداختند. اهتمام به خطبههای عربی نیز که مخاطب آن مسلمانان جهان اسلام بودند، از ویژگیهای خطبههای ایشان بوده است.
سه ساعت مطالعه کم است!
ایشان دربارهی اهمّیّت و کیفیّت خطبههای نماز جمعه چنین نظری دارند: «حقیقتاً اتّفاق نمیافتد که بنده بروم نماز، مگر اینکه قبل از رفتن به نماز، شاید به طور متوسّط سه ساعت مطالعه کنم؛ و همیشه هم ناراضیام؛ براى اینکه سه ساعت واقعاً کم است. من به خاطر اشتغالات زیادى که همیشه داشتهام، قبل از روز جمعهاى که میخواهم بروم نماز، فرصت نمیکنم مطالعه کنم؛ روز جمعه از ساعت هشت صبح تا وقتی که میرویم نماز، بنده مینشینم با عجله و شتاب مطالعه میکنم و احساس میکنم بسیار کم است؛ حقیقتش هم این است که کم است. واقعاً یک خطبهی روز جمعه جا دارد که هفت هشت ساعت مطالعه پشت سر خودش داشته باشد. و اگر ما بتوانیم این را تأمین بکنیم، احساس میکنم یک کلاس عمومىِ سراسرى براى عامّهی مردم خواهیم داشت و این چیزى است که انقلاب را قطعاً پیش خواهد برد. من به این ترتیب خواستم اهمّیّت مسئلهی شبکهی سراسرى ائمّهی جمعه را عرض کنم که هم ارتباط و اتّصال آقایان بایستى روزبهروز مستحکمتر بشود و هم آنچه به مردم داده میشود، روزبهروز سطحش بالاتر برود... مردم به نماز جمعه، به امامجمعه، به یاد گرفتن، به فهمیدن از مسائل سیاسى عالم علاقهمندند. هر کسى بنشیند یک قدرى از اخبار و تحلیلها و حرفهاى تازهی دنیا و حرفهاى تازهی کشور، براى مردم [حرف] بزند، مردم با شوق و علاقه دُور او جمع میشوند، به حرف او گوش میدهند؛ خب، اگر این در نماز جمعه باشد، بلاشک جاذبه پیدا خواهد کرد. باید با جاذبههاى گوناگونى نماز جمعه را حقیقتاً مورد توجّه مردم قرار داد تا مردم بیایند و اهمّیّت آن را درک بکنند.» ۱۳۶۸/۴/۱۲
ترور در میدان تبیین
ترور نافرجام ایشان در تابستان سال ۱۳۶۰ نیز در حالی انجام شد که ایشان در مسجد ابوذر تهران مشغول سخنرانی و پاسخ به شبهات و شایعات دشمن در آن روزها بودند که ناگهان بمبی منفجر شد و منجر به مجروحیّت ایشان گردید. پس از قبول قطعنامهی آتشبس در جنگ تحمیلی نیز، باز این آیتالله خامنهای است که چندین هفته از این پادگان به آن پادگان میروند و در میان رزمندگان حضور مییابند تا چرایی و منطق تصمیم سخت حضرت امام (رحمة الله علیه) را تبیین کنند و به شبهات و سؤالات آن روزهای رزمندگان به عنوان افراد حاضر در خطّ مقدّم دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی پاسخ دهند.
در دوران زعامت رهبری انقلاب نیز، در کنار تصمیمات و فعّالیّتها، یکی از وجوه اصلی کارنامهی ایشان سخنرانیهای روشنگرانه به مناسبتهای مختلف است. حضور ایشان در قامت خطیب جمعهی تهران در مقاطع حسّاس و تاریخی ــ که تازهترین مورد آن حضور در «نماز جمعهی نصر» در سیزدهم مهرماه امسال بود ــ همیشه تغییردهندهی فضا برای دوست و دشمن بوده است.
بنابراین، رهبر انقلاب در حالی امروز از همگان حضور و جهاد در میدان تبیین را مطالبه میکنند که بررسی سابقه و کارنامهی ایشان حاکی است که خود ایشان پرچمدار و از السّابقون این میدان هستند.
انتخاب ایشان به عنوان خطیب جمعهی پایتخت، بیدلیل نبود و به سابقهی ایشان در سخنرانیها و فعّالیّتهای تبلیغی و روشنگرانه در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی بازمیگشت. درحالیکه در آن ایّام گروهها و جریانهای مختلف با شیوههای گوناگون علیه رژیم طاغوتی مبارزه میکردند، امّا مشی و شیوهی مبارزهی امام خمینی (رحمة الله علیه) مبتنی بر آگاهسازی مردم و تبیین جنایتها و مفاسد و اصولاً ماهیّت این رژیم بود و بر همین اساس میتوان گفت آیتالله خامنهای و فعّالیّتهای ایشان در مشهد، یکی از نزدیکترین و منطبقترین شیوههای مبارزه با خطّمشی امام بود. آیتالله خامنهای، در قالب کلاسهای تفسیر قرآن و ارتباط با اقشار مختلف مردم و بهخصوص نسل جوان، چرایی و چگونگی مبارزه با رژیم پهلوی را تبلیغ و تبیین میکردند؛ مسیری که از ایشان یک خطیب توانا و دارای قدرت اقناع و جذب بالای مخاطبان ساخت و البتّه منجر به شش بار دستگیری و سه بار تبعید ایشان نیز شد.
اوّلین دستگیری در پی روشنگری
در سال ۱۳۴۲ و در آستانهی ماه محرّم، امام خمینی آقای خامنهای جوان را مأمور ساخت تا پیامهایی را به آیتالله میلانی و علما، روحانیّون و هیئتهای مذهبی خراسان در جهت تداوم نهضت و آگاهسازی مردم در قبال تبلیغات رژیم پهلوی انتقال دهند. امام خمینی در این پیامها خطّمشی مبارزه را ترسیم کرده و از علما و روحانیّون خواسته بودند به منظور تبیین جنایات رژیم پهلوی، ذکر واقعهی مدرسهی فیضیّه از روز هفتم محرّم در منابر خوانده شود. آیتالله خامنهای، خود نیز برای محقّق ساختن این هدف و اجرای خطّمشی امام خمینی راهی بیرجند شدند ــ که تحت نفوذ خاندان عَلَم بود ــ و در منابر و مجالس آن شهر دربارهی حادثهی مدرسهی فیضیّه و سلطهی اسرائیل بر جوامع اسلامی سخنرانی کردند. در پی این سخنرانیهای روشنگرانه، ایشان در دوازدهم خرداد سال ۱۳۴۲ دستگیر و زندانی شدند. دستگیریها و برخوردهای بعدی نیز همگی به دلیل چنین فعّالیّتهای روشنگرانه و سخنرانیهایی بود که باعث آگاهی و به حرکت درآوردن مخاطبان میشد؛ سخنرانیها و جلساتی که در شهرهای مختلف برپا میشد، از مشهد و زاهدان گرفته تا نیشابور و تهران و دیگر شهرها.
یکی از سخنرانیهای مشهور و تاریخی ایشان در دوران مبارزه، سخنرانی در شب عاشورای آن سال در حرم مطهّر رضوی است. ایشان در نوزدهم و بیستم آذر ۱۳۵۷، همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، سخنرانی پُرشوری در اجتماع بزرگ راهپیمایان مشهد ایراد کردند و خطبهی شب عاشورا را در حرم مطهّر امام رضا (علیه السّلام) به نام امام خمینی خواندند و با این اقدام انقلابی، تابوی سنّتی حکومت پهلوی را که تا پیش از آن، مراسم مذکور را به صورت تشریفاتی و با دعا برای محمّدرضا پهلوی اجرا میکرد، در هم شکستند.
مجموعهای از ویژگیها، از جمله همین فعّالیّتهای هوشمندانه و البتّه جسورانه بود که باعث شد امام خمینی (رحمة الله علیه) ایشان را به عضویّت شورای انقلاب انتخاب کنند؛ این شورا نیز در آستانهی بازگشت امام به ایران از تبعید، کمیتهی استقبال را تشکیل داد و آیتالله خامنهای مسئول کمیتهی تبلیغات آن شد.
تبلیغ تعطیل نشد
پس از پیروزی انقلاب و با توجّه به وضعیّت خاصّ آن دوران، آیتالله خامنهای مسئولیّتهای متنوّع و گوناگونی را بر عهده داشتند و دنبال میکردند، از جمله نقش محوری در تشکیل حزب جمهوری اسلامی و مسئولیّت در وزارت دفاع و سپاه و مانند اینها؛ امّا در کنار همهی این کارهای سنگین و بنیادین، ایشان هیچ گاه از تبلیغ و روشنگری و ارتباط چهرهبهچهره با مردم غافل نبودند و دور نشدند. انقلاب به پیروزی رسیده بود و مبارزه و فداکاری مردم ایران به ثمر نشسته بود، امّا نیاز به روشنگری نهتنها کمتر از پیش نبود، بلکه به نوعی این نیاز بیش از پیش احساس میشد.
چنین مسیر و کارنامهای بود که باعث شد پس از فوت آیتالله طالقانی و انصراف آیتالله منتظری، حضرت امام ایشان را به عنوان امامجمعهی تهران منصوب کنند. از بیستوهشتم دی ۱۳۵۸ تا واقعهی ششم تیر۱۳۶۰ که در مسجد ابوذر تهران به ایشان سوء قصد شد و بر اثر آن بهشدّت مجروح گردیدند، ایشان به جز مقطع بیستویکم بهمن تا ششم اسفند ۱۳۵۹ که در جریان سفری تبلیغی در هندوستان به سر میبردند، نماز جمعهی تهران را اقامه کردند و پس از آن نیز همواره این سمت را بر عهده داشتند.
اقدام مهم و ابتکاری ایشان در مورد نماز جمعه پیشنهاد برگزاری سمینارهای ائمّهی جمعه به منظور انسجام شبکهی امامان جمعه در داخل کشور و جهان اسلام بود که پس از موافقت امام خمینی، نخستین سمینار در مدرسهی فیضیّهی قم برگزار شد و پس از آن نیز سمینارهای متعدّدی برگزار شد. آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه به عنوان یک تریبون اثرگذار، مهمترین و قاطعترین مواضع اصولی و راهبردی نظام جمهوری اسلامی را ارائه میکردند و همچنین به تعمیق اندیشهی دینی و بینش و بصیرت سیاسی جامعه میپرداختند. اهتمام به خطبههای عربی نیز که مخاطب آن مسلمانان جهان اسلام بودند، از ویژگیهای خطبههای ایشان بوده است.
سه ساعت مطالعه کم است!
ایشان دربارهی اهمّیّت و کیفیّت خطبههای نماز جمعه چنین نظری دارند: «حقیقتاً اتّفاق نمیافتد که بنده بروم نماز، مگر اینکه قبل از رفتن به نماز، شاید به طور متوسّط سه ساعت مطالعه کنم؛ و همیشه هم ناراضیام؛ براى اینکه سه ساعت واقعاً کم است. من به خاطر اشتغالات زیادى که همیشه داشتهام، قبل از روز جمعهاى که میخواهم بروم نماز، فرصت نمیکنم مطالعه کنم؛ روز جمعه از ساعت هشت صبح تا وقتی که میرویم نماز، بنده مینشینم با عجله و شتاب مطالعه میکنم و احساس میکنم بسیار کم است؛ حقیقتش هم این است که کم است. واقعاً یک خطبهی روز جمعه جا دارد که هفت هشت ساعت مطالعه پشت سر خودش داشته باشد. و اگر ما بتوانیم این را تأمین بکنیم، احساس میکنم یک کلاس عمومىِ سراسرى براى عامّهی مردم خواهیم داشت و این چیزى است که انقلاب را قطعاً پیش خواهد برد. من به این ترتیب خواستم اهمّیّت مسئلهی شبکهی سراسرى ائمّهی جمعه را عرض کنم که هم ارتباط و اتّصال آقایان بایستى روزبهروز مستحکمتر بشود و هم آنچه به مردم داده میشود، روزبهروز سطحش بالاتر برود... مردم به نماز جمعه، به امامجمعه، به یاد گرفتن، به فهمیدن از مسائل سیاسى عالم علاقهمندند. هر کسى بنشیند یک قدرى از اخبار و تحلیلها و حرفهاى تازهی دنیا و حرفهاى تازهی کشور، براى مردم [حرف] بزند، مردم با شوق و علاقه دُور او جمع میشوند، به حرف او گوش میدهند؛ خب، اگر این در نماز جمعه باشد، بلاشک جاذبه پیدا خواهد کرد. باید با جاذبههاى گوناگونى نماز جمعه را حقیقتاً مورد توجّه مردم قرار داد تا مردم بیایند و اهمّیّت آن را درک بکنند.» ۱۳۶۸/۴/۱۲
ترور در میدان تبیین
ترور نافرجام ایشان در تابستان سال ۱۳۶۰ نیز در حالی انجام شد که ایشان در مسجد ابوذر تهران مشغول سخنرانی و پاسخ به شبهات و شایعات دشمن در آن روزها بودند که ناگهان بمبی منفجر شد و منجر به مجروحیّت ایشان گردید. پس از قبول قطعنامهی آتشبس در جنگ تحمیلی نیز، باز این آیتالله خامنهای است که چندین هفته از این پادگان به آن پادگان میروند و در میان رزمندگان حضور مییابند تا چرایی و منطق تصمیم سخت حضرت امام (رحمة الله علیه) را تبیین کنند و به شبهات و سؤالات آن روزهای رزمندگان به عنوان افراد حاضر در خطّ مقدّم دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی پاسخ دهند.
در دوران زعامت رهبری انقلاب نیز، در کنار تصمیمات و فعّالیّتها، یکی از وجوه اصلی کارنامهی ایشان سخنرانیهای روشنگرانه به مناسبتهای مختلف است. حضور ایشان در قامت خطیب جمعهی تهران در مقاطع حسّاس و تاریخی ــ که تازهترین مورد آن حضور در «نماز جمعهی نصر» در سیزدهم مهرماه امسال بود ــ همیشه تغییردهندهی فضا برای دوست و دشمن بوده است.
بنابراین، رهبر انقلاب در حالی امروز از همگان حضور و جهاد در میدان تبیین را مطالبه میکنند که بررسی سابقه و کارنامهی ایشان حاکی است که خود ایشان پرچمدار و از السّابقون این میدان هستند.